تولید مثل و تشکیلات کندوی زنبور عسل
....................................................
زنبورهای یک کندو شامل یک ملکه، چند صد زنبور نر ون چندین هزار زنبور کارگر می باشد. در تابستان و بهار که زنبورها فعالیت زیادی برای جمع آوری شیره دارند کندو ممکن است 5-7 کیلو زنبور داشته باشد و تعداد زنبورهای نر در این موقع زیادتر از هر موقع دیگر در کندو دیده شوند.
هر یک از این دو نوع زنبور وظیفه خاصی دارند ولی منظوری که یک کندو تعقیب می نماید عبارت از بقای نسل و یا دفاع و نگهداری کندو می باشد و نظر انفرادی در بین نیست و هیچکدام از آنها در نتیجه سعی انفرادی قادر نیستند که برای مدت طولانی زنده بمانند و بنابراین هدف آنها به طور دسته جمعی انجام می گیرد.
ملکه
ملکه زنبور عسل بسادگی از کارگران و زنبور نر مشخص می شود. ملکه نسبتا درشت تر و درازتر از کارگران و درازتر از زنبوران نر است، ولی پهن تر از آنها نیست. از آنجا که شکم ملکه طویل و در سطح زیرین پهن است، طول بالهایش نسبت به بدن از بال کارگرها و زنبوران نر کوتاه تر است.
نیش ملکه کمی خمیده است و نسبت به نیش کارگر دارای دندانه های کمتری است و فقط برای از بین بردن ملکه های رقیب به کار می رود. حرکت ملکه در حالت عادی ملایم است ولی در مواقع احتیاج می تواند با سرعت حرکت کند. ملکه ای که جفتگیری کرده و در حالت تخم گذاری است روی شانه هایی قرار دارد که جوانترین نوزادان در آن زندگی می کنند. ملکه در این حالت، اغلب بوسیله عده ای محافظ احاطه شده است. سر محافظین اغلب به طرف ملکه می باشد. محافظان در این حالت، با شاخک های خود ملکه را آرایش می کنند و با دهان خود او را می لیسند یا غذا می دهند؛ بعلاوه مدفوعات وی را بیرون می برند.
امروزه کاملا واضح است تمام تخمهایی که در سلولها قرار دارد، بوسیله ملکه واحد کندو گذاشته می شود. این ملکه در جوانی در هوای آزاد با یک یا چند نر پشت سر هم جفتگیری و برای خود تا آخر عمر اسپرم ذخیره می کند. زنبورهای کارگر می توانند تعداد کمی تخم بگذارند ولی قادر به جفتگیری نیستند و معمولا در حالتی که ملکه کندو زنده است تخمگذاری برای آنها ممنوع است. نوزادانی که از تخم زنبوران کارگر بوجود می آیند به علت اینکه فکنده نیستند تبدیل به زنبورهای نر می شوند. چنین نرهایی معمولا از نرهای طبیعی که از ملکه بوجود می آیند، کوچکترند.
فصل پرورش نوزادان در شرایط آب و هوایی معتدل، به مقدار کم، از اواسط دیماه شروع شده مرتب توسعه می یابد؛ و اوایل اردیبهشت، به حداکثر خود می رسد. در صورتیکه شرایط اجازه دهد، فعالیت تولید مثل آنها، به همین وضع، تا اواخر خرداد ماه ادامه پیدا می کند و از آن به بعد رو به نقصان می گذارد. در ماههای آبان و آذر فعالیت زاد و ولد بکلی متوقف می گردد. نژادهای مختلف زنبورعسل از این حیث دارای خصوصیات متفاوت هستند. هنگامی که تولید مثل کلنی در حداکثر توسعه خود می باشد، یک ملکه ممکن است 1500 تا 2000 تخم در روز بگذارد.
اگر چه یک زنبور کارگر بتنهایی می تواند یکی دو هفته در قفس زنده بماند ولی هیچ زنبور کارگری مایل نیست که به حالت انفرادی زندگی کند و در اولین فرصت، به یک کلنی می پیوندد. زنبورهای کارگر اغلب بوسیله بو، ارتعاشات صوتی، دید و حرارت به هم جذب شده به صورت دسته در می آیند. زنبورهای یک کندو وقتی که فاقد ملکه نیز باشند از هم پراکنده نمی شوند و باز هم تقسیم کار در بین آنها حکمفرما می باشد. عده ای به صورت دسته جمعی در کندو می مانند و عده قلیلی برای آنها غذا می آورند.
با اینکه ملکه در بهم آمدن افراد یک کلنی تاثیر عمده ندارد ولی برای بقای کلنی نهایت ضرورت را دارد.
الف - پرورش ملکه: در یک کلنی زنبور عسل، پرورش ملکه ممکن است به یکی از علل زیر صورت گیرد:
1-نشاندن ملکه جدید به جای ملکه ای که به علت نا معلوم معدوم شده است.
2-تعویض ملکه ای که پیر شده ولی هنوز مایل است فعالیت داشته باشد.
3-برای ازدیاد کلنی یا بچه بیرون کردن.
در هر یک از حالات فوق، کارگزاران موقعی اقدام به ساختن خانه ملکه و پرورش آن می کنند که ماده بخصوص جلوگیری کننده به آنها نرسد.
در حالت اول، چندین ملکه در خانه های اضطراری که با تغییر شکل خانه کارگران ساخته شده، پرورش داده می شوند. در این خانه ها اغلب یک لارو یا ندرتا یک تخم قرار دارد. چگونگی انتخاب این خانه ها و لاروها برای پرورش ملکه کاملا روشن نیست. در چنین خانه هایی، قسمت تحتانی سلول به خط وسط شانه موم منتهی می شود و بر عکس، خانه هایی که در شرایط عادی ساخته می شوند قسمت ضخیم سلول، بوسیله ساقه کوتاه مومی، به سطح یا لبه قاب چسبیده است. در این حالت، نوزاد بطرف پایین آویزان است. در ابتدای ساختمان خانه اضطراری، سلول اصلی (سلول کارگر) بوسیله مایع بخصوصی که از غده زیر فکی کارگران ترشح می شود، انباشته شده، لارو داخل سلول اصلی در سطح آن شناور می شود. به این ترتیب، لارو وارد قسمت ویژه ای که برای پرورش ملکه ترتیب داده شده می گردد. لاروهایی که برای پرورش اضطراری ملکه انتخاب می شوند اغلب دو روزه هستند ولی لاروهای سه روزه هم می توان یافت. معمولا کارگران کوشش می کنند که در پرورش اضطراری ملکه از لاروهای مسن تر استفاده کنند. تجربه ثابت کرده است، لاروهایی که از سه روز بیشتر عمر داشته باشند برای پرورش ملکه مناسب نیستند و در آنها نقایصی یافت می شود.
در صورتی که لارو انتخاب شده برای پرورش ملکه دو روزه باشد، در حدود 11 روز بعد، ملکه کامل از سلول خارج می شود و اگر شرایط هوایی مساعد باشد، در فاصله 10 روز بعد جفت گیری کرده خود را برای تخم گذاری آماده می کند. در این صورت، از وقتی که کندو ملکه ای را از دست می دهد تا هنگامی که ملکه تخمگذاری جانشین آن گردد حداقل سه هفته طول می کشد.
ملکه هایی که از لاروهای دو روزه یا کمتر به دست می آیند فرقی با ملکه معمولی که از طریق تخمگذاری مستقیم ملکه در خانه ملکه به دست می آیند ندارند. باید توجه داشت که در هر خانه ملکه بیش از یک بار ملکه پرورش داده نمی شود و پس از آن خانه منهدم می گردد. اندازه و شکل ظاهری سلولهای ملکه اغلب با هم تفاوت دارند. طول آنها در حدود 5/2 سانت است و قطرشان از قاعده به بعد تقلیل می یابد. و دهانه آن اغلب حدود یک سانتی متر است.
تعداد خانه های ملکه که در یک کلنی ساخته می شوند، کاملا متفاوت است و بستگی به نژاد و اندازه کلنی دارد. بطوری که اظهار می شود، نژادهای ایتالیایی و قفقازی کمتر از نژادهای دیگر برای بچه بیرون کردن خانه ملکه می سازند. کلنی های نژادهای قبرسی، سوری و مصری گفته می شود که گاهی تا صد عدد ملکه در هر دفعه پرورش می دهند. اینکه می گویند، تعداد ملکه های پرورش داده شده در حالت تعویض ملکه کمتر از حالتی است که زنبورها بچه می کند، تقریبا حقیقت به نظر می رسد. در حالتی که کلنی بخواهد ملکه عوض کند، عده ملکه های تازه از 2 تا 3 تجاوز نمی کند ولی در بعضی موارد به تعداد بیشتر نیز مشاهده شده است.
خانه های ملکه همگی در یک لحظه ساخته نمی شود و لاروهایی که برای پرورش انتخاب می شوند ممکن است همگی در یک سن نباشند. نکته جالب این که همیشه اولین ملکه که از خانه خود بیرون می آید به عنوان ملکه کندو انتخاب نمی شود و چه بسا که ملکه های بعدی این سمت را به عهده بگیرند.
ب - به وجود آمدن افراد کارگر یا ملکه: زنبورهای کارگر و ملکه همگی ماده اند و از تخمهایی که تلقیح شده اند پدید می آیند. تنها وجود خانه ملکه و غذای مخصوص است که موجب پرورش ملکه یا کارگر می گردد. این وضعیت به زنبورداران اجازه می دهد که با انتقال (پیوند) لارو یا تخمهایی که در خانه های کارگر وجود دارند و خانه هایی که مصنوعا برای ملکه می سازند و در کندوهای بدون ملکه قرار می دهند، ملکه های زیادی پرورش دهند. در این صورت، واضح است که اختلاف بین ملکه و کارگر ژنتیکی نیست بلکه بسته به طرز پرورش و تغذیه است. سالها قبل ( درحدود 1888) پلانتا متذکر شد که زنبورهای پرستار، برای تغذیه نوزادان ملکه منحصرا از ترشحات دهان خود استفاده می کنند و حال آنکه در مورد نوزادان کارگر، پس از روز سوم، مقدار زیادی عسل به غذای آنها می افزایند. مواد مترشحه بزاقی محتوی مقدار نسبتا زیاد پروتئین و اسیدهای چرب از نوع اسید 10- هیدروکسی دسنوئیک می باشد که بوسیله غدد زیر فکی ترشح می شود.
متاسفانه تجزیه مواد غذایی که برای تغذیه لاروهای ملکه یا کارگران در سه روز اول به کار می رود بوسیله متخصصین مختلف نتایج متفاوتی داده است. به همین دلیل هیداک نتیجه گرفته است که مواد تشکیل دهنده غذای لاروی اغلب متغییر است.
اختلاف بین ملکه و کارگر در اختلاف مواد تشکیل دهنده غذای لارو نیست بلکه به علت تفاوت در میزان مصرف آن بوسیله لارهای ملکه می باشد. هیداک متذکر می شود که تمام لاروها در سه روز اول زندگی خود، به مقدار مساوی و به حد وفور از غذای لاروی بهرمند می شوند ولی از روز سوم به بعد، لاروهایی که برای ملکه شدن پرورش داده می شوند به همان ترتیب سابق، تغذیه می شوند و حال آنکه از میزان جیره غذایی لاروهای کارگر به مقدار معتنابهی کسر می شود. در این صورت، سرعت رشد آنها در سه روز اول مساوی است ولی از آن به بعد، لاروهای ملکه بسرعت رشد می کنند و نشو و نمای لاروهای کارگر کند می شود. کثرت مواد غذایی برای ملکه چنان است که حتی بعد از بسته شدن خانه هنوز مدتی از آن استفاده می کند؛ در حالی که لاروهای کارگر بعد از بسته شدن سلولها اصلا غذایی در خانه ندارند و یا مقدار آن بسیار ناچیز است. در اثر نبودن غذای کافی، تخمدانها در مرحله لاروی بدون رشد می مانند و در نتیجه هرمونهایی که باید از آن ترشح شده موجب صفات ثانوی ملکه می گردند، هرگز ترشح نمی گردند.
ج - ملکه باکره: وقتی که لارو ملکه به رشد کافی رسید، زنبوران کارگر خانه آنها را با ورقه نازکی موم می بندند. وقتی لارو غذای خود را به اتمام رسانید، بوسیله رشته های ابریشمی که از غده های سینه ای ترشح می شود پیله نازکی در داخل سلول خود می سازد و در حالتی که سرش پایین است به خواب یا به حالت استراحت می رود. سپس تبدیل به شفیره شده، بعد به حشره بالغ مبدل می گردد. وقتی ملکه می خواهد خارج گردد ابتدا بوسیله آرواره های خود، پیله و پوشش مومی سلول خود را قطع می کند بطوریکه بتواند از سلول خارج گردد. وقتی خارج شد سلول و بقایای آن فورا بوسیله زنبوران کارگر تمیز می گردد. زمانیکه کلنی آماده بچه دادن باشد، معمولا زنبورهای کارگر برای مدتی مانع خارج شدن ملکه جوان از سلول می گردند(این مدت ممکن است چند ساعت و حتی یک روز باشد) و او را از روزنه ای که در قسمت خارجی سلول تعبیه کرده بود تغذیه می کنند. هنگامی که ملکه مادر بوسیله عده ای از زنبوران از کندو خارج شد، یا اینکه ملکه باکره دیگری که قبلا اجازه خروج یافته است با عده ای بیرون آمد، به این ملکه اجازه می دهند که خارج شود و دسته دیگری از زنبوران را با خود ببرد. این عمل ممکن است چندین بار تکرار گردد و سپس در صورتیکه ملکه مادر هنوز در کندو مانده باشد، معمولا ملکه تازه با او به جنگ پرداخته پس از نابود کردن آن، خود به اداره کندو می پردازد.
معمولا وقتی یک کلنی آماده بچه کردن نیست، اولین ملکه باکره ای که به حالت بلوغ می رسد اجازه خروج از سلول را پیدا می کند. وقتی از سلول خارج شد ابتدا متوجه سلولهایی می شود که در آنها عسل ذخیره شده و مدت دو تا سه روز فقط تغذیه می کند. در این مدت، کارگرانکمتر به او توجه دارند و بندرت دورش جمع می شوند(اگر چه گاهی اوقات دیده شده که عده کمی کارگر در اطراف ملکه جمع می شوند). چند ساعت بعد از خروج، معمولا ملکه در صدد از بین بردن ملکه موجود در کندو و ملکه های دیگری که قبلا از سلولهای خود خارج شده اند و شفیره هایی که حتی از سلول خارج نگردیده اند بر میآید. گاهی ملکه جوان توجهی به مادر خود ندارد و در صدد منازعه با وی بر نمی آید و چند روزی در کنار هم با هم زندگی می کنند و حال آنکه وقتی دو ملکه باکره به هم برخورد می کنند شروع به جنگ می کنند و آنقدر می جنگند تا یکی کشته شود. گاهی نیز ملکه باکره اقدام به حمله به سلولهای ملکه می کند و آنها را قبل از آنکه به رشد کامل برسند نابود می کند. در این حالت، ابتدا به سلولی که بسته شده حمله می کند.
ملکه باکره وقتی که تقریبا 3-5 روزه است، قبل از پروازهای مخصوص جفتگیری یا نو پتال پروازهای اکتشافیدر اطراف کندو می نماید. پروازهای قبل از جفت گیری یا پری نو پتال . جفتگیری معمولا در گرمترین اوقات روز صورت می گیرد. گاهی ملکه بعد از چند دقیقه جفتگیری کرده به کندو بر می گردد. ولی اکثر موارد، مدتی که در خارج از کندو می گذراند از 10 تا 30 دقیقه طول می کشد.
ملکه بعد از جفتگیری به فاصله 2 تا 3 روز شروع به تخم ریزی می کند. عقیده عمومی بر این استکه از این تاریخ به بعد، ملکه زنبورعسل هرگز جفتگیری نمی کند و از کندو نیز خارج نمی شود مگر اینکه همراه با عده ای زنبور کارگر کندوی خود را به منظور تشکیل کلنی جدید ترک نماید. سنی که ملکه در آن جفتگیری می کند بستگی به شرایط آب و هوایی دارد؛ و بعضا مربوط به نژاد زنبور نیز می باشد؛ ولی به نظر می رسد که در فاصله روز ششم تا دهم ملکه جفتگیری می کند.
مشاهده جفتگیری که مطمئنا در آسمان انجام می گیرد خیلی کم صورت گرفته است. بنابر گزارشی که در این خصوص در دست است، زنبورهای نر در آسمان بسرعت در اطراف ملکه پرواز می کنند و هر یک کوشش دارند که خود را به او برسانند. این پرواز دسته جمعی مدتی به طور زیگزاگ ادامه دارد. زنبور نری که موفق به جفتگیری می شود آلت تناسلی و قسمتی از اعضای مربوط را از دست داده و می میرد و گاهی اوقات وقتی ملکه وارد کندو می شود این قسمت از بدن زنبور نر به انتهای شکمش چسبیده است.
در مدت کوتاهی که عمل جفتگیری انجام می گیرد، اسپرم نر به واژن ملکه وارد می شود. برای جلوگیری از خروج و ریزش اسپرم از واژن، حشره نر بلافاصله دهانه خروجی واژن را با ماده ژلاتینی مخصوص مسدود می کند. اسپرماتوزوئیدها سپس به سمت کیسه اسپرم شناور و در آن متمرکز می شوند. در کیسه اسپرم، اسپرماتوزوئیدها بطور منظم، پهلوی هم و تقریبا بدون حرکت قرار می گیرند. آخرین مطالعات نشان می دهد ملکه معمولا قبل از اینکه شروع به تخم گذاری کند، چندین بار جفتگیری کرده به اندازه کافی برای آینده خود اسپرم ذخیره می کند.
د - تخمگذاری: کمی بعد از اینکه ملکه جفتگیری کرد، توجه کارگران نسبت به ملکه بیشتر می شود. درهر جا که ملکه قرار گیرد حلقه ای از کارگران که اعضای آن مرتب تغییر می کند، تشکیل می گردد. زنبورهای کارگر جوان اقدام به تغذیه ملکه می کنند و بدن او را به وسیله شاخک های خود لمس نموده با دهان می لیسند تا مواد مترشحه ملکه را دریافت کرده بین سایر زنبورها تقسیم کنند. این کارگران همچنین مواد دفعی و تخمهایی را که ملکه می گذترد جابجا می نمایند. ملکه هنگام تخمگذاری در روی شانه ها، روی قاعده مشخصی حرکت می کند.ابتدا سر خود را وارد تک تک سلولها نموده آنها را آزمایش می کند و سپس تخمی در آن قرار می دهد. برای این منظور، شکم خود را خم کرده انتهای آن را داخل سلول می کند.
در زمستان و اوایل بهار، معمولا ملکه تخمهای خود را در سلولهای مرکزشان قرار می دهد. وقتی ملکه به سن دو تا سه سالگی می رسد، مقدار تخم آن بشدت تقلیل می یابد و حتی تخمهایی که می گذارد، ممکن است تلقیح شده نباشد. در این صورت، زنبورهاینر حاصل می شوند. چنین ملکه ای بزودی بوسیله کارگران نابود خواهد شد ولی در صورتی که ملکه جوان جایگزین آن نشود، ملکه پیر در بین 3 تا 4 سالگی در اثر پیری می میرد. در شرایط استثنایی، یک ملکه ممکن است تا هفت سال هم زنده بماند.
ه - تولید مثل به طریق بکرزایی: در گذشته چنین تصور می شد که تخم حشرات و سایر حیوانات فقط در صورتی تفریخ می شود که فکنده شده باشند. اگر چه این عقیده در مورد خیلی از جانوران صادق است ولی کلیت ندارد و هستند جانورانی که ممکن است تخم آنها، بدون انکه فکنده شود، نشو و نما پیدا کند. این طریق تولید مثل را بکر زایی می گویند. در زنبور عسل تخمهای فکنده نشده تولید افراد نر می کند.
این که یک ملکه چگونه می تواند به اختیار خود تخم تلقیح شده یا نشده بگذارد، مربوط به وجود کیسه ذخیره اسپرم است. این کیسه کروی شکل انبار اسپرماتوزئیدهاست و بوسله لوله باریکی به زهدان ارتباط دارد. این لوله باریک مجرای اسپرم نام دارد. قسمتی از این لوله که معبر اسپرماتوزئید است، عمل تلمبه تحت کنترل را، در خالی کردن اسپرماتوزئید، انجام می دهد. بدین ترتیب که ملکه بوسیله آن قادر است مانع خروج اسپرم شده یا اراده به خارج کردن اسپرماتوزوئید و هدایت آن به داخل زهدان نماید و تخمهای در حال خروج از زهدان را تلقیح نماید.
معمولا یک یا دو اسپرماتوزوئید از سوراخ میکروپیل وارد تخم می گردد.
و - دیدن ملکه: بعضی از مربیان وقت زیادی برای جستجوی ملکه صرف می نمایند ولی بهتر است بجای این کار اطلاع حاصل کنند که ملکه خوب کار می کند یا خیر. اگر در کندو به مقدار کافی نسل زنبور در مراحل مختلف دیده شود که در قابها بطور منظم برقرار شده اند، نشان می دهد که فعالیت ملکه رضایت بخش می باشد. بنابراین، احتیاجی نیست که تمام کندو بازرسی شود و امتحان یکی دو قاب نسل کافی است. ولی اگر حتما لازم باشد که ملکه دیده شود باید کندو را با آرامش کامل باز نمود و حتی الامکان کمتر دود داد و اگر کندو دو طبقه و نسل در هر دو طبقه وجود دارد باید طبقه بالا را برداشت و آن را روی سرپوش کندو قرار داد و به آزمایش طبقه بالا پرداخت؛ یعنی قاب مجاور جدار را خارج و به بدنه کندو در خارج تکیه داد تا جا برای حرکت قابهای دیگر فراهم گردد. سپس قابهای دیگر را، یکی بعد از دیگری، امتحان نمود.
هر قابی که خارج می شود باید یک نگاه سطحی، در داخل کندو و در روی قاب بعدی انداخت تا اگر ملکه واضح باشد دیده شود. و باید هر قاب را که خارج شده است با دقت معاینه کرد؛ مخصوصا قابهایی که دارای تخم می باشد. زیرا معلوم می کند که ملکه باید روی این نوع قاب باشد، و اگر در قابهای این طبقه تخم و لارو جوان دیده نشود، باید حدس زد که ملکه در طبقه دیگر کندو است و باید قابهای طبقه مزبور را نیز با دقت بررسی کرد. اگر کندو در این موقع تکان داده شود یا دود زیادی به کار برود، ممکن است ملکه خود را مخفی کند؛ حتی ممکن است در جدار طرفی کندو یا روی تخته کف زیر قابها برود که در این صورت پیدا کردن آن مشکل است.
عملیاتی که روی ملکه انجام می گیرد:
این عملیات قطع بال یا علامتگذاری است. برای این کار باید ملکه را گرفت و چون کار مهمی است و باید با دقت کامل صورت گیرد، بهتر است ابتدا در روی زنبورهای نر آزمایش کرد و پس از ورزیده شدن، در مورد ملکه اجرا کرد.
باید با ملایمت بالهای ملکه را گرفته آن را از روی قاب بلند کرد؛ و نباید در این موقع به شکم آن فشار وارد شود. بعد از گرفتن باید آن را به دست دیگر بطوریکه اقلا دو پای یک طرف آن بین انگشت شست و سبابه گرفته باشد منتقل نمود و از آوردن فشار زیاد خودداری کرد. در این حالت، باید بالهای آن آزاد باشد. معمولا ملکه نیش نمی زند و در این صورت، می توان یک بال آن را قیچی کرد و یا با مرکب مخصوص، پشتش را علامتگذاری نمود. برای چیدن بال، باید قیچی مرتبی به کار برد و نصف طول بال را برید و نباید بیشتر قطع شود. و دقت شود که پاها در این موقع قطع نشوند. بعضی مربیان بال ملکه را در یکسال از طرف راست و در سال دیگر از طرف چپ قطع می کنند و از روی آن سن ملکه مشخص می گردد و علامتگذاری معمولا با رنگ زرد در بالای پشت یا در قسمت سینه انجام می گیرد. در زنبورهای تیره بسرعت ملکه مشخص می گردد و این رنگ زود خشک شود. معمولا لاک ناخن یا رنگهایی نظیر آن را می توان بکار برد. ملکه را می توان داخل قفسه ملکه هدایت نمود بدون آنکه گرفته شود. این عمل را با قرار دادن دهانه باز جعبه در جلو ملکه و قرار دادن انگشت شست و سبابه در طرف دیگر آن انجام می دهند. ملکه بعد از اینکه چند روز در قفس نگاهداری شود، کوچکتر از میزان معین در موقع تخمگذاری و سبکتر است و بنابراین اگر آزاد گذارده شود بسهولت پرواز کرده، گم خواهد شد.
ز - وارد کردن ملکه تازه به کندو: این عمل بمنظور تعویض ملکه صورت می گیرد. در این روش، مربیان ملکه لازم را از موسسات تربیت ملکه خریداری و از آن استفاده می کنند. می توان تعویض ملکه را در هر موقع سال عملی نمود ولی اغلب آن را در اواخر دوره عسل کلی و یا در اوایل بهار انجام می دهند و معمولا در بهار، هنگام جلوگیری از بچه دادن، به این کار اقدام می کنند. در هر صورت، برای شروع به این کار، باید نصف روز یا چند ساعت قبل از آن که ملکه جدید وارد شود، ملکه سابق را بگیرند و بیرون کنند؛ یعنی کندو را ((یتیم)) نمایند و این عمل بدین جهت صورت می گیرد که زنبوران به وضعیت غیر عادی و فقدان ملکه پی برده ملکه جدید را به آسانی بپذیرند. باید در موقع تعویض ملکه، اثری از حجرات ملکه در کندو نباشد؛ و اگر وجود دارد از بین برده شود. گاهی نیز گرفتن ملکه سابق و وارد کردن ملکه جدید را با هم انجام می دهند. ملکه سابق که گرفته شده، اگر زنده است، باید آن را در قفس ملکه نهاد و در کندوی دیگر بالای صفحه جدا کننده ملکه قرار داد تا ملکه جدید شروع به تخمگذاری نماید. چنانچه زنبورها ملکه جدید را از بین ببرند، می توان ملکه قدیم را موقتا به کند برگرداند تا بعدا ملکه دیگری فراهم کرد.
اغلب این کار را به کمک قفسه ملکه صورت می دهند؛ و قفس ملکه به صورتهای مختلف ساخته می شود و معمولا جعبه کوچکی است که یک یا دو طرف آن، توری سیمی و دهانه آن باز می باشد و ملکه در آن قفس نگهداری می شود. دهانه باز قفس را با ورقه ای از قند می پوشانند؛ و اگر کندو قوی باشد روی قسمتی از آن، قند و کاغذ می چسبانند و اگر کندو ضعیف باشد به همین ترتیب، بدون کاغذ، در حالی که ملکه در داخل آن قرار دارد آن را در بالای قسمت قابهای تربیت نسل می گذارند بطوری که طرف سیمی آن به طرف پایین و بین فاصله قابها واقع باشد. در این صورت، زنبورهای کندو از فواصل توری سیمی، ملکه را تغذیه خواهند نمود و با آن آشنا می شوند و در عین حال ملکه بوی کندو را به خود می گیرند و همچنین زنبورها شروع به خوردن ورقه قند دهانه قفس نموده، از سوراخ مزبور ملکه را آزاد می نمایند.
بعد از قرار دادن جعبه ملکه نباید برای مدت یک هفته کندو را باز و ملکه را ناراحت کرد. اگر قبل از شروع تخمگذاری کندو را باز کنند، اغلب اتفاق می افتد که زنبورها ملکه را بکشند.
منبع : وبلاگ کشاورز تنه
علفهای هرز برنج
........................................
مقدمه
برنج یکی از مهمترین غلات و گیاهان علفی مهم در قاره آسیاست . برنج از
خانواده گرامینه بوده و دارای انواع یک ساله و چند ساله می باشد. دانه برنج و
فراورده های به دست آمده از آن تقریبا 40 درصد غذای مورد نیاز نصف مردم
دنیا را تشکیل می دهد
در مزارع برنج بخصوص در برنج زارهای شمال ایران، علاوه بر آفات و بیماریها ، علفهای هرز نیز خسارت زیادی به این گیاه وارد می کنند. این گیاهان با استفاده از آب و مواد غذایی و اشغال قسمتی از زمین زراعی موجب کاهش عملکرد برنج گردیده و ارزش اقتصادی و غذایی آن را پایین می آورند.بنابراین اگر به موقع و به طور دقیق و کامل با آنها مبارزه نشود ، خیلی زود سطح شالیزار را اشغال کرده و برنج را از بین می برند.
علفهای هرز:
علف هرز گیاهی است که بطور ناخواسته خارج از مکان اصلی روییده است. علف هرز ممکن است یک ساله یا دو ساله ویا دائمی باشد و بصورت خود رو در مزارع رشد کرده و رقیب اصلی گیاهان کشت شده می باشد و از لحاظ قدرت حیاتی مقاومت بیشتری نسبت به نباتات زراعی از خود نشان می دهد. برای مثال رشد قاشق واش در مزرعه برنج، علف هرز محسوب می شودچون قاشق واش به صورت خود رو در جایی رشد ونمو کرده که کشت آن با هدف کشاورز همسو نبوده است.
مزارع برنج ذخیرگاه مناسب و سازگار بذر علف های هرز است. حفاظت حدود 800 میلیون بذر علف هرز در خاک یک هکتار زمین تا عمق 15 سانتی متر تخمین زده شده است. این بذرها جوانه می زنند، رشد می کنند و در طی چندین مرحله رقابت با برنج به دوره زندگی خود را کامل می کنند. در حدود 350 گونه علف هرز مزارع برنج را آلوده کرده اند، و در میان آن ها 18 گونه زیانبار شناخته شده است که شامل تعدادی علف های هرز چمنی، اوریاسلام و برگ پهن هستند.
نوع رقابت بین برنج و علف هرز برای رویش ذخایر، اولا به ماهیت علف هرز و تراکم آن بستگی دارد. علف های هرز چمنی برسر آب و مواد غذایی معدنی خاک با هم رقابت می کنند. آن ها دارای سازگان ریشه های موئین فراوانند. دوما رقابت برای دریافت نور دراین حالت اهمیت دارد.به طور مشابه، اوریاسلام در رقابت بر سر جذب مواد غذایی خیلی سر سخت است. ریشه های اوریاسلام در منطقه غذایی سطح خاک غلبه یافته و مانع جریان مواد غذایی به ریشه گیاه زراعی می شود. علاوه براین، بعضی از گونه های اوریاسلام مواد شیمیایی ترشح می کنند که مانع رشد گیاه زراعی است. به علت دارا بودن برگ های نازک رقابت آن برای نور مردود است.
علف های هرز برگ پهن، با ریشه های عمیق، مواد غذایی لایه های زیرین خاک را جذب می کند، ولی ریشه های برنج سطحی بوده و قدرت رقابت پذیری بیش تری نسبت به علف های هرز برگ پهن دارد. علاوه براین، برگ پهن ها به دلیل سطح برگ بزرگ تر و ضخامت پهنک بیش تر، سطح برنج را پوشش داده و بر روی آن سایه بان زده و مانع رسیدن نور کافی به برگ برنج می شوند. در نتیجه، در سنتز ترکیبات غذایی دانه برنج تأثیر معکوسی برجای می گذارند.
طبقه بندی علفهای هرز مزارع برنج:
طبقه بندی علفهای هرز براساس فصل رویش، طول رویش و نوع گیاه، شکل ظاهری(مرفولوژی)، نوع محل رویش، بومی و مهاجر بودن، نوع زیانی که به محصول وارد می کنند، فیزیولوژی گیاه هرز صورت می گیرد.
علفهای هرز مزارع برنج از لحاظ شکل ظاهری (مورفولوژی) به باریک برگها(تک لپه ایها) و پهن برگها(دو لپه ایها) تقسیم می شود:
الف- علفهای باریک برگ:
گیاهان هرزی که دارای برگهایی با رگبرگهای موازی بوده و تعداد اجزای گل در آنها سه یا مضربی از سه می باشد این دسته از علفهای هرز در زمان جوانه زدن غالبا" یک لپه تولید کرده و به فرایند بعدی ادامه حیات می دهند مانند:اویارسلام ( با نام محلی :چور،چکا،گالی،جلی)، قیاق(با نام محلی:ارداله)، سوروف( با نام محلی: وازمل،زرا،وازمبیل،کل دمه) ، بند واش یا سگ واش.
ب- علفهای هرز پهن برگ:
علفهای هرزی که دارای برگهایی با رگبرگهایی منشعب بوده و تعداد اجزای گل درآنها 4، 5 و یا مضربی از آنها است. جوانه زدن در این دسته از علفهای هرزبا دو لپه و یا دو برگ بذری آغاز شده که در موقع کنترل شیمیایی با این دسته از علفهای هرز قابل توجه می باشد. از این گروه قاشق واش (قاشک یا بارهنگ آبی) و تیر کمان آبی، شبدر آبی،عدسک آبی، علف ارزنی، آزولا،سل واش،جلبکهای ر شته ایی را می توان نام برد .
علفهای هرز مزارع برنج را می توان از نظر طول دوره زندگی به سه دسته تقسیم نمود:
الف- علفهای هرز یکساله:
این علفها کلیه فرایند زندگی آنها در طی یکسال یا کمتر از آن طی می شود. علفهای هرز یکساله دوره رشد را با بذر آغازودر پایان دوره با تشکیل بذر کامل می شوند مانند: سوروف(وازمل)
ب-علفهای هرز دو ساله:
علفهای هرزی که دوره زندگی خود را طی دو سال می گذرانند، در سال اول رشد رویشی خود را کامل کرده و با اندوخته غذایی در سال دوم تولید بذر نموده و سپس به ادامه حیات خاتمه می دهند.
ج- علفهای هرز چند ساله:
این گروه از گیاهان پس از تولید مثل از بین نمی روند بلکه جند ین سال متمادی به زندگی خود ادامه می دهند که برای کنترل این دسته از علف ها احتیاج به هزینه بیشتری است.مثل اویار سلام، مرغ، قیاق یا ذرت خوشه ای، ترشک.
علفهای هرز مزارع برنج از نظر نحوه تکثیر به دو گروه تقسیم می شوند:
الف- تکثیر جنسی: در این روش باتلاقی گرده گیاه نر ومادگی سبب تولید بذر می گردد و بقای علف هرز را تضمین می کند.
ب- تکثیر غیر جنسی: در این روش ازدیاد گیاهان بدون دخالت اندام نر و مادگی، با ریزوم (قیاق) ، غده(اویارسلام) ، پیاز (پیاز وحشی ، سورنجان) و... صورت می گیرد.
روشهای مبارزه با علفهای هرز مزارع برنج:
برای مبارزه و از بین بردن علفهای هرز در شالیزارها، معمولا" برنجکاران به روشهای مختلف اقدام می نمایند:
الف - پیشگیری:
قبل از اینکه علفهای هرز در برنج زار رشد ونمو نماید، بهتر است از ورود بذر آنها به مزارع جلو گیری شود و برای این کار اقدامات زیر لازم می باشد:
• بذری که برای کاشت بکار می رود بایستی کاملا پاک و بوجاری شده و فاقد هر گونه بذر علف هرز و بذور غیر تیپ (دلک) باشد.
• در موقع انتقال نشاء به زمین اصلی علف هرز همراه با نشاء علف هرز به زمین اصلی وارد نشود.
• برای آنکه بذر علفهای هرز توسط آب منتقل نگردد، همیشه باید مسیر جویها را از وجود این علفها پاک کرد.
• حتی الا مکان باید مانع ورود حیوانات به این محل شد، چون در پاییز فضولات و پاهایشان آلوده به بذر علف هرز است که در بهار سبز خواهند شد.
• توصیه می شود که کشاورزان از قسمتهای عاری از بیماری و عاری از علف هرز اقدام به بذر گیری کنند تابذری بدون علف هرز و سالم و مرغوب داشته باشند.
• از ورود وسایل آلوده به بذر (ماشین آلات های مانند کمباین وخرمن کوب ) به مزرعه جلوگیری بعمل آید.
• از باقی گذاشتن علفهای هرز که توسط وجین از زمین خارج شده اند در داخل مزارع خود داری شود.
• محل احداث خزانه سال آینده را در موقع وجین از علف هرز کاملا" پاک نگهداشته و نباید گذاشت تا علف هرزی باقی مانده و تولید بذر نماید.
• بعداز برداشت محصول محل خزانه سال آینده را با کاه و کلش آتش زده تا بذر و بوته های علف هرز کوچک باقی مانده در محل خزانه سال آینده از بین برود.
• در صورت بارندگی ویا هر دلیل دیگری که نتوان محل خزانه سال آینده را آتش زد باید بوته های علف هرزی که باقی مانده اند از زمین کند تا بعد از برداشت محصول این بوته ها بعلت شرایط مساعد پیش آمده رشد نکرده و بذر ندهند و پس از این عملیات باید اطراف محل خزانه سال آینده را مرز کشی نمود تا هرز آب مناطق بالا دست وارد محل خزانه نشود.
ب- مبارزه زراعی :
• عملیات و مراحل مختلف آماده کردن زمین اصلی برنج در صورتی که بموقع و به طور دقیق انجام شوند در کم کردن و یا از بین بردن علفهای هرز تأثیری زیادی خواهند داشت. در صورتی که شخم اول در پاییز انجام شود موجب از بین رفتن بذر سوروف شده و از طرف دیگر،چنانچه شخم عمیق و با فاصله انجام گیرد سبب می گردد که بذر علفهای هرز در عمق زیاد خاک قرار گرفته و جوانه آنها قادر به خروج از خاک نباشد.
• غرقاب کردن شالیزار نقش مهمی در کنترل علفهای هرز برنج دارد. در صورتی که زمین را در اول بهار، قبل از کاشت و بعد از کاشت نشاء به صورت غرقاب آبیاری نمایند، وجودآب زیاد در داخل کرتها موجب کاهش رشد علفهای هرز بخصوص سوروف شده و از این راه کمک زیادی به کم شدن علفهای هرز خواهد شد. حتی در فصل غیر زراعی چنانچه تنظیم آب خوب انجام گیرد می تواند در کنترل علفهای هرز دائمی موثر واقع شود. در تنظیم عمق آب باید دقت شود که سطح آب خیلی پایین نباشد. شالیزار صاف و تسطیح شده باشدبطوریکه از بعضی نقاط آن خشکی بیرون نزند. خصوصا" 3 الی 4 هفته بعداز نشاء کاری شالیزار به تناوب خشک نشود تا علف هرز فرصت جوانه زدن پیدا نکند. با تنظیم آب به عمق 10 سانتیمتر اکثر علفهای هرز از بین می روند. سطح آب بایستی متناسب با رشد گیاه برنج حداکثر تا 10 سانتیمتری بالا بیاید. وحتی برای مصرف علف کشها فقط در صورت تنظیم آب با عمق مناسب می تواند موثر باشند.
• نشاء کاری برنج شرایطی را فراهم می کند که نشاءها بهتر بتوانند با علف های هرز رقابت کنند.زیرا نشاءها در هنگام کشت حدود 20 تا 25 سانتیمتر طول دارند در حالی که علفهای هرز در ابتدای رویش هستند. بنابراین روش کشت نشایی یک روش مبارزه با علف هرز نیز محسوب می گردد.
ج - مبارزه مکانیکی:
از بین بردن علفهای هرز مزارع برنج به وسیله کارگر(وجین) رایجترین و متداول ترین روش مبارزه با علفهای هرز می باشد. وجین شالیزار در بیشتر مناطق شمال ایران به وسیله دست انجام شده و بندرت توسط ماشینهای وجین کن دستی صورت می گیرد.
وجین عمو ما" در دو نوبت، نوبت اول 15 تا 20 روز بعد از نشاء کاری و نوبت دوم حدود 30 تا 35 روز بعد از نشاء کاری است که با دست و یا پا بوسیله نیروی انسانی زن ومرد انجام می گیرد. معمولا در وجین اول 15 تا 20 نفر روز و در وجین دوم 10 تا12 نفر روز در هکتار مورد نیاز است. این روش امتیازات زیادی نسبت به روشهای دیگر به ویژه روش شیمیایی دارد. اولا هیچ علفی در برابر این روش مقاومت نشان نمی دهد زیرا هنگام وجین هر نوع علف هرز از یکساله تا دائمی پهن برگ یا نازک برگ توسط دست جمع آوری و یا مدفون می شوند. ثانیا" برای محیط زیست و حفظ تعادل طبیعی کاملا" بی ضرر است. ثالثا" با دست کشیدن در سطح خاک تهویه و خروج گازهای زیان آور امکان پذیر شده و اکسیژن بیشتری در اختیار ریشه ها قرار می گیرد. رابعا" استفاده از نیروی انسانی داخل کشور خرید مواد شیمیایی خارجی را منتفی می سازد و از نظر صرفه جوئی ارزی فوق العاده مفید می باشد. از معایب وجین دستی این است که پر زحمت و مستلزم نیروی انسانی زیادی است. بنابراین توصیه می گردد یکبار وجین دستی 15 تا 20 روز بعد از مصرف علف کشها در برنامه کار گنجانده شود تا با تلفیق روش شیمیایی و مکانیکی بتوان شالیزار را عاری از علف هرز نگه داشت.
ح - کنترل بیولوژیک :
استفاده از دشمنان طبیعی تا سطح قابل قبول اقتصادی که در حال حاضر با وجود روشهای شیمیایی ، زراعی و مکانیکی رونق چندانی ندارد.
خصوصیاتی که یک عامل بیولوژیک باید داشته باشد عبارتند از :
برای گیاه برنج زیان آور نباشد،قادر به تولید مثل سریع باشد ، بایستی مقاوم بوده وقادر به حفظ موازنه جمیعت خود با علفهای هرزباشد، با شرایط محیطی میزبان سازگار باشد، از گزند دشمنان و عوامل بیماری دور باشد.
ماشک شمالی علف هرز برنج را کنترل می کند. دو عدد غاز وحشی و یا 00 3 عدد اردک علفهای هرز یک هکتار برنج را کنترل می کند.
د- روش شیمیایی:
یکی از آسانترین و موثر ترین و کم هزینه ترین روشهای کنترل علف هرز ، روش شیمیایی است. علت تمایل کشاورزان از علف کش ها :
• علفکش باعث کاهش دفعات عملیات شخم مخصو صا" در زمان کاشت می شود.
• علف کشها تلاش عملی انسان یعنی وجین دستی که کار طاقت فرسایی است را کاهش می دهد .
• در بازار به مقدار کافی موجود است و قیمت مناسبی نسبت به هزینه کارگری دارد. علاوه بر مقرون بصرفه بودن در کنترل علفهای هرز سمج مثل قیاق و بند واش موفق است.
در دو زمان می توان سموم شیمیایی را مصرف کرد: الف- قبل از بذر پاشی ب- بعد از بذر پاشی
البته لازم بذکر است که معمولا" یک هفته بعد از نشاء کاری بهترین موقع است.
علف کشها در کشاورزی امروزی به دودسته کلی تقسیم می شوند:
1 - علف کشهای عمومی: ترکیبات شیمیایی هستند که برای از بین بردن کلیه گیاهان در مزارع زراعی و باغی و اراضی غیرزراعی مصرف می شوند. مانند گلیفوزیت( رانداپ) ، پاراکوآت( گراماکسون)و...
2 - علف کشهای انتخابی: ترکیبات شیمیایی هستند که با غلظت معینی جهت از بین بردن نوعی خاص از گیاه در زراعت فرموله شده و در شرایط مطلوب پس از مصرف اثر منفی روی گیاهان زراعی ندارد.مانند " تو- فور- دی (D - 4 - 2 )، بوتا کلر(ماچتی)
طریقه مصرف علف کش:
بطور کلی علف کشها در زراعت به دو طریق مصرف می گردند:
1 - روی شاخ و برگ گیاه
2 - دیگری در خاک پاشیده می شوند. علف کشهایی که بصورت مایع روی اندامهای هوایی گیاه پاشیده می شوند به دو صورت، یکی به روش تماسی و دیگری به روش سیستماتیک( یعنی علف کش مورد نظر زمانی روی شاخ وبرگ پاشیده می شود از طریق اندامهای هوایی جذب و سپس به درون گیاه راه پیدا می کند.پس از وارد شدن به شیره گیاه به تمام قسمتهای حساس گیاه منتقل و او را از بین می برد. ) باعث مرگ گیاهان مورد نظر می شوند. علف کشهایی که در خاک جهت کنترل علفهای هرز مصرف می شوند، می توان آنها را قبل از زراعت یا قبل از جوانه زدن علفهای هرز در مزرعه مصرف کرد.
علف کشها از نظر حرکت به سه دسته تقسیم می شوند :
1 - علف کشهای که حرکت محدود دارند؛ این قبیل علف کشها را روی شاخ وبرگ پاشیده و به آنها علف کشهای تماسی گویند.البته این علف کشها بخشهای زیر زمینی را از بین نمی برد مانند: پرو پانیل و بنتازون (با زا گران )
2- علف کشهایی که از طریق آوند آبکشی و همچنین در بعضی از گیاهان که ریشه های رونده دارند به دو صورت جذب می گردد. این گونه علف کشها برای کنترل علفهای هرز یکساله ، دو ساله و چند ساله قابل استفاده می باشند. در حقیقت استفاده اصلی این علف کشها وقتی است که هدف از بین بردن تمامی اندامهای گیاه بخصوص اندامهای زیر زمینی باشد. مانند گلیفوزیت(رانداپ ) ، تو فور دیو لونداکس وستاف .
3 - علف کشهایی که از طریق آوندهای چوبی حرکت می کنند و خاصیت تاثیر پذیری دارند ،مانند لونداکس و ستاف .
* لونداکس 60 % (بن سولفورون متیل) و سینو سولفورون (ستاف) هر دو هم از طریق ریشه و هم از طریق اندامهای هوائی گیاه جذب می شوند. بعد از جذب از طریق اندامهای چوبی و آبکشی از تقسیم سلولهای مریستمی جلوگیری می کنند. چون این گروه از علف کشها پس از جذب در گیاه برنج به سرعت خنثی می شوند ضمن انتخابی عمل نمودن از درجه سمیت کمتری برای جانداران خونگرم برخوردار است.
انواع علف کشهای رایج برای مزارع برنج :
علف کشهای مصرفی برای علف هرز سوروف :
1- رونستار (اگزا دیازون ):
پس از آنکه زمین برای نشاء کاری آماده شد یعنی یک تا دو روز قبل از نشاء کاری به مقدار 3 تا 4 لیتر در هکتار بکار برده می شود . البته بعد از نشاء کاری تا موقعی که سوروف هنوز دو برگی نشده باشد می توان آنرا بکار برد(معمو لا یک هفته بعد از نشاء کاری بهترین زمان مصرف علف کش است). پس ا زمصرف باید 3 روز از ورود و خروج آب جلو گیری بعمل آورد. باید توجه داشت که مزرعه نبایستی بیش از حد غرقاب باشد زیرا سبب خفگی و سو زانندگی نشاء می شود . هنگام مصرف علف کش می بایست حداقل حدود یک سوم نشاء ها روی آب باشد.
این علف کش به صورت قطره پاش مصرف می شود. روی سر پوش قوطی های این سم سه سوراخ تعبیه شده است که با در دست داشتن قوطی وارد مزرعه شده به فاصله 2تا 5 /2 متر (7 قدم ) از مرز کناری در خط مستقیم حرکت نموده و هر دو قدم یکبار قوطی را به چپ و راست تکان داده و در موقع برگشت به فاصله 4 تا 5 قدم از مسیر رفت عمل سمپاشی ( قطره پاشی ) را ادامه تا علف کش بصورت یکنواخت همه جا پخش گردد.
2 - بنتیو کارپ (ساترن ) :
اگر چه بهترین موقع مصرف این علف کش هم یک هفته بعد از نشاء کاری است، اما ترجیحا" بعد ا ز نشاء کاری تا دو برگه شدن سوروف می باشد. البته می توان قبل از نشاء کاری هم آن را مصرف کرد.
مقدار مصرف آن در قبل از نشاء کاری حدود 7 لیتر و بعد از نشاء کاری 5 تا 6 لیتر است.
3 - بو تا کلر (ماچتی ) :
زمان مصرف آن مانند ساترن یک هفته بعد از نشاء کاری است. مقدار مصرف آن 3 تا 4 لیتر در هکتار است.
4 - مولینیت (اوردرام ):
موقع مصرف این سم یک هفته بعد از نشاء کاری و قبل از دو برگه شدن سوروف (وازمل) می باشد. چون این علف کش دارای حلالیت زیاد در آب بوده و به سرعت تبخیر می شود بایستی بلافاصله پس از مصرف مزرعه را غر قاب کرده و 3 تا 4 روز از خروج آب جلو گیری نموده و در صورت کاهش آب مجددا" مزرعه را غرقاب نماییم.
مو لینیت را می توان بصورت قطره پاش و سمپاش مصرف کرد. در صورت مصرف قبل از نشاء کاری باید بلافاصله بطور سطحی با خاک مخلوط شود.
مقدار مصرف آن 6 لیتر در هکتار است.
5 - پروپانیل :
بر خلاف علف کشهای بالا علف کش تماسی بوده و از طریق برگ جذب می شود و بخشهای زیر زمینی را از بین نمی برد. موقع مصرف این علف کش زمانی است که حداکثر سوروف ها سبز شده و به مرحله 3 تا 4 برگی رسیده باشند. مصرف این سم بصورت سمپاشی می باشد ونمی توان آنرا بصورت قطره پاش مصرف کرد. یک تا دو روز قبل از سمپاشی می بایست آب مزرعه را خالی نموده تا همه سوروفها از آب خارج شده و در معرض سم قرار گیرند وهم فرصتی باشد تا بذر موجود در خاک سبز کرده و با علف کش تماس یابد . در موقع سمپاشی باید دقت شود که محلول سم با تمام سوروف ها تماس حاصل نماید . پس از سمپاشی تا 24 ساعت آب مزرعه همچنان قطع و سپس آبیاری گردد. چنانچه تا 8 ساعت بعد از سمپاشی بارندگی شود اثر سم از بین میرود.
مقدار مصرف 10 تا 15 لیتر در هکتار است.
لازم به تذکر است مصرف این علف کش بعداز نشاء کاری چندان توصیه نمی شود زیرا سبب زردی برگها می شود.
علف کشهایی که برای جگنها و پهن برگها مصرف می شودعبارتند از:
1 - بنتازون (بازاگران):
این علف کش تماسی بوده و در مرحله 3 تا 5 برگی علف هرز و پس از خالی کردن مزرعه از آب با سمپاش پاشیده می شود. مقدار مصرف آن 3 تا 5 لیتر در هکتار می باشد.
2 - تو فو ردی :
علف کشی هورمونی است و مقدار مصرف آن 1 تا5 /1 است.
3 - لونداکس 60 % (بن سولفورون متیل ):
بصورت قطره پاش مصرف می شود. مقدار مصرفی آن 50 تا 70 گرم را در4 تا5 لیتر آب حل کرده و برای یک هکتا ر قابل میباشد.
4 - سینو سولفورون (ستاف):
این علف کش بصورت قطره پاش مورد مصرف قرار می گیرد. و مقدار 100 تا 125 گرم آن را در 4 تا 5 لیتر آب حل نموده و قطره پاش می کنند.در موقع قطره پاش بایستی مزرعه دارای 3 تا 4 سانتیمتر آب باشد.
علف کشهایی که بر روی هر سه گروه علفهای هرز( پهن برگها، نازک برگها، جگنها) موثر است :
• سان رایس پلاس و مقدار مصرف این سم 3 لیتر در هکتارو زمان مصرف قبل و بعد از نشاء کاری است.
• ریفیت( پر تیلا کلر) و مقدار مصرفی آن 2 تا 5/2 لیتر در هکتار وزمان مصرف آن 3 تا 5 روز بعد از نشاء کاری است.
• تاپ استار ( اکسادیارژیل) ومقدار مصرفی این سم 3 تا 5/3 لیتر در هکتار و زمان مصرف آن قبل از نشاءکاری است و بعلت اثر سوزانندگی بالای تاپ استار به هیچ وجه بعد از نشاء کاری توصیه نمی گردد .
معایب مصرف علف کشها :
- مصرف بی رویه علف کشها سبب آلودگی محیط زیست و خاک و آب می شود.
- هر چه مصرف علف کش بیشتر باشد جذب سیلیس در گیاه برنج کاهش یافته و در نتیجه سلولهای برنج اسفنجی شده و ابتلا به بیماری بلاست افزایش می یابد.از آنجائیکه تولیدکنندگان علف کش بالاترین دوز مصرفی را همواره توصیه میکنند حتی الامکان سعی شود کمتر از مقدار توصیه شده مصرف شود تا احتمال ابتلا به بیماری بلاست کاهش یابد. مصرف علف کش رسیدگی محصول را به مدت 10 روز با تاخیر روبرو می کند.
علف هرز آزولا:
یکی از علف هرز مهم که در منطقه فریدون کنار موجب آزار و اذیت کشاورزان منطقه شده است علف هرز آزولا می باشد برای مبارزه با این علف هرز روشهای زیر توصیه می شود:
1- فاصله آخرین مرحله شخم (پادلینگ) تا نشاء کاری را کم کنید.
2- در موقع نشاء کاری مزرعه بدون آب باشد.
3- بعداز نشاء کاری عمق آب کم باشد یا در صورت امکان مزرعه بدون آب باشد.
4- با قرار دادن 300 عدد اردک در یک هکتار می توان آزولا را کنترل کامل نموده و حتی آن را بصورت یک عامل مفید در مزرعه تبدیل کرد.
5- کود فسفاته در مناطق آلوده به آزولا مصرف نشود چون کود فسفاته موجب زاد و ولد آن شده ، در نتیجه کود فسفاته را در موقع وجین مصرف کنید و از میزان کود ازته بکاهید.لازم بذکر است تغییر رنگ سبز آزولا به رنگ قرمز بد لیل کمبود فسفر مزرعه است که با دادن کود فسفره این علف هرز به رنگ سبز بر می گردد.
از مزایای آزولا در مزرعه برنج علاوه بر تامین ازت خاک در زمانهای خشکسالی نقش مالچ را ایفاء می نماید وعملیات وجین برای سایر علفهای هرز را کاهش می دهد.
علف هرز اویار سلام بذری
گیاهی یکساله که از طریق بذر تکثیر می یابد . دارای ساقه ایستا سه گوش و بدون کرک است . برگ ها کشیده با غلاف لوله ای که در قاعده به هم پیوسته است.گل آذین کروی متراکم و یا به صورت چتر ساده . میوه فندقه ، کروی تا بیضوی شکل است .
در صورتیکه غرقاب مزرعه مناسب باشد این گیاه نمی تواند به خوبی رشد کند. بهترین روش مبارزه وجین دستی می باشد.
برای مبارزه شیمیایی از ترفلان به میزان 6 لیتر در هکتار می توان استفاده کرد.
علف هرز بند واش یا سگ واش
بیشتر روی مرزها رشد می کند. چندساله و خزنده است و اکثر از طریق ریزوم یا ساقه های خزنده زیرزمینی تکثیر می یابد. این گیاه دارای خوشه های دو شاخه است که دانه ها در یک طرف آن قرار دارد. به علت دارا بودن ریشه استحکامی باعث استحکام مرز می شود.
برای کنترل آن از علف کش گلیفوزیت ( 1.5 تا 2% به میزان 1.5 تا 2 لیتر در 100 لیتر آب مصرف می شود) آن را می توان قبل از کاشت در زمین ، بعد از برداشت و یا در اوایل بهار قبل از نشا کاری مصرف کرد.
علف هرز قاشق واش یا بارهنگ آبی
به صورت تک بوته در داخل مزرعه رشد می کند. چندساله و آبزی پهن برگ تک لپه ای . برگ ها قلبی شکل با انتهای نیزه ای . دمبرگ طویل ومنشعب از ساقه . گلها متشکل از سه گلبرگ مجزا به رنگ بنفش روشن است تکثیر از طریق بذر بیشتر قبل از نشاکاری دیده می شود .
برای مبارزه می توان از تو فور دی و یا پنتازون (3 تا 5 لیتر در هکتار استفاده نمود) . مبارزه به وسیله علف کش های گروه سولفونیل اوره روی این علف هرز موثر است.
علف هرز آزولا
از خانواده سالوینیاسه و به عنوان کود بیولوژیک برای تثبیت ازت اتمسفر و تامین آن برای برنج مورد استفاده قرار می گیرد. ساقه آن به صورت ریزوم های منشعب شناور ، برگ آن کوچک و متناوب است. ریشه به صورت معلق در آب . بخش رویی برگ سبز یا صورتی ، گوشتی و کلروفیلی بوده و قسمت زیرین نازک و بدون کلروفیل با بافت اسفنجی سفید رنگ است. آزولا معمولا به صورت غیر جنسی و از طریق سبزینه تکثیر می یابد. تکثیر جنسی از طریق اسپوروکارپ صورت می گیرد. از این گیاه پس از برداشت می توان به عنوان کود سبزاستفاده کرد .
برای کنترل آن :
· از نشا های بلند استفاده شود
· از دادن کود فسفره اجتناب شود
· سطح آب کرتها پایین باشد و به حد صفر نزدیک باشد.
برگیا
گیاهی پهن برگ یکساله و ایستا و ساقه کوتاه دارد . رنگ ساقه مایل به قرمز تا قهوه ای است . برگ ها کوچک نیزه ای شکل با انتهای کند . گل آذین به شکل گرزن و گل ها به تعداد زیاد و به صورت متقابل دور محور ساقه گرد آمده اند. مبارزه در درجه اول وجین دستی است.
مبارزه شیمیایی با علف های هرز برنج مستلزم انتخاب علفکش مناسب با توجه به شرایط رویش برنج و علف های هرز و همچنین نوع علف های هرز می باشد. عدم توجه به انتخاب علفکش خوب موجب نرسیدن به نتیجه دلخواه در مبارزه با علف های هرز می شود.
منابع : سایت رویان-پایگاه تخصصی دانش کشاورزی-نشریه داخلی بخش تحقیقات علف های هرز موسسه بررسی آفات و بیماری های گیاهی
روغن سبوس برنج چیست؟
...........................................................
کشور ما از معدود کشورهایی است که در آن از محصولات فرعی کشت برنج از جمله
سبوس برنج استفاده مطلوب و اقتصادی بعمل نمیآید. سبوس برنج از فرآوردههای جنبی
کارخانجات برنجکوبی است که حدود 10% وزنی هر دانه شلتوک را شامل میشود و
حاوی 25-15 درصد روغن است. این روغن به جهت اثرات دارویی مثبت از جمله کاهش
کلسترول و چربی خون، غذای سلامتی و روغن قلب نامیده میشود. مصرف روغن سبوس
از تجمع پلاکتها در خون در نتیجه امراض قلبی/ عروقی جلوگیری میکند.
روغن سبوس برنج دارای نزدیکترین ترکیب چربیهای توصیه شده توسط مجمع قلب آمریکا میباشد. این روغن برای سالاد عالی و نیز برای مصارف پخت و پز و سرخ کردن بسیار مناسب است. دمای دودی شدن آن بالاست که از تجزیه اسیدهای چرب در دمای بالا جلوگیری میکند. گرانروی آن بالا بوده و موقع سرخ کردن روغن کمتری جذب مواد غذایی میشود. مزه غذاهای پخته شده را بهبود داده و سبب کاهش کلسترول میشود. روغن سبوس برنج از مواد با درجه آلرژی زایی بسیار کم محسوب شده و در تغذیه کودکان مفید است. دوام روغن سبوس برنج زیاد است و به راحتی فاسد نمیشود. مصرف دو قاشق غذاخوری آن در روز میزان کلسترول را در بزرگسالان کاهش میدهد. اثر کاهس کلسترول بواسطه مصرف روغن سبوس از روغن زیتون بیشتر است.
همچنین مسایل ایمنی روغن سبوس برنج بوسیله کمیته FDA/WHO اداره امور دارویی و غذایی سازمان بهداشت جهانی مورد بررسی قرار گرفته و ایمنی آن برای مصرف انسان بدون هیچگونه عوارض جنبی مورد تأیید قرار گرفته است.
درجه بندی روغن سبوس برنج
روغن سبوس برنج براساس استاندارد هندوستان به درجات مختلف شامل روغن تصفیه نشده ممتاز، روغن خام درجه 1 و روغن خام درجه 2 تقسیم میشود. ویژگیهای درجات مختلف در جدول 1 داده شده است.
جدول 1- ویژگیهای درجات مختلف روغن سبوس برنج براساس استاندارد هندوستان
ویژگیها
روغن تصفیه شده ممتاز
روغن خام درجه 1
روغن خام درجه 2
رطوبت و ناخالصیهای غیر محلول براساس وزن (حداکثر)
1/0
5/0
0/1
رنگ در سل cm1 در مقیاس لاویباند براساس y+5R
20
رنگ سبز نیابد غالب باشد
-
-
ضریب شکست درoC40
47/1- 46/1
47/1- 46/1
47/1- 46/1
وزن مخصوص در oC30
92/0- 91/0
92/0- 91/0
92/0- 91/0
عدد صابونی
195- 180
195- 175
195- 175
عدد یدی wijs
105- 90
105- 85
105- 85
عدد اسیدی
حداکثر 5/0
حداکثر 20
حداکثر 20
مواد غیر قابل صابونی بر اساس وزن (حداکثر)
5/3
6
6
نقطه اشتعال در سیستم بسته
250
100
90
روغن تصویه شده ممتاز با مشخصات مذکور در جدول جهت مصارف خوراکی، روغن خام درجه 1 برای تهیه روغن تصفیه شده و استفاده در صنعت هیدروژناسیون و روغن خام درجه 2 برای مصارف صنعتی قابل استفاده میباشد.
موارد کاربرد انواع روغن سبوس برنج
روغن سبوس برنج در انواع مختلف عرضه میشود:
الف- روغن خام: روغن خام در تولید انواع صابونها، اسیدهای چرب و مصارف صنعتی دیگر بکار میرود.
ب- روغن نیمه تصفیه شده: در تهیه انواع صابونها، اسیدهای چرب افزودنی خوراک دام بویژه اسبهای مسابقهای و موارد صنعتی بکار میرود.
ج- روغن تصویه شده: برای روغنهای خوراکی، صنایع دارویی و بهداشتی مناسب است. روغن تصفیه شده شفاف، دارای رنگی روشن و بدون بو با ویسکوزیته کم با طعم کمی شیرین میباشد. تقاضای فزایندهای برای روغن سبوس بعنوان روغن پخت و پز و سالاد و نیز ماده اولیه تولید مارگارین وجود دارد. از طرف دیگر کاربرد صنعتی آن برای تهیه اسیدهای چرب، اسیدهای استئاریک، اسید اولئیک، گلیسیرین و صابونها (مخصوصاً پودر صابون) نیز مورد توجه میباشد.
اهمیت استفاده از روغن سبوس برنج در رژیم غذایی انسان
انسان در رژیم غذایی خود از دو نوع چربی استفاده میکند، یک نوع چربی غیرآشکار است که در سبزیجات، میوهها، غلات، گوشت، ماهی و. . . وجود دارد، کنترل بر چربی غیرآشکار اندک است و باید برای حفظ سلامتی، کیفیت و کمیت چربی آشکار که عملاً از طریق روغن طباخی، سالاد و سایر مواد روغنی به مواد غذایی اضافه میشود، را کنترل نمود. روغن مناسب باید پایداری خوبی در مقابل فرآیندهای حرارتی و اکسیداسیون داشته باشد، ضمن اینکه طعم آن مطلوب، طول عمر و قیمت آن مناسب باشد.
امروزه درصد بالایی از روغن سبوس برنج برای مصارف خوراکی و تنها درصد جزئی آن صنایع صابونسازی و تولید اسیدهای چرب بکار میرود. با توجه به تأیید ایمنی کامل مصرف خوراکی روغن سبوس بویژه با تأثیرات قابل توجه در کاهش کلسترول و تری گلیسیرید، گرایش به مصرف روغن سبوس رو به فزونی است.
ارزش روغن سبوس برنج که غذای سلامتی روغن قلب روغن سلامتی و دوستدار قلب نیز نامیده میشود، بجهت ویژگیهای ممتاز آن از نظر ترکیب مواد ماکرو و میکرو میباشد.
ویژگیهای آن را میتوان بشرح زیر برشمرد:
* روغن سبوس برای قلب مفید است، حاوی اوریزانول است که سبب کاهش کلسترول بد
LDL و افزایش کلسترول خوب HDL و نیز کاهش تری گلیسیرید میشود.
* دارای نسبت ایدهآل از اسیدهای چرب اشباع و غیراشباع است.
* روغن سبوس برای پوست بسیار مفید بوده و حاوی اسکوالن است که سبب تقویت پوست شده و چروک افتادن را به تأخیر میاندازد.
* حاوی آنتی اکسیدانهای طبیعی محافظ پوست است.
* حاوی 4- هیدروکسی- 3- متوکسی سینامیک است که سبب ترشحات هورمونی شده که تجدید جوانی را بدنبال دارد.
* حاوی توکوفرول است که سبب توازن سیستم عصبی میشود.
* حاوی توکوترینول است که خواص ضد سرطان و ضد التهاب خون دارد.
* مقدار کالری حاصل از این روغن در مقایسه با سایر روغنهای خوراکی، در موقع طبخ، 15% کمتر است
منبع : سایت رویان
مهمترین آفات و بیماری های برنج در ایران
از مهمترین آفات برنج که سالیانه خسارات هنگفتی را بر جای می گذارد کرم ساقه برنج ( Chilo Suppressalis ) می باشد . این آفت ، حشره ای است که برای اولین بار در سال 1351 در مزارع تنکابن و رامسر طغیان کرد و در مدت کوتاهی با افزایش جمعیت و ایجاد خسارت اقتصادی شدید نظر همگان را جلب نمود .
کرم ساقه خوار برنج که بعنوان یکی از خطرناکترین آفات برنج در دنیا بشمار می آید ، در زمستان بصورت لار و کامل در داخل ساقه های خشک برنج و یا علفهای هرز اطراف مزرعه بسر می برد و در حدود اوایل اردیبهشت ، هنگامیکه حداقل دمای هوا ، 10 درجه سانتیگراد باشد ، شفیره ها در داخل ساقه های باقیمانده برنج سال قبل و یا علفهای هرز مزرعه ، در اطراف سوراخهای ایجاد شده توسط لاروها ، تشکیل میگردد .
در حدود بیستم اردیبهشت ماه ، اولین پروانه ها ظاهر میشوند که در اواسط خرداد به حداکثر خود می رسند . عمر پروانه ها ، حداکثر یک هفته است و در این مدت بطور متوسط 230 عدد تخم توسط هر پروانه گذرانده میشود . تفریخ تخمها در دمای حداقل 10 تا 12 درجه سانتیگراد بمدت 5 تا 11 روز بسته به دمای محیط انجام می گیرد . این کرم در طول سال 2 تا 3 نسل دارد و از زمان نشاء کاری تا هنگام برداشت برنج در مزارع فعالیت زیستی دارد . خسارات وارده طی نسلهای دوم و سوم بیشتر است .
امروزه با کرم ساقه خوار برنج به سه طریق ، زراعی ، شیمیایی وبیولوژیک مبارزه میشود از راههای اساسی برای مبارزه با این آفت ، ایجاد شبکه مراقبت و پیش آگاهی با استفاده از اطلاعات جوی است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است ، در صورتیکه ثابت شده است ، مراحل سیکل دگردیسی این آفت ، همبستگی بالایی را با دما و سایر پارامترهای جوی دارد .
در مبارزه بیولوژیک ، از زنبور تریکو گراما برای پارازیته کردن تخم پروانه ساقه خوار برنج استفاده میشود که نحوه و زمان فعالیت این زنبور نیز تابعی از شرایط جوی بویژه دما می باشد .
سایر آفات برنج شامل شب پره یک نقطه ای برنج ، سرخوطومی برنج ، زنجره برنج ، کرم برگخوار برنج ومگس خزانه برنج می باشند .
مهمترین بیماریهای برنج
از مهمترین بیماریهای برنج ، به بلاست برنج ( Blast ) اشاره میگردد که معمولا" بعلت انتشار وسیع و تاثیر مخربش در شرایط مناسب ، بیماری اصلی برنج بشمار می آید که به عملکرد محصول خسارت قابل توجهی وارد می سازد .
علایم اولیه بیماری بلاست بستگی به شرایط اقلیمی دارد . در نواحی معتدل که دوران بارانهای ریز و یا بارندگی خفیف طولانی می باشد ، بلاست برنج در مرحله پنجه زدن شدید بوده و اغلب بوته ها می میرند .بررسیهای اولیه انجام شده در اداره تحقیقات هواشناسی کشاورزی رشت گویای این مطلب می باشد که چنانچه 5 روز متوالی رطوبت نسبی هوا از 70% بیشتر و دما بین 25 تا 35 درجه سانتیگراد و ابرناکی بیشتر از 8/6 باشد ، شرایط مساعدی برای طغیان این بیماری فراهم میگردد .
بهترین متد مبارزه با این بیماری ایجاد سیستم پیش آگاهی است که نقش ادارات تحقیقات هواشناسی کشور در مناطق کشت این محصول در این سیستم کاملا" شاخص است
سایر بیماریهای برنج شامل : لک قهوه ای برنج ، بیماری پوسیدگی طوقه ، بیماری سوختگی غلاف برگ ، بیماری پوسیدگی ساقه ، سیاهک برنج در درجات بعدی اهمیت می باشند .
منبع : وبلاگ دانشگاه آزاد تاکستان
مقدمات آشنایی با زراعت برنج + کیفیت بذر برنج
............................................................
برنج معمولا" در حوضچه های مسطح کاشته می شود که این حوضچه ها در بیشتر طول فصل رویش برنج غرقاب هستند. دلیل اصلی غرقاب کردن مزارع برنج آن است که بیشتر ارقام برنج در شرایط غرقاب بهتر رشد می کنند و عملکرد برنج هنگام کشت در خاکهای غرقاب نسبت به هنگام کاشت در خاک های خشک زیاد تر می باشد.
عمقی از لایه آب نیز به کنترل علف های هرز کمک می کند. مراحل مختلف زراعت برنج به شرح ذیل می باشد.
1- تهیه خزانه برنج
اندازه خزانه معمولا" 5تا10 درصد اندازه کل زمین اصلی برنجکاری می باشد. به عنوان مثال، اگر اندازه مزرعه اصلی برنج 10000 متر مربع ( یک هکتار ) باشد، پس اندازه خزانه بایستی بین 500 متر مربع = (10000 × 05/0) و 1000 مترمربع = (1000× 10/0) باشد.
تهیه زمین خزانه یک ماه قبل از کاشت خزانه شروع می شود . خاک خزانه بایستی شل، بدون علف هرز، مرطوب و حاصلخیز باشد. هنگام کاشت خزانه، انتخاب بذر خوب برنج اهمیت خیلی زیادی دارد.
2-تهیه زمین اصلی
تهیه زمین اصلی حدود یک، یا گاهی دو ماه قبل از نشاء برنج شروع می گردد معمولا" زمین اصلی را ابتدا غرقاب می کنند، چند روز بعد از غرقاب کردن ،زمین اصلی را شخم می زنندو شخم زدن برای شکستن اولیه و برگرداندن خاک است. غرقاب کردن شخم زدن را آسان تر می کند. پس از شخم زدن ،گل مالی یا پادلینگ (puddling)خاک انجام می گیرد، در طی انجام پادلینگ،کلوخه های بزرگ خاک شکسته، نفوذپذیری خاک کاهش یافته و در نهایت هدرروی آب از طریق نفوذ عمقی در خاک کمتر می شود. بعد از پادلینگ، خاک را تراز یا مسطح می کنند، برای تسهیل در تسطیح سازی، خاک را با لایه کم عمق آب غرقاب می کنند ، با این عمل قسمت پستی و بلندی کرت مشخص می گردد. تسطیح خاک را با چنگک،پارو یا تخته تسطیح کننده انجام می دهند.
3-نشاءکاری برنج
تقریبا" یک ماه بعد از بذر پاشی برنج در خزانه، گیاهچه ها آماده برای نشاء کاری هستند. در این مرحله گیاهچه ها 4 تا 5 برگ دارند. در هنگام نشاء کاری فقط گیاهچه قوی را انتخاب کنید و در کرت های دارای آب کافی نشاء کاری را انجام دهید. هر چه گیاهچه ها در خط مستقیم و با فاصله های مناسب در کرت ها نشاء شوند . عملیات و جین و کوددهی و سمپاشی بهتر انجام گرفته و محیط مناسب برای گسترش ریشه های برنج و پنجه زنی بوته ها فراهم می شود . وجین علف های هرز معمولا" دو هفته بعد از نشاء کاری انجام می گیرد و در صورت نیاز در طول فصل رویش تکرار می شود. کودهای مورد نیاز زراعت برنج را با توجه به آزمون خاک تعیین نموده و آنها را معمولا" قبل از نشاء، یک ماه بعد از نشا و یک ماه قبل از گلدهی به زراعت برنج می دهند. در بیشتر مناطق برنجکاری نشاءکاری با دست صورت می گیرد. مزیت اصلی نشاءکاری آن است که گیاهچه ها رشد خود را زودتر از علف های هرز شروع می کنند و نسبت به کشت مستقیم زود رس تر هستند
کیفیت بذر برنج
وقتی کیفیت بذر برنج پائین باشد گیاهچه ها بنیه ضعیف دارند ، رشد مناسب و طبیعی ندارند، اختلاف ارتفاع و زمان رسیدن بین بوته ها بوجود می آید، بوته های برنج مستعد برای حمله آفات ،بیماریها و علف های هرز می شوند.
نشانه های کیفیت پائین بذور برنج
1- جوانه زنی ضعیف بذر .
2- تغییر رنگ بذر.
3- بذور برنج ممکن است اندازه یکنواخت نداشته باشند.
4- اختلاط ارقام مختلف برنج.
5- بذور برنج ممکن است حاوی مواد خنثی ، بذور علف هرز و سایر مواد باشد.
. 6- الگوی خسارت کیفیت پائین بذور معمولا" به صورت یکنواخت در سطح مزرعه قابل مشاهده است.
اهمیت کیفیت بذر برنج در زمان استقرار گیاهچه ها در خزانه و زمین اصلی مشخص می شود. بذور برنج باکیفیت پائین مشکل استقرار گیاهچه ها را در خزانه و زمین اصلی دارند.
بنابراین برای اطمینان از کیفیت خوب بذر لازم است جوانه زنی ، وزن هزار دانه ، خلوص بذر و مقدار مواد موجود غیر از بذر برنج مورد بررسی قرار گیرد.
غیر از کیفیت پائین بذر برنج ، مشکلات دیگر نیز سبب کاهش استقرار گیاهچه می شوند که عبارتند از : کلوخ دار بودن خاک ، کشت عمیق بذر ، بسیار نرم بودن خاک در زمان بذر کاری ،عدم سبز شدن بذور در نقاط پست زمین ، بارندگی سنگین در زمان بذر کاری ، سله بندی خاک ، پر اکنش غیر یکنواخت بذر در سطح خزانه ، مصرف مقدار بذر کم ، تنش آب ، گل آلود بودن آب در زمان بذر کاری ، آفات نظیر پرنده و جوندگان .
کیفیت خوب بذر موجب افزایش عملکرد برنج می شود. بذر انتخاب شده برای کشت باید قوه نامیه و قدرت جوانه زنی بالا داشته باشد. بذر رسیده و کامل وزن هزار دانه زیادی دارد. بذر بایستی عاری از حشره ، بیماری و علف هرز باشد.
مشکل کیفیت پائین بذور برنج را بیشتر کشاورزانی دارند که توجهی به نگهداری بذر درانبار و بوجاری و تمیز کردن بذر نمی کنند و یا بذر از یک محل غیر مطمئن خرید می کنند.
منابع : پایگاه تخصصی دانش کشاورزی-سایت رویان
مشخصات مدیر وبسایت
عناوین یادداشتهای وبلاگ
بایگانی آرشیو ماهانه وبسایت
کلمات کلیدی وبسایت