توزیع دی اکسید کربن در گلخانه :
وجود یک سیستم توزیع مناسب دارای اهمیت زیادی است. توزیع دی اکسید کربن عمدتاً به حرکت هوا در میان گلخانه وابسته است. این موضوع ناشی از آن است که دی اکسید کربن در خلال فرآیند پخش نمی تواند مسافت زیادی را طی نماید. به عنوان مثال هنگامی که برای یک محوطة بزرگ و یا برای چند گلخانة متصل به هم، تنها یک منبع دی اکسید کربن مورداستفاده قرار می گیرد، سیستم توزیع مناسبی باید نصب شود. این سیستم باید به گونه ای طراحی شود که توزیع یکسانی را در سطح گلخانه، بخصوص زمانی که از دی اکسید کربن مایع یا دی اکسید کربن مربوط به گاز دودکش استفاده می شود، فراهم نماید. فن های جریان افقی یا سیستم های فن- جت، توزیع یکنواختی را به وسیلة حرکت حجم زیادی از هوادر گلخانه (هنگامی که دریچه های بالایی بسته شده و فن های خروجی در حال کار نمی باشند) فراهم می نمایند. امروزه پرورش دهندگانی که از دی اکسید کربن مایع یا دی اکسید کربن مربوط به گاز دودکش استفاده می کنند، از سیستم توزیعی با شیر مرکزی همراه با لوله های منحصر به فرد، که دارای سوراخ هایی با فاصله مساوی هستند، استفاده می کنند. این لوله ها در قسمت پایین محصولات (سایه بان) قرار گرفته اند. البته جریان هوا در گلخانه نیز کسب دی اکسید کربن توسط محصولات را افزایش می دهد. در واقع با این کار لایة مرزی اطراف برگها کاهش یافته و مولکولهای دی اکسید کربن به سطح برگها نزدیکتر می شوند.
خسارت ناشی از تأمین دی اکسید کربن بر روی گیاهان :
هرگز نباید اجازه داد که غلظت دی اکسید کربن در گلخانه از حد مجاز بالاتر رود. غلظت دی اکسید کربن به اندازة ppm 5000 می تواند موجب سرگیجة انسان شود. میزان بالاتر دی اکسید کربن از آنچه که توصیه شده میتواند موجب از بین رفتن برگهای پیر خیار و گوجه فرنگی گردد. برگهای بنفشة آفریقاییبسیار سخت و شکننده شده و رنگ خاکستری متمایل به سبزی به خود می گیرند. در این حالت اغلب گلبرگها حالت بدشکلی داشته و به طور کامل باز نمی شوند. علائم مشابهی در گلهای فریزی که برای آنها مشعل های دی اکسید کربن به عنوان منبع تأمین حرارت گلخانه مورد استفاده قرار گرفته اند و به این وسیله مقادیر مفرطی از دی اکسید کربن تولید و به گلخانه وارد شده است مشاهده گردیده است. باید توجه داشت که به جز در مواقع ضروری نباید از مشعل های دی اکسید کربن به عنوان سیستم حرارتی استفاده نمود.
از آنجایی که دی اکسید سولفور (ppm 0.2 در هوای اتمسفر) می تواند موجب فساد شدید گیاهان شود، محتویات سولفور در سوخت مورد استفاده نباید بیش از 0.02 درصد باشد. سوختهایی مانند No.2 oil و bunker C (# 6 Oil) برای تأمین دی اکسید کربن مناسب نمی باشند.
اتیلن در غلظت ppm 0.05 و پروپیلن در سطوح بالاتر می توانند موجب پیری زودرس گیاهان خیار و گوجه فرنگی گردند. اتیلن اغلب در اثر احتراق ناقص تولید می شود. در حالیکه تولید پروپیلن معمولاً مربوط به استفاده از پروپان می باشد. خطوط نشت دار تأمین پروپان در گذشته خسارت های مالی جدی به پرورش دهندگان وارد ساخته است. مونو اکسیدکربن (CO) که معمولاً به خودی خود مسأله ای ایجاد نمی کند، اغلب به عنوان شاخص احتراق ناقص مورد استفاده قرار می گیرد. تجاوز میزان مونو اکسید کربن از ppm 50 در گاز دودکش نشان دهندة وجود اتیلن به مقداری است که می تواند موجب خسارت شود.
مشعل هایی که دمای شعلة بالایی دارند، می توانند موجب تشکیل اکسیدهای نیتروژن (NOx و 2NO) شوند. مقادیر بیش از اندازة اکسیدهای نیتروژن می تواند باعث کاهش رشد و حتی از بین رفتن گیاهان شود. باید بویلرهای مجهز به مشعلهایی که NOx کمی تولید می کنند برای تأمین دی اکسید کربن از گاز دودکش مورد استفاده قرار گیرند.
وجود مقدار کمی از مخلوط 2SO و NOx، خسارت بیشتری از وجود مقادیر بالا از هر کدام از آنها بر گیاهان وارد می کند. استفادة بیش از حد و طولانی مدت از دی اکسید کربن (به خصوص در مورد گوجه فرنگی) می تواند منجر به عدم پاسخ گیاه نسبت به تأمین دی اکسید کربن شود. انقطاع در استفاده از دی اکسید کربن برای چند روز می تواند موجب بهبود پاسخ گیاهان شود.
توجه :
یک کیلوگرم دی اکسید کربن برابر 570 لیتر است.
یک متر مکعب گاز طبیعی می تواند 1000 لیتر (kg 1.8) دی اکسید کربن و 1.4 لیتر آب تولید نماید.
یک متر مکعب گاز طبیعی برابر 0.75 لیتر نفت سفید و برابر یک لیتر پروپان جهت تولید مقادیر یکسان دی اکسید کربن می باشد.
دی اکسید کربن تکمیلی :
دی اکسید کربن تکمیلی مربوط به تغلیظ آن در فضای گلخانه برای فراهم کردن مادة خام بیشتر جهت فرایند فتوستنز است. نور، آب و دی اکسید کربن به وسیلة گیاهان طی فرآیند فتوسنتز، جهت تولید کربوهیدراتها برای رشد و متابولیسم گیاه، مورد استفاده قرار می گیرند. میزان رشد گیاه به تعادل بین ساخت ترکیبات بالا انرژی(کربوهیدراتها) از دی اکسید کربن و آب در فرآیند فتوسنتز و بکارگیری این ترکیبات توسط فرآیند تنفس گیاه وابسته است.
می دانیم که مواد خام مورد نیاز جهت فتوسنتز، آب و دی اکسید کربن می باشد. مطالعات بیشماری روی محدودة زیادی از محصولات نشان داده که، میزان دی اکسید کربن موجود در اتمسفر نرخ فتوسنتز را محدود می نماید. آب احتمالاً یک فاکتور محدود کنندة مستقیم در مورد فتوسنتز نمی باشد. وقتی گیاهان به نقطه پژمردگی می رسند، در بافتهای خود مقادیر کافی آب برای فتوسنتز دارند. با این وجود پژمردگی باعث می شود که دریچه های دهانی (استومتا) گیاه بسته شوند؛ در نتیجه دی اکسید کربن موجود در بافتها به سرعت مصرف شده و دی اکسید کربن جدیدی نمی تواند به برگها وارد شود. بنابراین تأثیر غیرمستقیم کمبود آّب بر روی نرخ فتوسنتز احتمالاً به وسیلة محدود کردن تأمین دی اکسید کربن صورت می گیرد.
دی اکسید کربن موجود در اتمسفر غلظتی حدود ppm 340 دارد. البته این یک مقدار میانگین است. مقدار غلظت واقعی دی اکسید کربن در یک موقعیت مشخص می تواند متفاوت با این مقدار باشد. تغییرات آب و هوایی موجب 4 تا 8 درصد تغییر در غلظت دی اکسید کربن به صورت روزانه یا فصلی می گردد. این تغییرات ناشی از افزایش یا کاهش تابش خورشید، درجه حرارت، رطوبت نسبی و عبور جریانهای پرفشار می باشد. غلظت دی اکسید کربن در جو همچنین توسط فعالیت های انسانی، مانند سوزاندن سوخت های فسیلی، متأثر می گردد. غلظت دی اکسید کربن معمولاً در نزدیکی شهرها، کارخانجات و فعالیت های احتراقی بسیار بیشتر است.
در یک گلخانه که پر از گیاه است، غلظت دی اکسید کربن، تا زمانیکه درطول روز تهویه صورت گیرد، از غلظت دی اکسید کربن محیط پیروی می کند. غلظت دی اکسید کربن در طول دورة تاریکی بالا می رود؛ چرا که گیاهان هیچ دی اکسید کربنی برای فتوسنتز مصرف نمی کنند و به علاوه دی اکسید کربن به واسطة تنفس گیاهان و دیگر ارگانیسم ها تولید می شود. در طول دورة روشنایی که تهویه صورت نگیرد، غلظت دی اکسید کربن به پایین تر از غلظت آن در محیط افت می نماید.
تجدید هوا، اگر مقدور باشد، می تواند راه مؤثری برای تثبیت غلظت دی اکسیدکربن در گلخانه باشد. با این وجود هنگامی که در یک گلخانه شدت نور بالا باشد و سرمای بیرون مانع از تهویة مناسب شود، غلظت دی اکسید کربن افت خواهد کرد. در یک گلخانه کاملاً بسته، غلظت دی اکسید کربن تا حدود 150 تا ppm 200 افت می نماید. این مقدار غلظت در نزدیکی نقطة جبران دی اکسید کربن قرار دارد. در این نقطه، دی اکسید کربن تولید شده توسط تنفس گیاه با مقدار مصرف شدة آن در فرآیند فتوسنتز برابر خواهد بود. هنگامی که نقطة جبران دی اکسید کربن(هرچند به مدت کوتاهی) فرا برسد، رشد گیاهان به مقدار زیادی کاهش می یابد.
مطالعات زیادی نشان داده است که اگر دی اکسید کربن با غلظتی بالاتر از غلظت آن در محیط در اختیار گیاه قرار گیرد، موجب بهبود رشد گیاه می شود. خصوصاً 3 تا 4 برابر غلظت بیشتر دی اکسیدکربن، رشد گیاه را به اندازة 10 تا 25 درصد افزایش می دهد. دی اکسید کربن تکمیلی موجب افزایش سطح برگها، وزن خشک گیاه، شاخه های جانبی و در بسیاری از موارد موجب کاهش زمان گلدهی می شود. تأمین دی اکسید کربن در طول روز به اندازة 800 تا ppm 1000، برای افزایش رشد بسیاری از محصولات مانند بنفشة فرنگی، گل شمعدانی، گل حن، بگونی، گل اطلسی، گل داودی، گل مینای چینی، و گلهای رز مورد استفاده قرار گرفته است.
در یک گلخانه ممکن است در زمانهای بخصوصی غلظت دی اکسید کربن به پایین تر از سطح محیط کاهش یافته و رشد گیاهان محدود گردد. در یک گلخانه کاملاً درزبندی شده در طول زمستان و درحالیکه دریچه ها کاملاً بسته اند، میزان دی اکسید کربن به طور کامل افت می نماید. در روزهای آفتابی سرد که تعویض هوای اندکی صورت می گیرد، عمل فتوسنتز گیاهان می تواند سطح دی اکسید کربن داخل را به مقدار زیادی کاهش دهد؛ و به این ترتیب نرخ فتوسنتز محدود می گردد.
از آنجا که دی اکسید کربن به صورت گاز می باشد، همانند بسیاری از گازها از لحاظ کنترل دارای دشواریهایی می باشد. به محض اینکه محیط گلخانه گرم شود به تجدید هوا نیازمند است، لذا دی اکسید کربن تکمیلی از طریق دریچه ها به خارج رانده می شود. بنابراین اضافه کردن دی اکسیدکربن به محیط گلخانه به شرایط آب و هوایی سرد و ایام بخصوصی از سال محدود می گردد.
دی اکسید کربن - طول عمر گیاه :
تأثیر دی اکسید کربن تکمیلی به زمانبندی، استمرار و غلظت آن وابسته است. بکارگیری دی اکسید کربن تکمیلی در مورد نهالهای تخمی منجر به کاهش زمان نشاکاری، افزایش انباشتگی مادة خشک و سطح برگها، بیشتر از زمانی که تحت شرایط محیط بیرون قرار می گیرند، می شود. در مورد گیاه بگونیا با آزمایش کردن سطوح مختلف دی اکسید کربن و نور مصنوعی در گلخانه نتایج جالبی به دست آمده است. در صورتیکه بگونیا در معرض ppm 970 دی اکسید کربن، نور ملایم و دمای بالا (80 درجه فارنهایت) قرار گیرد، برداشت نشا چهار هفته طول خواهد کشید. این نتایج نشان دهندة 47% کاهش در زمان لازم برای برداشت نشا در مقایسه با موردی است که بدون اضافه کردن دی اکسید کربن صورت گرفته است. آزمایش مشابهی نیز در مورد گل شمعدانی و بنفشة فرنگی نشان داده، در صورتیکه دی اکسید کربن به میزان ppm 1000 در دسترس گیاه قرار گیرد، زمان لازم جهت برداشت نشا به میزان دو هفته کاهش خواهد یافت. واکنش گیاهان جوان نسبت به تأمین دی اکسید کربن بسیار بیشتر است. بنابراین زمان سنجی در تأمین دی اکسید کربن دارای اهمیت زیادی می باشد.
دی اکسید کربن- دما :
دمای مناسب می تواند تأثیر قابل توجهی بر میزان پاسخ گیاه نسبت به تأمین دی اکسید کربن داشته باشد. در مورد گل داودی افزایش دمای روزانه و تأمین دی اکسیدکربن (باهم)، موجب افزایش طول ساقه و وزن تر گیاه می شود. این افزایش بیشتر از حالتی است که هر یک از این عوامل به تنهایی در اختیار گیاه قرار گیرد.
جدول تأثیر دی اکسید کربن و دمای روزانه و شبانه بر وزن تر و طول ساقه در گل داودی .
Day-Night Temp °F
CO2 (ppm)
60-70
محیط
60-70
1000 ppm
60-80
محیط
60-80
1000 ppm
وزن تر
‘Souvenir"
100
132
129
148
‘Pink Champagne"
100
122
118
133
طول ساقه
‘Souvenir"
100
117
121
128
‘Pink Champagne"
100
114
118
126
دمای بالا در شب دارای تأثیر بسیار اندکی بر روی میزان پاسخ گیاه نسبت به تأمین دی اکسید کربن می باشد. مطالعات زیادی نشان داده اند که دمای بهینة روزانه برای رشد گیاهان، با افزایش غلظت دی اکسید کربن، افزایش می یابد. یک حساب تخمینی نشان می دهد، در صورتیکه دی اکسیدکربن تکمیلی در دسترس گیاه قرار گیرد، دمای روزانه را باید به اندازة 5 تا 10 درجة فارنهایت افزایش داد. یک نتیجة منطقی حاصل از بالا بردن دمای روزانه این است که می توان تجدید هوا را قطع کرده و دورة غنی سازی را تمدید نمود.
دی اکسید کربن - نور
در رابطه با تأثیر نور روی فتوسنتز باید گفت که هر گیاهی دارای یک مقدار ماکزیمم شدت نور (منحصر به فرد) می باشد که میزان بالاتر از آن نرخ فتوسنتز را افزایش نمی دهد. این مقدار را نقطة اشباع نور می نامند. تا زمانی که شدت نور از مقادیر پایین تا نقطة اشباع نور افزایش یابد، فتوسنتز نیز افزایش خواهد یافت. البته اگر دی اکسید کربن تکمیلی به محیط پرورش گیاه اضافه گردد، نقطة اشباع نور در شدت نور بالاتری به دست آمده و نرخ بیشتری از فتوسنتز حاصل می گردد.
جدول تأثیر نور تکمیلی و دی اکسید کربن بر رشد محصول گوجه فرنگی
Height (cm)
% Increase
Dry Weight (g)
% Increase
Control + Ambient CO2
1/28
‾
8/3
‾
Light + Ambient CO2
3/51
6/82
8/16
1/342
Control + 1500 ppm CO2
2/37
4/32
5
6/31
Light + 1500 ppm CO2
7/55
2/98
2/17
6/352
در حقیقت غنی سازی محیط گلخانه به وسیلة اضافه کردن دی اکسید کربن، رشد گیاهان را در همة موارد به جز در پایین ترین سطوح نور افزایش می دهد. این مطلب دلالت برآن دارد که حتی در شرایط نوری ضعیف، که می تواند رشد گیاه را محدود نماید، اضافه کردن دی اکسید کربن می تواند فتوسنتز و رشد گیاه را بهبود بخشد. اضافه کردن نور و تأمین دی اکسید کربن (با هم) برای بهبود رشد گیاه بسیار مناسب است. اضافه کردن نور تکمیلی تأثیر بیشتری نسبت به تأمین دی اکسید کربن بر رشد گیاه دارد. اما پیشرفت کامل زمانی حاصل می شود که این دو عامل را با هم به کار گرفت.
دی اکسید کربن - مواد مغذی :
با تأمین دی اکسید کربن در شرایط آفتابی و نیز با استفاده از افزایش مواد مغذی در دسترس گیاه می توان رشد گیاهان را تسریع بخشید. غلظت پایین مواد غذایی در محیط کشت موجب کاهش نرخ فتوسنتز و رشد گیاه می شود. در شرایطی که غنی سازی دی اکسید کربن انجام می شود و به خصوص هنگامی که توأماً نور تکمیلی هم مورد استفاده قرار می گیرد، کمبود مواد غذایی سریعاً رخ خواهد داد.
باور عمومی بر این است که تحت شرایط غنی سازی دی اکسید کربن، میزان کوددهی را باید افزایش داد. آزمایشات مختلف نشان داده که در این حالت بعضی از مواد غذایی سریعاً در محیط کشت دچار کمبود می شوند. در حالیکه تغییرات مواد غذایی دیگر بسیار اندک است. بهترین توصیه این است که پرورش دهندگان از نمایشگرهای نشان دهندة میزان مواد غذایی در خاک و بافتهای گیاه استفاده کنند و سپس برنامه های کوددهی خود را بر اساس نتایج حاصله تنظیم نمایند.
کود کامل، چگونگی تولید و کاربرد آن
................................................
به طور کلی هر ماده معدنی یا آلی که عناصر مورد نیاز گیاه را از نظر کمی و کیفی تأمین کند و باعث بهبود وضعیت گیاه از لحاظ رشد، عملکرد و مقاومت به بیماری ها شود، کود نامیده می شود. عدم مدیریت صحیح در مصرف کود در دارز مدت موجب اختلال در تعادل تغذیه ای خاک و گیاه و در نهایت کاهش محصول می گردد و چنانچه در ناهنجاری های تغذیه ای غلظت عنصر غذایی در گیاه از حد متعادل خارج شده و در نتیجه تعادل تغذیه ای به هم بخورد گیاه از لحاظ عملکرد کمی و کیفی دچار خسران می شود.
کودها به دو دسته اصلی تقسیم می شود.
الف- کودهای شیمیایی یا معدنی
ب- کودهای آلی و بیولوژیک
الف- کودهای شیمیایی یا معدنی
این دسته از کودها شامل کودهای ازته، کودهای فسفاته، کود کامل ماکرو، کودهای گوگردی، کودهای آهن و کودهای ریز مغذی و... می شود.
ب- کودهای آلی یا بیولوژیک
این دسته از کودها شامل کودهای حیوانی و صنعتی، کود سبز و کود بیولوژیک می باشد.
کود مورد بررسی در این گزارش کود کامل ماکرو است که طبق تعاریف در دسته اول یعنی کودهای شیمیایی و معدنی قرار می گیرد.
کود کامل به صورت جامد
کود کامل ماکرو از مهمترین کودهای تولید داخل کشور است که دارای سه عنصر اصلی ازت، فسفر و نیز پتاسیم است و تحت عنوانNPK شناخته می شود . بعضاً در ترکیب این کود از ترکیبات روی نیز به میزان بسیار کم استفاده می شود. این کود مصرف عمده و فراوانی در بخش کشاور زی داشته و به صورت گرانول به بازار عرضه می گردد. استفاده از کود ماکرو در مقایسه با کودهای ازته، فسفر و پتاسیم سبب استفاده بهینه از خاک می شود.
موارد کاربرد
انسان برای تأمین غذا که مهمترین نیاز اوست می بایست از تمامی عوامل مؤثر در تهیه آن استفاده نماید.
با توجه به رابطه مستقیم مواد غذایی با بخش کشاورزی و همچنین با توجه به روند روز افزون جمعیت جهانی، این بخش باید مورد توجه ویژه ای قرار گیرد ، تا با افزایش بهره وری از طریق استفاده بهینه از نهاده های کشاورزی از جمله کودهای شیمیایی مواد غذایی مناسب و کافی تهیه شود.
بطور کلی عوامل متعددی نظیر آب، کود، حاصلخیزی خاک و دفع آفات در میزان تولیدات کشاورزی دخیل هستند. اما در سال 1998 در بیانیه جهانی غذا (WFS)حاصلخیزی خاک به عنوان مهمترین عامل کلیدی در برقراری امنیت غذایی و کشاورزی پایدار ذکر شده است.
از طرف دیگر مهمترین عامل در حاصلخیزی خاک، کود دهی می باشد. به طوریکه مطالعات انجام شده طی سه دهه گذشته بیانگر آن است که 33 الی 60 درصد افزایش تولیدات کشاورزی مرهون مصرف کود در زمین های کشاورزی بوده است.
به عبارت دیگر کاربرد اصلی کود کامل ماکرو همچون سایر کودهای شیمیایی تأمین عناصر غذایی خاک به منظور تأمین نیاز غذایی گیاهان جهت حداکثر بهره وری از خاک است.
کود کامل ماکرو هم در زمین های زراعی و هم در زمین های باغبانی و نیز اراضی شور مورد استفاده قرار می گیرد.
کود کامل مورد استفاده در زمین های زراعی بیش از 95 درصد مصرف کود کامل را به خود اختصاص می دهد. کود کامل مورد استفاده در این زمینه به صورت گرانول تولید و مصرف م ی شود. این کود برای تمام محصولات کشاورزی مناسب می باشد ولی لازم است قبل از کشت با استفاده از عمیق کاری و یا شخم زمین در محل های علامت گذاری شده زیر خاک قرار گیرند.
در باغبانی و اراضی شور نیز کود کامل ماکرو مورد استفاده قرار می گیرد. اما ترجیحاً توصیه برای مصرف این کود بایستی براساس آزمون خاک صورت گیرد . این کود در مرحله قبل از کاشت درخت در چاله غرس نهال و یا در اوایل فصل به عنوان کود پایه مورد استفاده قرار می گیرد.
همچنین این کود در درختانی که مشکل زرد برگی مشابه علائم کمبود ازت و روی دارند نیز مورد استفاده قرار می گیرد.علاوه بر آن این کود برای محصولاتی که نیاز به پتاسیم بالا دارند ، نیز مورد استفاده قرار می گیرد . مانند محصولات جالیزی به عنوان کود پایه در زمان کاشت و یا در مرحله خاک دهی مناسب می باشد.
کود کامل ماکرو در خا ک هایی که میزان فسفر و پتاسیم آن بالاست، مورد استفاده قرار نمی گیرد. در بعضی موارد نیز این کود در سیستم آبیاری تزریق شده و به همراه آب به خاک داده می شود.
با توجه به عدم وجود یون کلر در این کود می توان از آن در مزارعی که احتمال وجود یون کلر بالا به دلیل شوری وجود دارد نیز استفاده نمود.در کشت انواع صیفی و سبزی نیز این کود می تواند هم به صورت تقسیط و هم قبل از کاشت و هم به شکل نواری با جایگزینی عمقی مصرف گردد.
یکی از نکات بسیار مهم در بکار گیری کودهای ماکرو کنترل کیفیت آنها پیش از مصرف است . به طور کلی کودهای تولید شده توسط بخش خصوصی و پتروشیمی ها و همچنین کودهای وارداتی مستمرا تحت کنترل کیفی و آزمایشگاهی قرار می گیرند و در صورت غیر استاندارد بودن از توزیع آنها جلوگیری می شود. این امر بدین صورت انجام می شود که کودهای وارداتی توسط نمایندگی های بنادر مطابق روش های استا ندارد نمونه برداری شده و برای شرکت خدمات حمایتی جهت آزمایش و تائید فرستاده می شود . بخش کنترل کیفی امور کود نیز کودهای ارسالی را از نظر ظاهری بررسی و در صورت تایید به آزمایشگاه ارسال می شود.
کودهای تولیدی بخش خصوصی و پتروشیمی ها نیز توسط شعب شرکت در مناطق نمونه برداری شده و همانند نمونه های وارداتی به بخش کنترل کیفیت ارسال می شود . به جز عناصر موثر که می بایست در کودهای شیمیایی در حد استاندارد باشد، عناصر سرب و کادمیوم عناصر مضری هستند که می بایست میزان آنها زیر حد تعیین شده باشند.
فرایند تولید کود کامل
فرایند تولید کود کامل به صورت جامد در واقع شامل یک فرایند Mixingو گرانول سازی است و واحدهای موجود تولید کننده این نوع کود در جهان از همین روش جهت تولید کود کامل گرانوله شامل هر سه عنصر NPK استفاده می کنند.
در فرایند تولید NPK ابتدا مواد اولیه یعنی سولفات آمونیوم، سولفات پتاسیم و فسفات آمونیوم توسط آسیاب به ذرات ریز تبدیل می شوند. بعد از آسیاب مواد با نسبتهای تعیین شده مطابق فرمولاسیون کود، توزین شده و از طریق قیف های خوراک دهنده وارد سیستم می شوند.
در مرحله اول فرایند مواد درون مخازن استوانه ای همزن دار با یکدیگر مخلوط می شوند. پس از اختلاط توسط سیستم های انتقال دهنده به بخش گرانول سازی منتقل می شوند.
در بخش گرانول سازی مخلوط در دستگاههای گرانول ساز گرم می شوند. حرارت سبب ذوب نسبی ترکیبات و چسبندگی آنها می شود. با چرخش همزن ها گرانول ها در سایز های مختلف شکل می گیرند.
در مرحله بعد گرانول ها وارد سیستم خشک کن می شوند. با استفاده از هوای سرد گرانول ها تشیکل شده و سایزشان تثبیت می شود.
در مرحله آخر نیز گرانولها الک شده و سایز بندی می شود و پس از آن توسط تسمه نقاله وارد قسمت بسته بندی می گردد. نهایتا در این بخش کود گرانوله درون کیسه بسته بندی شده و قابل عرضه به بازار خواهد بود
گیاه پالایی چیست؟
.....................................
گیاه پالایی ، یک تکنیک با صرفه اقتصادی ، زیست محیطی و علمی است که برای کشورهای در حال توسعه مناسب است و تجارت با ارزشی به حساب می آید . متاسفانه علی رغم این پتانسیل ، هنوز در برخی از کشورها مانند کشور ما به عنوان یک فناوری استفاده تجاری ندارد . گیاه پالایی با استفاده از مهندسی گیاهان سبز شامل گونه های علفی و چوبی برای برداشت مواد آلاینده از آب و خاک یا کاهش خطرات آلاینده های محیط زیست نظیر فلزات سنگین ، عناصر کمیاب ، ترکیبات آلی و مواد رادیواکتیو به کار برده می شود .مهم ترین ترکیبات معدنی آلاینده ، فلزات سنگین بوده و میکروارگانیسم های خاک قادر به تجزیه آلاینده های آلی هستند ، اما برای تجزیه میکروبی فلزات نیاز به آلی شدن با تغییرات فلزی آنها وجود دارد که امروزه از گیاهان برای این بخش استفاده می شود .
اگر چه دغدغه دیگر برای کاشناسان ، نحوه استفاده از گیاهانی است که به این شکل آلوده می شوند ، اما راهکار تولید انرژی به عنوان یکی از ضروری ترین بخش های زندگی امروز ، دریچه دیگری را برای دانشمندان باز کرد . از دیدگاه جهانی ، پس از آب و هوا ، پوسته خاک ، سومین جزء عمده محیط زیست انسان تلقی می شود . خاک علاوه بر این که پایگاه موجودات خشکی زی ، بویژه جوامع انسانی است ، محیط منحصر به فردی برای زندگی انواع حیات بخصوص گیاهان به شمار می رود . بر خلاف آب و هوا ، آلودگی خاک از نظر ترکیب شیمیایی به آسانی قابل اندازه گیری نبوده و یک خاک پاک یا خالص تعریف پذیر نیست بنابراین ناگزیریم مسایل بالقوه آلودگی خاک را در چارچوب پیش بینی خطرات و صدمات احتمالی در کارکرد خاک مطالعه کنیم .
با توسعه طرح های انسان ساخت و آلوده شدن خاک ها به وسیله فلزات سنگین ، ساختار خاک برای رشد و توسعه گیاهان مسموم و خطرناک می شود و تنوع زیستی خاک را نیز به هم می ریزد . در روش گیاه پالایی ، گیاهان بر اساس مکانیسم جذب طبقه بندی و آلودگی خاک به فلزات سنگین به کمک روش های شیمیایی ، فیزیکی و بیولوژیکی کاهش داده می شود . بر اساس تحقیقات دفتر بررسی آلودگی آب و خاک سازمان حفاظت محیط زیست ، رفع آلودگی خاک معمولاً با دو روش خارج از محل و در محل صورت می گیرد . در روش خارج از محل ، خاک آلوده به مکان دیگری انتقال یافته و پس از رفع آلودگی به مکان اولیه برگردانده می شود . در روش دیگر که نیاز به جابجایی و انتقال ندارد آلاینده ها با آلی شدن ، از قابلیت جذب زیستی آنها کاسته می شود .
برای کاهش آلودگی آلاینده های معدنی در خاک می توان از روش های آلی کردن، کمپلکس کردن و افزایش خاک بوسیله اهک استفاده کرد اما بیشتر این روش ها گران بوده و سبب تخریب محیط زیست می شوند .
در فناوری استفاده از گیاهان با عنوان گیاه پالایی ، از گیاهان سبز و ارتباط آنها با میکروارگانیسم های خاک برای کاهش آلودگی خاک و آب های زیر زمینی استفاده می شود. این فناوری می تواند برای رفع هر دو نوع آلاینده خاک یعنی معدنی و آلی به کار رود.
بررسی ها نشان می دهد کاربرد تکنیک های فیزیکوشیمیایی ، سبب از میان رفتن میکروارگانیسم های مفید خاک مانند تثبیت کننده های نیتروژن میکروریزا می شود که در نتیجه فعالیت های بیولوژیکی خاک را ضعیف می کند و در مقایسه با تکنیک گیاه پالایی ، بسیار هزینه بر است.
در روش ریزوفیلتراسیون ، از گیاهان خاکی و آبی استفاده می شود که آلاینده های منابع آبی آلوده با غلظت کمتر در ریشه هایشان تغلیظ یا رسوب می کنند که این روش بخصوص برای فاضلاب های صنعتی ، رواناب کشاورزی و یا فاضلاب معادن اسیدی کاربرد دارد و برای فلزاتی مانند سرب ، کادمیم ، مس ، نیکل ، روی و کرم مناسب است . گیاهانی مانند خردل هندی ، آفتابگردان ، تنباکو ، چاودار و ذرت دارای این توانایی هستند . آنها دارای قدرت جذب سرب از فاضلاب هستند که در این میان ، آفتابگردان بیشترین قدرت و توانایی را دارد .
در روش دیگری با استفاده از قدرت ریشه ، تحرک و قابلیت دسترسی آلاینده ها در خاک محدود می شود .در روش دیگری با استفاده از قدرت ریشه ، تحرک و قابلیت دسترسی آلاینده ها در خاک محدود می شود . این روش معمولاً برای کاهش آلودگی در خاک ، رسوب و لجن استفاده می شود و از طریق جذب ، رسوب ، کمپلکس و یا کاهش ظرفیت انجام می پذیرد .
در روش تبخیر گیاهی ، گیاهان ، آلاینده ها را از خاک جذب و سپس به بخار تبدیل کرده و با عمل تعرق به اتمسفر انتقال می دهند . این روش در درختان در حال رشد برای جذب آلاینده های آلی و معدنی کاربرد دارد .
در روش دیگری که به نام کاهش گیاهی معروف است ، گیاه با متابولیسم خود از طریق انتقال ، تجزیه، تثبیت و تصعید ترکیبات آلاینده به برطرف کردن آلودگی از خاک و آب های زیر زمینی کمک می کند . در این روش ، ترکیبات آلی به مولکول های ساده تر شکسته شده که می تواند به درون بافت گیاه وارد شود . بررسی ها نشان داده است گیاهان دارای آنزیم هایی هستند که می توانند پسماند حاصل از حلال های کربنات مانند تری کلرو اتیلن و حشره کش های دیگر را تجزیه کند .
فلزات سنگین و دسترسی آنها در خاک:
فلزات سنگین ، عناصری با وزن اتمی 54/63 تا 59/200 و وزن مخصوص بیشتر از 4 هستند . برخی از فلزات سنگین به مقدار کم مورد نیاز ارگانیسم های زنده می باشند ؛هر چند افزایش بیش از حد همین فلزات سنگین ضروری می تواند برای ارگانیسم ها مضر باشد .
فلزات سنگین غیر ضروری شامل آرسنیک ، آنتیمون ، کادمیم ، کرم ، جیوه ، و سرب است که این فلزات در رابطه با آلودگی خاک و آب های سطحی بسیار مهم هستند و مورد توجه علم گیاه پالایی قرار می گیرند .
واکنش گیاهان به فلزات سنگین :
گیاهان سه راهبرد پایه برای رشد در خاک های آلوده به فلزات سنگین دارند . گونه هایی که از ورود فلزات به بخش های خود جلوگیری کرده یا غلظت فلزات را در خاک پایین نگه می دارند ، گونه هایی که فلزات را در اندام های هوایی خود تجمع داده و دوباره به خاک بر می گرداند و گیاهانی که می توانند فلزات را در اندام های هوایی خود تغلیظ کرده به طوری که چندین برابر غلظت فلز در خاک شود و گیاهانی که غلظت بالایی از آلاینده ها را جذب کرده و در ریشه ، ساقه یا برگ هایشان تغلیظ می کنند .
کاربرد مهندسی ژنتیک برای بهبود گیاه پالایی :
در این تکنیک با استفاده از تنوع ژنیتیکی موجود در داخل هر گونه و تحریک خصوصیات ژنیتیکی گونه را نسبت به فلزات آلاینده محیط افزایش داد . بررسی ها نشان داده است تولید گیاهان با پتانسیل بالای گیاه پالایی و تولید بیومس در بهبود روش گیاه پالایی موثر است و تلقیح ژن های موثر در تجمع فلزات به گیاهانی که بلندتر از گیاهان طبیعی هستند ، سبب افزایش تولید بیومس نهایی می شود .
برخی روش های گیاه پالایی محدودیت هایی دارد ؛ به عنوان مثال در نوعی از این روش ، گیاه پالایی در محدوده 3 فوت از سطح خاک و حداکثر 60 فوت از آب های زیرزمینی موثر است . این روش برای مکان هایی که غلظت آلودگی در آنها پایین تا متوسط است در سطح وسیع به کار برده می شود و شدیداً وابسته به اسیدیته خاک است .
نتایج به دست آمده از تحقیقات دانشمندان حاکی از آن است که اسیدی کردن خاک ، قابلیت دسترسی فلزات را به مقدار زیادی افزایش می دهد . البته ممکن است اسیدی کردن خاک ، تاثیرات منفی در بر داشته باشد برای مثال افزایش حلالیت برخی فلزات سمی و شستشوی آنها به آب های زیر زمینی سبب بروز خطرات زیست محیطی می شود که باید تحت کنترل و شرایط ویژه صورت گیرد .
مصرف تولیدات گیاه پالایی :
یکی از موانع اجرای تجاری گیاه پالایی ، چگونگی مصرف گیاهان آلوده است . پس از برداشت ، آلودگی خاک توسط گیاه کاهش یافته ، اما مقدار زیادی بیومس خطرناک تولید شده است . بررسی ها نشان می دهد تولید کمپوست و متراکم کردن ، دو روشی است که برای مدیریت بیومس گیاهان آلوده توسط بسیاری از محققان پیشنهاد شد ، اما بهترین روش برای مصرف بیومس های تولید شده توسط گیاه پالایی ، تغییر و تبدیلات ترموشیمیایی است که در این روش بیومس به عنوان یک منبع انرژی مصرف تجاری دارد . این بیومس شامل کربن ، هیدروژن و اکسیژن است که با عنوان هیدروکربن های اکسیژنه شناخته می شود .
جزء اصلی هربیومس لیگنین ، همی سلولز ، مواد معدنی و خاکستر است که دارای مقادیر بالایی رطوبت ، مواد آلی فرار و جرم مخصوص ظاهری هستند ، اما ارزش گرمایی پایینی دارند . درصد این اجزا از گونه ای به گونه دیگر متفاوت است که مدیریت این حجم از مواد زائد بسیار مشکل بوده و نیاز به کاهش حجم دارد .
تولید انرژی :
سوزاندن و تولید گاز از روش های مهم برای تولید انرژی گرمایی و الکتریکی است که می توان از گیاهان آلوده استخراج نمود . بازیافت این انرژی از بیومس به وسیله سوزاندن یا تولید گاز می تواند ارزش اقتصادی داشته باشد ؛ زیرا آن را نمی توان به عنوان علوفه یا کود مصرف کرد .
سوزاندن روش ساده ای است اما باید تحت موقعیت های کنترل شده باشد . در این روش حجم بیومس 2 تا 5 درصد کاهش یافته و خاکستر را می توان به طور مناسبی مصرف کرد . تحقیقات نشان داده است سوزاندن پسماندهای خطرناک حامل فلزات در فضای باز صحیح نیست ، زیرا گازهای آزاد شده به محیط ممکن است مضر باشد ، چرا که به این ترتیب تنها حجم کاهش می یابد و گرمای تولید شده نیز به هدر می رود .
تحقیقات دفتر بررسی آلودگی آب و خاک سازمان حفاظت محیط زیست نشان می دهد ، تولید گاز یکی از موارد کنترل بیومس است که از طریق مجموعه ای از تغییرات شیمیایی گازهای احتراقی پاک با بازده گرمایی بالا تولید می شود . به این ترکیب گازی ، گاز پیرو گفته می شود که می توان برای تولید انرژی گرمایی و الکتریکی آن را سوزاند . تولید گاز در یک مبدل گازی ، طی مراحل پیچیده خشک کردن ، حرارت دادن ، تجزیه گرمایی و واکنش های شیمیایی احتراق انجام می شود که به طور همزمان اتفاق می افتد .
محققان گزارش کرده اند پیرولیز یک روش نو برای مدیریت مواد زاید شهری است که امکان دارد بتوان از آن برای مدیریت بیومس گیاهان آلوده استفاده کرد . پیرولیز مواد را تحت موقعیت های غیر هوازی تجزیه می کند و هیچ انتشاری به هوا ندارد .به این ترتیب ، فلزات سنگین در کک باقی می مانند که در کوره ذوب استفاده می شود . اگر چه هزینه بالای تاسیس و مراحل عملیات ، فاکتور محدود کننده است ، اما اگر فقط برای گیاه استفاده شود می تواند برای گیاهان آلاینده و مواد زاید شهری مناسب باشد . محققان بر روی گونه های گیاهی با بیومس بالا تحقیق کرده نشان دادند این روش نتایج مثبتی می تواند به همراه داشته باشد و فواید زیست محیطی موثری نیز خواهد داشت .
رفع آلودگی های نفتی :
آلودگی های نفتی یک پیامد اجتناب ناپذیر از افزایش سریع جمعیت و فرایند صنعتی شدن است که به دنبال آن آلودگی خاک توسط مواد هیدروکربنه نفتی به شکل وسیع در اطراف تاسیسات اکتشاف و پالایش و به شکل موضعی در مسیرهای انتقال این مواد در سطح استان های نفت خیز جنوبی کشور قابل مشاهده است .
علاوه بر انتشار مستقیم این آلاینده ها ، غبارهای حاصل از سوخت گازهای همراه نفت ، طی سالیان متمادی توانسته مواد سمی و مضری به خاک های منطقه اضافه کند . وجود این آلاینده ها در محیط زیست علاوه بر تاثیر گسترده بر اکوسیستم منطقه،با گذشت زمان و ورود به چرخه غذایی ، به جوامع انسانی نیز راه می یابند و به این ترتیب سلامت انسان ها را تهدید می کنند .
در حال حاضر نیاز به جلوگیری از گسترش این آلودگی ها و همین طور پاکسازی مناطق آلوده شده بشدت احساس می شود . برای این منظور می توان از روش های مختلفی بهره گرفت . یکی از این روش ها گیاه پالایی است که از گیاهان و میکروارگانیسم های همراه آنها جهت پاکسازی محیط های آلوده (خاک،آب) بهره می گیرد .
در حقیقت گیاه پالایی با استفاده از دخالت های انسانی از جمله فناوری کشاورزی (شخم زدن ، کود دادن و. . . ) باعث ایجاد شرایط مناسب برای رشد و استقرار گیاه و افزایش فعالیت های طبیعی پاکسازی می شود . بزرگ ترین مزیت این روش نسبت به سایر روش ها ، ارزان بودن ، سادگی و سازگار آن با محیط زیست است . در این روش ، انتخاب گیاه مناسب از اهمیت ویژه ای بر خوردار است که به شرایط اقلیمی منطقه ، نوع و میزان آلودگی خاک بستگی دارد .
آینده گیاه پالایی :
اگر چه این علم هم اکنون با سرعت در حال توسعه است ، اما بررسی نشان داده گیاه پالایی تجاری از لحاظ زمانی باید با دیگر فناوری های دیگر قابل رقابت باشد . بیشتر آزمایش های گیاه پالایی در مقیاس آزمایشگاه در محیط هیدروپونیک انجام و فلزات سنگین به آنها داده شده است ، در حالی که محیط خاک ، کاملاً متفاوت است . در خاک واقعی بسیاری از فلزات در شکل های نا محلول وجود دارند و قابلیت دسترسی آنها کم و این بزرگ ترین مشکل است . بسیاری از گیاهان هنوز شناخته نشده اند که باید شناسایی شوند و درباره فیزیولوژی آنها بیشتر دانست . بهینه سازی فرآیند جذب فلزات سنگین توسط گیاه و مصرف مناسب بیومس تولید شده هنوز باید مورد بررسی و تحقیق قرار گیرد تا نتایج آزمایشگاهی با عمل و واقعیت همخوانی داشته باشند .
اگر چه 10 سال از کاربرد اولیه فناوری گیاه پالایی در دنیا می گذرد ، اما این علم توسعه بسیار سریعی داشته است و امروزه گیاه پالایی در مورد مواد آلی ، معدنی و رادیواکتیو کاربرد دارد . این فرایند پایدار و ارزان است و برای کشورهای در حال توسعه بسیار مناسب بوده و صرفه اقتصادی دارد .
بررسی ها نشان می دهد ، راندمان این روش با کاربرد گیاهان رشد سریع با بیومس بالا و قدرت جذب بالای فلزات سنگین افزایش می یابد . در بیشتر مکان های آلوده گونه های مناسب جهت رفع آلودگی قابل شناسایی است . 2 روش کمپوست و متراکم کردن می تواند جزو مراحل مقدماتی برای کاهش حجم تولیدات این گیاهان باشند ، اما باید دقت شود شیرابه حاصل از تراکم به طور کامل جمع آوری شود .
محققان معتقدند بین روش هایی که بیومس آلاینده ها را کاهش می دهد ، به نظر می رسد خاکستر کردن کمترین زمان را مصرف می کند و در مقایسه با سوزاندن مستقیم از لحاظ زیست محیطی نیز مناسب تر باشد . به این ترتیب مشاهده می شود دنیای امروز می تواند با الهام از طبیعت و سیستم نقص ناپذیر بکر آن برای آنچه بشر با دست خود خراب کرده است اصلاحاتی صورت دهد که بی شک آسان تر از جلوگیری از آلودگی منابع بویژه منابع خاک نیست .
منبع:
بحرینی، وحید . 1390. گیاه پالایی . خوشه 266(91). صفحه 67-69
کودهای مناسب برای شالیزار
....................................
کودهایی که در مزارع شالیکاری بکار میرود عبارتند از: کودهای سبز، کودهای دامی و کودهای شیمیایی. این کودها را باید در موقع مناسب به خاک اضافه کرد. اصولاً خاکی که کمتر از 2 درصد مواد آلی داشته باشد از نظر حاصلخیزی ضعیف است، چنین خاکی از ثبات و استقامت خوبی برخوردار نیست. این نوع خاک، آب و عناصر معدنی مورد لزوم گیاهان را نمیتواند در خود نگهدارد.
کودهای مناسب برای شالیزار
کودهایی که در مزارع شالیکاری بکار میرود عبارتند از:
کودهای سبز، کودهای دامی و کودهای شیمیایی.
این کودها را باید در موقع مناسب به خاک اضافه کرد. اصولاً خاکی که کمتر از 2 درصد مواد آلی داشته باشد از نظر حاصلخیزی ضعیف است، چنین خاکی از ثبات و استقامت خوبی برخوردار نیست. این نوع خاک، آب و عناصر معدنی مورد لزوم گیاهان را نمیتواند در خود نگهدارد.
کود سبز:
کود سبز باقیماندة گیاهان است که پس از برداشت محصول قسمتی از آن در خاک باقی میماند و دارای اهمیت زیادی برای حاصلخیزی خاک است مثل کلش و سبوس، برگ، ساقه و باقیماندة ریشهها.
اضافه شدن مواد آلی به خاک توسط گیاه بستگی به نوع کشت و آب و هوا دارد.
کلش به برگ و ساقة گیاهان تیرة غلات گفته میشود که عمدهترین مواد اولیة تولید کننده و قسمت آلی و هوموس خاک را تشکیل میدهد و از نظر پتاس و کلسیم غنی است. افزودن این ماده در خزانه باعث افزایش مواد غذایی سطح خاک میگردد. اکثر وزن کلش از مواد آلی تشکیل شده است، مقدار ازت آن نسبتاً کم بوده (حدود 5/0 درصد و حتی کمتر) ولی در صورت تجزیه مقدار آن افزایش مییابد.
کلش دارای مواد شیمیایی زیادی است ولی عموماً فاقد اسید هومیک است کلش را میتوان مستقیماً به خاک افزود و یا اینکه ابتدا آنرا در محل مخصوصی تبدیل به کود نمود و سپس به خاک اضافه کرد. هر تن کلش 250 کیلوگرم هوموس میتواند تولید نماید. بطور کلی هدف از استفاده از کود سبز بالا بردن حاصلخیزی خاک، افزایش هوموس و مقدار ازت خاک میباشد. شخم کود سبز باید سطحی باشد زیرا اگر شخم عمیق صورت گیرد کلش در زیر خاک بدون تخمیر و پوسیدگی مانده و موجب اختلالاتی در خاک میگردد.
کودهای سبزی که در شالیزار استفاده میگردد عموماً شبدر و یا یونجه است، همچنین گیاهان دیگری که سازگار با شرایط رشد و نمو برنج باشند. گاهی اوقات از جلبکهای آبی نیز برای افزایش ازت خاک بهرهگیری می شود.
اخیراً در یکی از کشورهای آفریقایی توسط کود سبز توانستهاند عملکرد برنج را از 2 تن به 6 تن در هکتار برسانند.
در این روش از گیاه Sesbania rostrata متعلق به تیرة حبوبات (Leyuminosae) بعنوان کود سبز مورد استفاده قرار میگیرد. غدههای جذب کنندة ازت هم در ریشهها و هم در قسمتی از ساقه آن وجود دارد. این گیاه را 50 روز قبل از کاشت برنج در خاک میکارند سپس خاک را با ساقه و برگ و ریشة گیاه فوق مخلوط نموده و شخم میزنند و سپس نهالها یا نشاءهای برنج را روی آن میکارند. با استفاده از این روش 200 کیلوگرم ازت بخاک اضافه میگردد.
با توجه به اینکه هر هکتار زراعت برنج در طول هر دورة رشد به 80 تا 150 واحد ازت نیاز دارد و خاک برنجکاری باید همیشه از عناصر مصرفی غنی باشد مقدار ازت خاک نباید از 2/1 در هزار هکتار کمتر باشد.
استفاده از کودهای شیمیایی ازتدار برای تأمین این مقدار ازت به خاک برنجکاری هزینههای گزافی را میطلبد. بر این اساس محققین و پژوهشگران در کشورهایی نظیر ژاپن، چین و ویتنام بعد از تحقیقات زیاد متوجه شدند که نوعی سرخس بنام آزولا (Azolla) که از تیرة Salriniaceae میباشد، وجود دارد که بین این گیاه و نوعی جلبک همزیستی وجود داشته و جلبک بعلت جذب ازت موجود در جو یا ازتی که بصورت محلول در آب وجود دارد هر ساله مقدار زیادی ازت در حدود 200 کیلوگرم ازت به خاک میافزاید.
آزولا را چند ماه قبل از شروع کشت برنج در مزرعه یا شالیزار کشت میکنند و پس از حدود 3 تا 4 ماه آن را با خاک کاملاً شخم می زنند و سپس نشاءهای برنج را روی آن میکارند. گیاه آزولا علاوه بر اینکه باعث افزایش ازت خاک میگردد در کنترل علفهای هرز نیز مؤثر و مفید است، چون مانند لایهای سطح آب را میپوشاند.
همچنین آزولا باعث بهبود خصوصیات فیزیکی خاک نیز میگردد ولی باید توجه نمود که در تعارض با برنج قرار نگیرد.
دورة رشد آزولا در هر مرحله حدود یکماه است که در این مدت 10 تا 15 تن محصول تر تولید مینماید که در نتیجه 20 تا 40 گرم ازت حاصل میگردد.
کود دامی:
استفاده از کود دامی برای خاکهای شالیزار امری مهم و ضروری است کشاورزان باید هر ساله کود دامی بخاک اضافه نمایند، زیرا کود دامی مهمترین منبع تولید هوموس خاک است که در نتیجه موجب افزایش ازت خاک خواهد شد. هر تن کود میتواند در حدود 10 کیلوگرم ازت به خاک بیافزاید کودهای دامی از قبیل: کود اسب، کود گاو، کود گوسفند، کودهای مخلوط قدیمی و کود طیور میتوانند مورد استفاده قرار گیرند.
در آب و هوای مرطوب مانند گیلان که رطوبت زیاد است نباید مقدار کود مورد استفاده از 10 تا 12 تن در هکتار تجاوز نماید. بهترین مقدار مصرف کود دامی در زمینهای هوموس رسی و یا لیمونی 8 تا 10 تن در هکتار است در زمینهای شنی مانند شالیزارهای اطراف سواحل دریا این مقدار افزایش یافته و ممکن است بسته به درصد شن و فقیر بودن خاک تا 20 تن در هکتار نیز برسد. کودهای دامی دارای مواد آلی و معدنی، عناصر پرمصرف از قبیل ازت، فسفر، پتاس، کلسیم، منیزیم، گوگرد، منگنز، بور، مس، روی و کوبالت میباشد که در غنی سازی خاک شالیزار بسیار مهم بوده و در نتیجه باعث افزایش محصول برنج خواهد شد و هر ساله از پرداخت هزینة گزاف جهت تأمین کودهای شیمیایی پرهیز می شود.
کود دامی را باید در پاییز و قبل از رسیدن فصل سرما به خاک افزود. این نوع کودها باید کاملاً پوسیده باشند در غیر این صورت باعث رشد بی رویة علفهای هرز شالیزار شده و همچنین جذب آن نیز توسط گیاه مشکل خواهد شد و سبب عوارض و بیماری نیز روی برنج می گردد.
کودهای شیمیایی:
برنج در طول دورة رشد خود به سه نوع کود ازت، فسفر، پتاس نیاز بیشتری نسبت به سایر عناصر دارد که باید در این صورت بطریق صحیح و مناسبی در اختیار گیاه قرار داده شود. همانطوری که گفته شد افزودن هر کیلوگرم ازت، فسفر و پتاس به خاک میتواند تا 10 کیلوگرم محصول تولید نماید.
ازت:
ازت از جمله مهمترین کودهای شیمیایی در خاک است. این عنصر موجب سرعت رشد، سهولت تنفس، شادابی رنگ بوتهها، افزایش رشد ریشهها، بالا رفتن مقدار پروتئین گردیده، و همچنین اضافه کردن ازت بخاک باعث افزایش سطح برگ میگردد و بیشترین تأثیر آن زمانی است که قبل از تشکیل خوشه به گیاه داده شود.
مقدار کود ازته برای برنجکاری 100 تا 150 کیلوگرم در هکتار است، ولی بر اساس مطالعات انجام گرفته در ژاپن، بهترین و مؤثرترین مقدار مصرف کود از ته (N) 120 تا 160 کیلوگرم در هکتار است.
در خاکهای رسی مقدار مصرف کمتر و در خاکهای شنی بیشتر است کود ازته را بیشتر بصورت آمونیاکی به خاک میافزایند ولی در آخرین مرحله میتوان آنرا بصورت نیتراتی نیز بخاک افزود. استفاده از کود اوره (شکری) که دارای 46 درصد مادة ازته قابل جذب است. بیشتر از کودهای دیگر در برنجکاری مورد استفاده قرار میگیرد. کود اوره بهترین و مناسبترین مادة ازته برای مزارع برنج محسوب میشود. مقدار مصرف کود ازته با توجه به نوع خاک، واریته یا رقم، شرایط اقلیمی و اکولوژیکی مطابق ارقام گفته شده متغیر است.
مواد ازته را باید همواره به موقع به اندازه مناسب بخاک شالیزار افزود زیرا در غیر اینصورت برای محصول مضر خواهد بود.
چون طول عمر ازت در خاک کم است باید آنرا در دو مرحله به خاک افزود. نصف کود ازت را قبل از کاشت یا در موقع نشاء و نصف دیگر را 20 تا 30 روز قبل از ظهور پانیکول (خوشه سنبل) بخاک میدهند.
در ایران استفاده از کود ازته عملکرد را تا 2 تن در هکتار افزایش داده ولی با استفاده از برنجهای اصلاح شده فیلیپین توانستهاند عملکرد را تا 7 تن در هکتار افزایش دهند.
روش دیگر استفاده از کود ازته به این طریق است که 3/2 کود ازته را با کود فسفاته و پتاسیک بخاک میدهند و بقیة آنرا 3 تا 4 هفته بعد از نشاءکاری بعنوان کود سرک بخاک میدهند. در پاشیدن سرک، آب شالیزار باید ثابت بوده و از ورود و خروج آن جلوگیری بعمل آید.
با توجه به اینکه خاک شالیزار همیشه بصورت غرقاب و غیرهوازی است در نتیجه قسمتی از ازت بصورت آمونیاکی تبدیل گردیده و براحتی متصاعد میگردد و از این طریق مقدار ازت توسط عمل معدنی شدن کاهش مییابد. بدین جهت باید در دو مرحله ازت را با خاک افزود. لازم به تذکر است که اگر میزان ازت در مجاورت تشعشع خورشیدی در دورة پنجهزنی در اختیار گیاه قرار گیرد بر روی ظرفیت عملکرد میتواند تأثیر زیادی داشته باشد.
فسفر:
فسفر یکی دیگر از عناصر اصلی تشکیل دهندة برنج بوده و از عناصر مهم و ضروری در رشد برنج است. در غلات ثابت شده است که 80 درصد فسفر در اوایل جوانی گیاه مصرف می شود و زیادی فسفر بندرت مضر است. فسفر باعث تولید ریشههای قوی و گسترده، ساقههای محکم و ضخیم، تشکیل و پرشدن دانه، افزایش کمیت محصول و زودرسی محصول برنج می شود. کودهای فسفر را باید خیلی زودتر قبل از کاشت بخاک افزود و آنرا تا عمق 10 تا 15 سانتیمتر با خاک مخلوط نمود. مقدار مصرف فسفر (p2O5) بسته به نوع و بافت خاک و شرایط دیگر متغیر بوده و میتوان از 100 تا 150 واحد بکار برد. سوپر فسفات تریپل و فسفات آمونیم دو نوع مادة فسفرهای هستند که در زراعت برنج استفاده میشوند.
سوپر فسفات را از طریق مخلوط نمودن اسید سولفوریک روی فسفات طبیعی تهیه مینمایند.
در سوپر فسفات عناصر کمیابی مانند آهن، منگنز، بور و مولیبدن وجود دارد که همراه آن بخاک اضافه میگردد.
فسفات آمونیم دارای 17 تا 20 درصد ازت و 45 تا 50 درصد فسفر بر حسب اکسید است و هر دو نوع کود ذکر شده دارای 46 درصد فسفر هستند.
پتاس:
پتاسیم یکی از عناصر تقریباً مهم تشکیل دهندة بافت غلات بوده و مقدار آن در گیاهان مختلف 5/2 تا 5 درصد وزن ماده خشک است. پتاسیم برعکس فسفر و ازت در ترکیبات سلولی شرکت نمیکند و تنها نقش آن بیشتر در فعل و انفعالات گیاهی مهم است. برنج قسمت اعظم پتاسیم را بین مرحله پنجهزنی و تولید پانیکول جذب می نماید.
بطور کلی گیاهان تیرة غلات در حدود 100 کیلوگرم پتاسیم (K2O) را از خاک جذب مینمایند. پتاسیم در برنج موجب ثبات گیاه، بهتر انجام شدن عمل تلقیح، افزایش مقاومت گیاه در برابر بیماریها، رشد و نمو گیاه و تسهیل انتقال نشاسته از برگی به دانه میگردد. همچنین پتاس با ازت اثر رقابتی داشته و باعث میشود ازت بیشتری جذب گیاه گردو و سنتز ازت را نیز در گیاه مساعد میسازد. مصرف بیش از حد ازت می تواند مضر باشد بطوری که مانع جذب آهن خواهد شد. بهترین کود پتاسه، سولفات دو پتاس است که دارای 50 درصد ماده پتاسه بودة و علاوه بر آن دارای 18 درصد گوگرد نیز میباشد. مقدار کودی که در ایران طبق نظر مؤسسة خاک شناسی برای شالیزار مصرف میشود شامل ازت 45- فسفر 45 و پتاس صفر است.
چون برنج در خاکهای اسیدی رشد می نماید و همچنین املاح پتاس در آبهای مشروب برنج در گیلان موجود است در نتیجه مقدار مصرف پتاس خیلی کم است. محققین ژاپنی بهترین مقدار کود پتاس (K2O) را 40 تا 96 کیلوگرم در هکتار ذکر نمودهاند.
قابلیت جذب پتاسیم تحت تأثیر بافت خاک تغییر مینماید. مقدار آن برای خاکهای متغیر است. کمبود پتاس سبب زرد شدن برگ گیاه شده که این عمل از برگهای مسن آغاز میگردد و سپس به قهوهای تبدیل شده و سرانجام برگها خشک شده و میریزند.
کودهای پتاس را معمولاً 2 تا 3 ماه قبل از کاشت و در هنگام شخم پاییز به خاک میدهند و آنرا تا عمق 15 سانتیمتری با خاک مخلوط مینمایند. بطور کلی پتاس خاک برنج کاری هرگز نباید کمتر از 30% درصد باشد.
بطور خلاصه کود دامی و کودهای پتاسیک و فسفره را در پاییز و در هنگام شخم به زمین میدهند و کود ازته را در دو مرحله به خاک میافزایند.
مقایسه کودهای شیمیایی و ارگانیک
......................................................
الف: کودهای ارگانیک
تعریف:
از یک موجود زنده (گیاه، حیوان و یا ترکیب هر دو) و یا فراورده های جانبی آنها (کودهای حیوانی، کمپوست، گرد خون و غیره) مشتق شده ، به همین دلیل کودهای ارگانیک نامگذاری شده است و ترکیب اجزا تشکیل دهنده آنها به صورت آمیخته و درهم می باشد و تمامی اجزا تشکیل دهنده آن مواد غذایی مورد نیاز گیاهان هستند.
ویژگیها:
عناصر تشکیل دهنده این کودها علاوه بر ازت، فسفر و پتاسیم شامل صدها نوع مواد معدنی و سایر مواد ضروری و مورد نیاز برای رشد گیاه و بهبود ساختمان خاک می باشد(درصد هر یک از عناصر ازت، فسفر و پتاسیم حدودا کمتر از 14 درصد است) این کودها مواد غذایی را به تدریج و در زمان طولانی تری آزاد می کنند و در اختیار گیاه قرار می دهند به همین دلیل استفاده بیشتر آن در گیاهان بدون خطر و یا کم خطر است و خطر کمتری برای آلودگی محیط دارند. استفاده از این کودها ظرفیت نگه داری آب را در خاک های شنی و ماسه ای در نقاط کم باران بطور چشمگیری افزایش می دهد. همچنین این کودها فسفر قابل دسترس در خاک را به طور قابل توجهی افزایش داده و شستشوی فسفر را از خاک کاهش می دهند. گیاهانی که بوسیله این کودها تغذیه می شوند دارای محصول با مواد مفید بیشتری هستند و در مقابل بیماری ها مقاومت بیشتری دارند. هزینه استفاده از این کودها نسبت به کودهای شیمیایی کمتر است و استفاده از آنها باعث افزایش فعالیت کرم های خاکی در خاک شده که این کرم ها با ایجاد تونل در خاک باعث زهکشی موثرتر خاک می شوند و در جذب آب و جابجایی مواد ارگانیک نقش مهمی دارندکه نتیجه آن افزایش مقاومت گیاه به امراض، خشکی، آلودگی و سموم می باشد. کودهای ارگانیک می توانند انرژی لازم برای انجامفعالیت های میکروبی خاک را تامین کرده، در نتیجه باعث افزایش میکروارگانیسم های خاک می شوند.
معایب:
با توجه به اینکه کودهای ارگانیک بایستی توسط میکروارگانیسم های خاک شکسته شده و تبدیل به مواد معدنی مورد مصرف گیاه شود، و به دلیل اینکه این عمل به تدریج و آهسته صورت می گیرد، در هنگام تعویض سیستم کوددهی از شیمیایی به ارگانیک تا مدتی زمین دچار کمبود مواد غذایی می گردد که به دوران گذر مشهور است.
همچنین اضافه کردن بیش از حد این مواد به خاک ممکن است بطور موقتی باعث نقصان و کمبود ازت در خاک و گیاه شود، زیرا می بایست این مواد توسط باکتریها و میکروارگانیسم های خاک تجزیه شوند. و چون این باکتری ها ابتدا ازت آزاد شده را صرف انجام فعالیت های خود به منظور تجزیه مواد آلی می کنند، تا مدتی کمبود ازت در خاک و گیاه مشهود است و به همین دلیل کودهای ارگانیک بایستی بطور مداوم به خاک داده شود.
مقدار دقیق عناصر قابل دسترس که توسط این کودها به خاک اضافه میشود به عوامل و فاکتورهایی همچون سن کود و کمپوست، نوع کود (از چه مواد زنده ای مشتق شده است)، شرایط آب و هوایی مانند دما ، بارندگی و غیره بستگی دارد بنابراین مقدار دقیق عناصر غذایی اضافه شده را به خاک نمی توان مشخص کرد.
ب: کودهای شیمیایی
تعریف:
این کودها موادی هستند که اگرچه الگوی ساخت آنها از طبیعت منشا گرفته است ولی از مواد غیر طبیعی و غیر ارگانیک ساخته می شود و در آنها ترکیب مواد به صورت مجزا با هم آمیخته شده است مانند: آمونیوم، آمونیوم سولفات، نیترات، پتاسیم سولفات، کلسیم فسفات و غیره
ویژگیها ومعایب:
اکثر کودهای شیمیایی دارای مقادیر زیادی از عناصر ازت، فسفر و پتاسیم ( از 20 تا 60 درصد و یا بیشتر) هستند و محصولات تغذیه شده بوسیله این کودها دارای مواد معدنی کمتری می باشند .این کودها عمدتا به طور سریع حل شده و در دسترس گیاه قرار می گیرند، به دلیل اینکه کودهای شیمیایی جهت آزاد سازی مواد غذایی خود به آب احتیاج دارند، در هنگام بارندگی و یا جریان آب شسته شده و به طبقات پایین تر از سطح ریشه می روند. ضمنا تعدادی از کودهای شیمیایی دارای نمک های مضر هستند و یا از زغال سنگ و نفت خام مشتق شده اند و در صورت استعمال زیاد این نوع کودها باعث جمع شدن نمک ها در خاک شده و عدم تعادل شیمیایی را در خاک بوجود می آورد و استعمال بیش از حد آنها باعث صدمه زدن به ریشه گیاه (سوزاندن ریشه) می شود. تخریب و از بین رفتن میکروارگانیسم های خاک و کرم های خاکی بوسیله این نوع کودها باعث کم شدن ماده آلی خاک و عدم توانایی خاک در نگه داری آب می شود و در نتیجه خاک سفت و سخت شده و شکاف می خورد.
کودهای ازته نسبتا دارای شاخص نمک بالایی هستند و تکرار مصرف آنها به طور تصاعدی عملکرد خاک را کاهش می دهد. همچنین احتمال اینکه این نوع کودها شسته شده و وارد آب های زیرزمینی شوند نیز وجود دارد که نتبجه آن آلودگی آب های زیرزمینی است.
مصرف بیش از اندازه کودهای ازته منجر به آبدار شدن بافت گیاه می شود که این عمل باعث هجوم بیشتر حشرات، قارچ ها و باکتری ها شده و گیاه را نسبت به بیماری ها، استرس گرما، سرما و خشکی آسیب پذیر می کند و بر عکس کودهای ارگانیک در خاک سیستمی بوجود می آورند که باعث دور شدن حشرات و قارچ ها از گیاهان می شود.
هزینه استفاده از این کودها زیاد است و به دلیل ترکیب مجزای عناصر تشکیل دهنده آنها مقدار عناصر اضافه شده به خاک را دقیقا می توان مشخص نمود.
مشخصات مدیر وبسایت
عناوین یادداشتهای وبلاگ
بایگانی آرشیو ماهانه وبسایت
کلمات کلیدی وبسایت