انواع مهم انگشتی ها :
انگشتی سنگلاخی یا سخت : معمولاً برای انجام کارهای سخت ، بخصوص در زمینهای سنگلاخی طراحی شده اند و از جنس فولاد ساخته می شوند .
انگشتی معمولی: از لحاظ طرح مشابه انگشتی های سنگلاخی است و از جنس آهن چکش خور یا فولاد چکش خور ساخته می شود .
انگشتی بدون لب ( بدون روکش ): این انگشتی ها را انگشتی های بدون گیر و لب کلفت نیز می نامند ، در شرایطی که نفوذ شانه برش به داخل گیاه با اشکال انجام می شود ، بخصوص در علف های کوتاه ، نم دار و پرپشت ، مورد استفاده قرار می گیرند . در موقع استفاده از این انگشتی ، به گیره های مخصوص نیاز است ، زیرا بالای این انگشتی فاقد لب یا روکش است . انگشتی بدون لب برای درو در شرایط معمولی توصیه نم شود، زیرا سرعت برش آن در مقایسه با انگشتی معمولی ، حدود 1/5 کیلومتر در ساعت کمتر است .
انگشتی دو قلو : بتدریج بیشتر مورد توجه قرار می گیرند ، زیرا برای استحکام بیشتر ، بصورت جفت ساخته و نصب می شوند و قیمت آنها کمتر از انگشتی های معمولی است .
در شانه برش بعضی از دروگرهای شانه ای ، بجای یک چاقو ، از دو چاقو استفاده می شود . شانه های برش دو چاقویی برای برش محصولات پرپشت و در هم پیچیده مناسبند . دو چاقو که رویه تحتانی آنها روی هم قرار گرفته و در جهت های مخالف یکدیگر کار می کنند ، عمل برش را آسان تر می سازند . از آنجا که در این نوع از شانه های برش ، چاقوها در جهت های مخالف یکدیگر حرکت می کنند ارتعاش تقریباض از بین می رود . در دروگرهای دو چاقویی ، انگشتی ها حذف شده اند تا مقاومت شانه برش در هنگام عبور از میان گیاهان کاهش یابد . تنظیم صحیح ، در دروگرهای دو چاقویی بسیار مهم است و چاقوها زودتر از چاقوهای دروگرهای معمولی فرسوده می شوند . این دروگره برای زمین هایی توصیه می شوند که فاقد سنگ باشند .
صفحه انگشتی یا صفحه هادی قسمت دیگر انگشتی است که به انگشتی میخ پرچ شده است . صفحات انگشتی نیمی از واحد برش دهنده را تشکیل می دهند و تیغه های چاقو مانند نیم دیگر عمل می کنند . صفحات انگشتی ممکن است دارای لبه های صاف یا دندانه دار می باشند تا در درو محصولات مختلف مورد استفاده قرار گیرند . در صورتی که صفحات انگشتی ، کند و فرسوده شوند ، انها را می توان تعویض نمود . بعضی از انگشتی ها ، بجاس صفحه انگشتی ، دارای لبه های برنده تیز می باشند .
گیره های چاقو
گیره های چاقو تیغه ها را بطرف پایین فشار می دهند تا تماس نسبی بین تیغه ها و صفحات انگشتی را برقرار نمایند .
صفحات سایش
صفحات سایش مانند راهنماهایی برای پشت بند چاقو عمل می کنند . این صفحات ، پشت بند چاقو را در وضعیت مناسبی نسبت به صفحات انگشتی قرار می دهند تا کار چیدن علوفه بخوبی انجام گیرد . در موقع درو، صفحات سایش بجای دسته شانه ساییده می شوند .
دسته شانه برش
شاسی شانه برش است که تمام قسمت های شانه برش به آن متصل می شود .
کفش داخلی و کفش خارجی
دو انتهای شانه برش بوسیله دو قطعه کفش مانند، حمایت می شود . قطعه ای که در انتهای داخلی ( انتهای متصل به شاسی دروگر ) قرار گرفته است ،کفش داخلی و قطعه ای که به انتهای خارجی ( انتهای آزاد ) شانه برش متصل است کفش خارجی نامیده می شود .
کفش داخلی که پهن تر و بزرگتر از کفش خارجی است ، از فولاد ساخته شده و بیشترین وزن شانه برش را تحمل می کند . کفش داخلی محل اتصال لولایی مانند بین شانه برش و شاسی است . بدین معنی که تکیه گاهی برای یوغ محسوب محسوب می شود و به آن متصل است . بر اثر حرکات ناشی از برخورد شانه برش به ناهمواریهای زمین ، کفش داخلی حول لولاهای اتصال ، حرکاتی مشابه میکند . در زیر کفش داخلی ، یک کفشک جدا شدنی تعبیه شده است .
الف ) این کفشک علاوه بر این که از ساییده شدن زیر کفش جلوگیری می کند ، باعث لغزش بهتر شانه برش بر روی زمین و محصول شده ، در نتیجه موجب اصطکاک کمتری می گردد. با بالا بردن یا پایین آوردن این کفشک ، ارتفاع شانه برش از زمین و در نتیجه ارتفاع برش محصول تا اندازه ای تغییر می کند . به جلو کفش داخلی ، معمولاً میله فلزی مخصوصی متصل است که تا حدودی به طرف جلو امتداد پیدا کرده ،پس از خم شدن بالا امده و به اندازه چند سانتیمتر به طرف انتهای خارجی شانه برش ( تا روی شانه برش ) امتداد پیدا می کند . این میله که میله علف نام دارد ، بدین منظور تعبیه شده است که چنانچه از دور قبل درو، ساقه هایی از محصول بصورت بریده نشده بجای مانده است ، آنها را به جلوی شانه برش هدایت کند .
کفش خارجی که از انتهای خارجی شانه برش حمایت می کند ، باریک تر و سبک تر از کفش داخلی است و وزن کمتری از شانه برش را تحمل می کند . نوک این کفش تیز بوده ، قسمت داخلی آن که بطرف شانه برش ادامه دارد ، صاف و یکنواخت است . نوک تیز کفش خارجی در بین ساقه های محصول نفوذ کرده ، قسمتی از محصول را بطرف جلو شانه برش هدایت می کند .
بدین ترتیب ساقه هایی که در امتداد قسمت عقب کفش خارجی قرار گرفته اند ، قبل از عبور کفش بر روی آنها ، بطرف شانه برش هدایت شده ، بریده می شوند . کفش خارجی مانند کفش داخلی دارای کفشکی جدا شدنی است که در زیر آن تعبیه شده است . این کفشک نیز از ساییده شدن مستقیم زیر کفش خارجی با زمین و محصول جلوگیری کرده ، موجب تنظیم ارتفاع برش شانه برش می شود . به قسمت عقب کفش خارجی که تا حدودی بطرف داخل شانه برش متمایل است ، تخته ردیف ساز و چوب ردیف ساز متصل می شود .
نوک کفشهای داخلی و خارجی مانند نعلین رو به بالا است تا آنها بتوانند براحتی از روی سنگ و کلوخ و سایر اجسام عبور کنند .
یوغ
یوغ یا لولای دروگر (لولای شانه برش )، از انتهای داخلی شانه برش حمایت می کند و لولای بین شاسی دروگر و شانه برش می باشد .
دستگاه محرک چاقو ( دستگاه انتقال حرکت چاقو )
دستگاه محرک چاقو در دروگرهای شانه ای ، چاقو را به محور تواندهی تراکتور متصل کرده ، حرکت رفت و برگشتی چاقو را تأمین می کند . دستگاه محرک چاقو معمولاً از نوع چلاق دست ، جفت چرخی و یا محور لرزشی می باشد.
دستگاه محرک چلاق دست :
قدیمی ترین نوع دستگاه انتقال حرکت در دروگرهای شانه ای محسوب می شود . این دستگاه محرک ، معمولاً شامل محور اتصال تواندهی (محور اتصال پی تی او )، فلکه ، تسمه،چرخ لنگی دار ( چرخ با وزنه تعادل ) و چلاق دست می باشد . محور اتصال تواندهی از یک طرف به محور تواندهی تراکتور متصل شده و از طرف دیگر به فلکه متصل است . حرکت معمولاً از فلکه ، توسط یک تسمه به چرخ لنگی دار که چلاق دست بطور خارج از مرکز به آن متصل شده است ، منتقل می شود . چلاق دست حرکت دورانی چرخ لنگی دار را به حرکت رفت و برگشتی تبدیل کرده ، ضربات رفت و برگشت چاقو را تامین می کند . چلاق دست معمولاً از جنس چوب بوده و دو سر آن فلزی است .
دستگاه محرک جفت چرخی
موجب کاهش ارتعاش شانه برش می شود در این نوع دستگاه انتقال حرکت ، یک جفت چلاق دست کوتاه وجود دارد که هر یک از آنها به یک چرخ لنگی دار ( چرخ با وزنه تعادل ) بطور خارج از مرکز متصل شده اند . چرخ های لنگی دار را چرخهای جفتی می نامند . چرخهای جفتی در جهت های مخالف با یکدیگر می چرخند .
دستگاه محرک محور لرزشی
در این دستگاه یک محور لنگی دار ( محور لرزشی ) به یک یوغ لولایی متصل شده است و حرکتی نوسانی را ایجاد می کند . این حرکت نوسانی ، توسط یوغ ( از طریق محور عمودی متصل به یوغ ) به بازوی اهرم انتقال می یابد و حرکت رفت و برگشتی ایجاد می شود . حرکت رفت و برگشتی بارو به چاقو منتقل می گردد. به انتهای جلویی بازوی محرک ، سر چاقو متصل شده و به انتهای عقبی آن یک وزنه تعادل اضافه گردیده است . این وضعیت باعث کاهش لرزشها می شود .
شاسی اصلی
حمایت کننده دستگاه محرک چاقوی دروگر و شانه برش می باشد . شکل ، اندازه و طرح شاسی بستگی به روش اتصال آن به تراکتور دارد .
میله حامی عقب و میله حامی جلو
میله حامی عقب : موجب اتصال شاسی اصلی و یوغ می شود . یوغ معمولاً یک قطعه فلزی سنگین ریخته شده است که شانه برش به طور لولایی به آن متصل می شود . میله حامی عقب قابل تنطیم است تا بتواند در دروگرهای با چلاق دست ، فاصله بین چرخ لنگی دار و شانه برش ، و در دروگرهای بدون چلاق دست ، فاصله بین چرخ محرک ( چرخ پولی دار محرک ) و دستگاه محرک بدون چلاق دست را تأمین کند .
میله حامی جلو : باعث می شود تا شانه برش در یک راستا با چلاق دست و یا تسمه محرک قرار گیرد . این میله معمولاً با یک وسیله آزاد کن همراه است .
فنر شناور
باعث می شود تا شانه برش ، انحناهای زمین را بهتر دنبال کند و در ضمن ساقه ها را با ارتفاع یکنواخت تری درو شوند .
تنظیمات :
1- تنظیم تیغه
الف – تنظیم تطبیق خط وسط تیغه از خط وسط انگشتی می گذرد که برای انجام این تنظیم ، شانه برش را بطرف داخل و یا خارج، حرکت داد و یا طول جلاق دست را تغییر داد.
ب - تنظیم صفحات پشت بند ، سائیدگی بیش از حد این صفحات، ارتعاش در شانه برش افزایش یافته که صفحات قابل تعویض بوده و یا اینکه با شل کردن مهره های نگهدارنده ، صفحات را به جلو رانده تا تکیه گاه ثابت گردد .
ج – تیغه گیره ها: گیره ها بدون آنکه فشاری به تیغه وارد کنند روی تیغه ها تماس داشته و اگر سرگیره ها فشار زیادی روی تیغه ها وارد کنند سبب سائیدگی ، فشار بار به محور پی تی او وکاهش روانی حرکت شانه شده، لذا بهترین فاصلهحدود 1 میلیمتر بین قسمت عقب کفی انگشتی و زیر تیغه می باشد
د – تنظیم ارتفاع برش، نسبت به شرایط مزرعه و نوع گیاه متفاوت است و درو یونجه باید سعی کرد که جوانه های نزدیک زمین باقی بمانند تا رشد محصول برای چین بعدی سریعتر باشد.
و – تنظیم انگشتی ها: نوک انگشتی ها بطور معمول باید موازی سطح زمین باشند، اما در زمینهای سنگلاخی آنها را کمی بطرف بالا متمایل کرد تا سنگریزها را رد کنند، در مزارعی که محصول خوابیده یا ورس کرده است ، نوک انگشتی ها را بطرف پایین ببرید تا بتوانند بذاحل محصول نفوذ کرده و آنها را بلند کنند، و برای تمایل نوک انگشتی ها با تمایل شانه نسبت به زمین قابل تغییر است، معمولاً بوسیله اهرمی مخصوص صورت گرفته و یا در بعضی دروگرهای سوار، کوتاه و بلند کردن طول ساقه وسط تراکتور عملی می شود.
انواع دورگرها ( رفت و برگشتی) :
1- دروگر خودگردان ( صندلی دار و بدون صندلی)
2- دروگرتراکتوری ( میان سوار، سوار ، نیمه سوار ) و در بعضی از آنها پشت تراکتور ( ساقه ساز) یا کاندیشیز متصل می گردد که در مجموع آن را موور کاندیشیز گویند.
3- دروگر بشقابی ( اصول ضربه ای) بیشتر برای بریدن علف های هرز، مرغزارها، علوفه کنارجاده ها و زمینهای ورزش بکار می روند. (دروگر بــشقابی برای درو یونجه توصیه نمی شود) ، چون محصول بریده شده را با برشهای مجدد به صورت پودر در آورد و اتلاف می شود) زارعین ایرانی بهرحال ، دروگر بشقابی را بر شانه ای ترجیح می دهند چون ساختمان نسبتاً ساده تری داشته تعداد تیغه ها و تنظیمات کمتر و ساده تری داشته.
ساختمان دروگر شانه ای:
1- شاسی
2- دستگاه رانش (تسمه، چرخ تسمه و جعبه دنده) ، جعبه دنده دو وظیفه دارد یکی تغییر مسیر انتقال قدرت ( حرکت دورانی محور تواندهی در سطح افق را به حرکت روانی در سطح قائم تبدیل می کند) و دیگری افزایش سرعت 540 دور در دقیقه محور تواندهی به سرعت مناسب 3000 تا 2500 دور در دقیقه برای بشقابها.
3- دستگاه برش: متشکل از یک جعبه دنده و 2 یا چند بشقاب، معمولاً دارای 2 یا 3 و گاهی 4 تیغه می باشد و حرکت بشقابها از زیر و یا از بالا تأمین می گردد.
تعداد بشقابها از 2 تا 8 متغیر است، قطر بشقابها در چند بشقابی 20 سانتی متر ولی در دو بشقابی های بزرگ، ممکن است به 80 سانتی متر و بیشتر هم برسد،
تعداد تیغه ها در هر بشقاب نیز بسته به نوع دورگر متفاوت است معمولاً 2 یا 3 ولی گاهی به 4 عدد می رسند ( تیغه ها با زوایای مساوی روی هر بشقاب قرار دارند) و شکل تیغه ها درتمام طول مستطیلی است و یا در انتها مثلثی شده اند، دو طرف تیز هستند که پس از سائیده شدن می توان آنها را جابجا کرد و یا تیز کرد.
جعبه دنده دستگاه رانش و برش معمولاً از یکدیگر مجزا بوده لذا باید جداگانه واسکازین(90) ریخت .
4-حفاظ، سرعت دوران زیاد بشقابها سبب پرتاب سنگ و مواد جامد به اطراف می گردد از اینرو نوعی حفاظ ( برزنشی - فلزی) بر روی بشقابها استفاده می کنند.
5- سایر قطعات ( تخته ردیف، وسایل تنظیم چون فنر وزن ، ضامن و ...)
نوع دیگر از دورگرها با اصول ضربه کار می کنند دروگر شلاقی گویند که تیغه ها بصورت عمودی روی یک محور استوانه ای بطور زیگزاک قرار گرفته اند که با چرخش استوانه، علوفه بریده شده به بالا و عقــــب پـــرتاب می گردند و عرض کار دستگاه به پهنای طول استوانه می باشند.
طرز کار
دروگرها از نظر بازده مزرعه ای همگام با سایر ماشین ها پیشرفت نکرده اند . بازده مزرعه ای را با افزایش طول شانه برش یا سرعت رفت و برگشتی بیشتر شانه می توان زیاد کرد ولی دروگر از این هر دو نظر ، محدودیت دارد . طول شانه برش هنوز بیش از m3نشده است. معمول آن m2است . ظاهراً ، این طول ، بیشتریم مقدار ممکن است و این به سبب آن است که یک سر شانه آزاد است و طول های بیشتر به ارتعاشات زیادی منتهی می گردند که از نظر افتصادی با صرفه نیست .
سرعت رفت و برگشتی شانه نیز به ظرفیت مزرعه ای می افزاید ولی به نظر می آید که 1200 رفت و برگشت ، بیشترین مقدار ممکن باشد . حتی چنین سرعتی ، در صورتی ممکن است که تیغه ها متعادل باشند .
تیز نگه داشتن لبه های برنده اثر زیادی در تمیز بریدن و کاهش توان مصرفی دارند .
انواع دروگرهای شانه ای
مهمترین انواع دروگرهای شانه ای از لحاظ طریق اتصال به تراکتور عبارتند از : دروگرهای کششی، دروگرهای نیمه سوار، دروگرهای عقب سوار ( که به عقب تراکتور سوار می شوند ) ، دروگرهای وسط سوار ( به وسط تراکتور متصل می شوند ).
دروگرهای کششی :
دارای دو چرخ هستند که بیشترین وزن دروگر را تحمل می کنند . دروگرهای کششی دارای دو چرخ هستند که بشترین وزن دروگر را تحمل می کنند . این نوع دروگر را به مالبند عقب تراکتور متصل می شود و حرکت چاقوی شانه برش آن از محور تواندهی تأمین می گردد. حرکت از محور تواندهی از طریق چرخ دنده ها ، زنجیر و یا ساختن تسمه Vانتقال می یابد . این دروگرها با وضعیت خاصی که دارند ، بهترین نوع دروگر برای ساختن گوشه های راست در موقع درو دور مزرعه محسوب می شود و به آسانی می توانند انحناهای زمین را دنبال کنند ، اما خاصیت مانور آنها تا حدودی کمتر از انواع سوار و نیمه سوار است . مهمترین مزیت دروگرهای کششی این است که آنها را می توان به آسانی به اکثر تراکتورها متصل کرده ، از آنها جدا نموده .
دروگرهای نیمه سوار به بازوهایی کششی اتصال سه نقطه تراکتور متصل شده ، دارای شاسی و دو چرخ سبک می باشند که هنگام کار روی دوچرخ خود کشیده میشودو برای به کار انداختن تیغه از محور توان دهی تراکتور استفاده می شود و سرعت حرکت تراکتور با دروگر باید طوری تنظیم شود که با شرایط مزطعه منطبق باشد مناسب ترین سرعت پیشروی تراکتور در موقع درو بین 11 تا 7 کیلومتر در ساعت است . حرکت چاقو در آنها از محور تواندهی تأمین می گردد .
دروگرهای عقب – سوار به اتصال سه نقطه تراکتور متصل شده ، مستقیماً با تغییر جهت حرکت تراکتور، تغییر جهت می دهند . حرکت از کحور تواندهی معمولاً از طریق پولی و تسمه به چلاق دست و چاقو انتقال می یابد .
دروگرهای وسط – سوار برای تراکتورهایی که فاصله چرخهای جلو آنها زیاد است و همچنین تراکتورهای سه چرخ ساخته می شوند . این دروگرها در سمت راست تراکتور ، بین چرخهای جلو و عقب ، به تراکتور متصل می شوند . در این روش اتصال ، در حالی که دروگر به تراکتور متصل شده است می توان از وسیله دیگری که به عقب سوار شده یا به وسیله تراکتور کشیده می شود ، استفاده نمود . این طریق استفاده ، برای مواقعی که از ساقه کوبهای علوفه استفاده می شود مناسب است . رانندگان تراکتور به کار این نوع از دروگره بیشتر علاقه نشان نشان می دهند ، زیرا آسانتر می توانند مواظب کار شانه برش باشند . وضعیت این دروگره به ترتیبی است که به آسانی توسط سیلندرهای هیدرولیکی از زمین بلند می شوند . حرکت از محور تواندهی تراکتور به وسیله تسمه Vو از طریق چرخ دنده ها و دستگاه محرک به چاقو انتقال می یابد .
معایب عمده این دروگر عبارتند از :1- متصل و جدا کردن آنها مشکل است 2- ممکن است یک وسیله انتقال حرکت از محور تواندهی تراکتور به دروگر ( در وسط ) مورد نیاز باشد 3- چنانچه لازم شود دروگر به تراکتوری دیگر منتقل شود به یک سری وسایل مخصوص یا اضافی جهت سوار کردن آن نیاز است .
طریقه آماده سازی و اتصال انواع مختلف دروگرها با یکدیگر فرق می کند . پس از اتصال دروگر به تراکتور ، بررسی و آماده سازی نهایی را اغاز نمایید . اجرای اقدامات زیر قبل از تنظیمات توصیه می شود :
1- تیزی چاقو را بررسی کرده و در صورت لزوم تیغه های شکسته یا صدمه دیده را تعویض نمایید .
2- آسیب دیدگی انگشتی ها را بررسی کنید . انگشتی های کج یا شکسته شده را ، راست یا تعویض نمایید .
3- صفحات انگشتی ، صفحات سایش و گیره های چاقوی فرسوده یا آسیب دیده را تعویض نمایید .
4- دروگر را به طور کامل تمیز کنید.
5- درگر را روغنکاری کنید .
6- تمام پیچ و مهره ها را سفت کنید .
7- کتابچه راهنمای دروگر را مرور کنید .
تنظیمات
تنظیم های مهم دروگرهای شانه ای عبارتند از :
1- تنظیم فنر شناور: فنر را طوری تنظیم کنید که شانه برش در هنگام درو ، خطوط تراز زمین را دنبال کند . کشش کم فنر باعث می شود که شانه برش با وزن بیشتری روی زمین حرکت کرده ، مقاومت کششی افزایش یابد.
2- تنظیم تمایل شانه برش : این تنظیم برای یکنواخت و تمیز چیدن علوفه ضروری است . شانه برش معمولاً در حالت موازی با سطح زمین حرکت می کند . هنگامی که محصول در هم پیچیده یا خوابیده باشد ، شانه برش ( نوک انگشتی های شانه برش ) باید تا حدودی به طرف پایین متمایل گردد تا قبل از چیدن ، نوک انگشتی های آن میان محصول نفوذ کرده ، آن را بلند کند . در مناطق سنگلاخی نوک انگشتی ها را می توان به طرف بالا متمایل کرد تا احتمال وارد آمدن خسارت به چاقو و انگشتی ها کاهش یابد .
3- تنظیم گیره های چاقو و صفحات سایش : فاصله بین گیره های چاقو و چاقو را مرتباً وارسی نمایید . اگرگیره ها بیش از حد لق شوند ، چاقو به طرف بالا و پایین حرکت کرده و موجب برش نامنظم علوفه و گیرکردن علوفه در بین تیغه های چاقو می گردد. چنانچه گیره ها بیش از حد محکم باشند ، مانع حر کت عادی چاقو می شوند . فاصله بین گیره ها و چاقو اصولاً اندازه مشخصی نداشته و باید طوری باشد که تماس کمی بین آنها وجود داشته باشد .
برای تنظیم گیره های چاقو بسته به نوع و مدل دروگر، می توانید از دو روش زیر استفاده کنید :
1-3 - تعداد فاصله اندازه ها را کم و زیاد کنید تا فاصله مطلوب بین گیره و تیغه های چاقو حاصل شود .
2-3 – با ضربه زدن به سرگیره یا به قسمت مسطح آن ( جایی که به دسته شانه برش متصل شده ) ، گیره را محکم یا شل نمایید .
4- تنظیم فاصله لب انگشتی : چنانچه فاصله لب انگشتی خیلی کم باشد ، موجب کیر کردن و جمع شدن علوفه می شود . فاصله خیلی زیاد ، باعث بدون حفاظ ماندن چاقو می گردد. فاصله بین عقب لب انگشتی تا صفحه انگشتی در اکثر انگشتی ها حدود 10 تا 13 میلیمتر است . برای کاهش فاصله ، با یک چکش به آرامی بر روی لب انگشتی ضربه بزنید . برای افزایش فاصله ، قلمی را در زیر قسمت عقب لب قرار دهید و به آرامی لب را بالا آورید .
5- تنظیم تقدم شانه برش : از آنجا که انتهای خارجی شانه برش آزاد است ، در موقع درو ، به علت مقاومت محصول پر پشت ، به طرف عقب فشرده و رانده می شود . در این وضعیت ، چلاق دست و چاقو در یک امتداد قرار نمیگیرند و سایش زیادی راباید انتظار داشت . برای جبران این عقب رفتگی ، لازم است قبل از شروع درو ( زمانی که دروگر کار نمی کند ) ، انتهای خارجی شانه برش کمی به طرف جلو ( به طرف جلو تراکتور ) برده شود . این عمل « تقدم شانه برش » نامیده می شود . با تقدم صحیح ، شانه برش در زاویه راست نسبت به جهت حرکت تراکتور قرار می گیرد . میزان تقدم معمولاً حدود 20 میلیمتر برای هر متر طول شانه برش است . ساده ترین راه برای اطمینان از تقدم صحیح شانه برش ، روش استفاده از تیرک چوبی است . برای اجرای این روش باید به ترتیب زیر عمل کرد :
1- تراکتور و دروگر را روی زمینی مسطح و تراز نگهدارید .
2- دروگر را پایین آورده و در حالت تراز روی زمین بگذارید .
3- تراکتور را خاموش کرده و ترمز آن را قفل کنید .
4- انتهای خارجی شانه برش را با دست به عقب بکشید تا لقی آن گرفته شود .
5- تیرک یا قطعه چوب تخت و بلندی را در جلو هر دو چرخ عقب تراکتور قرار دهید ، بطوریکه تیرک یا قطعه چوب با جلو چرخهای تراکتور تماس پیدا کند و ادامه آن به طرف خارج ( به طرف انتهای خارجی شانه برش ) قرار گیرد . ساییدگی و فشار باد هر دو چرخ عقب تراکتور باید به یک اندازه باشد .
6- جای تیرک را علامتگذاری و مشخص کنید .
7- فاصله بین تیرک و دو انتهای داخلی و خارجی شانه برش ( از تیرک تا خط وسط میخ پرچهای چاقو ) را اندازه گیری کنید .
روشهای معمول تنظیم تقدم شانه برش عبارتند از :
1- کوتاه مردن میله حامی جلو
2- طویل کردن میله حامی جلو
3- کم کردن فاصله بین گیره های اتصال وسیله آزاد کن
4- چرخاندن بوش اکسانتریک ( بوش خارج از مرکز ) یوغ
6- تنظیم تطابق چاقو : منظور از تطابق چاقو این است که در انتهای هر ضربه چاقو ( ضربه رفت یا برگشت ) ، وسط تیغه های چاقو بر وسط انگشتی ها ( وسط صفحات انگشتی ) منطبق شوند و یا در فاصله ای مساوی از وسط انگشتی ها قرار گیرند . در نظر داشته باشید که طول حرکت چاقو ( به طرف خارج یا داخل ) در بعضی از دروگرهای بدون چلاق دست کمی کمتر یا کمی بیشتر از فاصله بین انگشتی هاست و به این دلیل در حالت تطابق ، وسط تیغه های چاقو دقیقاً در وسط انگشتی ها قرار نمیگیرند . عدم تطابق صحیح چاقو ، سبب نامنظم قطع شدن محصول ، نامساوی بودن بار روی سرتاسر شانه برش ، افزایش نیروی کششی و غالباً گیر کردن چاقو می گردد.
تطابق چاقو معمولاً تغییر نمی کند مگر اینکه چلاق دست صدمه دیده یا تعمیر شود ، و یا تقدم چاقو تغییر کند . تطابق چاقو در اکثر دروگرهایی که دارای دستگاه انتقال حرکت بدون چلاق دست هستند تغییر نمیکند ، زیرا دستگاه حرکت رفت و برگشتی ، روی شانه برش سوار شده است . تطابق چاقو را بترتیب زیر بررسی و تنطیم کنید :
1- شانه برش را در حالت تراز ( وضعیت کار ) قرار دهید . چنانچه دروگر در حالت تراز نباشد ، ممکن است چنین بنظر رسد که چاقو دارای تطابق نیست ، حتی اگر تطابق چاقو صحیح باشد .
2- برای تعیین تطابق چاقو ، چرخ لنگی دار چلاق دست را با دست بچرخانید تا چاقو حرکت کند . در انتهای هر ضربه چاقو ، وضعیت قرارگیری تیغه های چاقو نسبت به انگشتی ها را مشاهده کنید .
7- تنظیم ارتفاع برش
ارتفاع برش بستگی به شرایط زمین و محصول دارد . در مزارع سنگلاخی ، ممکن است لازم شود ارتفاع برش افزایش یابد تا از وارد شدن خسارت به چاقو و انگشتی ها جلوگیری گردد. بعضی از محصولات را می توان با ارتفاع مختلف درو کرد . بنابراین ، ارتفاع برش باید طوری تنظیم گردد که مناسب محصول باشد . برای تنظیم ارتفاع برش ، لازم است ارتفاع شانه برش از سطح زمین تنظیم گردد . ارتفاع شانه برش از سطح زمین تنطیم گردد. ارتفاع شانه برش با تغییر ارتفاع کفشهای داخلی و خارجی از سطح زمین ( با تغییر فاصله بین کفش و کفشک ) تنظیم می گردد.
8- تنظیم سرعت حرکت : سرعت حرکت دروگر باید طوری تنظیم شود که با شرایط مزرعه منطبق باشد . سرعت بیش از حد ، موجب خرابی بی جهت ماشین و نامنظم شدن کار درو می شود . سرعت مناسب معمولاً باعث درو علوفه بیشتر در پایان کار روزانه ، فرسایش کمتر دروگر و خستگی کمتر راننده می گردد . مناسب ترین سرعت حرکت تراکتور در موقع درو ، در اکثر شرایط 8 تا 2/11 کیلومتر در ساعت است .
انتخاب و نگهداری چاقو
انتخاب صحیح چاقو ( برای علوفه ای که باید درو شود ) بمنظور جلوگیری از گیر کردن چاقو و برش نامنظم علوفه ضروری است . انتخاب چاقو معمولاً قبل از رفتن به مزرعه و شروع کار درو انجام می گیرد ، اما ممکن است لازم باشد چاقو پس از شروع درو تعویض گردد. سفت شدن مخلوطی از ذرات و شیره گیاهی بر روی چاقو در بعضی از موارد ، یکی از مشکلات اساسی است . چنانچه دروگر برای مدت طولانی پس از درو متوقف بماند ، شانه برش باید با آن شسته شود . در صورتی کخ بقایای گیاهی بجامانده بر روی شانه برش ، به موقع تمیز نشود ، سفت می شوند . توجه داشته باشید که در موقع شستن شانه برش ، دور از قطعات متحرک آن بایستید.
شروع درو
برای شروع درو معمولاً از دو روش زیر می توان استفاده نمود :
1- در حالیکه مخالف جهت گردش عقربه ساعت ، مزرعه را درو می زنید ، علوفه نزدیک به پرچین یا مرز زمین را درو کنید . توجه داشته باشید که در موقع گردش به چپ، شانه برش بسیار سریع تر از حد معمول حرکت می کند . بنابراین ، همیشه در موقع گردش به چپ در حالی که از دنده سنگین تر استفاده می کنید ، سرعت تراکتور را کم کنید تا خطر برخورد شانه برش به تیرک های اطراف مزرعه و سایر اجسام کاهش یابد . چنانچه در این زمان سرعت تراکتور را تنها با کم کردن سرعت موتور کاهش دهید ، در موقع دور زدن ف سرعن حرکت چاقو کاهش یافته و خطر جمع شدن علوفه در جلو چاقو و گیر کردن آن بین تیغه ها افزایش می یابد .
پس از درو ردیف اول ، در حالی که موافق جهت گردش عقربه ساعت ، مزرعه را دور می زنید ، باقیمانده مزرعه را درو می نمایید .
2- در حالی که موافق جهت گردش عقربه ساعت ، مزرعه را دور می زنید ، یک یا دو ردیف را درو نماییید ، سپس قبل از اینکه سایر قسمت های مزرعه را درو کنید ردیف بجای مانده در اطراف مزرعه ( طرف خارج مزرعه ) را مخالف جهت گردش عقربه ساعت درو نمایید .
نکات ایمنی
1- برخورد شانه برش به شخص یا حیوان بخصوص در هنگام کار می تواند خطرناک باشد .
2- هنگام جدا کردن دروگر از تراکتور ، محور تواندهی را متوقف کرده و موتور را خاموش کنید .
3- هرگز سعی نکنید در حالی که دروگر کار می کند علوفه جمع شده در جلو شانه برش را تمیز کنید .
4- هرگز دروگری را که درجا کار می کند ، روغنکاری یا تنظیم نکنید .
5- قبل از بکار انداختن محور تواندهی ، مطمئن شوید که وضعیت ظاهری صفحات انگشتی خوب بوده ، به طور صحیح در جای خود قرار داده شده و محکم شده باشند .
6- همیشه از سرعت بیش از حد محور تواندهی خودداری کنید تا بدین ترتیب احتمال آسیب رسیدن به شما و دروگر کاهش یابد .
7- در موقع حمل و نقل دروگر یا در موقع درو ، از سوار کردن مسافر روی تراکتوریا دروگر جداً خودداری کنید .
8- هرگز اجازه ندهید موقعی که دروگر متوقف شده یا در حال کار است ، بچه ها روی آن یا نزدیک آن بازی نکنند .
9- همیشه روی دروگری را که در انبار نگهداری می شود بپوشانید تا موجب آسیب رسیدن به اشخاص نگردد.
دروگرهای دوار
دروگرهای دوار که همچنین قطع کن های دوار و خردکن ها ( چاپرها ) نامیده می شوند ، در بسیاری از موارد جایگزین دروگرهای شانه ای شده اند . مواد گیاهی بر اثر ضربه سریع چاقو یا چکش، بدون نیاز به یک تیغه برش دهنده ، قطع می شود .
چاقوها ( تیغه ها ) در صفحه افقی و یا صفحه عمودی می چرخند . راندما ن کار این دروگرها زیاد است و احتمال گیر کردن و جمع شدن علوفه در آنها ، حتی در محصولات پرپشت یا در هم پیچیده نسبتاً کم است . دروگرهای دوار برای درو علفهای هرز ، بریدن بوته های کوتاه و خرد کردن بقایای گیاهی ، تقریباً جایگزین دروگرهای شانه ای شده اند . سرعت کار آنها حدود 15 کیلومتر در ساعت است . انواع سوار و کششی این نوع دروگرها به وسیله محور تواندهی تراکتور کار می کنند . بعضی از این دروگرها جلو – سوار هستند . دروگرهای جلو – سوار امکان اتصال سایر ماشین های برداشت علوفه خشک کردنی در عقب تراکتور را بوجود می آورند . عرض کار اکثر دروگرهای دوار بین 4/1 تا 2/3 متر است .
ماشین های برداشت علوفه
برداشت
عملیات برداشت به مجموعه اعمالی اطلاق می گردد که پس از عملیات داشت شروع شده و به در آوردن محصول از زمین و یا درو کردن محصول را گویند، که نسبت به هر محصول روش برداشت متفاوت است، مثلاً برای یونجه، برداشت بصورت خرد کردن گیاه و یا گوجه فرنگی، دانه ، دانه جیدن و یا برای ذرت دانه ای ، فقط خوشه ها برداشت می گردد.
آنچه محصول خوانده می شود، در گیاهان مختلف متفاوت است. برگ و ساقه یونجه یک محصول است ولی ریشه چغندر قند نیز یک محصول می باشد. نی شکرها و بلال های شیرین هر یک ، محصول به حساب می آید. غلاف و دانه های نخود، محتوی آن، خوشه های گندم و کاه، غده های زیر زمینی ، نیز محصول هستند. به همین سبب ماشین های متنوعی برای برداشت محصولات گوناگون و متناسب با نوع محصول ساخته شده اند. مضافاً که گاهی برای برداشت یک محصول ممکن است از چندین ماشین بهره گرفته شود. یونجه، نمونه خوبی از این نوع محصول می باشد. ماشین های مختلف برداشت بعضی از محصولات ممکن است سر هم شده و دستگاهی بوجود آمده باشد که چندین عمل را همزمان انجام می دهد. این ماشین ها را کمباین می نامند. مسلما برداشت محصول بوسیله ماشین سریع تر و بهتر از وسایل دستی است و به کشاورز فرصت می دهد تا از زمان های صرفه جویی شده برای گسترش سطح کشت و تهیه بذر و بستر خوب استفاده نماید.
به طور کلی ماشین های برداشت عبارتند از :
1-ماشین های برداشت علوفه
2- ماشین های برداشت غلات
3- ماشین های برداشت چغندر، سیب زمینی ، ذرت ، پنبه ، نیشکر و غیره
برداشت علوفه
کلمه علوفه بمعنی اعم، محصولاتی چون سورگم ،ارزن، تیموتی، جودوسر، علف مراتع و حتی گندم و جو را شامل می شود اما منظور از کاربرد ، علوفه در این مقاله گیاهان خانواده بقولات ( لگومینوز) یعنی یونجه و شبدر ، اسپرس و بالاخص یونجه می باشد.
یونجه در ایران از شمال تا جنوب کشت می شود ، در منطقه ساوجبلاغ معمولاً 5 چین درسال و گاهی تا 9 چین می رسد و در ایر ان بیشتر بصورت بسته های مکعبی یاآزاد ببازار می آید ولی در سایر ممالک به شکل بسته های سیلوئی تر، سیلوئی خشک و کسانتره نیز در می آیند.
ماشین های برداشت علوفه:
ماشین های درو علوفه حدود سال 1840 در آمریکا ساخته شد و به تدریج تکامل پیدا کرد ساده ترین ماشین های درو علوفه چمن برها هستند که در حقیقت ماشین درو دستی می باشند و در چمن کاری و محوطه های بسیار کوچک مورد استفاده قرار می گیرند . معمول ترین ماشین های برداشت ماشین های درو علوفه دامی و تراکتوری می باشد .
ماشین های برداشت علوفه خشک کردنی
ماشین های برداشت علوفه خشک کردنی ، شامل ماشین هایی است که در مراحل مختلف تهیه علوفه خشک مورد نیاز است . در حالیکه ماشین های برداشت علوفه سیلو کردنی شامل ماشین هایی است که برای قرار دادن گیاه سبز آبدار در داخل سیلوها مورد استفاده قرار می گیرند .
ماشین های عمده ای که برای تهیه علوفه خشک کردنی مورد نیاز است عبارتند از : دروگرها ، ساقه کوبها ( کاندیشنرها ) ، شانه های (ریک ها ) ، بسته بند ها ( بیلرها ) ، در بعضی از مناطق بارکن ها ، توده سازها و ادوات جابجایی انبار مورد استفاده قرار می گیرند .
دروگرها
گر چه دروگرها برای درو علفها و محصولات مخصوص تهیه علوفه خشک طراحی شده اند،اما در مزرعه ، از آنها معمولاً برای قطع علفهای هرز در اطراف ساختمان ها، داخل نهرها ،کنار پرچین ها ریال درو مراتع و حتی از بین بردن بقایای گیاهی نیز استفاده می شود .
روش های قطع کردن ساقه
قطع کردن محصولات علوفه ای ( علوفه خشک کردنی ) از طریق وارد کردن نیروی ضربه یا نیروی برش بر سا قه های سرپا و جدا کردن آنها از بوته صورت می گیرد .
نیروی ضربه موقعی بوجود می آید که یک تیغه با سرعت زیاد به ساقه برخورد کند و آن را بشکند یا از بوته جدا نماید . داس ، دروگر دوار افقی یا دروگر چکشی ( دروگر دوار عمودی ) از ضربه برای قطع کردن گیاهان استفاده می کنند .
نیروی برش از طریق دو جسم برنده که در جهت های مخالف و با فاصله کمی از یکدیگر عبور می کنند ، بر ساقه ها وارد می شود. قیچی چمن زن معمولی وسیله ساده ای است که برش داده ، می چیند . همین اصل برش است که در شانه برش دروگرهای شانه ای جهت بریدن مؤثر و سریع علوفه به کار رفته است .
انواع دروگرها
دروگره به دو دسته مهم دروگرهای شانه ای و دروگرهای دوار تقسیم می شوند .
دروگرهای شانه ای
قدیمی ترین و معمول ترین وسیله درو علوفه ، دروگر شانه ای است . قسمت های اصلی یک دروگر شانه ای ، عبارت اند از : 1- شانه برش 2- دستگاه محرک چاقو 3- شاسی اصلی 4- میله حامی عقب و میله حامی جلو 5- فنر شناور 6- وسایل ایمنی .
شانه برش
شانه برش ، قسمت اصلی یا قلب یک دروگر شانهای محسوب می شود . شانه برش را می توان به تعدادی قیچی تشبیه نمود که تیغه های چاقو و صفحات انگشتی کف انگشتیهای آن مانند دو نیمه این قیچیها عمل می کنند . از شانه برش ، در سایر ماشین های برداشت چون کمباین ها و دروگر – ساقه کوبها نیز استفاده می شود . طول شانه برش در دروگرهای مختلف بین 52/1 تا 75/2 متر می باشد .
معمول ترین اندازه طول شانه برش 13/2 متر است . قسمت های اصلی شانه برش عبارتند از : 1- چاقو 2- انگشتی ها ( محافظها ) و صفحات انگشتی (صفحات هادی ) 3- گیره های چاقو 4- صفحات سایش یا زیر تیغه ها 5- دسته شانه برش 6- کفش داخلیو کفش خارجی 7- تخته ردیف ساز و چوب ردیف ساز 8- یوغ .
چاقو
عمل برش بین چاقو (تیغه های چاقو ) و انگشتیها ( صفحات انگشتی ) انجام می گیرد ، بنابراین اجزاء ساختمانی چاقو مهمترین قسمت های شانه برش است و بهمین دلیل ابتدا مورد بحث قرار می گیرند . تنظیم صحیح چاقو و انگشتی ، طرز کار ، نگهداری و تعمیر آنها در کار مؤثر دروگر بسیار ضروری می باشد .
یک چاقو از زیر بند چاقو یا تسمه ، تیغه های چاقو یا قسمت های چاقو و سر چاقو تشکیل شده است .
زیر بند چاقو : یک تسمه فولادی است که تیغه ها بطور محکم ، در کنار هم بر روی آن میخ پرچ شده اند . چنانچه تیغه ها شکسته یا فرسوده شوند ، آنها را می توان تعویض کرد . به زیر بند چاقو ، پشت بند چاقو نیز گفته می شود .
سرچاقو : در انتهای محرک آن قرار گرفته و باعث اتصال چاقو به قسمت محرک شانه برش می شود . برای آسانتر شدن تعویض سرچاقو ،این قسمت به زیر بند چاقو میخ پرچ شده است .
تیغه : قطعه مثلثی شکل و برنده ای است که باید متناسب با شرایط محصول مورد نظر انتخاب گردد. انواع مهم تیغه ها عبارتند از : تیغه لب صاف ، تیغه لبه دندانه دار از رو ، تیغه لبه دندانه دار از زیر و تیغه آبدیده ( تیغه سخت شده ) .
تیغه لبه صاف برای برش محصولاتی استفاده می شود که دارایساقه های نرم و آبدار می باشند ، بخصوص در مواقعی که شیره گیاهان بیرون آمده از گیاه ، در موقع برش ساقه ، سفت شده و بر روی تیغه باقی بماند .
تیغه لبه دندانه دار از رو برای محصولات با ساقه های زبر ، خشبی و خشک، مانند یونجه ، شبدر ، گندم ، جو و سایر محصولاتی که دارای ساقه های سخت می باشند مورد استفاده قرار می گیرد . دندانه ای بودن تیغه دارای خاصیت نگهداری محصول است ، به طوری که تا حدودی از فشرده شدن ساقه ها به طرف جلو بر اثر حرکت تیغه جلوگیری کرده و باعث قطع آنها می شود . این نوع تیغه نیازی به تیز شدن ندارد .
تیغه لبه دندانه دار از زیر تقریباً در همان شرایطی به کار برده می شوند که تیغه لبع دندانه دار از رو کار می کند . از آنجا که دندانه ها در زیر تیغه قرار دارند ، در صورت کُند شدن ، لبه های برنده آن قابل تیز شدن است .
تیغه آبدیده ، تیغه ای است که سطح آن با کاربید تنگستن پوشانده شده است . این نوع تیغه مخصوص ، در تمام شرایطی که برای کار با تیغه لبه دندانه دار مناسب است و غالب شرایطی که تیغه لبه صاف در آن کار می کند ، قابل استفاده می باشد . تیغه های آبدیده بیش از تیغه های معمولی خاصیت شکنندگی دارند و در اثر برخورد با سنگ ، آسیب پذیرتر می باشند .
انگشتی یا محافظ و صفحه انگشتی ( صفحه هادی )
اعمال مهم انگشتی (محافظ) عبارتند از : 1- از چاقو در مقابل برخورد با اجسام سخت محافظت می کند 2- صفحات انگشتی را برای برش مؤثر در وضعیت مناسب (نسبت به چاقو) در خود جای می دهد 3- گیاهان را از هم جدا کرده و آنها را برای برش آسانتر ، بین تیغه های چاقو و صفحات انگشتی هدایت می کند .
فاصله انگشتی های دروگر از یکدیگر ( از وسط تا وسط ) معمولاً 76 میلیمتر است . معمولترین ضربه چاقو ( ضربه رفت یا برگشت ) نیز 76 میلیمتر است . اما ضربه چاقو در دروگرهای مختلف با یکدیگر تفاوت داشته ، بین 63 تا 95 میلیمتر ( حتی با فاصله 76 میلیمتر بین انگشتی ها ) می باشد .
چای شما سبز! |
نویسنده: فرزانه فولادبند
چای، پس از آب، دومین نوشیدنی پرطرفدار و پرمصرف در کشور ما و برخی دیگر از کشورهای دنیاست. اگر شما هم از آن دسته افرادی هستید که زیاد چای مینوشند، لازم نیست نگران مضرات این عادتتان باشید چون بررسیها نشان داده است نوشیدن چای بهویژه چای سبز فواید زیادی برای سلامت دارد. این روزها در اخبار سلامت، بیشتر از هر نوشیدنی و غذای دیگری درباره فواید چای سبز صحبت میشود.
چای از برگهای گیاه کاملیا سیننسیس تهیه میشود و در سه نوع اصلی سبز، اولانگ و سیاه در بازار وجود دارد اما چای سبز به خاطر خواص درمانیاش در جهان شناخته شدهتر است. چای سبز حداقل 4 هزار سال است که در چین به عنوان یک گیاه دارویی شناخته شده است. چینیها از قدیم با خواص درمانی چای سبز آشنا بودند و از آن به عنوان دارو در درمان ناراحتیهای مختلف مانند خونریزی، ناراحتیهای گوارشی، سردرد و افسردگی استفاده میکردند اما استفاده از چای سبز فقط به چینیها و شرقیها که عادت به نوشیدن چای دارند محدود نشد و کمکم به خاطر خواص درمانیاش در سراسر جهان مورد استقبال قرار گرفت.
نتایج بررسیها
دانشمندان آسیایی، اروپایی و آمریکایی در بررسیها و مطالعههای خود به شواهد علمی درباره فواید و خواص درمانی نوشیدن چای سبز دست یافتند. برای مثال در سال 1994 نشریه ملی سرطان آمریکا نتایج مطالعهای را منتشر کرد که نشان میداد، نوشیدن چای سبز خطر ابتلا به سرطان مری را در زنان و مردان چینی تا حدود 60 درصد کاهش میدهد.
محققان دانشگاه پوردو نیز دریافتند ترکیبات موجود در چای سبز مانع رشد سلولهای سرطانی میشود. همچنین نتایج مطالعههای دیگر نیز نشان داد نوشیدن چای سبز سطح کلسترول تام خون را پایین میآورد و نسبت کلسترول خوب (HDL) به کلسترول بد (LDL) را افزایش میدهد. بهطور کلی بررسیها نشان داده است که نوشیدن چای سبز در پیشگیری و بهبود بیماریهایی مانند سرطان، آرتریت روماتویید، بالا بودن میزان کلسترول خون، بیماریهای قلبی و عروقی و عفونت موثر است.
خواص چای سبز
راز شفابخش بودن چای سبز در پلی فنلهای کاتکین موجود در آن به ویژه پلی فنل «اپیگالوکاتکینگالات» یا«EGCG» است که یک آنتیاکسیدان بسیار قوی است. این ترکیب علاوه بر اینکه مانع از رشد سلولهای سرطانی میشود قادر است سلولهای سرطانی را بدون آسیب رساندن به بافتهای سالم از بین ببرد. همچنین این پلی فنل در کاهش کلسترول بد خون (LDL) موثر است و مانع شکل غیرعادی انعقاد خون میشود. با توجه به اینکه ترومبوزیس یا شکل غیرعادی لخته شدن خون در رگها علت بروز حملههای قلبی و سکته است این مورد از اهمیت ویژهای برخوردار است.
بررسیها نشان داده است برخی پلیفنلها حتی قادرند اثرات منفی سیگار کشیدن و رژیم غذایی پرچرب را از بین ببرند. در سال 1997 نتایج مطالعهای که توسط دانشمندان دانشگاه کانزاس انجام شد نشان داد پلیفنل EGCG موجود در چای سبز یکی از قویترین انواع این پلیفنولهاست که میتواند علت میزان کم بیماریهای قلبی میان مردان ژاپنی را با وجودی که 75درصدشان سیگاری هستند توضیح دهد.
چای سبز بهتر است یا چای سیاه؟
هر وقت موضوع فواید چای برای سلامت مطرح میشود بیشتر درباره فواید چای سبز صحبت میشود اما سوال اینجاست که آیا انواع دیگر چای این ویژگیهای سلامتی را ندارند؟ چای سبز، اولانگ و سیاه همه از برگهای گیاه کاملیا سیننسیس تهیه میشوند و آنچه چای سبز را متمایز میکند فرآیند تهیه آن است. فرآیند تهیه چای سبز کوتاهتر است و به اندازه سایر انواع چای تخمیر نمیشود و به همین دلیل آنتیاکسیدانهایش حفظ میشوند. برگهای چای سبز بخار داده میشوند و این از اکسیداسیون ترکیبات EGCG پیشگیری میکند. در مقابل انواع دیگر چای از تخمیر برگهای چای تهیه میشوند که در نتیجه EGCG به ترکیبات دیگری تبدیل میشوند که به اندازه آن در پیشگیری و مبارزه با بیماریها موثر نیستند.
فواید دیگر
بررسیها نشان داده است چای سبز میتواند به افرادی که رژیم غذایی کاهش وزن دارند کمک کند. در نوامبر 1999 مجله آمریکایی تغذیه چینی نتایج مطالعه محققان دانشگاه گنوا در سویتزرلند را منتشر کرد. این محققان دریافتند مردانی که ترکیبی از چای سبز و کافئین دریافت میکنند در مقایسه با آنهایی که فقط کافئین دریافت میکنند کالری بیشتری میسوزانند. چای سبز به دلیل خاصیت ضدمیکروبیاش میتواند از مسمومیت غذایی پیشگیری کند و همچنین میتواند باکتریهایی که علت ایجاد پلاکهای دندانی هستند از بین ببرد و از پوسیدگی دندانها پیشگیری کند. بهعلاوه خاصیت محافظت از پوست چای سبز موجب شده تا از آن در تهیه کرمها استفاده شود و در بازار لوازم آرایشی هم راه پیدا کند.
روزی چند فنجان؟
با وجود خواص زیاد چای سبز برای سلامت این پرسش پیش میآید که روزی چند فنجان چای بنوشیم تا از این فواید بهره ببریم. برای پاسخ به این پرسش محققان در حال بررسی ویژگیهای طبیعی چای سبز هستند. برای مثال مطالعهای که توسط محققان ژاپنی انجام شد نشان داد مردانی که روزانه 10 فنجان چای سبز مینوشند در مقایسه با مردانی که کمتر از 3 فنجان چای سبز در روز مصرف میکنند سه سال بیشتر بدون سرطان زندگی میکنند. (در
3 فنجان چای سبز حدود 240 تا 320 میلیگرم پلی فنل وجود دارد.) همچنین نتایج مطالعه دیگری نشان داد نوشیدن بیشتر از 4 فنجان چای سبز در روز میتواند از آرتریت روماتویید پیشگیری کند یا علایم و نشانههای این بیماری را در افرادی که به این بیماری مبتلا هستند کاهش دهد. دانشمندان ژاپنی در موسسه تحقیقات سرطان سایتاما نیز در بررسیهای خود دریافتند در زنانی که روزانه 5 فنجان چای سبز مینوشند احتمال ابتلا به سرطان پستان کمتر است و در صورت ابتلا نیز سرعت انتشار این بیماری کندتر است. بهطورکلی توصیه میشود روزانه 4 تا 5 فنجان چای سبز نوشیده شود.
چطور چای سبز را دم کنیم؟
تهیه یک فنجان چای سبز کار آسانی است اما نیاز به مهارت دارد. اگر این کار به طور صحیح انجام نشود ممکن است پلی فنلهای مفید موجود در آن که خواص بهداشتی و درمانی دارد طعم چای را خراب کند و موجب شود چای طعم و مزه نامطلوبی پیدا کند. برای اینکه چای خوش طعم باشد نباید جوشیده شود یا زیاد دم بکشد. هرچند بهتر است چای را طبق دستورالعمل روی بستهبندی که توسط شرکت تولیدکننده نوشته شده است دم کنید اما این توصیههای کلی هم میتواند مفید باشد.
برای تهیه هر فنجان چای یک چای کیسهای یا 2 تا 4 گرم تقریبا معادل 1 تا 2 قاشق چایخوری چای لازم است. برای تهیه چای ابتدا کتری را با آب سرد پر کرده و بگذارید به جوش بیاید. پس از جوش آمدن آب کتری 3 دقیقه صبر کنید و سپس آب گرم را روی چای کیسهای یا چای خشک بریزید و اجازه دهید 3 دقیقه بماند. اگر از چای کیسهای استفاده کردهاید پس از 3 دقیقه آن را از فنجان بیرون بیاورید. سپس چند دقیقه صبر کنید تا چای سرد شود و آن را بنوشید.
منبع: www.salamat.com
تخصیص مواد فتوسنتزى در مرحله رشد زایشى |
رشد زایشى معمولاً اولین مرحله تولیدى گیاه بهمنظور عملکرد است. در طول زمان محصولاتى که گل، میوه و دانه (و سایر فرآوردههاى این قسمتها) عملکرد اقتصادى آنها را تشکیل مىدهد به نحوى انتخاب شدهاند که مقادیر زیادى از کل ماده? خشک خود را به قسمتهاى زایشى منتقل مىنمایند. چنین گیاهانى قبل از میوهدهى به سطوح فتوسنتزى وسیع و اندامهائى که بتوانند سطوح فتوسنتزى را تأمین نمایند نیاز دارند. پس از گلدهى مقصد زایشى بسیار قوى مىشود و بدین ترتیب مقدار مواد فتوسنتزى که براى رشد برگ، ساقه و ریشه جدید اختصاص مىیابد محدود مىگردد. در گونههاى با رشد محدود، رشد ساقه و برگ در زمان گلدهى متوقف مىگردد. درحالىکه گیاهانى که داراى رشد محدود نیستند، رشد رویشى و زایشى آنها ممکن است بهطور همزمان انجام شود. بنابراین در این نوع گیاهان قدرت نسبى مقصدهاى رویشى و زایشى آنها متغیر است.
اگر رشد رویشى در ضمن نمو زایشى انجام شود ممکن است محصول رشد زایشى کاهش یابد. در غلات با رشد محدود، رشد اولیه از نوع رویشى است که امکان دریافت انرژى نورانى بیشترى را براى فتوسنتز فراهم مىنماید. با بزرگ شدن گیاه، امکانات لازم براى رشد برگها از قبیل آب و مواد غذائى به مقدار کافى فراهم مىگردد. تعداد برگها در زمان تشکیل سلولهاى مولد سنبله مشخص شده است و تحت تأثیر درجه حرارت و طول مدت روشنائى قرار مىگیرد. در گیاهان یک ساله، کمى پس از تشکیل دانه، مقصد عمده? مواد فتوسنتزى را دانهها تشکیل مىدهند. بنابراین در طول پر شدن دانهها، قسمتهاى عمدهاى از مواد فتوسنتزى جارى و ذخیره شده براى افزایش وزن دانه بهکار گرفته مىشوند.
ضریب برداشت
دو اصطلاح مفید که براى بیان تخصیص ماده خشک در گیاه بهکار مىروند عملکرد بیولوژیکى و عملکرد اقتصادى مىباشد. اصطلاح عملکرد بیولوژیکى توسط فیکى پورویچ در سال 1960 براى نشان دادن تجمع ماده? خشک در سیستم گیاهى بهکار گرفته شد. عملکرد اقتصادى یا عملکرد کشاورزى در مورد حجم یا وزن آن اندامهائى که محصول را تشکیل مىدهند و داراى ارزش اقتصادى یا کشاورزى هستند بهکار مىرود. آن نسبت از عملکرد بیولوژیکى که عملکرد اقتصادى را تشکیل مىدهد به نام ضریب برداشت یا ضریب کارائى یا ضریب جابهجائى نامیده مىشود. تمام این اصطلاحات نشان دهنده انتقال ماده خشک به قسمتى از گیاه است که برداشت مىشود. ضریب برداشت، اصطلاحى است که بهطور وسیع بهکار برده مىشود و این طور تعریف مىشود:
ضریب برداشت = عملکرد اقتصادی / عملکرد بیولوژیکی × 100
(لازم به یادآورى است که بهعلت اشکالاتى که در بهدست آوردن وزن ریشه وجود دارد، مقدار وزن ریشه معمولاً در عملکرد کل بیولوژیکى منظور نمىگردد).
عملکرد یک گیاه را مىتوان از طریق افزایش کل ماده خشک تولید شده در مزرعه یا افزایش سهم عملکرد اقتصادى (ضریب برداشت) و یا هردو بالا برد. امکان افزایش عملکرد از هر دو طریق وجود دارد. مشاهده شده است که در یک جامعه ژنتیکى بزرگ یولاف لاینهائى که داراى عملکرد بیولوژیکى بالا و ضریب برداشت 40 تا 50% بودهاند حداکثر دانه را تولید کردهاند. کرازبى و ماک، (1981)، افزایش عملکرد دانه در سه رقم ذرت را ناشى از افزایش عملکرد بیولوژیکى و ضریب برداشت دانستهاند.
افزایش عملکرد دانه در بعضى از غلات دانه ریز عمدتاً بهعلت افزایش ضریب برداشت مىباشد. بهعبارت دیگر گیاه، ماده خشک اضافى تولید نمىکند، بلکه قسمت زیادى از ماده خشک را به عملکرد اقتصادى دانه تخصیص مىدهد. دونالد و هامبلین (1976) گزارش کردند که افزایش عملکرد غلات دانه ریز عمدتاً بهعلت افزایش ضریب برداشت مىباشد. نتایج تحقیقاتى بر روى بادام زمینى مؤید همین پدیده مىباشد. رقم دیکسى رانر (Dixie runnet)، که در سال 1943 بهوجود آمده است داراى ضریب برداشت 23 و عملکرد 8/10 تن در هکتار باشد. در سال 1952 رقم ارلى رانر (Early runner)، نسبت به رقم دیکسى رانر 50% دانه بیشتر تولید نمود که عمدتاً بهعلت افزایش ضریب برداشت از 1/23 به 36 درصد بود. در سال 1969 رقم فلورانر (Florunner)، نسبت به رقم ارلى رانر 20% عملکرد بیشترى تولید نمود که عمدتاً بهعلت افزایش ضریب برداشت از 36 به 41 درصد بود. در سال 1977 رقم ارلى بانچ (Early bunch)، به بازار وارد شد که داراى 10% عملکرد بیشترى نسبت به رقم فلور رانر بود. این افزایش عملکرد عمدتاً بهعلت افزایش ضریب برداشت از 41 به 51 درصد بود. با وجود موارد فوق در تمام این ارقام عملکرد کل ماده خشک اساساً یکسان بوده است. سئوالى که متخصصان اصلاح بادام زمینى اکنون در پیش دارند آن است که آیا آنها بایستى در صورت امکان گیاهانى را انتخاب کنند که داراى ضریب برداشت بیش از 51 درصد باشند یا در عوض گیاهانى را تولید کنند که با همان ضریب برداشت ماده خشک بیشترى تولید نمایند. مسلماً بایستى براى کارآئى مقدارى از کل ماده خشک که تبدیل به دانه مىشود محدودیتى وجود داشته باشد.
اجزاء عملکرد
عملکرد دانه حاصلضرب چند جزء مىباشد که اجزاء عملکرد نامیده مىشوند و مىتوان آن را از طریق رابطه زیر بیان نمود:
Y = Nr Ng Wg
که در آن: Y = عملکرد دانه و Nr = تعداد واحدهاى زایشى (سنبله، خوشه، خوشه? مرکب) در واحد سطح زمین، Ng = تعداد دانه در هر وحد زایشی، Wg = متوسط وزن هر دانه مىباشد.
اجزاء عملکرد تحت تأثیر اعمال مدیریت، ژنوتیپ و محیط قرار مىگیرند و غالباً ما را در توجیه علت کاهش عملکرد یارى مىنمایند.
ژنوتیپ بر قابلیت سبز شدن گیاهچه، همچنین ظرفیت پنجهزنی، تعداد گل و تعداد گلهائى که دانه تولید مىنمایند، میزان مواد فتوسنتزى تولید شده و تخصیص این مواد فتوسنتزى مىتواند اثر بگذارد. محیط نیز بر توانائى یک گیاه از نظر ظاهر ساختن توان بالقوه ژنتیکى خود اثر مىگذارد. عوامل مدیریتى شامل میزان بذر کاشته شده و توانائى یک مدیر بهمنظور فراهم آوردن یک محیط مناسب براى حداکثر عملکرد مىباشد. آب، مواد غذائی، درجه حرارت، نور و سایر عوامل محیطى به میزان نامناسب مىتوانند یک یا چند جزء از اجزاء عملکرد را کاهش دهند.
انتقال مجدد (برگشت، Remobilization)، مواد فتوسنتزى
وقتى که مواد فتوسنتزى تولید مىشوند به بسیارى از نقاط گیاه منتقل مىشوند. این مواد مىتوانند به ترکیبات متعددى تبدیل گردند. برخى از این ترکیبات ساختمانى شامل سلولز و همىسلولز مىباشند که ساختمان فیزیکى گیاه را تشکیل مىدهند و معمولاً در جائى که ساخته مىشوند باقى مىمانند. سلولهاى گیاهى داراى سیستم آنزیمى که بتوانند ترکیبات ساختمانى را تجزیه کنند نیستند. ولى برخى دیگر از ترکیبات تولید شده در گیاه ترکیبات ذخیرهاى هستند که مىتوانند به اشکالى تغییر یابند که قابل انتقال به سایر قسمتهاى گیاهى باشند. با وجود نوسانات فتوسنتزی، این ترکیبات ذخیرهاى براى نگهدارى و تداوم رشد و نمو، داراى اهمیت زیادى مىباشند. بیشتر ترکیبات ذخیرهاى را کربوهیدارتها تشکیل مىدهند لیکن غالباً شامل مقادیر قابل ملاحظهاى لیپید و پروتئین نیز مىباشند. انتقال مواد از منطقهاى که قبلاً ذخیره شدهاند به منطقهاى دیگر که این مواد را دوباره استفاده مىنمایند، انتقال مجدد مواد فتوسنتزى مىنامند. در مراحل خاصى از نمو، مواد فتوسنتزى بیشتر از آنچه فرآیندهاى رشد و نمو مصرف کنند تولید مىشوند. این مازاد مىتواند به ترکیبات ذخیرهاى تبدیل شود. در مراحل بعدی، بهعنوان مثال، در مرحله میوهدهى که فتوسنتز قادر به تأمین احتیاجات مقصدهاى گیاه نیست، ترکیبات ذخیرهاى مىتواند دوباره منتقل شوند و به مراکز فعال، مانند دانه حرکت نمایند. انتقال مجدد در مورد ترکیبات آلى و معدنى هر دو صورت مىگیرد. در خلال اواخر عمر برگ، کربوهیدارتها یا ترکیبات ازتدار، فسفر و سولفور و سایر عناصر قابل انتقال، دوباره به مقصدهاى جارى گیاه منتقل مىشوند. بهعنوان مثال، انتقال مجدد مواد در برنج نشان داده شده است.
در مرحله خوشهدهى و گردهافشانى مواد فتوسنتزى که در گیاه بهوجود مىآید بیشتر از احتیاج این دو فرآیند مىباشد. مازاد مواد فتوسنتزى به ساقه منتقل مىشود و بهصورت نشاسته ذخیره مىشود. البته وقتى گیاه وارد مرحله پر کردن دانهها مىشود، مواد نشاستهاى به قند تبدیل و به دانههاى در حال پر شدن منتقل مىشود.
مواد فتوسنتزى در خلال پرشدن دانهها
مواد فتوسنتزى که در دانه ذخیره مىشوند از سه مبداء عمده تأمین مىشوند: (فتوسنتز جارى برگ، فتوسنتز جارى قسمتهاى سبز غیر از برگ و انتقال مواد فتوسنتزى ذخیره شده در سایر اندامهاى گیاه). چه اندازه این عوامل در عملکرد نهائى دانه سهم دارند؛ به گونه گیاه و محیط بستگى دارد.
مطالب بسیارى مواد فتوسنتزى در غلات دانه ریز، صورت گرفته است. تحقیقات انجام شده روى گندم و جو نشان داده است که فتوسنتز برگ پرچم، ساقه و سنبله که نزدیکترین مبداءها به دانه هستند بخش عمدهاى از وزن دانه را تأمین مىنمایند. در این گیاهان برگهاى پائینى نیاز قسمتهاى تحتانى ساقه و همچنین ریشه را تأمین مىنمایند. قدرت یک مقصد مانند دانه و دسترسى نسبى دانه به مبداء و قدرت مبداء، بر توزیع مواد فتوسنتزى اثر مىگذارد. اگر برگهاى بالائى غلات برداشته شوند. برگهاى پائینى مواد فتوسنتزى موردنیاز دانه را تأمین خواهند کرد. اگر برگهاى پائینى گیاه قطع شوند، برگ پرچم، مواد فتوسنتزى خود را به ریشهها منتقل خواهد کرد.
دانستن اینکه هر یک از این مبداءها چقدر به عملکرد دانه کمک مىکند و تنوع هر یک از آنها چقدر است بسیار مفید است. تحقیقات اولیه که روى گندم یا جو انجام گرفته است نشان داده است که وزن دانه در اثر سایهاندازى حدود 20 تا 30% کاهش یافته است. با سایهاندازى و اندازهگیرى فتوسنتز، سهم هر یک از مبداءهاى فتوسنتزى مختلف در عملکرد نهائى دانه محاسبه شده است. بر این اساس تخمین زده شده است که سهم فتوسنتز انجام شده قبل از گلدهى (انتقال مجدد) %25، فتوسنتز جارى ساقه و برگ حدود 45% و فتوسنتز سنبله حدود 30% بوده است. در مطالعاتى که اخیراً با استفاده از روشهاى پیشرفته انجام شده است نیز این درصدها مورد تائید قرار گرفته است. تنش خشکى در زمان پرشدن دانهها باعث کاهش عملکرد دانه از طریق تقلیل فتوسنتز مىگردد. بنابراین نیاز مقصد براى پر کردن دانه از طریق انتقال مجدد مواد فتوسنتزى ذخیره شده تأمین مىگردد. در نتیجه این امر انتقال مجدد مواد فتوسنتزى یک جزء مهم عملکرد دانه مىباشد، لیکن فتوسنتزى که در طول دوره پر شدن دانهها انجام مىگیرد معمولاً مهمترین منبع تشکیلدهنده وزن دانه و عملکرد مىباشد. علت این امر آن است که اغلب مواد فتوسنتزى قبل از پر شدن دانه در رشد رویشى یا گلدهى مورد استفاده قرار مىگیرد در حالىکه در طول پر شدن دانه اغلب مواد فتوسنتزى به فرآیند پر شدن دانه اختصاص مىیابد.
چون در غلات دانه ریز، سنبلهها در قسمت بالاى جامعه گیاهى در وضعیتى قرار گرفتهاند که بهترین شرایط نورى براى فتوسنتز فراهم است و همچنین بهعلت نزدیکى مواد فتوسنتزى تولید شده در سنبله به دانه، انتظار مىرود که فتوسنتز سنبلهها در این گیاهان سهم عمدهاى در عملکرد دانه به عهده داشته باشد. تقاضاى مقصد انواع گندمهاى اولیه که عملکرد کمترى تولید مىنمایند نسبت به گندمهاى جدید کمتر است. در این نوع گندمها، عملکرد دانه عمدتاً بستگى به فتوسنتز سنبله دارد و مقدار کمى از مواد فتوسنتزى برگها به دانه اختصاص مىیابد. ارقام گندمى که داراى عملکرد زیادى هستند، مواد فتوسنتزى بیشترى نسبت به گیاهان بالائى به دانه تخصیص مىیابد. افزایش فتوسنتز سنبله در غلات دانه ریز نیز مىتواند موجب افزایش عملکرد گردد. یک طریقه افزایش فتوسنتز سنبله، افزایش ریشکها (Awn، زائدههاى باریک پوشینه Glume، یالما) مىباشد. براساس تحقیقات انجام شده، ریشکها سرعت فتوسنتز سنبلهها را دو برابر افزایش مىدهند. مطالعات متعدد و دقیقى نشان دادهاند که در محیطهاى خشک و نیمهخشک عملکرد ایزولاینهاى ریشکدار گندم عملکرد آنها نسبت به ایزولاینهاى بدون ریشک 12% بیشتر است. قطع و حذف ریشکها نیز همین اثر را نشان داده است و عملکرد را حدود 21% کاهش داده است. تأثیر عمده ریشکها بر اجزاء عملکرد، افزایش وزن دانه است. لوپتون (1966) نشان داده است که مقدار مواد فتوسنتزى که از پوشینهها و برگ پرچم به دانه اختصاص مىیابد و از زمان شروع پرشدن دانه تدریجاً افزایش مىیابد. در ضمن پوشینهها که به دانه نزدیکتر هستند سهم بیشترى از برگ پرچم در پر کردن دانه دارند. در آب و هواى مرطوب ثابت شده است که ریشکها تأثیرى در عملکرد ندارند. این امر احتمالاً بهعلت حساسیت زیاد این ارقام به بیمارى یا ویروس مىباشد.
در ذرت، که بلال در قسمت وسط ساقه قرار گرفته است. تقریباً تمام مواد فتوسنتزى در برگها با غلافهاى بلال تولید مىشود. در طول دانهبندی، برگهاى بالائى حدود 85% مواد فتوسنتزى خود را به بلال اختصاص مىدهند. مواد فتوسنتزى برگهاى پائینى به مصرف رشد ریشه و ساقه و نگهدارى برگها و همچنین وزن بلال اختصاص مىیابد. برخلاف غلات دانهریز، در ذرت تمام برگها ممکن است مقدارى از مواد فتوسنتزى خود را به دانه اختصاص دهند.
در ارقام جدید ذرت انتقال مجدد مواد ذخیره شده در ساقهها نسبت به انواع اولیه چندان متفاوت نیست. بین مقدار مواد ذخیره شده در ساقه مىباشد، که شرایط را براى عوامل بیمارىزائى که موجب پوسیدگى ساقه مىشوند مناسب مىکند. ظاهراً، ارقام جدید ذرت بهنحوى انتخاب شدهاند که انتقال مجدد مواد فتوسنتزى در آن زیاد نباشد و لذا این گیاهان داراى مقاومت به ورس مىباشند.
در سویا که هر گره ساقه آن تقریباً مواد فتوسنتزى لازم براى رشد و نمو دانه را تأمین مىنماید الگوى انتقال در هر برگ تقریباً مشابه است. مقدار مواد فتوسنتزى در غلافها و دانه هر گرهاى که برگ آن با C14 نشاندار شده است نسبت به مقدار مواد فتوسنتزى که به بقیه برگهاى بالائى یا پائینى منتقل مىشود بیشتر است. برگهاى پائینی، گیاه مقدار مواد فتوسنتزى بیشترى در خود نگه مىدارند. این امر ممکن است بهعلت کاهش میزان نور باشد که در تقلیل میزان مواد فتوسنتزى تولید شده مؤثر است
مشخصات مدیر وبسایت
عناوین یادداشتهای وبلاگ
بایگانی آرشیو ماهانه وبسایت
کلمات کلیدی وبسایت