پاییز 92 - مهندسی + عمران + آبادانی + توسعه
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
*توجه *توجه برای مشاهده مطلب و یا دانلود فایل مورد نظر خود به پایین همین پست مراجعه گردد
بررسی تنش های زیستی و محیطی بر گیاهان

تنش آبی:  آب ملکول مهمی برای تمامی فرآیندهای فیزیولوژیکی گیاهان بوده، بین 80 تا 90 درصد بیوماس گیاهان علفی را تشکیل می دهد. اگر مقدار آب در گیاه ناکافی باشد، گیاه مرحله کم آبی را تجربه نموده که اصطلاحا به آن خشکسالی می گویند. کم آبی نه تنها در اثر کمبود آب، که در اثر تنش هایی همچون دمای پایین یا شوری نیز حاصل می شود، بنابراین در این فرآیندها و فعل و انفعالات، ترکیبات ملکولی زیادی دخالت دارند.

 

همه این تنشها واجد یک اثر منفی بر روی تولید و عملکرد گیاه می باشند که این خود، حوزه تحقیقاتی وسیعی را برای بهبود عملکرد گیاهی می طلبد.
گیاهان برای سازگار شدن با شرایط کم آبی، مکانیزمهای گوناگونی را توسعه داده اند. جنبه های ژنتیک ملکولی، امکان پاسخ مناسب و سازگاری با این تنش را به آنها داده است. اثرات متقابل بین گیاه و محیط، بستگی به شدت و مدت زمان دوره کم آبی و نیز مرحله نمو گیاه و پارامترهای مورفولوژیکی/ آناتومیکی گیاه دارد. تمامی موجودات زنده از باکتریها گرفته تا یوکاریتها، برخوردار از یک سری سنسورها، واسطه های انتقال دهنده پیام و تنظیم کننده هایی هستند که امکان پاسخ و سازگاری با تغییرات آب قابل دسترس را برای آنها فراهم ساخته است. دستگاه پاسخ سلولی شامل مواد انتقال دهنده محلول نظیر اکواپورین ها، فعال کننده های رونوشت برداری، آنزیمهای رمز کننده محلولهای سازگار، مواد تخریب کننده اکسیژن فعال و نیز پروتیین های محافظت کننده می باشد. برخی ارگانیزمها برخوردار از مکانیزمهای بسیار موثری برای زندگی در آشیانه های اکولوژیک کم آب می باشند. برای دفاع در مقابل صدمات ناشی از کم آبی و پسابیدگی، دو استراتژی عمده را میتوان برشمرد: یکی سنتز ملکولهای محافظت کننده در طی مرحله جذب مجدد آب برای اجتناب از این صدمات؛ و دیگری یک مکانیزم جبرانی در طی جذب مجدد آب برای خنثی سازی صدمات وارده.
تحمل کم آبی و پسابیدگی، از خصوصیات بذور اکثر گیاهان عالی بوده، ولی فقط برخی گونه ها نظیر گیاه احیاء Craterostigma plantagineum در تمامی اندامهای گیاهی خود واجد این خصوصیت اند.
تنش شوری
تنش شوری از تنشهای غیر زنده مهم است که اثرات زیانباری بر عملکرد گیاه و کیفیت محصول دارد. از مشخصه های یک خاک شور، سطوح سمی کلریدها و سولفاتهای سدیم می باشد.مساله شوری خاکدر اثر آبیاری، زهکشی نامناسب، پیشروی دریا در مناطق ساحلی و تجمع نمک در نواحی بیابانی و نیمه بیابانی در حال افزایش است. شوری برای رشد گیاه یک عامل محدود کننده است بدان سبب که باعث ایجاد محدودیتهای تغذیه ای از طریق کاهش جذب فسفر، پتاسیم، نیترات و کلسیم، افزایش غلظت یونی درون سلولی و تنش اسمزی میگردد. در شرایط وقوع شوری، یونهایی مثل Na+ و Cl-، به داخل لایه های هیدراسیونی پروتیینها نفوذ کرده، سبب اختلال در کار این پروتیینها میگردند. مسمویت یونی، تنس اسمزی و کمبود مواد مغذی که در شرایط وقوع شوری رخ میدهد، سبب بهم خوردن توازن متابولیکی و در پی آن تنش اکسیداتیو میگردند. مکانیزمهای تحمل شوری را میتوان به هموستازی (شامل هموستازی یونی و تنظیم اسمزی)، کنترل صدمات ناشی از تنش (جبران صدمات و خنثی سازی مسمومیت) و تنظیم رشد دسته بندی کرد. تلاشهای زیادی برای درک مکانیزمهای تحمل شوری صورت گرفته است. موفقیت برنامه های اصلاحی با هدف نهایی بهبود عملکرد محصول، بخاطر فقدان درک روشنی از اساس ملکولی تنش شوری تا کنون چندان چشمگیر نبوده است. پیشرفتهای اخیر در زمینه آنالیز موتانهای غیر متحمل به شوری در گیاه مدل اربیدوپسیس و کلونه سازی ملکولی لوکوسهای ژنی مربوطه، تا حدودی به روشن شدن مکانیزم پیغام دهی تنش شوری و تحمل شوری در عالم گیاهی کمک نموده است.
تنش دمای پایین
یکی از مهمترین عوامل محیطی محدود کننده رشد گیاهان، دمای پایین می باشد. گونه های مختلف گیاهی از نظر قابلیت تحمل به تنش دمای پایین، بسیار متفاوتند. گیاهان گرمسیری حساس به سرما، حتی در دمای بالاتر از دمای انجماد بافتها، بطور جبران ناپذیری آسیب می بینند. گیاه بواسطه اختلال در فرآیندهای متابولیکی، تغییر در خواص غشاءهای سلولی و اندامکی، تغییر در ساختمان پروتیینها و اثرات متقابل میان ماکروملکولها، و نیز توقف واکنشهای آنزیمی دچار صدمه میگردد. گیاهانی که به یخبندان حساس ولی به سرما متحمل هستند، در دمای اندکی زیر صفر قادر به ادامه حیات بوده، ولی بمحض تشکیل کریستالهای یخ در بافتها، بشدت آسیب می بینند. این در حالی است که گیاهان متحمل به یخبندان قادر به ادامه حیات در سطوح متفاوتی از دماهای یخبندان هستند، البته درجه واقعی تحمل بستگی به گونه گیاهی، مرحله نمو گیاه و مدت زمان تنش دارد.
قرار گرفتن گیاهان در معرض دمای زیر صفر منتج به تشکیل کریستالهای یخ در فضای بین سلولی، خروج آب از سلولها و از دست رفتن آب سلول (پسابیدگی) میگردد. بنابراین، تحمل به یخبندان با تحمل به پسابیدگی (که در اثر خشکی یا شوری زیاد بوجود می آید)، همبستگی شدیدی دارد. پسابیدگی ناشی از یخبندان سبب اختلالات گوناگونی در ساختمانهای غشایی از جمله بهم چسبیدن غشاءها میگردد. اگرچه پسابیدگی سلولی ناشی از یخبندان، علت اصلی صدمات ایجاد شده در اثر یخبندان می باشد، ولی عوامل دیگری هم در این امر دخالت دارند. کریستالهای در حال رشد یخ سبب وارد آمدن خسارات مکانیکی به سلولها و بافتها میشود. دمای بسیار پایین حاکم در شرایط وقوع یخبندان فی نفسه و پسابیدگی ناشی از آن سبب واسرشتگی پروتیینها و تخریب کمپلکس های ماکروملکول میگردد. وجه مشترک همه تنشهای پیچیده ای نظیر دمای پایین، تولید گونه های اکسیژن فعال (ROS) می باشد، که میتواند سبب صدمه دیدن ماکروملکولهای مختلف درون سلول گردد. دمای پایین بخصوص وقتی با یخبندان همراه باشد، با سیستمهای موثر جلوگیری کننده از تولید اکسیژن فعال که عامل وقوع تنش اکسیداتیو است، همبستگی دارد.
گیاهان نواحی معتدله با فعال نمودن مکانیزم سازگاری به سرما که منتج به افزایش تحمل به یخبندان میگردد، به دمای پایین واکنش نشان میدهند. این فرآیند سازگاری با تغییر نحوه ابراز برخی ژنهای مسوول واکنش به تنش همراه است. این ژنها تولید پروتیینها و متابولیتهای نگهدارنده ساختمانهای سلولی و حافظ نقش آنها در مقابل اثرات منفی یخبندان و پسابیدگی ناشی از آن را کنترل می نمایند. تغییر در ابراز ژتهای عامل واکنش به سرما توسط مجموعه ای از فاکتورهای رونوشت برداری که به محرکهای دمایی واکنش نشان میدهند، کنترل میگردد.

آبسیزیک اسید هورمون پیغام دهنده وجود تنشهای غیر زنده
از آبسیزیک اسید (ABA) بعنوان "هورمون تنش" یاد میشود که به تنشهای محیطی مرتبط با تغییر در فعالیت آب، بوسیله مکانیزم های متابولیکی و نموی واکنش نشان میدهد. گیاهان بوسیله تغییر در غلظت ABAبه تنشهای محیطی نظیر خشکی و شوری واکنش نشان میدهند، ولی از طرف دیگر ABAبعنوان یک علامت داخلی ضروری برای نمو متناسب با رشد گیاه نیز محسوب میگردد. پس از اینکه غلظت آن از سطح آستانه فراتر رفت، سبب بسته شدن کامل روزنه ها و تغییر در نحوه ابراز ژن میگردد. سیستم پیام دهی ABA پدیده های سلولی گوناگونی از جمله تنظیم فشار تورگر و تغییر در نحوه ابراز ژن را کنترل میکند. پس بنابراین میتوان مسیر تنظیم کنندگی فشار تورگر را از مرکز پیام دهی صادره از هسته سلول تشخیص داد. اثرات متقابل میان ABAو سایر مسیرهای متابولیکی، در ایجاد توازن در متابولیسم، رشد سلول و تقسیم آن نقش دارد.

تنش فلزات سنگین
فلزات سنگین فلزاتی هستند که دارای چگالی بالاتر از 5 گرم بر سانتیمتر مکعب باشند. این تعریف از نقطه نظر بیولوژیکی بسیار سودمند است زیرا تعداد زیادی از عناصر موجود در طبیعت را شامل میگردد. ولی تنها تعداد اندکی از این عناصر در شرایط فیزیولوژیکی، بصورت محلول یافت و بنابراین ممکن است برای سلولهای زنده قابل دسترس باشند. در میان آنها عناصری وجود دارد که بعنوان ریز مغذی یا عناصر کمیاب (Fe, Mo, Mn, Zn, Ni, Cu, V, Co, W, Cr) برای متابولیسم گیاهی با اهمیت هستند و عناصری نیز وجود دارد که وقتی مقدار آنها در محیط رشد گیاه زیادتر از حد نرمال باشد، برای گیاهان مسمومیت زا هستند. عناصر دیگری نیز که نقش بیولوژیکی ناشناخته و خاصیت مسمومیت زایی بالایی برای گیاهان دارند (As, Hg, Ag, Sb, Cd, Pb, and U)، وجود دارد. بجز محیطهای طبیعی استثنایی، در حال حاضر به اثرات مخرب رهاسازی فلزات سنگین در طبیعت توجه زیادی میشود. منابع این فلزات عبارتست از ترافیک شهری، دورریزهای خانگی و پسابهای صنعتی. دفع غبار حاصل از کارخانجات، آئروسولها و خاکستر حاصل از صنایع فرآوری کننده فلزات، منجر به آلودگی نواحی روستایی شده است. در مزارع کشاورزی، آلودگی فلزات سنگین بخاطر تیمار خاک با پسابهای آلوده و استفاده بی رویه کودهای فسفاته حاوی کادمیم (Cd)، یک مساله فزاینده می باشد. دوام بلند مدت بیولوژیکی و باقی ماندن در خاک، سبب انباشته شدن این فلزات در زنجیره غذایی و در نتیجه تأثیرات منفی بالقوه برای سلامتی انسان میگردد. میزان دسترسی به این فلزات بستگی به نوع گیاه و میزان مورد نیاز آنها بعنوان ریز مغذی و قابلیت گیاهان برای تنظیم کارآمد متابولیسم آنها از طریق ترشح اسیدهای آلی یا پروتونها به محیط ریشه دارد. علاوه بر آن، خصوصیات خاک بر میزان تحرک آنها و بنابراین تنظیم میزان آزادسازی آنها در محلول خاک موثر است. توانایی گیاهان برای جذب فلزات از خاک، استفاده داخلی از آنها و مکانیزمهای رفع مسمومیت سلولی، حوزه های تحقیقاتی هستند که اخیرا با اقبال روزافزونی مواجه شده اند.

تنش اکسیداتیو
اکسیژن برای گیاهان مثل سایر موجودات هوازی، همانند یک تیغ دو لبه است. اگرچه برای رشد و نمو عادی ضروری است ولی تماس مداوم با آن منتج به صدمه دیدن سلولها و در نهایت مرگ آنها میگردد و این بدان خاطر است که اکسیژن در فرم ملکولی به اشکال مختلف " گونه های اکسیژن فعال (ROS)" بخصوص به فرم آنیون رادیکال آزاد سوپراکسید (- O2) و پراکسید هیدروژن (H2O2) احیاء میگردد، که خود اینها با ترکیبات سلولی گوناگونی واکنش داده، سبب صدمات شدید یا جبران ناپذیری شده، در نهایت منتج به مرگ سلول میگردند. ROSها در سلولهای گیاهی بوسیله هر دو روش القایی و ساختمانی به مقدار زیادی تولید میشوند ولی در شرایط عادی، تعادل رداکس سلولی از طریق روش ساختمانی که ویژه طیف وسیعی از مکانیزمهای آنتی اکسیدانی تکامل یافته جهت تخریب ROSها می باشند، حفظ میگردد.
تنشهای محیطی گوناگون و محرکهای داخلی سبب اختلال در تعادل رداکس از طریق افزایش تولید ROSها یا کاهش فعالیت آنتی اکسیدانی میگردند که بهمین سبب تنش آنتی اکسیدانی رخ میدهد. در واکنش به افزایش ROS، ابراز ژنهای رمز کننده پروتئینهای آنتی اکسیدان کاهش می یابد. در چنین شرایطی ابراز ژنهای رمز کننده پروتئینهای دخیل در طیف وسیعی از فرآیندهای امداد سلولی نیز کاهش می یابد. علاوه بر این، ROS از یک سری نقشهای پیام دهی، غیر از نقشهایی که در شرایط تنش آنتی اکسیدانی ایفاء میکند، برخوردار است.
تنش گرمایی
واکنش به تنش گرما در موجودات مختلفی همچون باکتریها، قارچها، گیاهان و جانوران با افزایش درجه حرارت تحریک میشود و مشخصه ویژه آن افزایش سنتز پروتئینهایی بنام " پروتیینهای شوک گرمایی (hsp ها)" می باشد. hspها دربرگیرنده چندین گروه از پروتیینهای حفاظت شده می باشند. شکل معمولی واکنش به تنش گرما بدین گونه است که تماس اولیه با یک تنش خفیف گرمایی، سبب ایجاد مقاومت به دوزهای کشنده غیر عادی میشود که گیاه بعداً با آنها مواجه میگردد. این پدیده را اصطلاحاً " تحمل گرمایی اکتسابی" گویند. از آنجا که سلولهای واجد قابلیت تحمل به گرما، مقادیر بالایی از hspها را بیان می نمایند، محققین به این نتیجه رسیده اند که این پروتئینها با تحمل به گرما مرتبطند. تنش دمای بالا سبب واسرشتگی شدید و تخریب پروتئینهای سلولی میگردد که اگر کنترل نشود، منتج به مرگ سلول خواهد شد. hspها بواسطه فعالیت کاپرونی خود، سلول را قادر به رفع صدمات ناشی از گرما به پروتئینها می نمایند. در طی تنش گرمایی، hspها ابتدا در جهت ممانعت از تخریب پروتئینها و تحریک تابیدن مجدد پروتیینهای واسرشته عمل می نمایند، ولی از آنجا که تشکیل پروتیین از لحظه سنتز اهمیت پیدا میکند، hspها نقشهای مهمی حتی در شرایط عادی ایفاء می نمایند.
تغییرات دمایی در طبیعت سریعتر از سایر عوامل تنش زا رخ میدهد. گیاهان به سبب عدم توانایی در حرکت و جابجایی، در معرض تغییرات وسیع درجه حرارت روزانه و یا فصلی قرار دارند و بنابراین باید خود را با تنشهای دمایی، سریع و بطور موثری سازگار نمایند. مشخصه واکنش به تنش دمایی، توقف رونوشت برداری و ترجمه طبیعی ژنها، ابراز بالاتر از حد پروتئینهای ویژه شوک گرمایی (hspها) و تحریک تحمل به گرما می باشد. اگر تنش خیلی شدید باشد، مسیرهای پیام دهی که منتج به مرگ آپوپتوتیک سلولی میگردد، فعال میشود. hspها بعنوان کاپرونهای ملکولی سبب حفاظت سلول در برابر اثرات مخرب تنش دمایی و افزایش امکان بقاء سلول میگردند. افزایش ابراز hspها توسط فاکتورهای رونوشت برداری شوک گرمایی (hsfها) تنظیم میشود. شناخت ما از مکانیزمهای تنظیم کنندگی تحمل به تنش گرمایی هنوز محدود است مگر اینکه اطلاعات کاملتری از نحوه ابراز و نقش hsp ها بدست آید.
تنش ژنوتوکسیک
تمامی موجودات زنده برخورداز از قابلیت واکنش دینامیکی به تنشهای محیطی در نتیجه فعال سازی زنجیره های پیچیده پیام دهی می باشند. یکی از شدیدترین این تنشها اختلال در خود اطلاعات ژنتیکی می باشد. ژنوم موجودات زنده همیشه تحت تأثیر تنش ناشی از عوامل محیطی (نظیر اشعه ماوراء بنفش و مواد شیمیایی جهش زا) و نیز تولیدات فرآیندهای متابولیسم داخلی سلول (نظیر گونه های اکسیژن فعال و مضاعف شدن اشتباهی DNA) می باشد. بدنبال تاثیر تنش ژنوتوکسیک، زمان لازم برای بازسازی DNA در چرخه سلولی افزایش می یابد و ژنهای دخیل در بازسازی و حفاظت سایر ترکیبات سلولی مواجه با تنش ژنوتوکسیک، فعال میشوند. از سوی دیگر، سلولها، خصوصا سلولهای یوکاریوتهای پرسلولی، ممکن است بوسیله مکانیزم آپوپتوسیس به این تنش واکنش نشان دهند ودر نتیجه باعث کاهش صدمات سلولی گردند.
تحقیق در زمینه اثرات تنش ژنوتوکسیک و مکانیزم پیام دهی در پستانداران به سبب اثراتی که در سلامت انسان و ایجاد بیماریهایی مثل کارینوژنسیس دارد، از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد. ولی در گیاهان که سلولهای آنها بی تحرک و توسط دیواره های سلولی احاطه شده است، بافتهای توموری قادر به متاستازی نبوده و گیاه بواسطه سرطان از بین نمی رود. از طرف دیگر، اندامهای تولید مثلی گیاهان از سلولهایی منشاء میگیرند که خود قبل از تشکیل گامت در گیاه مادر، تعداد زیادی چرخه مضاعف سازی DNA را پشت سر گذاشته اند. این امر بویژه سبب میشود تا گیاهان به انباشت بالقوه جهشها در سلولهای مادر گامت، حساس باشند و در نهایت راه انتقال جهشهای سوماتیک به نسل بعدی فراهم میشود. گیاهان بر خلاف جانوران، موجودات بی تحرکی هستند که وابسته به تشعشع خورشیدی بعنوان منبع حیاتی انرژی بیولوژیکی بوده و بنابراین بطور مداوم در معرض موتاژنهای طبیعی از جمله اشعه ماوراء بنفش نوع B هستند. از اینرو تحمل به این عامل تنش زای غیر زنده برای حیات گیاهی با اهمیت می باشد. جبران و رفع خسارات وارده به DNA برای نگهداری ثبات ژنومی ضروری است و گیاهان البته اطلاعات لازم برای این هدف را در اختیار دارند. در مقابل، دانش بشر در زمینه تأثیر و مکانیزمهای عوامل صدمه رسان به DNA بسیار محدود است، هر چند که اخیراً حمایت ژنتیکی برای پروتئینهای دخیل در پیام دهی ژنوتوکسیک در گیاه اربیدوپسیس در حال شگل گیری است
آنالیز ترانسکریپتوم تنش
سلول بمحض احساس تنش از خود واکنش نشان داده و بمنظور بقاء، با تنش سازگار میشود. تقریباً در تمامی موارد، واکنش به تنش قبل از هر چیز مبتنی بر ابراز ژنهای القاء شونده بوسیله تنش و در مرتبه بعد، مبتنی بر واکنشهای بیوشیمیایی و فیزیولوژیکی می باشد. ژنهایی که به خشکی، شوری بالای خاک یا سرما واکنش نشان میدهند، در سطح رونوشت برداری مورد مطالعه واقع شده اند. اخیراً با توسل به روش نظارت بر نحوه ابراز ژن با استفاده از ریز آرایه های cDNA یا چیپهای ژنی، صدها ژن شناسایی شده است که بوسیله تنشهای غیر زنده تنظیم میشوند. فرآورده های ژنهای القاء شونده بوسیله تنش را میتوان به دو گروه تقسیم کرد: فرآورده هایی که مستقیماً در حفاظت سلول در برابر تنشهای محیطی نقش دارند و فرآورده هایی که ابراز ژن و انتقال پیام را در واکنش به تنش تنظیم می نمایند. دسته اول دربرگیرنده پروتئینهایی است که وظیفه آنها حفاظت سلول در برابر پسابیدگی می باشد و از آن جمله آنها میتوان آنزیمهای مورد نیاز برای بیوسنتز مواد حفاظت کننده سلول در برابر تنش اسمزی، پروتئینهای وافر در اواخر دوره جنین زایی (LEA)، پروتیینهای ضد انجماد، کاپرونها و آنزیمهای خنثی کننده مسمومیت را نام برد. دسته دوم فرآورده های ژنی، شامل فاکتورهای رونوشت برداری، پروتیین کاینازها و آنزیمهای دخیل در متابولیسم فسفینوستید می باشد. از ژنهای القاء شونده بوسیله تنش برای ایجاد تحمل به تنش با استفاده از روش انتقال ژن و نیز برای آنالیز نقش این ژنها استفاده شده است.
سنسورهای تنش در مدل ژنتیکی Synechocystis
سلول با ابراز گروه خاصی از ژنهایی که در اثر تنش القاء میشوند، یک تنش معین را احساس و به آن واکنش نشان میدهد. فرآورده های این ژنها ظاهراً نقش مهمی در سازگاری به تنش دارند. در موجودات فتوسنتز کننده، نظیر سیانوباکتریها و گیاهان، و در یوکاریوتهای ساده ای مثل مخمر، سیستمهای دوجزئی گوناگونی در احساس و انتقال علایم محیطی نقش دارند. سیستمهای دوجزئی لااقل از یک هیستیدین کایناز که وجود تنش را احساس میکند و یک تنظیم کننده پاسخ به تنش که پیام وجود تنش را منتقل میکند، تشکیل شده اند. در باکتریها، سیستم دوجزئی، تنها سیستم تشکیل دهنده و مورد نیاز برای انتقال علایم تنش می باشد و ابراز ژن معمولاً بوسیله جزء تنظیم کننده پاسخ به تنش که بعنوان فاکتور رونوشت برداری ایفای نقش میکند، اجرا میشود. در مخمر و گیاهان، اجزاء دیگری نیز در پیام دهی دخالت دارند که سبب تقویت پتانسیل آنها برای برخورداری از اثر توام و نیز اثر متقابل با سایر مسیرها می باشد. نقشی را که مخمر برای جانوران دارد، Synechocystis نقش مشابهی برای گیاهان عالی ایفاء میکند. Synechocystis یک مدل ژنتیکی است که براحتی قابل ردیابی بوده و میتواند بآسانی دستکاری و ترانسفورم گردد. از دیگر مزایای آن وقوع نوترکیبی همولوگی می باشد، پدیده ای که در گیاهان امری استثنایی است. Synechocystis دارای ژنوم کوچکی است (3.7 MBp) که توالی آن بطور کامل تعیین شده و در ژنوم خود کمتر از 12 درصد نواحی غیر کد کننده دارد. براساس جستجوی گنجینه های موتان، سنسورهایی برای تنشهای مختلف غیر زنده، مواد غذایی و فلزات در Synechocystis شناسایی شده است.


وبسایت تخصصی علوم محیطی و عمرانی ، بانک دانلود رایگان مقالات ، پایان نامه ، کتب ، فیلم و نرم افزارهای عمرانی و علوم محیطی .... برای بازگشت به صفحه اصلی اینجا کلیک کنید...

اولین دیدگاه رو شما بگذارید

  

*توجه *توجه برای مشاهده مطلب و یا دانلود فایل مورد نظر خود به پایین همین پست مراجعه گردد
معرفی سیستم آئروپونیک

سیستم آئروپونیک (هواکشت) پیشرفته‌ترین روش در زمینه کشت‌های گلخانه‌ای و بیوتکنولوژی است.آئروپونیک Aeroponic، در واقع فرآیندی از رشد گیاه در محیطی از مه، بدون استفاده از خاک یا هر بستر دیگری است. این روش یک تکنولوژی جدید برای تولید بیشتر فرآورده‌های گیاهی و افزایش سرعت رشد گیاه محسوب می‌شود.

 

با این روش، گیاه بدون نیاز به بستر به رشد فوق‌العاده‌ای دست پیدا می‌کند و ساده‌ترین و مطمئن‌ترین راه برای افزایش بازدهی در تولید محصولات گلخانه‌ای است. در این سیستم، ریشه‌ها در هوا معلق است و محلول غذایی به صورت کوچک‌ترین ذرات قابل جذب توسط ریشه در اختیار گیاه قرار می‌گیرد. از طرف دیگر، گازها و مواد غذایی مورد نیاز گیاه ـ که اغلب فاکتورهای محدودکننده رشد در سیستم‌های خاکی و هیدروپونیک (آب کشت) است- به طور کامل در اختیار گیاه قرار می‌گیرد. در آئروپونیک، مواد مغذی و آب به صورت ذرات ریز پودرمانندی به ریشه گیاه منتقل می‌شود و از آنجا که مقادیر بیشتری اکسیژن و مواد مغذی در اختیار گیاه قرار می‌گیرد، منجر به رشد سریع آن می‌شود. یک خاک فشرده، تنها 30 درصد به ریشه‌ها اکسیژن می‌رساند در حالی که در سیستم هیدروپونیک  50 درصد و در سیستم آئروپونیک، امکان اکسیژن‌رسانی تا 99 درصد نیاز واقعی گیاه وجود دارد.

براساس شواهد موجود، رشد گیاه در سیستم هیدروپونیک، دو برابر بیش از کشت خاکی و در سیستم آئروپونیک، تا چندین برابر سریع‌تر از بقیه سیستم‌های رشد است.

کاهش چشمگیر میزان آب موردنیاز گیاه در این روش یکی از مهم‌ترین مزایای سیستم محسوب می‌شود. در واقع گردش محلول مغذی و آب در سیستم و نیز در اختیارگذاشتن آن تنها در موقع نیاز گیاه و نه مازاد بر آن و نیز ریزبودن ذرات جهت افزایش سطح جذب توسط ریشه، عمده دلایل کاهش مصرف آب و محلول غذایی محسوب می‌شود.

مزایای سیستم آئروپونیک شامل:

1. صرفه جویی در آب، محلول غذایی و انرژی در حد چشمگیر به میزان 80%

2.رشد زیاد ریشه به دلیل دسترسی ریشه ها به اکسیژن زیاد و افزایش سطح جذب مواد مغذی

3.نگهداری آسان سیستم

4. شتاب بخشیدن به سیکل های کاشت به دلیل افزایش سرعت رشد و بلوغ

5.ارزانتر بودن این سیستم نسبت به هیدروپونیک هوشمند به میزان 10 تا 15 درصد

6. کنترل حرارت محیط گلخانه از طریق کنترل دمای محیط ریشه

.ایجاد در آمد و صرفه جویی در خروج ارز از کشور از طریق تولید پایه های مادری وارداتی گیاهان زینتی نظیر گل رز

8. فراهم کردن یک محیط ضد پاتوژن و علف هرز جهت رشد بهینه گیاه و در نتیجه کاهش مصرف آفت کش و علف کش

9.افزایش بو، طعم و طراوت محصولات

10.امکان دسترسی گیاه به دی اکسید کربن به میزان 100% جهت فرآیند فتوسنتز

11.مواد ریشه ای بدون خاک و ارگانیسم های خاکزی یا آلودگی با گونه های خارجی

12.ارزش بالا از لحاظ آموزشی و جمع آوری اطلاعات واقعی از گیاهان در رشد آنها و نیز امکان کار شیمیایی یا بافت شناسی روی گیاهان

کاربردهای آئروپونیک شامل:

**استفاده از این سیستم برای تکثیر قلمه هائی است که به سختی ریشه دار می شوند. نظیر: گردو، زیتون ، پسته ،سیب، مرکبات،برخی از گیاهان مهم و استراتژیک داروئی نظیر سرخدار و... . بطوریکه علاوه بر کاهش یک سومی طول مدت رویش، باعث افزایش درصد موفقیت قلمه در ریشه زائی می گردد.این مزیت برای وزارت کشاورزی که احتیاج دائم به پرورش قلمه  دارد، اهمیت چشمگیری دارد.

**برخی از گیاهان نظیر:سرخدار و مینی تیوبر که از طریق کشت بافت تکثیر می گردند، برای آداپته شدن، به مدت زمان نسبتاً زیادی احتیاج دارند که این سیستم این زمان را به حداقل می رساند و در ضمن مشکل ریشه زائی سخت قلمة سرخدار را نیز برطرف می نماید.

 
 معرفی سیستم آئروپونیک

 سیستم آئروپونیک (هواکشت) پیشرفته‌ترین روش در زمینه کشت‌های گلخانه‌ای و بیوتکنولوژی است.آئروپونیک Aeroponic، در واقع فرآیندی از رشد گیاه در محیطی از مه، بدون استفاده از خاک یا هر بستر دیگری است. این روش یک تکنولوژی جدید برای تولید بیشتر فرآورده‌های گیاهی و افزایش سرعت رشد گیاه محسوب می‌شود.

با این روش، گیاه بدون نیاز به بستر به رشد فوق‌العاده‌ای دست پیدا می‌کند و ساده‌ترین و مطمئن‌ترین راه برای افزایش بازدهی در تولید محصولات گلخانه‌ای است. در این سیستم، ریشه‌ها در هوا معلق است و محلول غذایی به صورت کوچک‌ترین ذرات قابل جذب توسط ریشه در اختیار گیاه قرار می‌گیرد. از طرف دیگر، گازها و مواد غذایی مورد نیاز گیاه ـ که اغلب فاکتورهای محدودکننده رشد در سیستم‌های خاکی و هیدروپونیک (آب کشت) است- به طور کامل در اختیار گیاه قرار می‌گیرد. در آئروپونیک، مواد مغذی و آب به صورت ذرات ریز پودرمانندی به ریشه گیاه منتقل می‌شود و از آنجا که مقادیر بیشتری اکسیژن و مواد مغذی در اختیار گیاه قرار می‌گیرد، منجر به رشد سریع آن می‌شود. یک خاک فشرده، تنها 30 درصد به ریشه‌ها اکسیژن می‌رساند در حالی که در سیستم هیدروپونیک  50 درصد و در سیستم آئروپونیک، امکان اکسیژن‌رسانی تا 99 درصد نیاز واقعی گیاه وجود دارد.

براساس شواهد موجود، رشد گیاه در سیستم هیدروپونیک، دو برابر بیش از کشت خاکی و در سیستم آئروپونیک، تا چندین برابر سریع‌تر از بقیه سیستم‌های رشد است.

کاهش چشمگیر میزان آب موردنیاز گیاه در این روش یکی از مهم‌ترین مزایای سیستم محسوب می‌شود. در واقع گردش محلول مغذی و آب در سیستم و نیز در اختیارگذاشتن آن تنها در موقع نیاز گیاه و نه مازاد بر آن و نیز ریزبودن ذرات جهت افزایش سطح جذب توسط ریشه، عمده دلایل کاهش مصرف آب و محلول غذایی محسوب می‌شود.

مزایای سیستم آئروپونیک شامل:

1. صرفه جویی در آب، محلول غذایی و انرژی در حد چشمگیر به میزان 80%

2.رشد زیاد ریشه به دلیل دسترسی ریشه ها به اکسیژن زیاد و افزایش سطح جذب مواد مغذی

3.نگهداری آسان سیستم

4. شتاب بخشیدن به سیکل های کاشت به دلیل افزایش سرعت رشد و بلوغ

5.ارزانتر بودن این سیستم نسبت به هیدروپونیک هوشمند به میزان 10 تا 15 درصد

6. کنترل حرارت محیط گلخانه از طریق کنترل دمای محیط ریشه

7.ایجاد در آمد و صرفه جویی در خروج ارز از کشور از طریق تولید پایه های مادری وارداتی گیاهان زینتی نظیر گل رز

8. فراهم کردن یک محیط ضد پاتوژن و علف هرز جهت رشد بهینه گیاه و در نتیجه کاهش مصرف آفت کش و علف کش

9.افزایش بو، طعم و طراوت محصولات

10.امکان دسترسی گیاه به دی اکسید کربن به میزان 100% جهت فرآیند فتوسنتز

11.مواد ریشه ای بدون خاک و ارگانیسم های خاکزی یا آلودگی با گونه های خارجی

12.ارزش بالا از لحاظ آموزشی و جمع آوری اطلاعات واقعی از گیاهان در رشد آنها و نیز امکان کار شیمیایی یا بافت شناسی روی گیاهان

کاربردهای آئروپونیک شامل:

**استفاده از این سیستم برای تکثیر قلمه هائی است که به سختی ریشه دار می شوند. نظیر: گردو، زیتون ، پسته ،سیب، مرکبات،برخی از گیاهان مهم و استراتژیک داروئی نظیر سرخدار و... . بطوریکه علاوه بر کاهش یک سومی طول مدت رویش، باعث افزایش درصد موفقیت قلمه در ریشه زائی می گردد.این مزیت برای وزارت کشاورزی که احتیاج دائم به پرورش قلمه  دارد، اهمیت چشمگیری دارد.سیستم آئروپونیک (هواکشت) پیشرفته‌ترین روش در زمینه کشت‌های گلخانه‌ای و بیوتکنولوژی است.آئروپونیک Aeroponic، در واقع فرآیندی از رشد گیاه در محیطی از مه، بدون استفاده از خاک یا هر بستر دیگری است

 

**برخی از گیاهان نظیر:سرخدار و مینی تیوبر که از طریق کشت بافت تکثیر می گردند، برای آداپته شدن، به مدت زمان نسبتاً زیادی احتیاج دارند که این سیستم این زمان را به حداقل می رساند و در ضمن مشکل ریشه زائی سخت قلمة سرخدار را نیز برطرف می نماید.

**سرخدار،گیاهی است کمیاب که در درمان سرطان بسیار م?ثر است.

**گردش محلول مغذی و آب در سیستم ، که این خود حسن بزرگی از لحاظ کاهش مصرف آب و محلول غذائی محسوب می شود.بطوریکه در حدچشمگیری (80%) صرفه جوئی در مصرف آب و محلول غذائی صورت می گیردو با توجه به آب وهوای نیمه خشک و کمی منابع آب در کشورمان ، اهمیت بسزائی دارد.

**با توجه به آنکه این سیستم روشی است بدون بستر ، در نتیجه هزینه تهیه بستر ، که خود هزینه بالائی را برای گلخانه دار به دنبال دارد ، حذف می شود.بر همین اساس هزینة جاری گلخانه دار10 تا 15%  کاهش می یابد.

**گیاهانی که تکثیرشان از طریق زایشی به سختی انجام می گیردویا نیاز به مدت زمان بیشتری جهت  تکثیر دارند ،از طریق این روش و به طریق رویشی براحتی تکثیر می یابند. مانند:زعفران،مینی تیوبر،ارکیده،بنفشه آفریقائی و …

**در این روش می توان تراکم کاشت را بالا برد به طور مثال تولید مینی تیوبر توسط آئروپونیک در هر متر مربع 2049 عدد می باشد در حالیکه در روش های عادی تنها 100 عدد می باشد که این رقم قابل توجهی است.

**گیاهانی نظیر توت فرنگی که تکثیرشان از طریق هیدروپونیک به دلیل تجمع عناصر غذایی در اطراف ریشه با مشکل روبرو می شود را می توان از این روش تکثیر نمود. بدین ترتیب رشد توت فرنگی در آئروپونیک سریع تر و عملکرد بیشتر خواهد بود.

**گیاهانی نظیر زعفران که در شرایط مزرعه نیاز به تعداد زیادی کارگر داشته و بسیار وقت گیر است را می توان از طریق این سیستم تکثیر نموده و با این روش غلظت رنگدانه قرمز را در کلاله بدست آمده بالا برد.


وبسایت تخصصی علوم محیطی و عمرانی ، بانک دانلود رایگان مقالات ، پایان نامه ، کتب ، فیلم و نرم افزارهای عمرانی و علوم محیطی .... برای بازگشت به صفحه اصلی اینجا کلیک کنید...

اولین دیدگاه رو شما بگذارید

  

*توجه *توجه برای مشاهده مطلب و یا دانلود فایل مورد نظر خود به پایین همین پست مراجعه گردد
نکاتی در مورد برداشت گندم

محصول اصلی بخش کشاورزی نه تنها در کشور عزیز ما ایران، بلکه در جهان، غلات و در راس آن گندم است. سطح زیرکشت گندم در ایران سالانه بین 6 تا 7 میلیون هکتار می باشد که به صورت آبی و دیم در نقاط مختلف کشور کشت می شود. نام گندم در فرهنگ ملت ایران دارای ارزش معنوی بوده و از تقدس فراوان در میان تولیدکنندگان و مصرف کنندگان برخوردار می باشد؛ به طوری که به ندرت باقی مانده های نان همراه با دیگر پس مانده های مواد غذایی در سطل های زباله دیده می شود.

 

دانه گندم که به آرد و سپس نان تبدیل می شود در سبد غذایی روزانه مردم ایران وجود دارد و قوت اصلی آنان را تشکیل می دهد. بنابراین بر کلیه افراد جامعه فرض است که از دانه، دانه گندم و فرآورده های آن به نحو مطلوب استفاده و به هر نحو ممکن از دورریز آن جلوگیری به عمل آورند.
از ضایعات گندم در مزرعه (قبل و یا حین برداشت) حین برداشت) و پس از برداشت (حمل و نقل، نگه داری، تبدیل گندم به آرد و نان) بایستی جدا خودداری نمود.
تعریف ضایعات گندم
کاهش کمی و کیفی محصول گندم در مراحل مختلف قبل از برداشت محصول، حین برداشت و پس از برداشت را ضایعات می نامند.
قبل از پرداختن به انواع ضایعات گندم مختصری در مورد چگونگی برداشت محصول گندم در ایران به آگاهی خوانندگان محترم می رسد:
برداشت گندم در ایران به روش های ماشینی (استفاده از ماشین کمباین و دروگر)، سنتی (دست و داس) معمول می باشد. گفتنی است که برداشت سنتی در مناطق کوهستانی و قطعات کوچک شیب دار که عمدتا به صورت دیم کشت می گردد، انجام می شود حدود 10 درصد برداشت را شامل می گردد. برداشت با دروگر نیز مختص مزارع کوچک است. معمولا کشاورزانی که به کاه گندم نیاز بیشتری دارند، ترجیح می دهند محصول گندم خود را با دستگاه دروگر برداشت کنند. نزدیک به 10 درصد مزارع گندم کشور با دروگر برداشت می شود. عمده محصول گندم در ایران که بالغ بر 80 درصد سطح زیرکشت را شامل می گردد، توسط ماشین کمباین برداشت می شود.
طبق برآورد کارشناسی و مشاهدات عینی میزان درصد ضایعات محصول در هر سه شیوه برداشت و در شرایط فعلی تا حدود زیادی مشابه بوده و اختلاف معنی داری با یکدیگر ندارد.
انواع ضایعات محصول
1 ـ ضایعات قبل از برداشت به ریزش طبیعی معروف است که معمولا بر اثر عواملی نظیر عدم مقاومت ژنتیکی بذر گندم به ریزش صورت می گیرد. به طوری که پس از خشک شدن دانه و خوشه، دانه از خوشه جدا و به تدریج بر زمین می ریزد. عوامل نامساعد جوی نظیر توفان، باد و خشکی هوا موجب ریزش دانه و گاها افتادن خوشه می گردد. برداشت دیرهنگام محصول موجب ریزش دانه و حتی خوشه می شود. خوابیدگی ساقه های گندم یا ورس به هر دلیلی جزو ضایعات طبیعی محسوب می گردد.
برآورد کارشناسی در مورد ریزش طبیعی محصول حدود 2 درصد است.
2 ـ ضایعات محصول در مرحله برداشت: عواملی که در این مرحله تاثیرگذار بوده و دارای اهمیت است بدین شرح می باشد:
الف- عوامل آگروتکنیکس
- اختلاط بذری که موجب می شود محصول گندم یک مزرعه به طور همزان نرسد. در این حالت خوشه سبز، خوشه خشک و خوشه نیمه مرطوب در مزرعه وجود داشته و موجب می گردد اختلال در برداشت ایجاد و در نتیجه ضایعات محصول هنگام برداشت افزایش یابد.
- نامناسب بودن روش کاشت، بخصوص شیوه کاشت سنتی با کرت های کوچک که چنانچه با کمباین برداشت گردد با ضایعات زیادی همراه خواهد بود.
- وجود علف های هرز بخصوص پهن برگ ها در مزرعه گندم موجب می گردد، برداشت محصول توسط کمباین با مشکل مواجه شده و ضایعات زیادی را به دنبال داشته باشد.
- بادزدگی محصول از دیگر عوامل ضایعات حین برداشت است، زیرا در این حالت دانه های گندم سبک و کم وزن، چروکیده می شود. چنانچه مزرعه با کمباین برداشت شود، دانه های سبک همراه با کاه به خارج از دستگاه کبماین هدایت می گردد.
ب- عوامل ماشینی
- فرسودگی ماشین های برداشت موجود، پایان عمر مفید اغلب ماشین های برداشت فعلی بخصوص کمباین ها که علی رغم تعویض قطعات فرسوده، متاسفانه این گونه ماشین ها قادر به برداشت مطمئن نمی باشند و ضایعات کمی و کیفی فراوانی را ایجاد می نماید.
- عدم تنظیم قسمت های قابل تنظیم، به طوری که در بازدیدهای میدانی ریزش دانه، خوشه های نیم کوب در سطح مزرعه و دانه های شکسته همراه با کاه و کلش در مخزن مشاهده گردیده است.
- عدم رعایت الگوی مناسب برداشت به وسیله کمباین، نظیر کف بر کردن محصول به لحاظ احتیاج به کاه. این شیوه برداشت موجب ضایعات زیاد محصول می گردد ضمن اینکه به دستگاه کمباین هم خسارت وارد می شود.
- مسدود کردن موقت قسمت خروجی کاه از کمباین توسط دریچه، نصب دریچه در این قسمت به منظور جمع آوری کاه صورت می گیرد که موجب اختلال در سیستم تمیزکننده کمباین شده، باعث می شود مقدار زیادی دانه همراه با کاه بر زمین بریزد؛ در نتیجه دانه هایی که می توانست وارد مخزن شود و از دسترس خارج شده، ضایع می گردد.
- منطبق نبودن ظرفیت برداشت ها کمباین های موجود با میزان عملکرد مزارع گندم، نظر به قدیمی بودن تکنولوژی ساخت کمبانی های داخلی و عملکرد نسبتا بالا در مزارع گندم آبی، موجب می شود همواره مقدار زیادی محصول به صورت ضایعات از دسترس خارج گردد.
- عدم کیفیت قطعات یدکی ساخت داخل، علی رغم تعویض قطعات، در کوتاه ترین زمان قطعه تعویضی دچار مشکل شده، از رده خارج می شود. ضمن اینکه تا قبل از زمان تعویض، ضایعاتی نیز به محصول گندم وارد می نماید.
- برداشت در ساعات نامناسب شبانه روز، برداشت مزرعه کاملا خشک در ساعات آفتابی و گرم، یا برداشت مزرعه تازه رسیده در آخر شب و هوای شرجی، ازجمله موارد برداشت در ساعات نامناسب شبانه روز می باشد که باعث تلفات دانه می گردد.
ج- عوامل انسانی
- عدم مهارت فنی کافی رانندگان کمباین: افرادی که رانندگی کمباین را به عهده دارند، عموما از مهارت فنی لازم برخوردار نبوده و با نحوه تنظیم قسمت های مختلف کمباین آشنایی ندارند. همین موضوع همه ساله موجب می گردد ضایعات زیادی از قبیل ریزش دانه، خوشه های نیم کوب و شکستگی دانه در مخزن وجود داشته باشد.
- عدم اشراف گندم کاران به نحوه صحیح برداشت محصول: صاحبان مزارع گندم معمولا با ورود کمباین به داخل مزرعه دلخوش و از ریزش محصول غافل می مانند. با این کار عملا به یک تدارکچی موظف به تامین آذوقه برای رانندگان کمباین تبدیل و از نظارت بر کار کمباین در مزرعه باز می ماند؛ نتیجه آن هم متحمل شدن ضایعات محصول می شود.
- عدم اشتیاق رانندگان ماشین های برداشت خصوصا کمباین برای کار در مزرعه به لحاظ شرایط نامناسب کاری: نظر به اینکه کمباین های موجود فاقد هر گونه تجهیزات ایمنی و رفاهی (عدم وسایل خنک کننده و جلوگیری کننده از ورود گرد و خاک) می باشند، لذا رانندگان کمباین با بی رغبتی به رانندگی می پردازند. طبیعی است در این شرایط سخت و دشوار، نمی توان از راننده انتظار داشت به فکر کمتر نمودن ضایعات محصول و انجام تنظیمات صحیح کمباین باشد.
- عدم برخورداری رانندگان ماشین های برداشت (کمباین) از تسهیلات رفاهی- صنفی: این گونه رانندگان که عموما راننده بوده و فاقد کمباین می باشند، هیچ گونه وابستگی به شغل خود به دلیل عدم احساس امنیت شغلی ندارند. چند ماه از سال برای کمباین دار کار می کنند و بقیه سال رها هستند. شاید هم برای گذراندن زندگی شغل دومی داشته باشند، ولی در هر حال به علت عدم دلگرمی هیچ گونه علاقه ای به یادگیری و آموختن چگونگی استفاده از کمباین و نحوه تنظیمات آن را ندارند. به همین دلیل بیشتر رانندگان کمباین، فاقد صلاحیت لازم فنی برای کار با کمباین هستند.
جدول ضایعات گندم تا مرحله تحویل به سیلو
ضایعات قبل از برداشت (ریزش طبیعی) حدود 2 درصد
ضایعات حین برداشت گندم آبی حدود 8 درصد
گندم دیم حدود 12 درصد
ضایعات ناشی از حمل و نقل، ریختن محصول روی زمین قبل از بارگیری حدود 2 درصد
نکته مهم: بیشتر کشاورزان به دلیل عدم دسترسی به کامیون، گندم برداشت شده را به ناچار در نقطه ای از مزرعه خرمن می کنند. پس از گذشت چند روز در کامیون بارگیری و به علت عدم دقت در بارگیری و حمل محصول بدون پوشش موجب ضایعات به وجود می آید. طبق برآورد کارشناسی در جدول، میزان آن به طور تقریبی مشخص شده است.
پیشنهادات و راهکارها
به منظور کاهش میزان ضایعات محصول در مراحل مختلف توجه به نکات زیر می تواند راهگشا باشد.
1- از رده خارج ساختن ماشین های برداشت فرسوده و جایگزینی آن با ماشین های نو و مجهز به تکنولوژی جدید
2- ایجاد اصلاحات لازم در ساخت ماشین های برداشت ساخت داخل و تطبیق آن با تکنولوژی روز با توجه به عملکردهای بالای مزارع غلات
3- افزایش تعداد کمباین مورد نیاز متناسب با سطوح زیرکشت به منظور انجام به موقع برداشت محصول
4- تربیت و آموزش رانندگان حرفه ای کمباین توسط ارگان های ذی ربط و صدور مجوز کار برای آنان
5- ارتقای سطح دانش فنی رانندگان فعلی کمباین از طریق همکاری تشکل های ذی ربط با ارگان های مربوطه
6- افزایش میزان تسهیلات بانکی کم بهره و اعطای آن به رانندگانی که مهارت های لازم شغلی، کسب نموده باشند
7- آموزش های لازم به منظور شناخت ضایعات محصول و جلب همکاری آنان برای کاهش آن
8- نظارت مستمر بر کار کمباین ها در مزارع توسط بخش خصوصی از طریق انعقاد قرارداد با وزارت جهاد کشاورزی و ارایه گزارش همراه با پیشنهادات لازم به وزارت ذی ربط در زمینه نظارت های انجام یافته
9- توجه و لزوم همکاری تشکل های کمباین داران با وزارت جهاد کشاورزی و عوامل اجرایی به منظور انجام نظارت های لازم
10- تشویق هر چه بیشتر کمباین داران به آماده سازی کمباین ها قبل از ورود به مزرعه
11- صدور پروانه اشتغال از طریق تشکل های ذی ربط با تاکید سازمان های جهاد کشاورزی استان ها، برای رانندگانی که دارای مهارت کافی هستند
12- تهیه و تامین بذور گندم مقاوم بریزش و ورس به مقدار کافی، تحت نظر سازمان های ذی ربط
13- رعایت زمان و الگوی مناسب برداشت محصول و جلوگیری از تاخیر در برداشت
14- رعایت نکات فنی پیرامون لحاظ کردن اصول به زراعی مانند آماده سازی مطلوب زمین برای کاشت گندم، رعایت شیوه کاشت مناسب، مبارزه با علف های هرز و آفت سن در مزارع گندم و در آخر برداشت به موقع محصول گندم از جمله پیشنهادات و راهکارهایی است که به شما ارایه می شود.


وبسایت تخصصی علوم محیطی و عمرانی ، بانک دانلود رایگان مقالات ، پایان نامه ، کتب ، فیلم و نرم افزارهای عمرانی و علوم محیطی .... برای بازگشت به صفحه اصلی اینجا کلیک کنید...

اولین دیدگاه رو شما بگذارید

  

*توجه *توجه برای مشاهده مطلب و یا دانلود فایل مورد نظر خود به پایین همین پست مراجعه گردد
آفلاتوکسین ها

در سال 1959 یک واقعه منحصر به فرد به وقوع پیوست که موجب جلب توجه محققین به بررسی مسئله مایکوتوکسین ها گردید. این مسئله موجب مرگ هزاران بوقلمون و سایر طیور در مزرعه ای در آنگلیای شرقی بود، به دلیل درگیری صنعت بوقلمون و صنعت تولید مکمل های غذایی طیور با این مسئله تلاش های زیادی جهت شناسایی منشاء بروز این شیوع گسترده بیماری (که در ابتدا به عنوان بیماری نا مشخص بوقلمون نامیده شد) صورت گرفت.

 

 هر چند این نام دلالت بر بیماریهای نظیر عفونت های ویروسی دارد ، اما نشان داده شد که این پرندگان توسط نوعی سم موجود در بادام زمینی آسیاب شده مورد استفاده در تولید مکمل پروتئینی خوراک طیور مسموم گردیده اند . این ماده سمی که بنام آفلاتوکسین  (Aflatoxin)نامیده شد زیر نور ماوراء بنفش دارای تلالو فلورسنس می باشد و نشان داده شده که به وسیله رشد کپک آسپرژیلوس فلاوس (Aspergillus flavus)بر روی بادام زمینی تولید می گردد . آفلاتوکسین نه تنها دارای سمیت حادی می باشد بلکه جزو سرطان زاترین ترکیبات شناخته شده برای موش های صحرایی است . اثبات پتانسیل سرطانزایی آفلاتوکسین این امکان را فراهم نمود که منشاء بروز بیماریهای نظیر سرطان کبد در ماهی قزل آلای رنگین کمانی و هپاتیت در سگ ها که تقریبا یک قرن پیش توصیف گردیده بود اما به عنوان یک مسئله ناشناخته باقیمانده بودند ، مشخص گردد . تکامل روش های آنالیز بسیار دقیق جهت شناسایی آفلاتوکسین ها منجر به اثبات این مسئله گردید که حضور این ترکیبات در برخی محصولات کشاورزی به ویژه بادام زمینی و ذرت که اغلب جهت مصرف انسانی مورد استفاده قرار می گیرند ، شایع می باشد .
حضور آفلاتوکسین ها هنوز هم در انواع مختلف مواد غذایی و خوراک حیوانات گزارش می گردد  ، و هر چند غلظتهایی از آن که موجب ایجاد علائم مسمومیت حاد می شود بر حسب میلی گرم در کیلوگرم (mgkg-1) اندازه گیری می گردد ، با این حال امروزه روش های آنالیز دقیق امکان اندازه گیری غلظت های آن در حد میکروگرم در کیلوگرم (µgkg-1) را فراهم نموده اند .
اکنون مشخص شده است که آفلاتوکسین ها به وسیله دو گونه کپکی یعنی آسپرژیلوس فلاوس و آسپرژیلوس پارازیتیکوس (A.parasiticus) تولید می گردند که هر دو آنها به خصوص در مناطق گرمسیری و نیمه گرمسیری پراکنده هستند . اخیرا گونه سومی به نام آسپرژیلوس نومیوس (A.nomius)به عنوان مولد آفلاتوکسین شناسایی شده است اما گزارش های متعدد در منابع قدیمی در رابطه با تولید آفلاتوکسین به وسیله سایر گونه ها ، حتی گونه هایی که به جنس های مختلف دیگر تعلق دارند ، معمولا در نتیجه اشتباه یا ساخته و پرداخته ذهن بشر می باشد .
در ابتدا ، این مسئله در نظر گرفته شد که آلودگی به آفلاتوکسین اساسا ناشی از نگهداری نا مناسب محصولات بعد از برداشت است که به کپک های انباری نظیر آسپرژیلوسها و پنی سیلیوم ها اجازه می دهد بر روی محصولات رشد نموده و مایکوتوکسین ها را تولید نمایند . علاوه بر این رطوبت بالا و هوای گرم موجب تولید بالاترین میزان آفلاتوکسین در مواد غذایی می گردند به طوری که در این شرایط میزان تولید آن بیش از حداکثر 30 میکروگرم در کیلو ماده خوراکی تعیین شده به وسیله سازمان غذا و کشاورزی (FAO) و سازمان بهداشت جهانی (WHO) در مواد غذایی مورد مصرف انسان می باشد . لازم به توضیح است که این سازمانها در هنگام تعیین این حدود بر سر دوراهی قرار گرفتند که به این صورت بیان می شود : به طور مشخص این گروه ها میزان پایین تری را ترجیح دادند اما احساس می شد که خطر سوء تغذیه بیش از خطر ایجاد سرطان کبد به وسیله آفلاتوکسین ها در انسان است . در ضمن ، برخی کشورهای توسعه یافته قوانین سخت تر یا مقادیر پایین تری را جهت آفلاتوکسین ها تعیین نموده اند .
اکنون مشخص شده است که تولید آفلاتوکسین ها تنها به طور ساده یک مسئله ناشی از نگهداری نا مناسب نیست و این ترکیبات در مرحله قبل از برداشت و در محصولات در حال رشد در مزرعه نیز تولید می گردند . گونه های آفلاتوکسین زایی آسپرژیلوس می توانند با گیاهان سالم یک رابطه پارازیتی بر قرار نمایند و زمانی که گیاه تحت استرس قرار می گیرد مثل شرایط خشکسالی ، مقادیر کم اما قابل توجه از آفلاتوکسین را تولید می نمایند .همانند تعدادی از متابولیت های ثانویه میکروبی ، آفلاتوکسین ها گروهی از ترکیبات شبیه به هم هستند که سمی ترین آنها به عنوان آفلاتوکسین B1 شناخته می شود . طبیعت دقیق واکنش به آفلاتوکسین در حیوانات به گونه ، جنس و سن بستگی دارد و عموما نرها حساسیت بیشتری نسبت به ماده ها دارند . برخی حیوانات نظیر جوجه اردک یکروزه و سگ بالغ به میزان قابل توجهی به مسمومیت حاد با آفلاتوکسین B1 حساس هستند به طوری که مقادیر LD50 آنها به ترتیب 35/0 و 5/0 میلی گرم به ازای هر کیلو گرم وزن بدن است ، در حالی که سایر حیوانات نظیر موش صحرایی و موش خانگی بالغ مقاومتر می باشند و LD50 آنها حدودا 9mg/kgمی باشد . تمام حیوانات به فعالیت سرطانزایی آفلاتوکسین پاسخ نمی دهند اما در مورد موش صحرایی و ماهی قزل آلای رنگین کمانی ، آفلاتوکسین B1 یکی از سرطانزاترین ترکیبات شناخته شده است .
وضعیت سمیت آفلاتوکسین برای انسان چگونه است ؟آیا حساسیت انسان به اندازه سگ است یا مانند موش صحرایی به سمیت حاد این سم مقاومت دارد ؟ و آیا آفلاتوکسین موجب ایجاد سرطان کبد در انسان می گردد ؟یکی از موارد تاسف انگیز در رابطه با سمیت حاد آفلاتوکسین در انسان در سال 1974 از هندوستان گزارش گردید . در این سال یک مورد شیوع گسترده مسمومیت به وقوع پیوست که تقریبا هزار نفر درگیر آن بوده و حدود 100 نفر از آنها فوت نمودند . با اندازه گیری میزان آفلاتوکسین موجود در ذرت کپک زده عامل مسمومیت ، امکان تخمین میزان LD50 آفلاتوکسین B1 در انسان فراهم شد و مشخص گردید که این میزان بین مقادیر مربوط به سگ و موش صحرایی قرار می گیرد .
هر چند آفلاتوکسین به عنوان یکی از سرطانزاترین ترکیبات طبیعی برای برخی از حیوانات محسوب می شود ، اما هنوز مشخص نشده که آیا این ترکیب برای انسان سرطان زا هست یا خیر . وضعیت بروز سرطان کبد در برخی از تقاط جهان نظیر قاره آفریقا پیچیده است و فرض اولیه ارتباط بین قرار گرفتن در معرض آفلاتوکسین رژیم غذایی و وقوع سرطان کبد بایستی با احتیاط مورد بررسی قرار گیرد . مشخص شده است که ارتباط شدیدی بین حضور ویروس هپاتیت B و سرطان کبد در انسان وجود دارد و در رابطه با تاثیر سینرژیستی این دو عامل بین محققین اتفاق نظر وجود دارد .
با وجود اینکه ممکن است ایجاد سرطان کبد در برخی نقاط آفریقا به دلیل استفاده از مصرف غذاهای آفلاتوکسین زا قابل توجه باشد ، اما این سئوال مطرح است که چرا در هندوستان که در آنجا نیز چنین عادات غذایی متداولی است سرطان کبد رایج نیست . در هندوستان سیروز کبدی متداولتر می باشد و با توجه به این مسئله مشخص می شود که هنوز باید در رابطه با نقش آفلاتوکسین در ایجاد سرطان کبد و صدمات کبدی در نقاط مختلف دنیا بررسی های بیشتری صورت گیرد .
در بدن حیوانات واکنش های مختلفی به اثرات سمی یک ترکیب بوقوع می پیوندد زیرا این ترکیب در بدن آنها متابولیزه شده و سمیت نهایی به وسیله این فعالیت متابولیکی تحت تاثیر قرار می گیرد . این وضعیت قطعا در رابطه با آفلاتوکسین B1 صادق است و در مورد این ترکیب در کبد گونه های حیوانی مختلف متابولیت های متفاوتی تشکیل می گردد. از این رو بدن گاو قادر به هیدروکسیله نمودن این مولکول است و آفلاتوکسین حاصل را که به نام آفلاتوکسین M1 شناخته می شود ، وارد شیر می نماید . این مسئله موجب می شود که بدون ایجاد کپک زدگی در شیر ، شرایطی جهت آلودگی شیر و محصولات شیری مورد استفاده به عنوان غذای انسان فراهم گردد .
ثابت شده است که تشکیل یک نوع اپوکسید عامل ایجاد سمیت حاد و مزمن می باشد ، و حیواناتی که قادر به تولید آن نیستند در مقابل بروز هر دو نوع سمیت نسبتا مقاوم می باشند . حیواناتی که این اپوکسید را تولید می نمایند اما نمی توانند آن را به طور مؤثری متابولیزه نمایند ، در معرض بالاترین خطر فعالیت سرطانزایی آفلاتوکسین B1 قرار دارند زیرا گزارش می شود که اپوکسید با DNA واکنش انجام می دهد . حیواناتی که این اپوکسید را تولید می نمایند اما آن را به کمک آنزیم هیدروکسیلاز تجزیه می نمایند نتیجتا ایجاد یک هیدروکسی استال بسیار فعال می نمایند . بدین ترتیب بیشترین حساسیت را به سمیت حاد این ترکیب دارند . مشخص شده که هیدروکسی استال با دنباله های لیزین در مولکول های پروتئین واکنش انجام می دهد .
اکنون مشخص شده است که اپوکسید آفلاتوکسین B1 به صورت اختصاصی با دنباله های گوانین مولکول های DNA در تعدادی از نقاط فعال واکنش انجام می دهد که یکی از این نقاط کدون 249 در ژن P53 می باشد . محصول حاصل از این ژن در فرآیندی که به طور طبیعی موجب محافظت در برابر سرطان می شود ، شرکت می نماید همچنین مشخص شده که ویروس هپاتیت B به محصول ژن P53 متصل می شود . بدین ترتیب آفلاتوکسین B1 و ویروس هپاتیت B به روش های مختلف بر روی ژن P53 تاثیر می گذارند و به سادگی می توان دید که این دو عامل می توانند با یکدیگر بصورت سینرژیستی عمل نمایند .
از اینرو مولکول اولیه (والدین) به صورت یک سیستم انتقال کار آمد عمل می نماید که دارای خصوصیات مناسب جذب از روده و انتقال به کبد و سایر اندامهای بدن است . به هر حال روش متابولیزه شدن نهایی مولکول اولیه در بدن موجودات زنده تعیین کننده طبیعت اصلی عکس العمل حیوان است . اطلاعات موجود در رابطه با فعالیت متابولیکی در کبد انسان نشان می دهد که انسان از نظر حساسیت به سمیت حاد آفلاتوکسین B1 در حد متوسطی قرار دارد و ممکن است به سمیت مزمن این سم از جمله خاصیت سرطانزایی آن تا حدی حساسیت نشان دهد .
مطالعات متعدد ثابت نموده که اطفال حتی قبل از اینکه از شیر گرفته شوند ممکن است در معرض آفلاتوکسین ها قرار گیرند زیرا مادرانی که توسط غذای خود آفلاتوکسین دریافت می نمایند ممکن است آفلاتوکسین M1 را در شیر خود ترشح نمایند . هیچ شکی در رابطه با پتانسیل ایجاد خطر توسط آفلاتوکسین موجود در رژیم غذایی وجود ندارد و باید تلاشهای وسیعی جهت کاهش یا در صورت امکان حذف آلودگی آن از مواد غذایی صورت گیرد .


وبسایت تخصصی علوم محیطی و عمرانی ، بانک دانلود رایگان مقالات ، پایان نامه ، کتب ، فیلم و نرم افزارهای عمرانی و علوم محیطی .... برای بازگشت به صفحه اصلی اینجا کلیک کنید...

اولین دیدگاه رو شما بگذارید

  

*توجه *توجه برای مشاهده مطلب و یا دانلود فایل مورد نظر خود به پایین همین پست مراجعه گردد

مدیریت مصرف کودهای شیمیائی
کود یکی از عناصری است که تأثیر زیادی بر عملکرد محصول می گذارد. بررسیها نشان می دهد که رشد رتون دقیقاً مرتبط با ترکیب و سرعت استفاده از کود است. اگرچه نیاز کودی هر گیاه را با معیار تجزیه گیاهی و خاک باید مورد سنجش قرار داد، ولی بطور عموم و براساس تجربه های اعمال شده، اکثر گیاهان نیاز به کود دارند.
برای رشد بهینه رتون معمولا کود اوره بصورت سرک مصرف می شود و بررسیها نشان می دهد که رتون بر اساس نوع واریته تا 70 کیلوگرم تحمل کودپذیری را دارد. مصرف کود اوره در 10 تا 20 روز قبل از برداشت و پس از برداشت به محصول اصلی، مورد آزمایش قرار گرفت. واکنش رتون به کاربرد مواد غذائی در این پریود نشان داده است که مصرف کود در 10 تا 20 روز قبل از برداشت در تعداد پنجه زنی رتون و نیز تعداد شاخه و برگ گیاه رتون تأثیر نداشته است، ولی 10 تا 20 روز پس از برداشت محصول اصلی، ضمن افزایش تعداد پنجه، باعث افزایش وزن شاخه و برگ گیاه رتون گردید.
اکثر بررسیها نشان می دهد که استفاده از کود ازته برای رتون در مقابل کشت اصلی خیلی کمتر بوده و معمولاً حدود 50 تا 75 درصد کود ازتهء موردنیاز کشت اصلی می باشد. در بیشتر گزارشات کشورهای مختلف و داخل کشورمان آمده که مصرف حدود 50 کیلوگرم کود اوره (20 تا 25 کیلوگرم ازت) باعث افزایش عملکرد رتون بصورت معنی داری در مقابل تیمار بدون مصرف کود ازته شده است.
اما مصرف حدود 100 کیلوگرم اوره، اختلاف معنی داری از نظر عملکرد رتون، با 50 کیلوگرم نداشته است. حتی بکارگیری ازت اضافی، ممکن است باعث دیررسی رتون و کاهش عملکرد آن شود. برای استحصال رتون مطلوب، باید 50 کیلوگرم اوره را حدود 2 تا 3 هفته بعد از برداشت محصول اصلی، زمانیکه سطح مزرعه تقریباً پوشیده از آب باشد، جهت افزایش کارائی ازت مصرفی، مصرف نمود. مطالعات و گزارشات در کشورهای مختلف بیانگر آنست که بکارگیری کودهای فسفات و پتاس، افزایش معنی داری از نظر عملکرد دانه رتون، نشان نداده است.
مدیریت آب
آب یکی از فاکتورهای مؤثر و اساسی در رشد و توسعه جوانه های رتون می باشد. در صورت تأمین آب مطمئنه، برنج پنجه دهی بسیار خوبی از خود نشان می دهد. ماله کشی پس از برداشت محصول اصلی در اراضی باتلاقی، به نظر می رسد زمینه پنجه زنی را زودتر فراهم نماید. ماله کشی باید به گونه ای باشد تا به قاعده ساقه و ریشه گیاه، آسیب وارد نیاید.
تحقیقات انجام شده در این خصوص در کشورهای مختلف نتایج متفاوتی را نشان داده اند. بطوریکه در بعضی از این گزارشات، آبیاری بلافاصله بعد از برداشت را باعث پوسیدگی ساقه های باقیمانده ذکر کرده اند، بخصوص در شرایطی که بوته ها در نزدیکی زمین درو می شوند، تعداد کپه های از بین رفته زیاد خواهد بود .. برای تقویت رتون دهی، مزرعه را باید دو هفته قبل از برداشت نمناک نگه داشت. زهکشی مزرعه در زمان برداشت محصول اصلی و پس از آن موجب تقویت رتون دهی و افزایش تعداد خوشه های بارور می گردد .
کربلائی و همکاران نشان داد که اگر بلافاصله پس از برداشت، رطوبت کمتر از حد اشباع باشد، پس از مدتی قطع آبیاری ممکن است اثر سوء بر تعداد بوته رتون و پنجه زنی آنها داشته باشد و همچنین بارندگی بعد از برداشت نیز تعیین کننده است. لذا ایجاد شرایط مساعد برای رتون دهی بهتر به وضعبت آب و هوائی، بارندگی و میزان رطوبت خاک بستگی دارد. او پیشنهاد نمود که بهترین حالت آبیاری بعد از برداشت، کنترل رطوبت خاک به حالت اشباع است.
مدیریت آفات، بیماری ها و علفهای هرز
بطور کلی برای استحصال رتون مناسب باید توجه زیادی به مسأله آفات و بیماریها در کشت اصلی و رتون نمود، زیرا رویش مجدد در ساقه هائی ایجاد می شود که بیماریها خسارت چندانی به ساقه های کشت اصلی، وارد نکرده باشد.
مهمترین آفت برنج، کرم ساقه خوار برنج می باشد، که نسل سوم آن ممکن است در شرایط ایده‌آل به محصول رتون آسیب وارد نماید. بررسیها نشان می دهد که زمینه فراهمی آلودگی رتون در نسل سوم کرم ساقه خوار وجود دارد ولی معمولاً در حد آستانه خسارت اقتصادی تلقی نمی شود. علاوه بر آفت ساقه خوار برنج، آفت شب پره تک نقطه ای برنج نیز از آفاتی است که در رتون خسارت زا می باشد.
رتون می تواند میزبانی برای ارائه رشد جمعیت آفات باشد که این فاکتور باید در توصیه رتونکاری لحاظ گردد. قطعاً برای اینکه رتون بیش از آستانه اقتصادی دچار خسارت نشود، کشاورزان اقدام به مصرف سموم حشره کش می نمایند که آلودگی محیط زیست را به دنبال خواهد داشت. برای این منظور باید واریته هائی انتخاب گردند که حتی المقدور مقاومت نسبی به آفات داشته باشند تا هزینه مصرف مواد شیمیائی جهت مبارزه با آن کمتر شده و محیط را آلوده نکند. البته با افت درجه حرارت در پائیز، جمعیت آفات کم می شود، با این حال باید احتیاط لازم را انجام داد.
محصول رتون در قیاس با محصول اصلی به دلیل پائین بودن درجه حرارت تمایل بیشتری به بیماری شایع لکه قهوه ای دارد. بررسیها نشان داده که عفونتهای ویروسی کوتولگی علفی، در رتون بیشتر از سطح پائین گیاه حادث می گردد. اثر کودهای فسفاته بر اندامهای گیاهی مثل توسعه ریشه، پرشدن دانه و غیره و نیز اثر پتاسیم بر ایجاد مقاومت بر آفات و بیماریها توسط کسانی که روی این محصول کار کردند، گزارش نشده است.
مهار بموقع علفهای هرز محصول اصلی برنج، تأثیر زیادی در کاهش میزان رشد علفهای هرز پس از برداشت برنج می گردد. بررسیها نشان می دهد که پنجه زنی مؤثر، تأثیر بسزائی در عملکرد رتون و محصول اصلی دارد. شخم، چنگک زدن و خوابانیدن کلش ها پس از برداشت برنج، باعث دفن کلش ها و علفهای هرز می شود. حساسیت این عمل به دلیل باتلاقی بودن اراضی بسیار بالاست، زیرا هرگونه تأثیر منفی بر ریشه اصلی، باعث جابجائی آن شده که نه تنها باعث تأخیر در جوانه زنی رتون می گردد، بلکه 90 درصد اینگونه بوته ها شرایط لازم برای دوباره پنجه زنی را پیدا نمی کنند. با خوابانیدن کلش و علفهای هرز ضمن اینکه علفهای هرز در اوایل رشد جوانه و مرحله حساس پرورش آن، نشو و نما نمی کند و باعث رشد خوب رتون می گردد. در نتیجه عملکرد محصول افزایش می یابد. برای جلوگیری از رقابت علفهای هرز و رتون، باید با دقت علفهای هرز مزرعه اصلی را کنترل نمود تا به گیاه رتون آسیب وارد نیاید.
زمان برداشت محصول اصلی
زمان برداشت برنج در کشت اصلی، جهت استحصال رتون بسیار حائز اهمیت است. در صورتیکه قصد استحصال رتون وجود داشته باشد، باید بلافاصله زمانیکه اکثر دانه ها رسیده و ساقه های آنها سبز هستند، اقدام به برداشت محصول اصلی برنج نمود، زیرا گذشت زمان و تأخیر در برداشت برنج، سبب زردی و پیری ساقه شده و توانایی رتون دهی آنها بشدت افت می کند. با توجه به این موضوع هر چه ساقه ها سبزتر و شاداب تر باشند، احتمال دستیابی به رتون مطلوب، بالاتر خواهد بود، که این بستگی به زمان برداشت مناسب دارد. در واقع شادابی ساقه ها در زمان برداشت محصول اصلی کلید مؤفقیت تولید رتون می باشد که می توان با مصرف کود سرک قبل از برداشت محصول اصلی برگ پرچم و ساقه ها را سبز نگهداشت .
ارتفاع برداشت
ارتفاع برداشت بیشترین تأثیر را بر عملکرد دانه، جوانه زنی و مدت رشد رتون دارد. ارتفاع برش گیاه اصلی از آن‌جهت مهم می باشد که تعداد جوانه های قابل رویش مجدد را تعیین می‌کند، همچنین تعیین‌کننده تعداد کپه های حذف شده خواهد بود. زیرا در صورت برش در ارتفاع پایین، امکان در آب رفتن کپه و احتمال خفگی گیاه بسیار است. همچنین قطع گیاه اصلی در ارتفاع بالا، باعث بالا رفتن تعداد پنجه های تولید شده و عدم همزمان رسی می شود، که این امر موجب کاهش تعداد پنجه های مؤثر و ضعف آنها خواهد شد.
از طرف دیگر ارتفاع برداشت مدت رشد محصول را تعیین می نماید. بسته به رقم، ارتفاع برداشت متفاوت است. رشد رتون در برخی از ارقام از ارتفاع برداشت پائین تر بهتر از ارتفاع بالاتر می باشد. به عنوان مثال در برنج هیبرید ارتفاع برداشت از 43 سانتیمتر به 23 سانتیمتر کاهش یافت که موجب افزایش تعداد خوشه، زودرسی، افزایش تعداد دانه های رسیده و افزایش عملکرد دانه گردید. بیشتر جوانه های مرده در گره های نزدیک به زمین موجودند به همین دلیل ارتفاع برداشت پایین تر باعث کاهش تعداد جوانه و تعداد جوانه بارور می شود. گره های بالاتر، پنجه شان سریعتر رشد نموده، سرعت خروج جوانه ها در گره های بالاتر بیشتر است. از پژوهشهای انجام شده در کشورهای مختلف در مورد ارتفاع برداشت، نتایج متفاوتی به دست آمد. در IRRI نشان داده شد که ارتفاع برداشت 15 سانتیمتر، جوانه زنی را تقویت نموده و تعداد خوشه های بارور افزایش و عملکرد دانه بیشتری نسبت به ارتفاع 5 سانتیمتر داشت. در هند ارتفاع برداشت 35 سانتیمتر و در ژاپن ارتفاع برداشت بیشتر، رتون دهی بیشتر، کاهش دوره رشد رتون و افزایش عملکرد را به دنبال داشت .
بر اساس بررسیهای انجام شده در داخل کشور و نتایج پژوهشگران سایر کشورها در صورتیکه ارتفاع برش به سطح زمین نزدیک باشد، به دلیل ایجاد همه جوانه های رتون از گره های اولیه ساقه باعث رویش پنجه های یکنواخت و زیاد رتون خواهد شد. این برای مناطق گرمسیری و در جائیکه در پائیز، کاهش درجه حرارت، عامل محدودکننده نباشد مناسب خواهد بود. ولی در شمال کشور با توجه به محدودیت دوره رشد رتون و افت دما این عمل باعث افزایش طول دوره رشد رتون شده و ممکن است زمان خوشه دهی و پر شدن دانه در اثر سرما خسارت وارد شود. از طرف دیگر کف بر نمودن ساقه ها، زمینه را برای رشد علفهای هرز مساعدتر نموده، در نتیجه هزینه مبارزه با علفهای هرز بیشتر خواهد شد.
نتایج تحقیقات اکثراً ارتفاع برش را حدود 25 سانتیمتر و بالاتر در حدود 50 درصد ارتفاع بوته محصول اصلی برای ارقام کشت شده در شمال کشور پیشنهاد نمود. این نتایج نشان داد در این ارتفاع برش، با توجه به معمول بودن در منطقه، نه تنها از هزینه اضافی جهت کف بر نمودن مجدد ساقه ها می کاهد، بلکه احتمال دستیابی به عملکرد رتون را بیشتر خواهد نمود.
تکنیک خوابانیدن نواری در رتون
اگر ساقه های برنج پس از برداشت اصلی بصورت نواری (حالت قفل شدن) خوابانیده شود، بصورت چشمگیری باعث افزایش تولید رتون می گردد. روش کار بدین صورت است که در کشتهای ردیفی، هر دو ردیف بصورت حصیربافت با حرکت پا یا دست بصورت متناوب بر روی هم خوابانده می شود. این عمل باعث می شود که ساقه ها بدون صدمه دیدن، روی سطح زمین قرار گیرند. البته همین عمل را در کشتهای در هم و غیرردیفی هم میتوان انجام داد که نیاز به تجربه داشته و در عین حال کمی مشکل بوده و زیبایی کشت ردیفی را ندارد. در اثر اعمال این تکنیک موجب می شود که گیاه تحریک به رویش رتون از گره های اولیه نموده و در کنار آن باعث سبز شدن یکنواخت رتون و همزمان رسی در رتون خواهد شد. و از طرف دیگر انجام این روش موجب می گردد مواد فتوسنتزی باقیمانده در ساقه نیز به پنجه و خوشه انتقال یابد.
تفاوت این روش با روش کف بر در این است که این عمل موجب می شود که در اثر خوابانیدن ساقه های سبز، پس از برداشت محصول اصلی، مواد فتوسنتزی ذخیره شده در این ساقه به جوانه های رتون تازه روئیده برگشت می نماید و باعث افزایش سرعت رشد رتون خواهد شد. کربلائی و همکاران گزارش کردند که اثر خوابانیدن ساقه عمدتاً باعث افزایش تعداد پنجه مفید و نیز تعداد دانه رسیده و مهمتر از همه همزمان رسی خوشه ها شده که بیشترین عملکرد را حاصل کرده است. البته روش خوابانیدن معمولی با استفاده از غلتک هم تا حدودی اثر مشابه خوابانیدن نواری را دارد ولی عیب آن اینست که فشار زیاد غلتک ممکن است باعث از بین رفتن ساقه ها و له شدن آن شود یا در صورتیکه فشار غلتک کم باشد سبب ایستادگی مجدد ساقه ها گردد که نیاز به عمل خوابانیدن مجدد می باشد. تکرار عملیات موجب صدمه به ساقه های سبز خواهد شد.
بررسیهای اولیه در مؤسسه تحقیقات برنج کشور نشان می دهد که ارقام پابلند نظیر طارم محلی و حسنی نسبت به این تکنیک عکس العمل خوبی نشان می دهند. در صورتیکه ارقام اصلاح شده و پاکوتاه که تمایل به رویش رتون از گره های انتهائی دارند، واکنش رضایتبخشی نشان ندادند. همچنین بر اساس تجزیه مشاهدات و اقدامات انجام شده، مشخص گردید که برای خواباندن نواری ساقه ها، حداقل ارتفاع 50 سانتیمتر لازم است تا براحتی این تکنیک را بتوان روی ساقه های بریده شده اعمال نمود، در غیر اینصورت انجام آن بسیار مشکل می باشد.
زمانی و کربلائی در مقایسه روش خوابانیدن نواری و معمولی ساقه های برنج به همراه شاهد کف بر اعلام نمودند که اگر محدودیت زمانی وجود داشته باشد یا از لحاظ کارگر ماهر کمبود باشد می توان هر یک از عملیات کف بر نمودن یا خوابانیدن معمولی را بر حسب علاقه و تجارب کشاورز توصیه نمود. گزارش کالندسون و همکاران حاکی از اختلاف معنی دار بین عملکرد از طریق خوابانیدن نواری در مقابل شاهد بوده است. عملکرد رتون در خوابانیدن نواری 45/2 تن در هکتار بوده در صورتیکه در تیمار شاهد 43/1 تن در هکتار عملکرد داشته است
کیفیت برنج رتون
کیفیت پخت و خوراک برنج حاصل از رتون در مناطق شمالی کشور، بهتر از کیفیت پخت و خوراک برنج حاصل از برداشت اصلی می باشد، زیرا دمای محیط (مخصوصاً شبها) در تظاهر ژن اصلی کنترل کننده آمیلوز برنج (یکی از فاکتورهای اصلی تعیین کننده کیفیت پخت) و ژن کنترل کننده عطر و طعم تأثیر محسوسی دارد.
ارقام کشت شده در مناطق حاره دارای 3 تا 6 درصد اضافه آمیلوز نسبت به ارقام مناطق معتدله دارند. علاوه بر آن مقدار آمیلوز رابطه مستقیم با درجه حرارت ژلاتینی و رابطه معکوس با غلظت ژل دارد. این دو فاکتور نیز از عوامل مهم تعیین کننده کیفیت پخت و خوراک هستند. تجربه نشان می دهد که تظاهر عطر و طعم در صبح هنگام و اوایل غروب که دمای محیط پائین است، به مراتب بیشتر از انتشار آنها در ساعات گرم روز می باشد. مجموعه عوامل محیطی (دمای پائین روز و شب، کوتاه شدن روزها) در برداشت رتون باعث می گردد که کیفیت پخت و خوراک ارقام، به سمت استاندارد میل نماید. در زمینه کیفیت پخت برنج رتون کائوسیک و نعمت زاده گزارش دادند که کشت ارقام در مناطق حاره ای دارای 3 تا 6 درصد اضافه آمیلوز نسبت به کشت آنها در مناطق معتدله هستند.

منبع : بازار بزرگ کشاورزی ایران


وبسایت تخصصی علوم محیطی و عمرانی ، بانک دانلود رایگان مقالات ، پایان نامه ، کتب ، فیلم و نرم افزارهای عمرانی و علوم محیطی .... برای بازگشت به صفحه اصلی اینجا کلیک کنید...

اولین دیدگاه رو شما بگذارید

  

مشخصات مدیر وبسایت

مهندسی علوم محیطی و عمرانی [108]

وب سایت علوم محیطی و بانک دانلود رایگان مقالات علوم محیطی وعمرانی ، مهندسی عمران ، محیط زیست ، بهداشت محیط ، شهر سازی ، علوم جغرافیا ، آب و هواشناسی ، معماری ، زمین شناسی ، کشاورزی ، منابع طبیعی ، معدن ...
به دلیل حجم زیاد مطالب از جستجو استفاده کنید
Google

جستجو دراین وبلاگ
در تمامی اینترنت

کلمات کلیدی وبسایت

د ، د ، س ، د ، س ، م ، & ، & ، & ، & ، & ، م ، س ، س ، س ، س ، س ، س ، س ، س ، د ، د ، د ، ج ، ج ، ا ، ب ، ب ، ب ، ب ، س ، د ، د ، د ، ع ، ع ، م ، م ، م ، م ، م ، م ، م ، م ، م ، ه ، و ، م ، م ، ر ، ب ، آ ، آ ، آ ، آ ، آ ، آ ، ت ، د ، د ، د ، د ، د ، خ ، آ ، م ، م ، م ، ل ، ل ، ل ، ل ، ق ، ق ، گ ، ع ، ع ، ع ، ص ، ض ، ع ، غ ، ف ، ف ، ف ، ف ، ف ، ف ، ف ، ف ، ر ، د ، د ، س ، س ، س ، س ، س ، ش ، ش ، ص ، ص ، م ، م ، م ، م ، م ، م ، ن ، ه ، ن ، ن ، ی ، ی ، ک ، ک ، ک ، Y ، آ ، آ ، c ، b ، E ، g ، آ ، آ ، آ ، آ ، ا ، ا ، ا ، ا ، ب ، آ ، ب ، پ ، پ ، پ ، پ ، ت ، خ ، خ ، خ ، چ ، ح ، چ ، خ ، خ ، د ، د ، د ، ت ، ث ، ج ، ج ، ت ، ت ، ث ، ج ، ج ، ج ، چ ، چ ، چ ، چ ، چ ، چ ، چ ، چ ، چ ، چ ، چ ، چ ، چ ، چ ، چ ، چ ، چ ، چ ، چ ، چ ، چ ، چ ، چ ، چ ، چ ، چ ، چ ، چ ، چ ، چ ، چ ، چ ، چ ، چ ، چ ، چ ، چ ، چ ، چ ، چ ، ج ، ج ، ت ، ج ، ج ، ج ، ج ، ج ، ج ، ج ، ث ، ت ، ت ، ت ، ت ، ت ، ت ، د ، خ ، خ ، د ، د ، د ، د ، د ، د ، د ، د ، چ ، چ ، چ ، چ ، چ ، چ ، چ ، خ ، پ ، پ ، پ ، پ ، پ ، پ ، پ ، ب ، پ ، پ ، ب ، پ ، پ ، پ ، پ ، پ ، ب ، ب ، ب ، ب ، ب ، ب ، ب ، ب ، ب ، ب ، ب ، ا ، ا ، ا ، ا ، ا ، ا ، ا ، ا ، ا ، ا ، آ ، ا ، ا ، آ ، آ ، آ ، آ ، آ ، آ ، & ، & ، , ، آ ، آ ، آ ، آ ، آ ، آ ، آ ، م ، ک ، ک ، ک ، ک ، ک ، ک ،
ویرایش