علایم دیداری کمبود مواد غذایی در گیاهان |
منابع علایم دیداری
تنشهایی از قبیل شوری، عوامل بیماریزا و آلودگی هوا، مجموعه علایم مشخصة خود را بر علایم دیداری القاء میکنند. اغلب، این علایم، شباهت نزدیکی با علایم کمبود مواد غذایی دارند. عوامل بیماریزا اغلب کلروز بین رگبرگی ایجاد میکنند و آلودگی هوا و تنش شوری میتوانند باعث سوختگی نوک برگ شوند. هر چند در ابتدا این علایم ممکن است با علایم عمومی کمبود مواد غذایی شبیه به نظر بیایند، اما در جزئیات و یا در طرح گسترش سرتاسریشان، با هم اختلاف دارند.
علایم پاتولوژیکی اغلب میتوانند از علایم تغذیهای بوسیلة توزیعشان در جمعیت گیاهان آلوده مجزا شوند. اگر گیاهان تحت تنش غذایی هسند، همة گیاهان مشابه و در یک مرحلة رشدی و در محیط مشابه، در زمان مشابهی، علایمی شبیه به هم خواهند داشت؛ در صورتی که اگر تنش به خاطر پاتوژن باشد، توسعة علایم فقط در گیاهانی که پاتوژن به آنها رسیده بسیار زیاد خواهد بود.
ارتباطات محیطی
گیاهان، مقادیر قابل توجهی از مواد غذایی را از خاک در طول دورة رشد طبیعیشان خارج میکنند و به این دلیل باعث تغییرات محیطی طولانی مدت بسیار زیادی میشوند. اثرات روی خاک، بسیار بیشتر از خارج کردن یا تخلیة عناصر است. باید تعادل سیستم گیاه ـ خاک در طول مدت جذب مواد غذایی، برقرار نگه داشته شود. برقراری تعادل معمولاً به وسیلة دفع پروتون و / یا یونهای هیدروکسیل توسط گیاه و جذب کاتیونها یا آنیونهای غذایی اتفاق میافتد. برای مثال هنگامی که کود آمونیاک به گیاهان داده میشود، آنها بیشتر نیاز خود به نیتروژن را از کاتیون آمونیوم به دست میآورند تا آنون نیترات معمولی. چون نیترات تنها آنیونی است که به مقدار زیادی توسط گیاهان استفاده میشود، پس در طول جذب طبیعی عناصر، دفع پروتون از دفع یونهای هیدروکسیل بسیار فراتر میرود. در وضعیت رشد شدید گیاهان، مقادیر دفع شدة پروتونها میتواند برای کاهش pH خاک به میزان چندین واحد کافی باشد.
تغییرات چنین عظیمی در pH خاک میتواند دلالت بر فرآیندهای زیادی روی خاک، مانند ساختار خاک، قابلیت در دسترس بودن عناصر و آبشویی عناصر داشته باشد. اثرات ناگهانی روی خاک، ممکن است برای برخی گیاهان مطلوب باشد مانند گیاهان اسیددوست که این وضعیت باعث در دسترس قرار گیری بیشتر عنصر آهن میگردد. هر چند در ادامه، پایین آمدن pH خاک میتواند به گیاهان آسیب برساند، زیرا قابلیت در دسترس بودن عناصر تغییر خواهد یافت. خاکی با pH کم، اجازه خواهد داد عناصر ریز مغذّی به آسانی از پروفیل خاک شسته شوند و سرانجام باعث فقدان عناصری از قبیل Cu و Zn میشود. در مجموع، هنگامی که pH خاک از 5 پایینتر میآید، قابلیت انحلال Al و Mn میتواند افزایش بیابد و چنین وضعیتی باعث ایجاد حالت سمّی برای رشد گیاهان شود.
گیاهان اغلب به ارتباطات محیطی واکنش نشان داده و از آن تأثیر میپذیرند. اگرچه این یک فرضیة معتبر ثابت نیست، بسیاری از گیاهان به این امر گرایش دارند که با مهارت، عناصر معیّنی را به سهولت از محیط اطرافشان جذب کنند. برای مثال، آهن یک عنصر محدود کننده در بسیاری از اراضی کشاورزی است اما به طور متوسط در 3% از خاکها، بیش از نیاز گیاهان در دسترس است. بعضی از گیاهان به طور فعال، پروتونهای را دفع کرده و باعث کاهش pH خاک و در نتیجه افزایش قابلیت انحلال آهن در محیط اطراف خود میشوند. در مجموع، دیگر گیاهان فیتوسیدروفورها را دفع کرده تا کلات خاک، آهنِ اندوخته شده را بیشتر در دسترس گیاه قرار دهد.
خط سیر ظهور علامت
در نگاه اوّل، به نظر میرسد که تمایز میان کمبود عناصر غذایی برای 13 عنصر معدنی ضروری، نسبتاً ساده باشد. امّا چنین فرضی نادرست است. در واقع، علایم کمبود کاملاً پیچیده هستند زیرا هر عنصر کارکردهای بیولوژیکی متفاوتی دارد و هر کارکرد ممکن است مجموعة مجزایی از اثرات متقابل با یک محدودة وسیع از پارامترهای محیطی داشته باشد. در مجموع، تعریف این علایم برای شرایط کمبود بحرانی یا مزمن، متفاوت است.
کمبود بحرانی هنگامی اتفاق میافتد که یک عنصر برای مدّت کوتاهی در مرحلة رشد گیاه، از دسترس خارج میشود. کمبود مزمن هنگامی اتفاق میافتد که یک عنصر به طور مداوم محدود شود در حالی که گیاه برای رشد خود به آن نیازمند باشد.
بیشتر علایم کمبود کلاسیک شرح داده شده در کتب درسی، نشان دهندة کمبودهای بحرانی هستند. بیشتر علایم عمومی در کمبودهای مزمن شبیه به هم بوده، شامل برگهای سبز تیره و رشد کم و یا آهسته میباشد. بیشتر توضیحات تیپیک منتشر شده دربارة علایم کمبود، در نتیجة آزمایشات هدایت شده در گلخانهها یا اتاقکهای رشد بوده، که در این صورت، گیاه در شرایط هایدروپونیک ( آبکشت ) یا مدیا که در آنها عناصر به طور کامل در دسترس قرار دارند، رشد داده شده است.
در این شرایط، عناصر به آسانی در دسترس هستند. امّا هنگامی که عنصر تقلیل مییابد، گیاه به طور ناگهانی با کمبود بحرانی مواجه میشود. بنابراین مطالعات آبکشت، به توسعة کمبودهای بحرانی توجه دارند.
در طرحهای آزمایشی مطالعة علایم کمبود عناصر ریز مغذّی، معمولاً این عناصر از محلول غذایی حذف میشوند. عناصر ریز مغذّی اغلب در دانه یا به صورت آلاینده در محیط حضور دارند پس یک گیاه پس از اینکه این مقادیر عناصر ریز مغذّی را به مصرف رساند، آن وقت علایم کمبود بحرانی را نشان میدهد.
وقتی که علایم کمبود عناصر پر مصرف جستجو میشود، میتوان روی سرعت رشد و اندازة گیاه متمرکز شد. گیاه را به طور متناوب در مراحلی از رشد میتوان تحت کاربرد عنصری قرار داد که محدود کنندة رشد است. چون عناصر پر مصرف به طور مداوم به مقدار زیادی برای رشد گیاه مورد نیاز است، عناصر در دسترس به سرعت تقلیل یافته و در نتیجه باعث کمبود بحرانی میگردد.
در سیستمهای طبیعی، گیاهان با تنشهایی با انواع و درجات مختلف رو به رو شده و علایم متفاوتی بروز میدهند. شاید بیشتر کمبود عناصر عمومی در محیطهای طبیعی، به خاطر کم شدن عنصری که نقش محدود کننده پیدا کرده، در اثر عوامل فرسایش باشد. در چنین وضعیتی، عنصر محدود کننده باعث ایجاد علایم کمبود مزمن عنصر میشود.
اثر انتقال روی ظهور علامت
اثر متقابل بین انتقال عنصر در گیاه و سرعت رشد گیاه، میتواند یک فاکتور مهم که نوع و محل علایم کمبود و توسعة آنها را تحت تأثیر قرار میدهد به شمار رود. برای بسیاری از عناصر متحرک مانند نیتروژن و پتاسیم، علایم کمبود به طور واضح در برگهای پیر و بالغ ظهور مییابند. زیرا در مواقع کمبود عنصر، این عناصر از برگهای پیر و بالغ به سمت برگهای جوان نزدیک مناطق رشد گیاه حرکت میکنند.
در واقع، عناصر متحرکی که به تازگی توسط ریشهها جذب میشوند، به سمت برگهای تازه و مناطق رشد حرکت میکنند. بنابراین برگهای پیر و بالغ در طول زمان تنش، از عناصر متحرک خالی شده، در حالی که برگهای تازه، از مقادیر مطلوب بیشتری از عنصر برخوردار هستند.
تمرکز واضح علایم کمبود عناصر کم حرکت مانند کلسیم، بُر و آهن، بر خلاف عناصر متحرک میباشد؛ در اینجا علایم کمبود ابتدا در مناطق رشد و برگهای جوان ظاهر میشوند در حالی که در برگهای پیر، مقادیر مطلوب عنصر باقی میماند. (فرضیهای وجود دارد مبنی بر اینکه این گیاهان غلظت کافی عنصر شروع به رشد کرده اما برای توسعه یافتن، به مازاد عنصر نیاز دارند). در گیاهانی که خیلی آهسته در طول چند فصل رشد میکنند عواملی به غیر از تغذیه (مانند نور کم) اگر به طور طبیعی محدود کننده نباشند حتی در صورت کمبود عناصری تحت این شرایط، گیاه به آرامی به رشد خود ادامه داده حتی بدون اینکه علایم کمبودی ظاهر شوند. این نوع ظهور مشابه آنچه در عناصر کم حرکت اتفاق میافتد میباشد، زیرا اضافه عناصر در برگهای پیر، سرانجام برای تأمین توسعة بافتهای جدیدتر به سوی آنها منتقل میشود. در مقایسه، گیاهی با رشد سریع، از کمبودهای شدید در بافتهای فعال رشدی از قبیل لبههای برگ و منطقة رشد گیاه، بیشتر آسیب میبیند. یک مثال کلاسیک از این مورد، کمبود کلسیم در سبزیجاتی مانند کاهو است که ظهور علایم روی حاشیة برگ (سوختگی نوک برگ) و منطقة رشد نزدیک مریستمها میباشد. حداکثر رشد کاهو اغلب به وسیلة سرعت جا به جایی درونی کلسیم به بافتهای در حال رشد، محدود میشود تا در نتیجة محدودیت ذخیرة عناصر در خاک.
هنگامی که عناصر متوسط حرکت مانند گوگرد و منیزیم، عناصر محدود کنندة سیستم هستند، علایم کمبود به طور طبیعی در سرتاسر گیاه مشاهده میشوند. هر چند سرعت رشد و میزان در دسترس بودن عنصر میتواند اختلاف قابل توجهی روی محل بروز علایم ایجاد نماید. اگر کاربرد عنصر به صورت فرعی با میزان رشد مقایسه شود، علایم در بافتهای پیرتر مشاهده میشوند اما اگر کاربرد خیلی کم عنصری با میزان رشد مقایسه گردد، یا عنصر کاملاً تخلیه گردد، ابتدا بافتهای جوانتر ناکارا میشوند.
رقابت گیاه و تحریک کمبودها
هنگامی که علایم مشاهده شده مستقیماً در نتیجة کمبود عنصر هستند، همه چیز را به طور صریح به ما میگویند. اگر چه علایم اغلب نتیجة اثرات متقابل با دیگر فاکتورهای محدود کنندة محیطی که قابلیت در دسترس بودن عنصر را تحت تأثیر قرار میدهند، میباشند. نمونة کلاسیک آن، کمبود آهن است که به دلیل افزایش فلزات سنگین در محیط ایجاد میشود. انتقال فلزاتی از قبیل Cu ، Zn ، Cr و Ni ، با Fe و دیگر عناصر جذبی گیاه رقابت میکنند.
رقابت برای جذب، مخصوص Fe و فلزات سنگین نیست بلکه این امر برای همة ناصر معدنی که از نظر شیمیایی و مکانیزم جذب مشابه میباشند، حقیقت دارد. برای مثال، اگر قابلیت در دسترس بودن Ca یا Zn نسبتاً کمتر از آهن است، تمرکز بیش از حدّ برخی دیگر از فلزات مانند Ni یا Cr باعث کمبود بیشتر یکی از این عناصر نسبت به Fe میشود. دربارة عناصر پر مصرف، مقادیر بیش از اندازة Mg ، با K برای جذب رقابت کرده و احتمالاً میتواند باعث کمبود K شود.
عقیمی خاکهای سرپنتاین به دلیل چنین رقابتی است. این خاکها با دارا بودن Mg زیاد، باعث کمبود Ca میگردند. سمّیت خاکی با pH پایین، مثال دیگری از کمبود عناصر پایهای است. pH پایین، تأثیر روی عناصر خاک دارد: کمک به شستشوی کاتیونها، آنها را از دسترس گیاه خارج کرده و مقادیر نسبتاً زیاد پروتونها در خاک با Ca و دیگر کاتیونها در جذب رقابت میکنند. بنابراین کمبود عناصر میتواند به دلیل تعداد زیادی از مکانیزمها که قابلیت استفادة عنصر را محدود میکنند، به وقوع بپیوندد.
تقاضای عنصر و کارایی استفاده
اگرچه همة گونههای مشابه گیاهان، پاسخهای مشابهی به تنش غذایی میدهند، گیاهان گونههای مشابه اغلب اختلاف قابل توجهی در کارایی استفاده از عنصر، از خود نشان میدهند. این نتایج، از اختلاف در سرعت رشد، توزیع ریشه، مرحلة رشد و کارایی جذب و مصرف عنصر حاصل میشوند. این امر اشارة ضمنی دارد به اینکه گاهی در وضعیتی، گیاهانی از یک گونه دچار کمبود مواد غذایی میشوند در حالی که گیاهانی از گونههای دیگر در همان شرایط یا شرایط نزدیک به آنها، ممکن است هیچ گونه علایم کمبودی نشان ندهند.
همچنین سرعت رشد از وضعیت عنصر تأثیر میپذیرد. هنگامی که ذخیرة عنصر برای رشد گیاه در شرایط محیطی موجود ناکافی باشد، بسیاری از گیاهان سرعت رشدشان را با میزان ذخیرة قابل استفادة عنصر بدون بروز علایم واضح کمبود، تنظیم میکنند.
سیستمهای کشاورزی که در آنها گیاهانی با رشد سریع تحت شرایط کم تنش انتخاب میشوند، با سیستمهای طبیعی اختلاف دارند. این سرعت رشد زیاد یعنی اینکه گیاه تقاضای زیادی برای عناصر دارد که در صورت برطرف نشدن، بروز زیاد علایم کمبود را در پی خواهد داشت، مگر اینکه کودهای تکمیلی به کار برده شوند. این وضعیت غیر عادی نیست که ما گیاهانی زراعی بیابیم که علایم شدیدی از تنش غذایی را نشان میدهند، در حالی که گیاهان محلی در همان شرایط، بدون علایم یا با کمترین علایم کمبود، رشد میکنند.
در سیستمهای کشاورزی، علایم کمبود مزمن بیشتر در گیاهان کود داده نشده یا محدود شده از نظر کود دهی رخ میدهد. علایم کمبود غذایی بحرانی، اغلب هنگامی اتفاق میافتد که محصولات جدیدی با تقاضای غذایی بالا معرفی میشوند یا اراضی با حاصلخیزی کم، تحت کشت و کار برای تولید گیاهانی با سرعت رشد نسبتاً زیاد، قرار میگیرند.
یکنواختی وضعیت مادة غذایی
تمام بافتهای گیاه در طول زمان تنش، در وضعیت تغذیهای یکسانی قرار ندارند. برگهای روی یک گیاه که در معرض شرایط محیطی متفاوتی ( از قبیل نور ) قرار دارند، یا آنهایی که سن متفاوتی دارند، ممکن است اختلافات قابل توجهی در وضعیت غذایی داشته باشند. عناصر معدنی برای بیشتر قسمتهای گیاه، توسط ریشهها به دست آمده و در سرتاسر گیاه جابجا میشوند. فاصلة هر قسمت از گیاه تا ریشه، قابلیت در دسترس بودن مواد غذایی بویژه در عناصر کم حرکت را تحت تأثیر قرار خواهد داد. در گیاهان بهبود یافته از کمبود غذایی، ابتدا ریشه و بافتهای هدایت کنندة مواد غذایی، ترمیم میشوند. برای مثال، در وضعیت بهبود کمبود Fe ، میتوان مشاهده کرد که رگبرگها دوباره سبز شدهاند در حالی که بافتهای بین رگبرگی، همچنان کلروتیک و دارای نشانههای کمبود Fe هستند. به منظور رشد بهینه و سریع، همة بافتهای گیاه باید یک وضعیت مطلوب غذایی داشته باشند. اگرچه یک گیاه ممکن است از نظر چند عنصر با کمبود رو به رو باشد، فقط یکی از آن عناصر در زمانِ واحد، موجب محدود کردن رشد خواهد شد. هر چند اگر آن عنصر محدود کننده به کار برده شود، باعث افزایش رشد میگردد، این افزایش در رشد یعنی اینکه گیاه عناصر دیگر را طلب خواهد کرد و عنصر بعدی که در سطح پائینی قرار دارد، به عنوان عنصر محدود کننده، در خواهد آمد.
ابزارهای تشخیص دیگر
با اینکه علایم تشخیص دیداری، یکی از با ارزشترین ابزارها برای ارزیابی سریع وضعیت مواد غذایی در گیاه هستند، آنها تنها یکی از ابزارهای قابل استفاده میباشند. ابزارهای عمدة دیگر عبارتند از: مطالعات میکروسکوپیک، تجزیة طیفی و تجزیة بافت و خاک. همگی این روشها دارای دقت، سرعت و توانایی زیادی برای پیشگویی وضعیت آیندة مواد غذایی هستند. به خاطر اثر متقابل نزدیک بین رشد گیاه و محیط، همة پیشگوییها دربارة آیندة وضعیت تغذیهای، باید فرضیاتی در مورد اینکه محیط در طول زمان چگونه تغییر خواهد کرد، داشته باشند.
فایدة اصلی علایم تشخیص دیداری این است که آنها به سهولت به دست آمده و ارزیابی سریعی از وضعیت مواد غذایی را میسّر میسازند. اشکال عمدة آنها این است که علایم دیداری، تا هنگامی که اثرات سوء زیادی روی عملکرد، رشد و نمو بوجود نیاید، ظهور نمیکنند.
تجزیة بافت، مختص مواد غذایی است امّا نسبتاً کم؛ بافتها باید نمونه گیری شده، آزمایش و تجزیه شوند و دربارة وضعیت غذایی، تخمین زده شود. یک تجزیه از عناصر معدنی مشتمل است بر بافتهای گیاهی انتخاب شده و مقایسة آنها با سطوح مقادیر بحرانی (که برای اغلب گیاهان زراعی در دسترس است) میتواند برای ارزیابی وضعیت مواد غذایی گیاه در زمان نمونه گیری با درجة اطمینان نسبتاً بالایی مورد استفاده قرار گرفته و این وضعیت را تا هنگام برداشت محصول، پیشبینی نماید.
تجزیة بافت، شبیه تجزیة بافت است با این تفاوت که اینجا به جای ارزیابی وضعیت تغذیهای گیاه، قدرت پتانسیل خاک در این زمینه سنجیده میشود.
تجزیة گیاه، اطلاعاتی در مورد آنچه گیاه نیاز دارد تهیه میکند در حالی که تجزیة خاک، اطلاعاتی در مورد وضعیت ذخیرة مواد غذایی در خاک به دست میدهد.
تجزیة طیفی از وضعیت تغذیه، هنوز در ابتدای راه است و به زودی در فهرست منابع جهانی مطالعات تخصصی مورد استفاده قرار میگیرد.
مطالعات میکروسکوپیک بیشتر در مورد جنبههای فیزیولوژیکی تنش غذایی روی تمام گیاهان یا گیاهان زراعی پایه، اهمیت دارند، تا ارزیابی وضعیت تغذیهای گیاه.
شرح علایم
یافتن یک برگ یا حتی یک گیاه که تمام علایم مشخصة یک نوع کمبود را در خود داشته باشد، امری غیر معمول است. دانستن اینکه تک تک علایم چگونه به نظر میرسند، بسیار خوشایند است امّا این امکان وجود ندارد چرا که علایم به صورت ترکیبی با همدیگر در گیاه اتفاق میافتند.
بسیاری از عبارات اشاره شده در ذیل در تشریح علایم کمبود، معقولانه و بدیهی به نظر میرسند؛ هر چند تعدادی از آنها به معنی واقعی کمبود مواد غذایی در مزرعه به شمار میروند. برای مثال، اصطلاح کلروتیک که یک اصطلاح عمومی برای زرد شدن برگها به خاطر از دست دادن کلروفیل است، نمیتواند بدون توصیفات اضافی به کار رود، زیرا اگر کلروز سرتاسری باشد، نشانة کمبود نیتروژن، کلروز بین وریدی به خاطر کمبود آهن یا کلروز حاشیهای به دلیل کمبود کلسیم میباشد. اصطلاح دیگری که بارها در تشریح علایم کمبود مواد غذایی به کار میرود، نکروتیک است که اصطلاحی عمومی برای بافتهای قهوهای شده و مرده است. این علامت همچنین میتواند با فرمهای متنوعی ظهور کرده و به عنوان وضعیتی در علایم نکروتیک به شمار رود.
علایم کمبود مواد غذایی برای گیاهان
علایم کمبود مواد غذایی برای بسیاری از گیاهان، مشابه است، اما به دلیل تنوّع یافتن زیاد گیاهان و محیط اطرافشان، ناچار به بیان محدودهای جهت علایم هستیم. به خاطر داشتن رگبرگهای موازی، علفها و دیگر تک لپهایها، کلروز را به صورت سری خطهای نواری نشان میدهند در صورتی که کلروز در دولپهایها، مشبک و بین رگبرگها به وقوع میپیوندد. اختلاف مهم دیگر اینکه نکروز یا کلروز حاشیهای که در دولپهایها یافت میشود، در تکلپهایها، اغلب با عنوان سوختگی لبة برگ از آن نام برده میشود.
منیزیم
برگهای دارای کمبود Mg، کلروز پیش روندهای بین رگبرگها، همراه با توسعة نکروز در بافتهای به شدت کلروز شده، نشان میدهند. در این شکل پیشرفته، کمبود منیزیم ممکن است ظاهراً به کمبود پتاسیم شباهت داشته باشد. در کمبود منیزیم، علایم معمولاً با مناطق کلروتیک به صورت خال مانند در بافتهای بین رگبرگها ظهور مییابند. بافت لامینای بین رگبرگ، بیش از دیگر بافتهای برگ منبسط شده، یک سطح برجستة چروک شده تولید میکند که در نوک برجستگیها از حالت کلروتیک به سمت نکروتیک شدن بافت پیش میرود. در برخی از گیاهان مانند براسیکا ( خانوادة خردل که مشتمل است بر سبزیجاتی از قبیل کلم بروکلی، بروسل اسپروت، کلم، گل کلم، کلارد، کلم پیچ، کلم قمری، خردل، کلزا، راتاباگا ( نوعی کلم ) و شلغم ) رنگهای نارنجی، زرد و ارغوانی نیز ممکن است ظهور کنند.
منگنز
این برگها یک کلروز کوچک بین رگبرگی تحت شرایط محدودیت کاربرد Mn از خود نشان میدهند. مراحل اولیة کلروز که تسط کمبود منگنز ایجاد میشود، تا حدّی شبیه به کمبود آهن است. این علایم از یک کلروز خفیف در برگهای جوان و مشبک شدن رگبرگها در برگهای بالغ، مخصوصاً هنگامی که زیر نور قرار دارند، شروع میشود. همچنانکه تنش افزایش مییابد، برگها به رنگ فلز مانند خاکستریِ تابندهای در آمده و لکههای تیره و مناطق نکروتیک در امتداد رگبرگها پیدا میشوند. همچنین یک درخشندگی ( جلوة ) مایل به ارغوانی ممکن است در سطح بالایی برگها ظاهر شود.
غلاتی از قبیل یولاف، گندم و جو، به کمبود منگنز به شدت حساس هستند. آنها کلروز خفیفی همراه با لکههای خاکستری که کشیده شده و به هم میپیوندند، نشان داده و سرانجام پژمردگی کامل برگ و مرگ آن فرا میرسد.
مولیبدن
این برگها بعضی لکههای خال مانند همراه با کلروز بین رگبرگی نشان میدهند. یک علامت ابتدایی برای کمبود مولیبدن، کلروز سرتاسری عمومی است که شبیه به علامت کمبود نیتروژن است با این تفاوت که بدون رنگ مایل به قرمز در سطح پائینی برگها میباشد. این امر از نتایج تقاضا برای مولیبدن در احیاء نیترات، که به کاهیده شدن اولیه در اسیمیلاسیون به وسیلة گیاه نیاز دارد، میباشد. بنابراین علایم اولیه کمبود مولیبدن در حقیقت ناشی از کمبود نیتروژن هستند هر چند مولیبدن مأموریت متابولیکی دیگری در گیاه دارد و از این رو علایم کمبود آن حتی هنگامی که نیتروژن احیاء شده در دسترس است، وجود دارد. در مورد گل کلم، لامینای (لایة نازک پهنک) برگهای جدید، خم شده و به صورت دم شلاقی به نظر میرسد. در بسیاری از گیاهان، امکان ظهور بادکش در برگهای بالایی و لکههای خال دار در مناطق کلروز شده، تحت شرایط وخیم کمبود، وجود دارد. در غلظتهای بالا، مولیبدن علامت سمّیت مشخصی دارد و آن رنگ روشن به صورت پرتقالی درخشان میباشد.
نیتروژن
علایم نکروتیک نشان داده شده توسط این برگها، در نتیجة کمبود نیتروژن است. همچنین یک رنگ قرمز روشن به صورت پراکنده ممکن است روی رگبرگها و دمبرگها دیده شود. تحت شرایط کمبود نیتروژن، برگهای بالغ پیرتر به تدریج از حالت سبز طبیعی تغییر کرده و به صورت سبز رنگ پریده در میآیند. همچنانکه کمبود پیشرفت میکند، این برگهای پیر به طور یکنواخت زرد میشوند (کلروتیک). در شرایط حاد کمبود، برگها به رنگ سفید مایل به زرد در میآیند. برگهای جوان در بالای گیاه، به رنگ سبز رنگ پریده و در اندازههای کوچک باقی میمانند.
در گیاهان اسپیندلی (دوک وار) پنجه زنی به علت کمبود نیتروژن کاهش مییابد. زرد شدن در کمبود نیتروژن، یکنواخت و در سرتاسر برگ همچنین رگبرگ دیده میشود. اگر چه در برخی موارد، نکروز بین رگبرگی به جای کلروز معمولی، در بسیاری از گیاهان دیده میشود. در برخی گیاهان، سطح پائینی برگها و / یا دمبرگها و رگبرگها، به صورت مایل به قرمز یا رنگ پریده در میآید. در برخی گیاهان، این رنگها میتوانند کاملاً روشن باشند. همچنانکه کمبود به پیشرفت خود ادامه میدهد، برگهای پیرتر به سمت پلاسیده شدن در اثر تنش خفیف آبی پیش رفته و سریعتر از حالت معمولی پیر میشوند. بهبود یافتن گیاهان در اثر کاربرد نیتروژن، بلافاصله (ظرف چند روز) و تماشایی خواهد بود.
فسفر
برگهای دچار کمبود فسفر برخی نقاط نکروتیک نشان میدهند. به عنوان یک اصل کلی، علایم کمبود فسفر، خیلی واضح نیستند و بنابراین تشخیص آن مشکل است. یک علامت دیداری مهم، کوتولگی و کوتاه ماندن گیاهان است. گیاهان دچار کمبود فسفر نسبت به سایر گیاهان در شرایط مشابه اما بدون کمبود فسفر، سرعت رشد بسیار کمتری دارند. گیاهان دچار کمبود فسفر، اغلب با گیاهان جوان اشتباه گرفته میشوند. برخی گونهها از قبیل گوجه فرنگی، کاهو، ذرت و خانوادة کلم، ساقه، دمبرگ و سطح زیرین برگها ارغوانی رنگ میشوند. همچنین در شرایط حاد کمبود فسفر، درخشندگی آبی ـ خاکستری در برگها پیدا میشود. در برگهای پیرتر تحت شرایط حاد کمبود، ممکن است رگبرگها به صورت مشبک مانند قهوهای رنگ پریده به چشم بخورند.
گوگرد
این برگها یک کلروز سرتاسری نشان میدهند در حالی که هنوز به رنگ سبز باقی ماندهاند. رگبرگها و دمبرگها، رنگی مایل به قرمز روشن نشان میدهند.علایم دیداری کمبود گوگرد، بسیار شبیه به کلروز پیدا شده در اثر کمبود نیتروژن هستند. با این وجود در کمبود گوگرد، زرد شدن به صورت یکنواخت در سرتاسر گیاه حتی در برگهای جوان وجود دارد. رنگ مایل به قرمز، اغلب در سطح پائینی برگها و دمبرگها به صورت مایل به صورتی در آمده و نسبت به کمبود نیتروژن، کمتر روشن و واضح است. در کمبودهای پیشرفتة گوگرد، آسیب به صورت قهوهای رنگ شده و / یا لکههای نکروتیک شده، دمبرگها و برگها اغلب عمودی شده و پیچ خورده و شکننده میشود.
روی
این برگها یک مورد نکروز پیشرفتة بین رگبرگی نشان میدهند. در مراحل اولیة کمبود روی، برگهای جوانتر زرد شده و سطح بالایی برگهای بالغ، به صورت سوراخ سوراخ در میآید. همچنین مخروطی شکل شدن رایج است. همچنانکه کمبود پیشرفت میکند، این علایم به صورت نکروز بین رگبرگی شدیدی ظاهر میشود اما رگبرگ اصلی مانند مواقع ترمیم کمبود آهن، سبز باقی میماند.
در بسیاری از گیاهان به ویژه درختان، برگها خیلی کوچک شده، میانگرهها کوتاه و شبیه به حالت روزت به نظر میرسند.
بُر
برگهای دچار کمبود بر یک کلروز عمومی خفیف نشان میدهند. تحمّل گیاهان به تغییرات زیاد بر، به اندازهای است که غلظتهای مورد نیزا برای رشد یاه تا غلظتهای سمّی آن برای گیاهان حساس به بر، اختلاف اندکی دارند. بر به طور ناچیز در فلوئم بسیاری از گیاهان جا به جا میشود، به استثنای گیاهانی که از ترکیبات قندی مانند سوربیتول استفاده میکنند. در تحقیقاتی تازه، حرکت بُر در گیاهان تنباکو که برای سنتز سوربیتول تحت نظر گرفته شده بودند، افزایش یافته بود و کمبود بر را در خاک بهتر تحمّل میکردند.
در گیاهان با انتقال کم بر، کمبود بر، باعث نکروز بافتهای مریستمی در مناطق در حال رشد گردیده که منجر به کاهش غالبیت انتهایی شده و نمو یاه به صورت روزت باقی میماند. این علایم کمبود، شبیه به علایم کمبود کلسیم میباشند. در گیاهانی که بر به آسانی در فلوئم منتقل میشود، علایم کمبود مانند کمبودهای نیتروژن و پتاسیم در بافتهای بالغ متمرکز میشوند. هم مغز و هم اپیدرم ساقهها ممکن است تحت تأثیر قرار گرفته که اغلب باعث پوک شدن یا زبر شدن ساقهها همراه با نقاط نکروتیک روی میوه میشود. پهنک برگ پیچ خورده، تیره شده و اغب همراه با ترشح مواد شیرة گیاهی از آن میباشد. برگها فوق العاده شکننده شده و به آسانی میشکنند. همچنین برگهای جوان اغلب حتی تحت شرایط مطلوب از نظر تهیة آب، پلاسیده میشوند زیرا نقاط قطع شده به خاطر کمبود بر، باعث عدم انتقال آب میگردد.
کلسیم
در پایة برگهای دچار کمبود کلسیم نکروز نشان داده میشود. قابلیت تحرک بسیار کم کلسیم، عمدهترین فاکتوری است که برای بیان علایم کمبود کلسیم در گیاه به کار میرود. علایم کلاسیم کمبود کلسیم ممکن است شامل پوسیدن میوههای انتهایی گوجه فرنگی (سوختن میوههای بخش انتهایی گوجه فرنگی)، سوختگی لبة برگ کاهو، قلب سیاه کرفس و مرگ مناطق رشد در بسیاری از گیاهان است. همة این علایم، بافتهای مردة نکروتیک نرمی را نشان میدهند که به سرعت به سمت مناطق رشد پیش میرود که این امر بیشتر به جابجایی کم کلسیم در بافتها مربوط است تا ذخیرة کم آن در محیط خارج. گیاهانی که رشد آهستهتری دارند و دچار کمبود ذخیرة کلسیم هستند، ممکن است دوباره مقدار مشخصی از کلسیم را از برگهای پیرتر برای برقراری رشد جابجا کنند و در آنها فقط کلروز حاشیهای برگها دیده شود. سرانجام این نتایج در حاشیة برگها بیشتر از نقاط دیگر برگها به وقوع میپیوندد و باعث تغییر شکل برگ به صورت فنجانی رو به پائین میشود. این علامت تا نقاط اتصال برگ به دمبرگ گسترش مییابد اما برگها نمیافتند بلکه فقط لکههای بافت نکروتیک شده در نوک دمبرگ ایجاد میشود. گیاهان تحت کمبود کلسیم مزمن، تحمل بیشتری به پژمردگی نسبت به گیاهان استرس ندیده دارند.
کلرید
این برگها شکل غیر طبیعی همراه با کلروز بین رگبرگی واضح دارند. گیاهان به غلظت نسبتاً زیادی از کلر در بافتهایشان نیاز دارند. کلر در خاک بسیار فراوان بوده و در اراضی شور، تمرکز آن بالاست اما در اراضی با آبشویی بالا، ممکن است کم باشد. عادیترین علایم کمبود کلر، کلروز و پژمردگی برگهای جوان است. کلروز در سطح صاف فرو رفتگیها در مناطق بین رگبرگی پهنک برگ اتفاق میافتد. در موارد پیشرفته، اغلب یک حالت برنزه شده در طرف بالایی برگهای بالغ پدیدار میشود. گیاهان معمولاً به کلر مقاوم میباشند اما برخی گونهها مانند آووکادو، میوههای هسته دار و انگورها به کلر حساس بوده و ممکن است علایم سمّیت را حتی در غلظتهای کم کلروز در خاک از خود نشان دهند.
مس
برگهای دچار کمبود مس پیچیده شده و دمبرگ آنها به سمت پائین خم میشود. کمبود مس میتواند با کلروز خفیف سرتاسری همراه با فقدان فشار تورگور همیشگی در برگهای جوان، بیان شود. برگهای به تازگی بالغ شده، مشبک، رگبرگهای سبز همراه با مناطق سفید شده تا خاکستری مایل به سفید از خود نشان میدهند. برخی برگها، نقاط تُو خالی کلروتیکی نشان داده و تمایل به خمیدن به سمت پائین دارند. فرم رشدی درختان تحت شرایط کمبود مزمن مس، به صورت روزت میباشد. برگها کوچک و کلروتیک همراه با لکههای نکروتیک میباشند.
آهن
برگهای دچار کمبود آهن کلروز شدیدی در پایة برگها همراه با شبکة سبز رنگ نشان میدهند. عمدهترین علامت کمبود آهن، شروع کلروز بین رگبرگی از سمت خارج جوان ترین برگهاست که به سمت داخل پیش میرود و در پایان، تمام سطح برگ سفید میشود. در مناطق سفید شده اغلب نقاط نکروتیک پدیدار میشود. تا وقتی که برگها هنوز کاملاً سفید نشدهاند، در صورت کاربرد دوبارة آهن، ترمیم مییابند.
در فاز ترمیم، رگبرگها اولین قسمتی هستند که رنگ سبز روشن خود را به دست میآورند. این وضعیت ترمیمی که در مورد کمبود آهن پیش میآید، شاید قابل تشخیصترین علامت در بین علایم کلاسیک مواد غذایی باشد. چون آهن قابلیت تحرک کمی دارد، علایم کمبود آن ابتدا در جوانترین برگها ظاهر میشود. کمبود آهن، با آهک و شرایط بی هوازی خاک در ارتباط است و این وضعیت اغلب به وسیلة زیادی فلزات سنگین به وجود میآید.
پتاسیم
بعضی از این برگها نکروز حاشیهای نشان میدهند (سوختگی نوک برگ). در شرایط پیشرفتة کمبود، نکروز در فضاهای بین رگبرگی رگبرگ اصلی همراه با کلروز بین رگبرگی ایجاد میگردد. اینها مشخصترین علایم د ر تشخیص کمبود K هستند.
شروع کمبود پتاسیم معمولاً به وسیلة کلروز حاشیهای به سمت تاولهای قهوهای و سبز چرمی خشک بر روی برگهای تازه بالغ شده، شرح داده میشود. این وضعیت به وسیلة افزایش داغدیدگی بین رگبرگها و / یا پیشرفت نکروز از لبة برگ به رگبرگ در هنگام افزایش تنش، دنبال میشود. در مراحل پیشرفتة کمبود، بیشتر منطقة بین رگبرگی نکروتیک شده، رگبرگها سبز باقی میماند و برگها پیچیده و دندانه دار میشوند. در برخی گیاهان از قبیل حبوبات و سیب زمینی، علایم اولیة کمبود، نقاط سفید یا خالدار شدن پهنک برگ میباشند. در مقایسه با کمبود نیتروژن، کمبود پتاسیم بازگشت ناپذیرتر است حتی اگر به گیاهان پتاسیم بدهیم. چون پتاسیم در گیاه بسیار متحرک است، در کمبودهای شدید، علایم فقط روی برگهای جوان ظهور مییابند. کمبود پتاسیم ممکن است در صورت وجود سدیم، بسیار کم جلوه کند به طوری که با افزودن سدیم، گیاهان دچار کمبود پتاسیم، بسیار شادابتر از گیاهان بدون کمبود شوند. در بعضی گیاهان، بیش از 90 درصد نیاز پتاسیم میتواند به وسیلة سدیم جبران شود بدون اینکه هیچ گونه کاهشی در رشد پدید آید
زیره سبز |
بخش شکمی جدار مریکارپ مسطح و بخش پشتی آن محدب است و دارای 5 ضلع برجسته یا خطوط پره مانند طولی است که این پره ها یکی در پشت ، دو تا در طرفین و دو تا در حاشیه مریکارپ قرار دارند. از هر پره یک دسته آوندی عبور می کند که آوند های چوبی در داخل و آوند های آبکش در داخل قرار دارند.گرده افشانی در این گیاه توسط باد و به ندرت حشرات انجام می گیرد . چتر ها از پائین بو ته به سمت بالا و از اطراف به مر کز تولید بذر می کنند که نشان دهنده گل اذین نامحدود آن است.
شرح گیاه
گیاهی کوچک، علفی به ارتفاع 15 تا 50 سانتی متر و دارای ریشه دراز باریک به رنگ سفید و ساقه ای راست و منشعب به تقسیمات دو تایی است منشأ اولیه آن ناحیه علیای مصر و سواحل نیل بوده است ولی امروزه به حالت نیمه وحشی در منطقه وسیعی از مدیترانه ، عربستان ، ایران، و نواحی مختلف می روید و یا در این نواحی پرورش می یابد.
برگهای آن متناوب، شفاف، بی کرک، منقسم به بریدگیهای بسیار نازک و ظریف ولی دراز و نخی شکل است. گلهائی کوچک ، سفید یا صورتی رنگ و مجتمع به صورت چتر مرکب دارد. میوه آن بیضوی کشیده، باریک در دو انتها، بسیار معطر ، به طول 6 میلی متر، به قطر 5/1 میلی متر و پوشیده از تارهای خشن است.بعضی از واریته های این گیاه میوه های عاری از تار دارند.رنگ میوه بر حسب واریته های مختلف گیاه ممکن است زرد تیره یا خرمائی مایل به سبز و یا خاکستری باشد.
نیاز اکولوژیکی
چون زیره سبز گیاهی مدیترانه ای است، لذا در طول رویش به حرارت مناسب و نور کافی نیاز دارد مقدار اسانس گیاهان که در مناطق گرم با نور فراوان می رویند بیش از مناطق دیگر است. این گیاه در مرحله گل دهی و تشکیل میوه به رطوبت کمتری نیاز دارد. خاکهای با بافت متوسط و خاکهای لوم شنی، خاکهای مناسبی برای تولید زیره سبز هستند. کشت در خاکهای سبک شنی و تهی از مواد و عناصر غذایی مناسب نیست چون این خاکها شرایط را برای ابتلای گیاهان به بیماریهای قارچی آماده می کنند. PH خاک برای کشت زیره سبز 5/4 تا 2/8 مناسب است.
آماده سازی خاک
در اوایل پائیز 15 تا 20 تن در هکتار کودهای حیوانی کاملاً پوسیده به زمین اضافه نموده و سپس شخم زده می شود و در ادامه زمین را باید تسطیح نمود. خاک باید نرم باشد وسله تولید نکند قبل از کشت زمین را آماده و آنرا کرت بندی می کنند.
تاریخ و فواصل کاشت
از تناوب کاشت زیره با گیاهان تیره جعفری باید خوداری نمود. زیرا زیره سبز به بیماریهای قارچی بسیار حساس بوده و بیماریهای گیاهان تیره جعفری کم و بیش مشابه هستند.
تکثیر گیاه توسط بذر صورت می گیرد. تاریخ کشت به شرایط اقلیمی محل رویش بستگی دارد. بطوریکه در مناطق معتدل یک محصول پائیزه در مناطق سرد به صورت یک محصول بهاره کشت می شود اواسط پائیز (آبان ماه) زمان مناسبی برای کشت پائیزه است. در حالیکه کشت بهاره در اسفند انجام می گیرد.
اگر زیره سبز ردیفی کشت شود،فاصله ردیف ها 15 تا 20 سانتی متر مناسب است.هر هکتار زمین به 12 تا 15 کیلوگرم بذر با کیفیت نیاز دارد. عمق بذر به تناسب بافت خاک بین 5/1 تا 2 سانتی متر مناسب است. پس از کشت از انجام هر گونه عملی که سبب جابجائی بذر شود باید خودداری نمود.
کاشت
کشت زیره سبز توسط بذر و مستقیماً در زمین اصلی صورت می گیرد. مدتی قبل از کاشت زمین را باید آبیاری نمود. بذرها را می توان پس از مخلوط کردن با ماسه نرم به صورت دست پاش در سطح زمین پاشید در بعضی نقاط زیره سبز را به صورت ردیفی کشت می کنند.برای افزایش قوه رویشی بذرها را باید به مدت 24 تا 36 ساعت در آب خیس نمود.
پس از کاشت بلافاصله باید زمین را آبیاری کرد. آبیاری نباید شدید باشد تا بذرها شسته شود و در مرکز کرتها متراکم شود.دومین آبیاری باید 8 تا 10 روز پس از اولین آبیاری انجام گیرد. رویش بذرها پس از دومین آبیاری آغاز می شود. چنانچه منطقه کشت از دمای بالایی برخوردار باشد باید 5 تا 6 روز پس از دومین آبیاری مجدداً گیاهان را آبیاری نمود. این آبیاری سبب می شود تا رویش بذرها تکمیل شود گیاهان را باید هر 12 تا 20 روز (بسته به شرایط آب و هوائی) آبیاری کرد. اضافه کردن 20 تا 30 کیلوگرم در هکتار ازت 40 تا 50 روز پس از کشت به همراه آبیاری سبب افزایش عملکرد می شود.
داشت
چون زیره سبز ارتفاع کمی دارد و اگر امکان رویش به علفهای هرز داده شود،نه تنها می تواند بر زیره سبز غلبه کند و جذب آب و کسب نور را دچار اشکال سازند، بلکه سبب انتشار و گسترش آفتها و بیماریها نیز می شوند لذا وجین علف های هرز ضروری است. هنگامیکه ارتفاع بوته ها به پنج سانتی متر رسید باید وجین علف های هرز را آغاز و در طول رویش زیره سبز علفهای هرز را باید دو تا سه مرتبه وجین کرد. برگرداندن خاک بین ردیفها نیز نقش عمده ای در افزایش عملکرد دارد. آبیاری باید با دقت انجام گیرد. هنگام گل دهی و تشکیل میوه، گیاهان به حداقل آبیاری نیاز دارند. آبیاری زیاد نه تنها سبب کاهش عملکرد می شود بلکه شرایط را برای ابتلاء به بیماریهای قارچی آماده می کند.
بیماریهای قارچی زیره سبز یکی سفیدک سطحی است که برای مبارزه با آن باید از قارچ کش های سولفوره و تابل به مقدار یک کیلوگرم در هکتار یا از کاراتان به مقدار 5/0 لیتر در هکتار به صورت محلول پاشی استفاده کرد.از دیگر بیماری قارچی بلایت زیره است که در مرحله گل دهی به گیاهان آسیب می رساند.وجود لکه های قهوه ای رنگ بر روی ساقه،برگها از علائم این بیماری است برای مبارزه با آن از قارچ کش های حاوی ترکیبات مس نظیر دیتان، بلیتوکس (Blitox 50)، کوپرومار (Cupromar) به مقدار 6/0 تا 1 کیلوگرم در هکتار می توان استفاده نمود پوسیدگی ریشه نیز از بیماریهای دیگر زیره است که در تمام مراحل رویش زیره سبز را تهدید می کند که جهت کنترل از مخلوط کاراتان و دیتان می توان استفاده نمود.
برداشت
محصول معمولاً 100 تا 120 روز پس از کشت آماده برداشت میشود از اردیبهشت تا اوایل خرداد می توان زیره سبز را برداشت نمود. عمل برداشت معمولاً با دست انجام می گیرد. گیاهان را با دست از ریشه بیرون کشیده یا با داس برداشت می کنند. سپس آنها را باید خشک نمود. پس از بوجاری باید بذرها را از سایر اندام ها جدا و با استفاده از جریان هوا آنها را تمیز و بسته بندی کرد.
عملکرد بذر بسیار متفاوت است و به شرایط اقلیمی محل رویش بستگی دارد. از هر هکتار 8/0 تا 1 تن بذر تولید می شود.
دامنه انتشار
خراسان: سبزوار ، علی آباد، مشهد ،صالح آباد تهران ، بین تهران و سمنان در ناحیه ای بنام کیش لک در ارتفاعات 900 متری به حالت خودرو و نیمه خودرو سمنان ، دامغان ، سرخه در 1100 متری پرورش آن در غالب نواحی مساعد صورت می گیرد.
ترکیبات شیمیایی
زیره دارای تانن ، روغن زرین و اسانس است . اسانس زیره را از تقطیر میوه له شده تحت اثر بخار آب بدست می آورند . این اسانس مایعی است بیرنگ که در اثر ماندن ابتدا برنگ زرد و سپس قهو ه ای رنگ می شود .
بوی زیره مربوط به آلدئیدی بنام کومینول است . مقدر کومینول در زیره بسته به محل کشت آن بین 30 تا 50 درصد است .
ضد تشنج است . برای برطرف کردن بیماری صرع مفید است. در دفع گاز معده موثر است . قاعده آور است . عرق آور است. برای رفع برونشیت از دم کرده زیره استفاده کنید . برای برطرف کردن سوءهاضمه مفید است. ترشحات زنانگی را برطرف می کند. برای تحریک اشتها زیره سبزه را با سرکه و آب مخلوط کرده و قبل از غذا بخورید . برای برطرف کردن قطره قطره ادرار کردن زیره را تفت داده و سرخ کنید سپس با آب بخورید . برای رفع نفخ روده و معده می توانید دم کرده زیره را تنقیه کنید . برای التیام زخم چشم ، دانه های له شده زیره سبز را در آب برنج خام خیس کرده و سپس مایع بدست آمده را قطره قطره روی زخم چشم بریزید. هنگامیکه اطفال شیر خوار دل درد دارند و نفخ در شکم شان پیچیده چند قطره اسانس زیره را با روغن بادام مخلوط کرده و با آن شکم آنها را ماساژ دهید . و بالاخره زیره را در غذاهایی که نفاخ هستند مخصوصا حبوبات استفاده کنید(1).
سرما و مقاومت به آن در گیاهان:
- تنش دمای پایین
یکی از مهمترین عوامل محیطی محدود کننده رشد گیاهان، دمای پایین می باشد. گونه های مختلف گیاهی از نظر قابلیت تحمل به تنش دمای پایین، بسیار متفاوتند. گیاهان گرمسیری حساس به سرما، حتی در دمای بالاتر از دمای انجماد بافتها، بطور جبران ناپذیری آسیب می بینند. گیاه بواسطه اختلال در فرآیندهای متابولیکی، تغییر در خواص غشاءهای سلولی و اندامکی، تغییر در ساختمان پروتیینها و اثرات متقابل میان ماکروملکولها، و نیز توقف واکنشهای آنزیمی دچار صدمه میگردد. گیاهانی که به یخبندان حساس ولی به سرما متحمل هستند، در دمای اندکی زیر صفر قادر به ادامه حیات بوده، ولی بمحض تشکیل کریستالهای یخ در بافتها، بشدت آسیب می بینند. این در حالی است که گیاهان متحمل به یخبندان قادر به ادامه حیات در سطوح متفاوتی از دماهای یخبندان هستند، البته درجه واقعی تحمل بستگی به گونه گیاهی، مرحله نمو گیاه و مدت زمان تنش دارد.
قرار گرفتن گیاهان در معرض دمای زیر صفر منتج به تشکیل کریستالهای یخ در فضای بین سلولی، خروج آب از سلولها و از دست رفتن آب سلول (پسابیدگی) میگردد. بنابراین، تحمل به یخبندان با تحمل به پسابیدگی (که در اثر خشکی یا شوری زیاد بوجود می آید)، همبستگی شدیدی دارد. پسابیدگی ناشی از یخبندان سبب اختلالات گوناگونی در ساختمانهای غشایی از جمله بهم چسبیدن غشاءها میگردد. اگرچه پسابیدگی سلولی ناشی از یخبندان، علت اصلی صدمات ایجاد شده در اثر یخبندان می باشد، ولی عوامل دیگری هم در این امر دخالت دارند. کریستالهای در حال رشد یخ سبب وارد آمدن خسارات مکانیکی به سلولها و بافتها میشود. دمای بسیار پایین حاکم در شرایط وقوع یخبندان فی نفسه و پسابیدگی ناشی از آن سبب واسرشتگی پروتیینها و تخریب کمپلکس های ماکروملکول میگردد. وجه مشترک همه تنشهای پیچیده ای نظیر دمای پایین، تولید گونه های اکسیژن فعال (ROS) می باشد، که میتواند سبب صدمه دیدن ماکروملکولهای مختلف درون سلول گردد. دمای پایین بخصوص وقتی با یخبندان همراه باشد، با سیستمهای موثر جلوگیری کننده از تولید اکسیژن فعال که عامل وقوع تنش اکسیداتیو است، همبستگی دارد.
گیاهان نواحی معتدله با فعال نمودن مکانیزم سازگاری به سرما که منتج به افزایش تحمل به یخبندان میگردد، به دمای پایین واکنش نشان میدهند. این فرآیند سازگاری با تغییر نحوه ابراز برخی ژنهای مسوول واکنش به تنش همراه است. این ژنها تولید پروتیینها و متابولیتهای نگهدارنده ساختمانهای سلولی و حافظ نقش آنها در مقابل اثرات منفی یخبندان و پسابیدگی ناشی از آن را کنترل می نمایند. تغییر در ابراز ژتهای عامل واکنش به سرما توسط مجموعه ای از فاکتورهای رونوشت برداری که به محرکهای دمایی واکنش نشان میدهند، کنترل میگردد.
در اثر سرما تغییرات وسیعی در رفتار غشاها ، چربی ها آنزیم ها رنگیزه ها و اسکلت سلولی گیاهان گرمسیری بوجود می آید. برخی از این تغییرات می توانند به عنوان اثرات اولیه ای تلقی شوند که منجر به عدم تعادل متابولیکی ، تلفات آب نشت یون ، از دست رفتن جایگزینی سلولی و نهایتا مرگ سلول می شوند.
مکانیزم هایی که گیاهان مقاوم به سرما بدان وسیله از تغییرات جلوگیری می کنند به خوب شناخته نشده است و تحقیقات بسیار زیادی برای درک اینکه چگونه غشاها و پروتئین ها به نحوی تغییر می یابند که می توانند در مقابل سرما پایدار بمانند ، لازم است. مقاومت به سرمازدگی یک صفت چند ژنی است و بنا بر این اصلاح گران در اتقال صفت مقاومت به سرما به گیاهان حساس به سرما با مساله پیچیده ای روبرو هستند.
سرما و یخ زدگی همه ساله خسارات قابل توجهی را به اقتصاد وچرخه تولید کشورتحمیل می کند. بنابر این برای مقاومت گیاهان به سرماویخ زدگی لازم است تا مدیریت تنش رعایت شود.
به گزارش خبرگزاری کشاورزی ایران (ایانا) سعید ترکش اصفهانی_کارشناس ارشد اصلاح نباتات در مقاله ای به بررسی اثرات سرما بر گیاهان پرداخته است.
در این مقاله آمده است: سرما و یخ زدگی ازمهمترین عوامل قهری خسارتزا درمحصولات کشاورزی است وهمه ساله خسارات قابل توجهی را به اقتصاد وچرخه تولیدکشور تحمیل می کند.
سهم عامل تنش سرما و یخبندان نسبت به سایر عوامل تهدید کننده در زیربخشهای زراعی و باغی از وزن بسیار بالایی برخوردار است و پهنه وسیعی از حاصلخیزترین مناطق تولیدی کشور ما و قسمت عمده محصولات اقتصادی مهم کشورهمه ساله در معرض تهدید تنش سرما و یخزدگی قرار دارند.
این مقاله در خصوص تعریف تنش و عوامل تنش زا می افزاید: تنش عبارت است از هر گونه انحراف معنی دار از شرایط بهینه برای زندگی موجود زنده، و عوامل تنش زا باعث تغییر و اختلال در فرایندهای فیزیولوژیکی گیاهی می شوند واز این طریق تولید گیاهان زراعی را تحت تاثیر قرار می دهند.
تنشهای محیطی عبارتند از:عوامل بیماریزا،علفهای هرز،آفات ،آسیب هایمکانیکی،درجه حرارت،آب،خاک و ...
همچنین انواع یخبندانها که باعث خسارتهای زیادی می شوند عبارتند از: یخبندانهای تشعشعی و یخبندانهای انتقالی.
این مقاله در خصوص روشهای مقابله با خسارتهای ناشی از سرما و یخبندان می افزاید: روشهای فعال (کوتاه مدت) و روشهای غیرفعال (درازمدت) برخی از این روشها هستند.
همچنین آنچه که معمولا در جهت مقابله با سرما و یخبندان انجام می شود, حفاظت در برابر یخبندانهای تشعشعی است و روشهای حفاظتی نقش چندان موثری برای مقابله با یخبندانهای انتقالی ندارد.
بخاریها- سیستمهای آبیاری و ماشینهای باد از مهمترین روشهای حفاظتی کوتاه مدت هستند.
خصوصیات استفاده از بخاریها عبارتند از: بالا بودن هزینه سوخت ،کارآیی بیشتر در باغهای میوه نسبت به مزارع ، حداکثر کارآیی در شرایط وارونگی دمایی، مزیت تعداد زیاد بخاریهای کوچک بر تعداد اندک بخاریهای بزرگ.
همچنین اساس استفاده از سیستمهای آبیاری، افزایش ظرفیت و هدایت گرمایی خاک و آزادسازی گرمای نهان آب در هنگام یخ زدن را باعث می شود،که انواع ان عبارت است از:
آبیاری سطحی (غرقابی و شیاری)، آبیاری بارانی ، سیستمهای آبپاش(رودرختی و زیردرختی) و آبیاری قطره ای.
استفاده از روش ماشینهای بادنیز، تنها در صورت وجود وارونگی دمایی کارآیی استفاده دارند تا به صورت ترکیبی با سایر سیستمهای حفاظتی مورد استفاده قرار گیرند و میزان کارآیی انها به شدت وارونگی دما بستگی دارد .
سایر روشهای حفاظتی فعال نیزعبارت است از: استفاده از بالگرد، دستگاههای مولد مه، پوشاندن گیاه با پوششهای مخصوص،مالچ پاشی، استفاده از
پوشش کف یا فوم، استفاده از سیستم ) SIS Inverted Sink (Selected ، استفاده از سیستمهای تلفیقی، استفاده از بالگرد سبک در نقاط تجمع هوای سرد در سطح مزارع، پرواز بالگرد در ارتفاع پایین جهت بر هم زدن لایه های وارونگی و پوشش خاک با استفاده از مالچ جهت جلوگیری از هدر رفت گرمای خاک.
انواع سیستم های SIS نیز عبارتند از: دستگاه HEAT DRAGON جهت گرم کردن هوای سرد مجاور سطح زمین، دستگاه HEAT DRAGON جهت گرم کردن هوای سرد مجاور سطح زمین.
مهمترین روشهای حفاظتی غیرفعال نیز عبارتند از: انتخاب مکان مناسب، انتخاب محصول، انتخاب واریته، پوشش زمین، عملیات به زراعی(کوددهی, هرس, شخم,آبیاری, تاریخ کاشت, عمق کاشت, و....)، به کارگیری سیتمهای نظارتی جامع مجهز به حسگرهای دمایی و زنگ اخبار(Monitoring)و استفاده از مواد شیمیایی است.
بنابراین: اصلاح برای مقاومت به سرما و اصلاح برای مقاومت به یخزدگی (از نظر تئوری، عملی و مفهومی)از یکدیگر متفاوت است، منظور ازسرما، کاهش دما به حدود صفر درجه سانتیگراد ویا چند درجه بالاتراست که می تواند برحسب نوع گیاه ودرجه مقاومت آن، به اندامهای مختلف(گل، برگ، میوه، جوانه وشاخه) خسارت وارد کند.
این مقاله گیاهان را از نظر طبقهبندی انها براساس واکنش آنها به دماهای پایین ، به گیاهان: حساس به سرما، حساس به دماهای سرد بالای صفر، حساس، حساس به درجه حرارتهای یخبندان کم یا دماهای نزدیک به صفر درجه سانتیگراد، کمی مقاوم، زندهماندن در دماهای انجماد تا -5 درجه سانتیگراد، نیمهمقاوم، زندهماندن در دماهای انجماد در محدوده -5 تا -10 درجه سانتیگراد، بسیار مقاوم، زندهماندن در دماهای انجماد در محدوده -10 تا -20 درجه سانتیگراد، خیلی زیاد مقاوم، گونههای با حداکثر مقاومت به یخزدگی که توانایی تحمل سرماهای بسیار شدید(فراسردی) را دارند.
اساس ژنتیکی تحمل به سرما عبارت است از: پلی ژن بودن وراثت اکثر صفات مهم اقتصادی از جمله مقاومت به سرما و یخبندان، تحت تاثیر محیط بودن این صفات و دشواری اندازه گیری آنها، متکی بودن مطالعه این صفات بر روشهای آماری پیچیده و شاخصهای آماری مانند میانگین, واریانس, کوواریانس, شاخصهای چندمتغیره و.....
استراتژی های بهنژادی برای افزایش مقاومت گیاهان به سرمانیز عبارتند از: اصلاح تدریجی گیاهان برای مقاومت به سرما و یخبندان از طریق کاربرد روشهای مرسوم اصلاحی و انتخاب، انجام هیبریداسیون بین گیاهان زراعی و خویشاوندان وحشی آنها که دارای صفت مقاومت به سرما و یخبندان هستند، اهلیکردن گونه های وحشی که در محیطهای سرد به خوبی رشد میکنند از طریق اصلاح و انتخاب برای بهبود صفات زراعی آنها، شناسایی ژنهای مقاومت به سرما و یخزدگی، کلونکردن آنها و دستورزی ژنتیکی آنها با استفاده از روشهای بیولوژی مولکولی، معرفی ژنی خالص و نو به محیطهای سرد به منظور وسعت بخشیدن به منابع پایه ژنی، مثالهای کمی در مورد هیبریداسیون بینگونهای شامل گوجهفرنگی و گندم وجود دارد.
در جمعیتهای اصلاح شده و سازگار گیاهان مختلفی مانند ذرت، تنوع ژنتیکی فراوانی برای مقاومت به تنش سرما دیده شده است اما استفاده از نژادهای خارجی مقاوم نیز موقعیتهای مناسبی را جهت اصلاح مقاومت بهتنش سرما در این گیاهان فراهم می کند .
به عنوان مثال در اصلاح سیب زمینی میتوان از منابع ژنتیکی وحشی مانند گونههای وحشی سیب زمینی مقاوم به یخزدگی به عنوان والد در تلاقیها استفاده کرد.
این مقاله در پایان می افزاید: در هر گیاه زراعی عملکرد نتیجه نهایی تمامی فرآیندهای بیوشیمیایی و فیزیولوژیکی، از زمان سبزشدن تا بلوغ فیزیولوژیکی و تأثیرات متقابل این فرایندها با محیط است، اختلاف بین عملکرد ثبت شده و میانگین عملکردها، به عواملی که از بروز کامل پتانسیل ژنتیکی گیاهان جلوگیری میکنند مربوط میشود، برای تعدادی از مؤلفه های صفات مقاومت به سرما، تنوع ژنتیکی وجود دارد. ترکیبی از مقادیر کمی از این تنوع، با برخی ازتکنولوژیهای دقیق اصلاحی که در اینجا بحث شد، میتواند زمینه را برای دستکاری ژنهایی در زمینههای ژنتیکی خالص فراهم سازد.
در مناطقی که گیاهان حساس به سرما کشت میشود، هر جا که دماهای سرد درطول فصل رویش غالب است، اصلاح مقاومت به سرما که منجر به تولید بهتر در مزرعه میشود، میتواند قسمتی از تفاوت بینعملکردهای بهینه و عملکرد واقعی را کاهش دهد.
اصلاح یک صفت مقاومت به سرما به صورت منفرد نمیتواند در یک محیط دارای محدویت از نظر دما، اثری روی عملکردیک ژنوتیپ خاص داشته باشد، بلکه راه بهتر این است که چندین صفت مقاومت را در زمینه ژنتیکی مناسب جمعآوری کنیم تاژنوتیپهایی به دست آیند که توانایی تولید را در شرایط دمایی سرد طی فصل رشد داشته باشند.
مواد و روش ها
به منظور بررسی تحمل گیاه زیره به سرما آزمایش به صورت اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی به اجرا در آمد.
فاکتورهای مورد آزمایش شامل خو سرمایی (خوسرمایی و عدم خوسرمایی ) به عنوان پلات اصلی و ترکیب اکوتیپ (تربت ، قوچان، سبزوار، خواف،قائن)در دما(0 ،3-، 6-،9-،12-،15- درجه سانتیگراد) به صورت فاکتوریل در پلات فرعی در نظر گرفته شده بود. تحمل به سرما و بازیافت گیاه از طریق اندازه گیری صفاتی مانند درصد بقا و دمای کشنده برای 50% از نمونه ها (LT 50 ) سه هفته پس از اعمال تیمار یخ زدگی و ارتفاع گیاه تعداد گره در ساقه اصلی ، وزن خشک گیاه ، دمای کاهنده 50% وزن خشک گیاه ( DMT50 ) در پایان اندازه گیری مورد نظر بود که به دلایلی آزمایش ادامه نیافت.
بذور پنج اکوتیپ زیره با دقت به صورت منوکارپ در آمد. سپس با قارچ کش کربوکسی تیرام به مدت 24 ساعت آغشته شد. این عمل بواسطه قرار دادن بذور در دستمال های پارچه ای و خیساندن آنها توسط آب شهری بود.به گونه ای که آب از شیر با دبی تقریبی 1 قطره در ثانیه بر دستمال های حاوی بذر و قارچ کش ریخته و از سمت دیگر اضافی اب از دستمال ها خارج می شد. سپس بذور ضد عفونی شده را در پتری دیش کشت کرده و بیش از 50% از بذور تمام اکوتیپهای مورد نظر پس از 72 ساعت جوانه زدند، که این زمان به عنوان زمان جوانه زنی ثبت شد. سه روز پس از جوانه زنی بذور مذکور توسط پنس آغشته به وایتکس رقیق شده در لیوان های پلاستیکی ( با قطر 8 cm) که از قبل در زیر آنها زهکش تعبیه شده بود قرار داده شد. خاک مورد استفاده مخلوطی از ماسه و خاک برگ ضد عفونی شده بود که با آون استریل شد. بستر کشت متشکل از این دو ماده به نسبت مساوی بود. خاک پیش از کشت خیس شده روی بذور کشت شده در لیوان ها ماسه ای به ضخامت 3 تا 4 میلیمتر پوشانده شد.
لیوان ها هر یک روز در میان آبیاری شده و در شرایط دما و رطوبتی گاخانه های تحقیقاتی نگهداری شدند. پس از حدود 4 روز گلدانها به مرحله سبز شدن رسیدند. در ابتدای کار تمامی اکوتیپهای مورد آزمایش به خوبی سبز شدند و مشکلی نیز در مورد بوته میری مشاهده نشد . ولی باگذشت حدود یک هفته از زمان سبز شدگی ، در تمامی اکوتیپ ها کمابیش علائم بوته میری مشاهده شد. پس از حدود پانزده روز(مرحله دو برگ حقیقی) عوارض بوته میری به گونه بود که ادامه آزمایش غیر ممکن نمود
درباره گل کرچک هندی یا همان کروتن |
یک درختچه ی همیشه سبز و زیبا ، کروتن یا همان کرچک هندی که اسم دیگر آن کدیاتم است. برگهای کروتون معمولا مخلوطی ازسبز، سفید ، زرد، قرمز، صورتی، سیاه و نارنجی می باشد. شکل برگها متنوع از خطی تا تخم مرغی است. این گیاه به نور معمولی ، گرمای زیاد، خاک همیشه خیس، رطوبت هوای 70 تا 90 درصد و خاک قلیایی احتیاج دارد. در صورت نبود رطبوت برگهای آن می ریزد . درجه حرارت مناسب کروتون در زمستان 16 درجه سانتی گراد می باشد.
خاک: خاک جنگلی خاک مطلوب برای این گیاه می باشد.کود: می توان به میزان 3 گرم در لیتر، هر دو هفته یک بار از فروردین تا شهریور ماه به کروتون، کود داد.
عوارض و درمان: اگر برگهای این گیاه کمرنگ باشد به معنای این است که محیط تاریک آشپزخانه و گاز نفتی می تواند لکهای قهوه ای روی برگها ایجاد کرده و باعث ریزش آنها شود. آبیاری بیش از حد نیز باعث پوسیدگی ساقه و ریزش برگها می گردد. اگر دیدید برگها درتمام اندام گیاه می ریزند، تغییرات شدید درجه حرارت در محیط داشته اید. سعی کنید درجه حرارت را ثابت کنید ریزش برگهای پایین بوته به دلیل هوای سرد و خشک است. تغذیه مصنوعی گیاه از به وجود آمدن برگهای جوان ریز و کم رشد جلوگیری می کند. دقت داشته باشید در آفتاب مستقیم، غبار پاشی انجام ندهید زیرا لکه های قهوه ای و سوخته روی برگ ایجاد می کند. برگهای منقبض شده کروتون نشانگر تشنگی و گرمای هوا می باشد. باید گلدان را به محل خنک تری ببرید و فورا آبیاری و غبار پاشی کنید زخمهای پنبه ای شکل در قاعده و سطح برگها را میتوان با سمپاشی توسط سموم حشره کش ، هر 14 روز یکبار ، از بین می رود.
پرورش دهندگان این گیاه ، کروتون را در بسترهای گرم تکثیر می کنند. یعنی دمای خاک بستر رابین 21 تا 24 درجه سانتیگراد نگه می دارند. اواخر بهار و در طول تابستان، از طریق قلمه ها ی انتهایی ساقه به اندازه های 10 تا 15 سانتیمتر، می توان عمل تکثیر را انجام داد. کروتون اغلب به صورت به صورت تک ساقه ای رشد می کند، بنابراین باید اجازه دهید تا به اندازه کافی بزرگ شده و جوانه های فرعی تولید کند. قلمه های انتهایی ساقه را ازجوانه ای فرعی بگیرید و در پودر هورمون ریشه زایی فرو برده و درگلدانهایی به قطردهامنه 9 تا 11 سانتیمتر، حاوی کمپوست گلدانی بکارید. قلمه ها را با کیسه پلاستیکی شفاف بپوشانید و در دمای 24 درجه سانتیگراد و نور مناسب نگاه دارید. خاک را همیشه مرطوب کنید. پس از دو ماه ریشه دهی کامل می شود
4 گیاه آپارتمانی که تصفیهکننده هوا هستند |
به طور معمول همه ما یا حداقل بیشتر ما از گیاهان و گلدانها برای دکوراسیون خانه خود استفاده میکنیم اما برخی از این گلدانهایی که در کنار پنجرههای خانههایمان میگذاریم کاری بیشتر از یک دکور صرف دارند، در واقع جدا از زیبایی این گلها و احساس آرامشی که به ما میدهند، برخی از این گلدانها با آلودگیهای داخل خانهها مبارزه میکنند و باعث افزایش خلاقیت انسان میشوند. در این مطلب میتوانید گیاهانی را که خانهتان را تمیز کرده و زندگیتان را هم غنیتر میکنند، بشناسید.
سرمایهگذاری عقلانی
شاید بهتر باشد، به جای اصرار بر نصب نقاشیها و عکسها به دیوارهای خانهتان و پرکردن خانه از انواع ظرف و اشیای قدیمی و عتیقه، خانهتان را با گلدانها پر کنید. بهتازگی دانشمندان و پژوهشگران ناسا تحقیقی 2 ساله انجام دادند که نشان داد، برخی از گیاهان و حتی گیاهان آپارتمانی میتوانند مواد مضر و سمی داخل خانهها را بگیرند و باعث تصفیه هوا شوند.
یک تصفیهکننده مناسب
تصفیه هوا با گل داوودی
قرنها پیش در چین، گل داوودی به عنوان گیاهی که حال انسان را خوب میکند، ارزیابی میشد. چینیها از حدود 3 هزار سال قبل به پرورش این گل اقدام کردند و برای آن خواص سلامت و بهداشت فراوانی را بر شمردند. در جنوب شرق آسیا جوشاندههای زیادی از گلهای زرد و سفید این گل تهیه میشود که مفید برای بسیاری از بیماریهاست. مردم چین ساقه سبز این گیاه را جدا میکنند و با آن خوراکی مخصوص میپزند که میگویند این گیاه خاصیت ضدعفونی کننده دارد و باعث افزایش طول عمر میشود، اما همه این خاصیتهای درمانی را کنار بگذارید و به نتیجه تحقیقات 2 ساله پژوهشگران ناسا گوش کنید: براساس این تحقیقات گلهای داوودی، حتی در مکانهای کوچک و در بسته، میتوانند بنزن موجود در هوا را پاک کرده و هوا را از این ماده شیمیایی تصفیه کنند. بنزن یکی از اصلیترین آلودهکنندههای هواست که در جوهرها، رنگهای شیمیایی، پلاستیک، خوشبوکنندهها، بنزین، اسپریهای تمیزکننده و در نظایر آنها یافت میشود.یادتان باشد که بهتر است گلدانهای گلهای داوودی را در نور غیر مستقیم قرار دهید و اگر خوب از آنها نگهداری کنید این گلدانها تا 6 هفته هم دوام میآورند.
به جای اسپری، زنبق
جاروبرقی به نام زنبق
گل زنبق در برخی نقاط خاص جهان گل بومی محسوب میشود. در بسیاری از نقاط جهان این گل را در دسته گلهایی برای تزئین به کار میبرند اما یادتان باشد که این گل میتواند مثل یک جاروبرقی قوی مواد شیمیایی مضر و خطرناکی چون فرمالدئید، بنزن، تریکلرواتیلن و برخی مواد دیگر را از هوا پاک کند. مطالعات نشان داده است، گلدانهای حاوی این گل به کیفیت هوای یک آپارتمان میافزایند و از میزان خطرناک بودن این مواد شیمیایی هم میکاهند.یادتان باشد که گل زنبق را بهتر است در نور کم و غیر مستقیم قرار دهید و خاکی که گل در آن قرار دارد بهتر است همیشه اندکی رطوبت داشته باشد.
توصیه: دفعه بعد به جای خریدن یک اسپری خوشبوکننده یا دستگاههای معطر کننده هوا یک گلدان زنبق بخرید و آن را در محلی بگذارید که هم از تماشای آن لذت ببرید و هم هوای پاکیزهتری را استشمام کنید.
ضد عنکبوتهای خانگی
برطرفکردن خشکی هوا با بامبو
بامبو ابتدا در شرق و جنوب آسیا میرویید اما سپس به گیاه محبوب اکثر مردم جهان بدل شد و حالا تقریبا در تمام جهان میتوانید ساقهها و ریشههای بامبو را خریداری کرده و در خانهتان از آن استفاده کنید. بامبو را در آپارتمان میتوان به ارتفاع بین 5/0 تا 5/1 متر هم پرورش داد. حالا متخصصان و پژوهشگران ناسا میگویند، این گیاه دوستداشتنی نقش تصفیهکننده هوا را هم دارد. در واقع در مطالعهای مشخص شد، ساقههای بامبو میتوانند فرمالدئید، بنزن، مونوکسیدکربن، زیلن و کلروفورم را از هوای اطراف خود جذب کنند. بامبو جدا از کمککردن به تصفیه هوا یک خاصیت جالب دیگر هم دارد آن هم این است که ذرات معلق عنکبوتهای خانگی را میگیرد و نابود میکند. این تخمها در افرادی که آلرژی دارند باعث بدتر شدن وضعیت تنفس میشوند.
در کنار همه اینها بامبو یک خاصیت جالب دیگر هم دارد که در طی ماههای سرد سال که هوای داخل آپارتمان گرم و خشک است هوای داخلی را تا حد زیادی مرطوب و مناسب میکند. برای نگهداری بامبو بهتر است که آن را در معرض نور مستقیم خورشید قرار ندهید و در تمام دوران رشد آن را در محیطی مرطوب قرار دهید.
خواب راحت به ارمغان میآورد
خواب بهتر با گل آفتابگردان
معمولا بسیاری از خانمها علاقهای به گذاشتن گل و گلدان در اتاق خواب خود ندارند، توصیه پزشکی هم این است که در اتاق خواب از گذاشتن تعداد زیادی گل یا گلدان خودداری شود، اما در این مورد میتوان یک استثنا قائل شد آن هم گذاشتن یک گلدان گل آفتابگردان است.میدانید که اکثر گلها و گیاهان طی شب اکسیژن هوا را میگیرند و به جای آن دیاکسید کربن بیرون میدهند که این میتواند برای انسان خطرناک باشد اما مطالعات نشان داده، نوعی خاصی از گل آفتابگردان (gerbera daisy ) در طی شب هم به رهاکردن اکسیژن ادامه میدهد که این تنفس انسان طی شب را بهبود میبخشد و میتواند باعث بهبود خواب شبانه انسان شود. مطالعات نشان داده، افرادی که طی شب چند بار به علت تنگی تنفس از خواب میپرند بیشتر از همه از داشتن یک گلدان گل آفتابگردان سود خواهند برد، البته ثابت شده برخی گیاهان خاص چینی موسوم به گیاهان زنجیرهای چینی و چینان هرب در بالای بردن کیفیت خواب انسان موثر هستند
مشخصات مدیر وبسایت
عناوین یادداشتهای وبلاگ
بایگانی آرشیو ماهانه وبسایت
کلمات کلیدی وبسایت