چگونه بر گاز آمونیاک سالن های مرغداری غلبه کنیم ؟ |
گازهای مختلفی در طول دوره پرورش در سالن های مرغداری یافت می شوند. اکثر آنها در غلظت های بالاتر از حد مجاز باعث ایجاد ضایعات و در موارد حاد باعث تلفات می گردند. ولیکن در عمل قسمت اعظم مشکلات مرغداری ها در رابطه با گاز آمونیاک می باشد.
غلظت گاز آمونیاک
بالا رفتن تراکم گاز آمونیاک در سالنهای مرغداری باعث حالت تهوع و سوزش چشم کارگران مرغداری گشته و طیور را نیز آسیب رسان می نماید . میزان این گاز برحسب قسمت در میلیون [1]ppm) )سنجیده می شود . بطور معمول میزان ppm15 باعث ناراحتی انسان می شود و حداکثر غلظت مجاز برای مدت 8 ساعت ppm50 تعیین گردیده است .
و اما در مورد طیور ؛ غلظت زیاد و مداوم گاز آمونیاک باعث کاهش فعالیت دستگاه تنفسی طیور میشود . در مورد طیور تخمگذار میزان ppm30 برروی تولید تخم مرغ و وضعیت عمومی طیورآسیب رسانی محدودی اعمال می کند ولی میزان ppm50 صدمات جدی بخصوص برروی رشد ایجاد می نماید .
طیور می توانند غلظتهای بالاتر و تا بعضی مواقع به طور محدود تا حد ppm100 را تحمل نمایند که در این حد تاولهایی روی سینه بروز کرده و مصرف آب نیز بالا میرود . این گاز در غلظت ppm150 باعث کراتوکنژکتیویت ، تراکئیت و از بین رفتن مژه های نای می شود. از اینرو غلظت آمونیاک در سالن مرغداری نباید از حد ppm25 تجاوز کند .
و اما چگونه بر گاز آمونیاک سالنهای مرغداری غلبه کنیم ؟
از اواسط قرن بیستم تاکنون ترکیبات مختلفی با مکانیسم های اثر متفاوت در رابطه با کنترل گاز آمونیاک در صنعت مرغداری در دنیا مورد استفاده قرار گرفته اند . از میان این مواد ، فرمالین و عصاره درخت یوکا [2] با استقبال بیشتری مواجه شد . ولیکن از میان این دو ماده عصاره درخت یوکا بازدهی بیشتر داشت چرا که این ماده دارای خاصیت پیوند با آمونیاک می باشد که باعث جلوگیری از رها شدن گاز آمونیاک از طریق فضولات طیور می شود. با گذشت سالها ترکیبات جدیدتری جایگزین موارد فوق شدند . این مواد علاوه برطیف عمل وسیع ، کاملاً بی ضرر نیز تشخیص داده شده اند . این ترکیبات که هم اکنون به طور گسترده ای در صنعت پیشرفته طیور اکثر کشورها مورد استفاده قرار می گیرند قادرند از فعالیت آنزیم اوره آز [3] جلوگیری نمایند . از آنجا که منشاء تولید گاز آمونیاک درسالنهای مرغداری، بستر می باشد ـ که علت آن نیز تخمیر اوره فضولات طیور در بستر است ـ با استفاده از این ترکیبات تولید گاز مذکور در بستر متوقف می شود .
از جمله این مواد می توان به پاد آمونیاک اشاره کرد .
پاد آمونیاک که نوعی پودر خنثی کننده گاز آمونیاک می باشد محصول تکنولوژی ایالات متحده امریکا در سال 1999 میلادی می باشد .
طرز مصرف این ماده بسیار آسان بوده و به شرح ذیل است :
(1) سیستم بستر : یک روز قبل از جوجه ریزی به صورت یکنواخت درروی بستر پخش شود (برای کل دوره )
(2) سیستم قفس : پس از هر نوبت کودکشی در زیر قفسها ونیز هر دو هفته یکبار برروی کود پخش شود .
میزان مصرف این ماده که به صورت پودر با مش [4] 20 الی 100 تهیه شده است ، 250-200 گرم درمتر مربع بستر می باشد .
به طور مثال برای محاسبه میزان پاد آمونیاک مصرفی در سالنی که دارای عرض 12 متر و طول 90 متر باشد به ترتیب زیر عمل می شود :
متر مربع 1080=90*12
کیلوگرم 216 = گرم 216000= 200*1080
کیلوگرم 270 = گرم 270000= 250*1080
بنابراین 270-216 کیلوگرم میزان مصرف پادآمونیاک در سالن فوق می باشد .
این ماده در طی دوره پرورش در بستر فعال باقی مانده و باعث جلوگیری از تولید گاز آمونیاک و در نتیجه کاهش شدید بیماریهای تنفسی می شود . از مزایای دیگر این ماده می توان به موارد ذیل اشاره کرد :
1- کاهش بیماری کوکسیدیوز از طریق از بین بردن یا محدود کردن اووسیست های کوکسیدیوز .
2- کاهش رطوبت بستر
3- جلوگیری از اشاعه بوی زننده کود .
4- کاهش حشرات .
5- غنی شدن کود حاصل از فضولات طیور بدینصورت که کود مرغی را بعنوان یک کود فسفاته که دارای فسفر غیرمحلول است مطرح می نماید و این از آنجهت قابل اهمیت است که کودهای فسفاته دارای فسفر محلول در آب هستند و در اثر بارندگی به لایه های پائینی رفته و عملا" از دسترس ریشه گیاه خارج می شوند
خردکن های علوفه یا چاپرها |
خردکن های چکشی(خردکنهای عمودی)
قدمت این ماشین ها به حدود سال 1950 بر می گردد. به طور معمول تا قبل از سال 1950 از خردکن های تیغه - برشی استفاده می شده است اما به دلیل ارزان تر بودن، خردکن های چکشی نسبت به خردکن های تیغه- برشی بیشتر مورد استفاده قرار گرفت.
قسمت اصلی این خردکنها یک روتور است که بر روی آن چکش یا چاقوهایی قرار می گیرند که این چاقوها حالت ارتعاشی و انعطاف پذیر داشته و در صورت برخورد با یک جسم سخت خارجی منحرف شده و از آسیب زیاد به چاقوها جلوگیری می کند. سه تا چهار ردیف چاقو بر روی روتور قرار می گیرند که با سرعتی حدود 1600 دور در دقیقه چرخش می کنند. این تیغه ها به واسطه ی ضربه ای که بر روی ساقه ی گیاه وارد می کنند عمل برش را انجام می دهند که در این قسمت از ذکر جزئیات خودداری می نماییم.
نمای مقطعی یک خردکن علوفه ی چکشی
پس از برش و جمع آوری علوفه توسط چاقوها، علوفه به هلیسی که یک محور حلزونی شکل با شعاع دایره های یکسان است، منتقل می شود و از آن جا وارد قسمت دیگری می شوند که دارای تیغه و پروانه هایی می باشند که عمل باد زدن را انجام می دهند و با این کار علوفه را به تریلی(جهت ذخیره) منتقل می کند. بادبزن ها همانند تیغه طراحی شده اند تا با این کار عمل خرد شدن نیز در این مرحله صورت گیرد تا با این عمل، علوفه بیشتر خرد شود و این کار باعث سهولت در جابجایی و سیلو کردن علوفه می گردد. طول مواد خرد شده در خردکنهای چکشی از 2 سانتیمتر تا 9 سانتیمتر و گاهی اوقات در حدود 15 سانتیمتر و یا قطعات بلندی که عملا قطع نشده اند تغییر می کند و به طول محصول، رابطه ی بین محصول و جهت حرکت(بخصوص در محصولات خوابیده) و نسبت چرخش گردنده به سرعت پیشروی خردکن بستگی دارد. از آنجا که طول برش متغیر است معمولا مواد خرد شده توسط خردکنهای چکشی، کمتر مناسب سیلو شدن در سیلوهای برجی هستند. در صورتی که محصول در این سیلوها سیلو شوند، مشکلات جدی برای تخلیه ی مواد به وسیله ی تخلیه کن ها و یا دست وجود خواهد داشت و جابجایی مواد سیلو شده به وسیله ی نقاله مشکل خواهد بود. اصولا علوفه ی خرد شده توسط این ماشین به صورت تازه مورد مصرف قرار می گیرد. مواد خرد شده به وسیله ی خردکنهای چکشی معمولا به مصرف تغذیه ی تازه روزانه و تهیه ی بستر می رسد. قسمت بادبزن و پشتی خردکنهای چکشی را می توان باز نمود تا مواد بریده شده بر روی زمین بریزند. این کار زمانی که بخواهیم بقایای ساقه ی گیاهان زراعی پس از برداشت محصول به عنوان کود به زمین اضافه گردد، بسیار کاربرد دارد و معمول می باشد.
خردکنهای چکشی از نوع کششی هستند که به مالبند تراکتور متصل می شوند و توسط تراکتور کشیده می شوند. دارای دو چرخ در عقب هستند که ارتفاع آن ها را تنظیم می کند. این نوع خردکن ها محور تواندهی گرد(PTO گرد) هستند. عرض برش در این نوع خردکنها 1 تا 8/1 متر است. جهت تنظیم ارتفاع برش تیغه ها می توان با بالا یا پایین بردن قسمت انتهایی خردکن ارتفاع تیغه های برش را تنظیم نمود. (به صورت لولایی شکل)
تنظیمات و بعضی از مسائلی که در هنگام کار با خرکنهای چکشی پیش می آید:
در تنظیم خردکنهای چکشی، تنظیم گردنده از اهمیت بیشتری برخوردار است که این کار بر اساس دفترچه ی راهنمای خردکن دقیقا صورت می گیرد. اگر در هنگام کار در ماشین لرزش بوجود آید باید دستگاه را خاموش کرده و بررسی های لازم صورت گیرد که عموما به علت آسیب دیدن چاقوها این مشکل بروز می کند. باید توجه شود که اگر یک چاقو در خردکن چکشی تعویض شد، متعاقب آن، چاقویی که با چاقوی آسیب دیده 180 درجه فاصله دارد نیز باید تعویض گردد تا تعادل لازم برقرار شود. در غیر این صورت ماشین آسیب می بیند.
هیچ گاه با بروز لرزش در ماشین به کار ادامه ندهید چو در این صورت علاوه بر کاهش میزان بازدهی دستگاه، به علت لرزش حاصله، فرسایش قطعات و الزامات را شاهد خواهید بود که این کار عمر دستگاه را تا حد بسیار زیادی کاهش می دهد.
آزمون های تعیین کیفیت بذر |
برای آزمون کیفی ممکن است با استفاده از نمونه های تهیه شده، تعدادی آزمون برای ارزیابی کیفیت فیزیکی، خلوص ژنتیکی، زنده بودن بذر و قدرت رویش انجام گیرد.
تجزیه خلوص ژنتیکی.
روش کلاسیک شامل آزمون های کشت می باشد. این آزمون ها شامل کشت یک نمونه از بذر در گلخانه، خزانه زمستانی و یا حتی تابستانه برای ارزیابی رشد و نمو بوته در مقایسه با دیسکریپتور رقم می باشد. عیب این آزمون، زمان انجام آن می باشد. زیرا مواد ژنتیکی ممکن است در محیطی ارزیابی شوند که سازگاری به آن ندارند و منجر به مشکلات بیشتری در تشخیص بوته های خارج از تیپ گردد. امروزه تکنیک های آزمایشگاهی مثل الکتروفورز ژل نشاسته در دسترس می باشند که می توان با استفاده از آن ها اقدام به تعیین خلوص نمود . مزیت این تکنیک ها سرعت و دقت بالای آن و عیب آن هزینه بالا و پیچیدگی اجرای آزمون می باشد .
آزمون سلامت بذر.
به منظور کاهش احتمال گسترش پاتوژن های مضر از طریق بذر به سایر مناطق یا کشور ها، یکسری از آزمون های سلامت بذر بوجود آمده اند که به طور معمول 4 نوع می باشند:
- آزمایش فیزیکی قسمت های داخلی و خارجی بذر با استفاده از میکروسکوپ برای شناسایی وجود یا عدم وجود پاتوژن ها.
-پلیت کردن بذر روی آگار و سپس شناسایی ارگانیسم.
- جوانه زنی و رشد گیاهچه در شرایط شناخته شده مساعد برای توسعه علائم قابل تشخیص پاتوژن.
-شستن نمونه بذر ها با آب دوبار تقطیر شده و به دنبال آن، سانتریفوژکردن و مشاهده در زیر میکروسکوپ.
آزمون تعیین قدرت نامیه (Seed vigor tests).
آزمون جوانه زنی استاندارد (قوه نامیه)، حداکثر پتانسیل یک گروه به خصوص بذر را تحت شرایط ایده آل تعیین می کند. از آن جاییکه قوه نامیه تحت شرایط ایده آل تعیین می گردد، الزاما ً نمی تواند منعکس کننده پتانسیل سبز شدن یک بذر در شرایط مزرعه ای باشد و این در حالیست که تفاوت معنی داری بین آزمون جوانه زنی استاندارد و سبز شدن در شرایط واقعی مزرعه وجود دارد. قوه نامیه نسبتا ً بالا الزاما به مفهوم سبز یکنواخت یا استقرار قوی تحت شرایط کشت مزرعه ای نمی باشد. قدرت نامیه بذر به عنوان یک ویژه گی، پتانسیل سرعت و سبز یکنواخت و همچنین توسعه گیاهچه های نرمال را در دامنه وسیعی از شرایط مزرعه تعیین می نماید.
آزمون پیری تسریع شده (Accelerated aging test).
این آزمون در وهله اول برای تعیین قابلیت انبار مانی در محیط گرم و مرطوب پیشنهاد گردیده است. تغییرات حرارتی در این آزمون نبایستی بیش از 3/0 -/+ درجه سانتی گراد باشد زیرا تغییات جزئی درجه حرارت ( 5/0 درجه سانتی گراد ) تاثیر بسزایی روی نتیجه حاصل خواهد داشت. در این روش به طور خلاصه می توان گفت که تعداد 100 دانه بذر در سینی مشبک در داخل جعبه پلاستیکی محتوی 40 میلی لیتر از آب دوبار تقطیر شده قرار داده می شوند. بذر ها با بستن جعبه ها و قرار دادن آن ها در 42 درجه سانتی گراد به مدت 96 ساعت و 100 % رطوبت نسبی روند پیری را طی می نمایند . سپس بذر ها را برداشته و در شرایط استاندارد جوانه زنی ارزیابی می شود. حالت تغییر یافته این روش، افزایش درجه حرارت به 45 درجه سانتی گراد به مدت 60 ساعت و سپس آزمون جوانه زنی استاندارد می باشد
کپک خاکستری پیاز |
بیماری خاکستری پیاز ابتدا توسط Sorauer در آلمان تشریح شده و در ایران منوچهری و شیرزادی وجود آن را در سال 1338 از کرج گزارش کردهاند. این بیماری یکی از خطرناکترین بیماریهای پیاز میباشد که در اکثر نقاط جهان، چه در مزرعه و یا در موقع برداشت و حمل و نقل و چه در انبار به پیاز و سیر حمله کرده و خسارت میرساند. ارقام مختلف پیاز سفید در مقابل این بیماری حساسیت زیادی داشته و بخصوص در انبار خسارت زیادی به آن وارد میشود. ولی ارقام زرد کمتر از ارقام سفید ، و پیازهای قرمز بندرت از این بیماری خسارت میبینند.
غالبا اتفاق میافتد که یک هفته پس از حمل پیاز به انبار ، آلودگی شروع و صد در صد آنها با ایجاد بویی نامطبوع پوسیده میشوند. این بیماری در تمام مناطق دنیا وجود دارد و مخصوصا در انبار خسارت شدیدی به پیاز وارد میآورد. غالبا در فصل بهار اگر هوا گرم و مرطوب باشد، بوتههای پیاز و سیر در مزرعه از ناحیه طوقه پوسیدگی پیدا کرده و پس از چند روز زرد شده و از بین میروند.
عامل بیماری
قارچ عامل بیماری به نام Botrytis alliimunn دارای رشتههای میسلیومی دیوارهدار قطور استوانهای شکل میباشد. کنیدیفرها خوشهای شکل و شاخهشاخه و به رنگ زیتونی هستند. کنیدیها تک حجرهای بوده و دارای غشاء نازک و ظریفی میباشند و اندازه آنها 16 - 6 میکرومتر است. عامل بیماری در مرحله جنسی آسکوسپور درون آسک در آپوتسیوم روی اسکلروتیوم تولید مینماید.
علائم بیماری
شروع این بیماری بیشتر از ناحیه طوقه میباشد و بندرت در سایر قسمتهای پیاز دیده شده است، مگر اینکه قسمتی از پیاز قبلا زخمی شده باشد که در این صورت قارچ از محل زخم وارد شده و باعث آلودگی میشود. بافتهای آلوده به نظر فرورفته بوده و بیماری بتدریج به قسمتهای سالم پیشروی مینماید. در برش پیازهای پوسیده و در قسمتی که بیماری پیشرفته باشد، بافت مورد حمله خیس خورده به نظر میرسد و چندی بعد در قسمت آلوده و فرو رفته یک طبقه نمدی خاکستری رنگ که اجتماعی از میسلیومهای قارچی میباشد تشکیل میشود.
در صورت وجود رطوبت کافی توده خاکستری رنگ گردآلودی که دارای منظره داندان میباشد، تشکیل میشود. در ضمن ، توده قارچی به قسمتهای داخلی هم نفوذ کرده و به سرعت تمام غده پیاز را فرا میگیرد. در سطح توده خاکستری مایل به سیاه کنیدیفرها و کنیدیهای قارچ ظاهر میشود. اسپورهای قارچ بعد از رسیدن آزاد شده و توسط جریان هوا به اطراف پراکنده میشوند و این اسپورها میتوانند تا چند روز زنده بمانند و اگر در شرایط مناسب رطوبتی و حرارتی قرار گیرند، پس از 7 تا 8 ساعت جوانه زده و از آن رشته میسلیومی خارج میشود که آلودگی جدید را بوجود میآورد و این دوره مرتبا ادامه پیدا میکند.
پیازهایی که بطور کامل به قارچ آلوده شده باشند، به صورت پیچیده و مومیایی درآمده و در غالب اوقات قسمتهای سیاه مایل به خاکستری که همان سختینه یا اسکلروتهای قارچ میباشند به اندازههای مختلف و به ابعاد 0.5 تا 1 سانتیمتر دیده میشود. این اسکلروتها معمولا در شرایط نامساعد حرارتی بوجود آمده و در مواقعی که درجه حرارت پایینتر از صفر باشد. رشتههای میسلیومی تولید کنیدیفر و کنیدی نکرده و تشکیل اسکلروت را میدهند. دیوارههای خارجی اسکلروت کمکم تیرهتر شده و داخل آن از رشتههای میسلیومی قطوری که مملو از مواد غذایی میباشند تشکیل میشود.
زیست شناسی
اسکلروتها اندام مقاوم قارچ را تشکیل میدهند و شرایط نامساعد محیطی را به خوبی تحمل میکنند. اگر اسکلروتها را در جای مرطوب کشت دهند، پس از مدتی تولید کنیدی و کنیدیفر میکند و در موارد خیلی استثنایی ایجاد پزیز و آسک و پارافیز کرده که در داخل آسکها آسکوسپور قرار دارند. در طبیعت در حرارت 22 تا 25 درجه سانتیگراد از اسکلروتها اسپورهایی بوجود میآید که در فضا منتشر میشوند.
اسپورها قادر به آلوده نمودن بافتهای سالم پیاز نبوده و فقط بافتهای زخمی شده و یا له شده را مورد حمله قرار میدهند و از این راه به قسمتهای سالم پیاز سرایت میکنند. حرارتهای بالا و رطوبت توام با آن باعث توسعه بیماری و شدت حمله آن میشود. شروع بیماری از مزرعه بوده و سیکل بیماری در انبار ادامه پیدا میکند، بنابراین بهترین راه مبارزه با بیماری ، جلوگیری از آلوده شدن پیازها در مزرعه میباشد.
مبارزه
پیازهای سفید رنگ که بافت آبدار دارند در مقابل بیماری حساستر از پیازهای قرمز و زرد میباشد.
مبارزه فیزیکی بهترین راه جلوگیری از بیماری است. بدین منظور باید پیازها را پس از برداشت و قبل از انبار نمودن آنها را تا مدتی در محل خشک نگهداری نمود تا مقداری از رطوبت سطحی آن گرفته شود. بدین منظور در نقاطی که فصل برداشت مصادف با بارندگی نباشد، مانند کرج پیازها را پس از خارج کردن از خاک در همان مزرعه بدون قطع برگها به مدت 2 تا 3 هفته در روی زمین پهن میکنند به طریقی که پیازها روی هم انباشته نشوند. ولی در نقاط مرطوب باید حتما آنها را زیر سرپناهی که در آنجا جریان هوا بخوبی برقرار باشد خشک نمود.
در نقاطی که به علت وجود شرایط مناسب بیماری همه ساله بروز میکند، از کشت پیاز سفید که به این بیماری حساس میباشد خودداری شده بجای آن پیاز قرمز بکارند.
دقت شود که پس از برداشت و قبل از خشک نمودن پیازها نباید برگ ها را قطع نمود، در غیر اینصورت به علت زخمی شدن پیاز راه نفوذ مناسبی برای ورود قارچ به داخل پیاز بوجود میآید، ولی اگر پیازها را پس از برداشت به مدت 2 تا 3 هفته در محل خشکی پهن کنند، خود به خود پس از مدتی برگها در اثر خشک شدن و چروک خوردن بدون آنکه زخمی بوجود آید میافتند. سپس این نوع پیازها را به انبار منتقل میکنند.
انباری که برای نگهداری پیاز مورد استفاده قرار میگیرد بایستی خنک (حدود 4 درجه سانتیگراد) و خشک باشد، بایستی قبل از قرار دادن پیازها در آنجا آن را ضدعفونی نمود بدین منظور میتوان به ازاء هر متر مکعب انبار ، مقدار 20 سیسی فرمالین تجارتی مصرف نمود.
هرگاه پیازها را قبل از انبار کردن مدت 24 ساعت در محیط سربستهای که در هر متر مکعب آن 20 سانتیمتر مکعب فرمل تجارتی تبخیر شده است قرار دهیم، در اثر وجود بخار فرمل ، اسپورهای قارچ که در مزرعه روی پیاز قرار گرفتهاند کشته خواهد شد، و از این راه به سالم ماندن پیاز در انبار اطمینان حاصل میشود. بخار فرمل جذب پیاز نمیشود و برای مصرف کننده زیانی ندارد.
چگونگی تنفس ماهی در آب |
اگر ماهی را از آب بگیرید، خیلی زود به علت کمبود اکسیژن می میرد. هیچ از خود پرسیده اید که چرا این وضعیت بوقوع می پیوندد؟ در حالیکه مقدار اکسیژن موجود در حجم معینی از آب تنها یک سیزدهم مقدار اکسیژن موجود درهمان حجم ار هوا است پس چرا وقتی در محیط جدید مقدار اکسیژن سیزده برابر می شود، ماهی به علت کمبود اکسیژن می میرد؟ بدون شک این رویداد پی آمد عدم توانایی ماهی در وفق یابی با محیط تازه است.
لذا بایستی به بررسی مکانیزمی در بدن ماهی بپردازیم که قادر نیست از اکسیژن غنی هوا استفاده نماید اما می تواند مسئله بزرگ استخراج اکسیژن را که به مقدار ناچیز در آب وجود دارد برای خود حل نموده و اکسیژن مورد نیاز خود را به این روش تأمین نماید.
یک ماهی صد گرمی رودخانه ای در حال استراحت حدود 5 سانتی متر مکعب اکسیژن در ساعت احتیاج دارد ، و وقتی فعالیت عادی خود را شروع نماید سه تا چهار برابر این مقدار اکسیژن نیاز دارد . اگر راندمان مکانیزم تنفسی آن در انتقال اکسیژن صد در صد باشد این ماهی بایستی در هر دقیقه 15 تا 30 سانتی متر مکعب آب را از سطح تنفسیش عبور دهد تا اکسیژن مورد نیاز خود را تأمین نماید.
جابجا کردن چنین مقدار اکسیژنی در هوا مشکل نیست ، اما در آب کار و فعالیت زیادی را می طلبد زیرا چگالی آب تقریبا هزار برابر هوا ، و غلظت و چسبندگیش هم حدود صد برابر است .
در انسان فقط یک الی دو درصد از اکسیژن دریافتی در ماهیچه ها برای کار شش ها مصرف می شود اما در ماهیان این مقدار بسیار بیشتر می باشد از طرفی سرعت انتشار اکسیژن در آب 300 هزار برابر آهسته تر از هوا می باشد .
پس چگونه یک ماهی بر این مسائل غامض فائق می آید ؟ مسائلی که بسیار عظیم تر از مسائل تنفسی مهره داران زمینی می باشد . و چرا ماهی در شرایطی بسیار آسان تر برای تنفس در روی زمین می میرد؟
قسمتی از جواب به این سوالات در ساختار مکانیزم تنفسی ماهی و طبیعت جریان روی آنها نهفته است آبشش های ماهی از یک سری از صفحات بدقت تقسیم شده تشکیل شده اند که در نتیجه سطح زیادی را برای تماس با آب ایجاد می نمایند و آب در یک جهت از روی آنها عبور می نماید که این با جریان کشندی در شش پستانداران تفاوت دارد . زمانی که ماهی از آب بیرون آورده می شود و در معرض هوا قرار می گیرد از دست رفتن پشتیبانی آب همراه با کشش سطحی سبب کوچک شدن شدید سطح آبشش ها می گردد که نتیجه این عمل در اکثر موارد کاهش شدید دریافت اکسیژن و مرگ خواهد بود .
کل سطح تنفسی در تماس با جریان آب بین ماهیان مختلف متفاوت است و این منطبق با حجم فعالیت هر گونه ای از ماهیان می باشد . برای مثال در ماهیان بسیار فعال مانند ماهی خال مخالی این سطح بیش از 1000 میلی متر مربع برای هر گرم وزن بدن ماهی است که از ده برابر سطح خارجی بدن ماهی بزرگتر است .
برای اندازه گیری راندمان مکانیزم استخراج اکسیژن از آب ، توانایی ماهی را در استخراج 80 درصد اکسیژن محلول در آبی که از سطوح برانش ماهی عبور می نماید مورد نظر قرار می دهند درصورتیکه بیشترین راندمان برای یک انسان که بتواند با ورزش و تنفس شکمی یعنی تنفس از ته ششها که این عمل در ورزش هایی مثل تای چی چوان و یوگا آموزش داده می شود فقط استفاده از 25 درصد اکسیژن موجود در هوا امکان پذیر است .
چنین راندمان بالایی در ماهیان بوسیله ویژگی ضد جریان تأمین می شود . که رابطه ای است بین جریان خون در بدن ماهی و جریان آب و مکانیزم قدرتمند پمپاژی که بطور مستمر آب را از سطوح آبشش در تمام مدت چرخه تنفسی عبور می دهد.
? جریان ضد جریان بین جریان خون و جریان آب
اصول جریان ضد جریان در بسیار از موارد مختلف در بدن جانوران اتفاق می افتذ که بدین وسیله مبادله مؤثر مواد محلول یا گرما بین دو مایع در جریان بوقوع می پیوندد این چنین سیستمی از گذشته های دور بوسیله مهندسین در مکانیزم مبادله گرما کاربرد داشته است کسی که برای اولین با اهمیت این پدیده را در فیزیولوژی حیوانات کشف کرد« ون دام » بود که در سال 1938 چگونگی عمل این پدیده را در آبشش ماهیان شرح داد .
این پدیده بدین گونه است که وقتی خون در جریان خروجی در آبشش ماهیان که کاملا از اکسیژن تهی شده است با جریان آب پر از اکسیژن برخورد می نماید بر اثر کشش زیادی که در اکسیژن آب وجود دارد ( بسیار بیشتر از خون همجوارش می باشد ) اکسیژن از آب به خون انتقال می یابد .
این راندمان بالا به همین ضد جریان بستگی دارد زیرا اگر ما بصورت تجربی جریان آب عبور کننده از آبشش ماهیان را برعکس نماییم استخراج اکسیژن از51 درصد به 9 درصد کاهش می یابد.
برای راندمان حداکثر ، لازم است دو محلول آب و خون با همدیگر تماس نزدیکی را حاصل نمایند و سرعت جریان هر یک نسبت به دیگری تنظیم شود . فاصله ای که در آن اکسیژن آب به گلبول های خون ماهی انتقال می یابد بسیار کوچک است زیرا گلبول های خون ماهی تقریبا به نازکی پهنای صفحات برانش ماهیان که در آنها گردش خون و آب صورت می گیرد می باشند .
خارج از این صفحات آب از هر دو طرف عبور می نماید و همچنین رابطه ای بین ضربان قلب ماهی و فرکانس تنفسی ماهی وجود دارد که بصورت یک مکانیزم واکنش دار حجم خون عبور کننده از برانش ها را تنظیم می نماید ضربان قلب معمولا از فرکانس تنفسی آهسته تر می باشد و در بعضی موارد قلب با فازهای ویژه ای از سیکل تنفسی همزمان می شوند.
اما این همواره در کلیه گونه ها روی نمی دهد برای مثال در ماهی قزل آلا فرکانس تنفسی با ضربان قلب تقریبا مساوی است و به تدریج این دو فرکانس خارج از این نظم می گردند هرچند که قلب تمایل دارد که وقتی دهان ماهی بسته است ضربه زند . و در سایر موارد اغلب ضربان قلب از فرکانس تنفسی آهسته تر می باشد .
این چنین مکانیزمی این اطمینان را ایجاد می نماید که همواره مقدار کافی آب برای تأمین اکسیژن خون ماهی در دسترس باشد و این بسیار مهم است زیرا حجم معینی از خون ماهی می تواند حدود 10 تا 15 برابر مقدار اکسیژنی را که همان حجم آب حمل می نماید دریافت کند.
? جریان مستمر از داخل آبشش ها
هنگامی که یک ماهی نفس می کشد دهانش را باز می کند و آب را وارد دهانش می نماید و بعد از عبور آب از میان آبشش ها از حفره های آبششی به داخل شکافهایی که وقتی سرپوش آبشش انبساط حاصل کرده و از بدن ماهی فاصله می گیرند ظاهرمی گردند وارد می شوند.
این جریان منقطع که بداخل و خارج سیستم تنفسی ماهی برقرار است این ایده غلط را می دهد که آب در روی آبشش ها در جریان است شواهد توصیفی حقیقی تر از کار دستگاه تنفسی با ثبت تغییرات فشار در دو طرف آبشش با نشان دهنده های حساس کندانسور مانومتر حاصل گردیده است تجربیاتی که با سه نوع ماهی آب شیرین انجام گردیده نشان داده اند که بجز یک دوره بسیار کوتاه، همواره فشار داخل حفره دهان از فشار حفره های برانش بیشتر است و لذا این نتیجه حاصل می شود که آب بدون انقطاع از روی برانش ها عبور می کند و به همین سبب استخراج اکسیژن از آب افزایش می یابد .
این مکانیزم بوسیله دو پمپ که کمی از فازکارشان با هم متفاوت است ایجاد می گردد در ماهی فعالیت پمپاژ به علت تغییرات درحجم حفره ها که بوسیله عمل عضلا ت تولیدمی شود انجام می گردد . البته مکانیزمی که در برانش ها قرار دارند بسیار پیچیده تر از این شکل ساده است .
در طی فاز دم حفره دهان انبساط حاصل نموده و آب وارد دهان می شود و همزمان حفره های برانش انبساط حاصل می نمایند اما آب نمی تواند وارد دریچه های خارجی آن شود . زیرا پوسته دور لبه خارجی به صورت بک والو عمل می کند.
در طول انبساط حفره برانش ، فشار هیدروستاتیک از فشار داخل حفره دهان کمتر می شود و سبب می گردد که آب در طول برانش ها رانده شود در این حالت حفره برانش بصورت پمپ مکش عمل می نماید در خلال فاز کم شدن حجم حفره دهان فشار داخل از فشار بیرونی همزمان که دهان شروع به بسته شدن می نماید بیشتر می شود و عملا بسته شدن مجرا انجام می گردد حتی در ماهیانی که قادر به بستن دهان خود بطور کامل نمی باشند به علت وجود لوله غشائی نازک که در لبهای بالایی و پائینی ماهی قرار دارند مجرا عملا بسته می شود در خلا ل این فاز افزایش فشار در حفره دهان بیشتر از حفره های برانشی می باشد و آب به عبور از برانش ها ادامه می دهد در این حالت حفره دهان بصورت یک پمپ فشار عمل می نماید .
در خلال تقریبا تمام سیکل تنفسی ، همواره فشار اضافی که تمایل دارد آب را وادار به عبور از برانش و از حفره دهان به حفره های برانش نماید وجود دارد .
البته یک دوره بسیار کوتاه نیز وجود دارد که اختلاف فشار بر عکس می شود و تمایلی برای ایجاد جریان در جهت عکس بوجود می آید. اما از آنجا که این زمان بسیار کوتاه و اختلاف فشار بسیار کم است تحرک کند آب اجازه ایجاد جریان برعکس را نمی دهد . لذا در این صورت جریان آب مستمری در روی برانش ها تشکیل می شود که جهت این جریان برعکس جهت جریان خون است لذا درصد بالایی از اکسیژن آب به گلبول های خون انتقال می یابد.
اما شکل جالب توجه مختلفی در این سیستم وجود دارند برای مثال در ماهیانی که بصورت غالب شناگر می باشند، پمپ دهان بهتر توسعه یافته است . هر چند که در بعضی موارد هیچ یک از دو پمپ کار نمی کند .
این زمانی است که ماهی با شنا تحرکات خود را ایجاد نموده است مثال خوبی در این مورد ماهی خال مخالی است که اجبار دارد بطور مستمر شنا نماید تا جریان دائمی آب روی برانش هایش بر قرار باشد مثال دیگر کوسه پلنگی می باشد که در خلال شنا پمپ هایش کار نمی کنند اما به محض اینکه بصورت ساکن درآید پمپ ها شروع بکار می نمایند .
ماهیانی که اغلب یا تمام اوقات خود را در کف دریا سپری می نمایند دارای حفره برانشی بزرگتر که با شعاعهای استخوانی اضافی تقویت می شوند می باشند و پمپ مکش آنها نیز بهتر تکامل یافته است .
ماهیانی مثل گربه ماهی آمریکائی (bullhead ) ، گورنارد ( gurnard ) ، دراگونت ( dragonet ) ، په لیس ( plaice ) و سایر ماهیان پهن از این نوع هستند . برای مثال در ماهی دراگونت (dragonet ) انبسلط حفره های برانشی تدریجی می باشد. لذا یک اختلاف فشار کم ثابت روی برانش ها تشکیل می شود .
در فاز انقباض ،آب از هر دو حفره حرکت کرده و از دریچه های باریک حفره برانشی خارج می شود . در ماهیان پهن که مدام روی یک طرف بدن خود قرار می گیرند وقتی در حال استراحت هستند و در کف اقیانوس بصورت مدفون شده در می آیند مسائل دیگر تنفسی ایجاد می گردد برای مثال برانش ها در هر دو طرف ماهیان په لیس ( plaice ) و کفشک ( sole ) توسعه یافته اند و بدون شک آب از هر دو حفره برانشی پمپ می شود .
در این حالت خطر ورود ماسه کف دریا و آسیب رساندن به برانش ها وجود دارد . لذا در این ماهی در فشار مشتق جریان برعکس نمی شود این بعلت کنترل عامل روی لوله های برانش می باشد که از ورود کمترین جریان نیز جلوگیری می نماید.
لذا منطبق با عادات ماهیان ، ساختار برانش ها متفاوت می باشند . ماهیان کف زی عموما دارای سطوح برانش کوچکتر و مجاری خشن تری می باشند و مجاری از هزاران سوراخ ریز تشکیل شده اند که در بین تارهای برانش قرار گرفته اند .
دو ردیف صفحه ای نازک که در اطراف چهار قوس استخوانی در تمام مسیر در دو طرف ماهی انباشته شده اند تشکیل یک شبکه مشبک را می دهد که در تمام دیواره های حلق ماهی جای دارد .
از آنجائیکه لبه های تارهای برانشی به علت ویژگی انعطافی اسکلت نگهدارنده اش به صورت اریب می باشد همواره لبه ها در تماس یکدیگرند و در نتیجه آب از شکافهایی که بوسیله صفحات تارهای همجوار ایجاد شده اند عبور می نماید همین سطوح بالا و پائین تارها در حقیقت سطوح تنفسی را تشکیل می دهند سقوط همین چین های ثانویه موجب کم شدن سطح مبادله گاز ها و در نتیجه اختناق ماهی که از آب خارج شده است می گردد هر چه این چین ها به یکدیگر نزدیک باشند آنها بهتر یکدیگر را پوشش می دهند برای مثال در ماهی خال مخالی 39 تار در میلیمتر ، و در شاه ماهی 33 تار در میلیمتر می باشد .
در ماهیانی که حوالی سواحل زندگی می نمایند و تحت تأثیر جریانات کشندی قرار می گیرند ، مانند گاو ماهیان ، چین های ثانویه خیلی فاصله دار هستند و 15 رشته در میلیمتر است . انواع گونه های مختلف با توجه به تحت تأثیر قرار گرفتن در آبهای ساحلی دارای ساختار متفاوت می باشند .
شبکه هایی که بوسیله برانش ها ایجاد گردیده اند بسیار باریک می باشند با یک نگاه به نظر می رسد که ابعاد بسیار کوچک این شبکه ها اجازه عبور آب کافی با اختلاف فشار تنها یک سه هزارم اتمسفر را ( که در بسیاری از گونه ها وجود دارد ) ندهند . اما تعداد سوراخ ها آنقدر زیاد است که آب کافی را عبور می دهند
برای مثال در یک ماهی آب شیرین 130 گرمی تعداد این سوراخ ها به 250 هزار می رسد در سرعت های بالای جریان آب مقداری آب از بین لبه تارها قرار می نماید اما در حالت استراحت ماهی کل جریان برابر جریانی است که از سوراخ ها عبور می نماید .
مقاومت سوراخهای برانش در تمام وضعیت های فعالیت ماهی یکسان نیست . بلکه متناسب با فعالیت ، انعطاف پذیر می گردد. فیلمبرداری از مارماهیان جوان نشان داده است که فاز مشخصی در چرخه تنفسی وجود دارد و آن زمانی است که لبه های رشته ها از هم باز می شوند و اجازه افزایش مدار کوتاه جریان را می دهند در خلال فعالیت پمپاژ ، فرآیند تحت الشعاع برانش در مقابل بار افزایش اختلاف فشار می باشد .
تماس بین لبه های تارها بوسیله انعطاف پذیری شعاع های برانش برقرار می گردد و هیچ قدرت ماهیچه ای برای مجزا کردن آنها وجود ندارد . انقباض عضلات وقتی فعال می شوند که ماهی تحرکات سرفه ای انجام می دهد در این وضعیت شیب فشار برعکس شده و برعکس شدن جریان آب موجب تمیز شدن برانش ها می گردد.
? تنفس پوستی در آب :
در بعضی از ماهیان ، مقداری از تبادل گاز در محیط آبی ، از طریق پوست صورت می گیرد . انتشار از طریق پوست نقش مهمی در تنفس ماهیان در مرحله نوزادی دارد . برای مثال در نوزاد ماهیان سین برانچی فورم(مونوپتروس آلبوس) جنوب شرقی آسیا ، قبل از تکامل آبشش ها تنفس از طریق شبکه مویرگی تنفسی وسیع که درست در زیر سطوح بافت پوششی باله میانی ، باله سینه ای و کیسه زرده قرار دارد ، صورت می گیرد .
ذکر این نکته جالب توجه است که این ماهی ، آب بشتری را به سمت سطح عقب بدن به گردش در می آورد . این در حالی است که جهت جریان خون ، از سمت عقب به جلو بدن است . بدین ترتیب جریان متقابل حاصل از آن برای بهینه کردن جذب اکسیژن در هنگام کاهش اکسیژن آب ، موءثر واقع می شود .
وجود تنفس پوستی به میزان قابل ملاحظه ، در تعدادی از ماهیان بالغ ثبت و اندازه گیری شده است . اندازه گیری میزان تنفس پوستی در شش گونه ماهی استخوانی آب شیرین نشان داد که عمدتا" ، تنها نیاز پوست به اکسیژن ازاین طریق تأمین شده است . بنابراین ،در ماهی کاراس ، سوف زرد ، قزل آلای جویباری و قزل آلای قهوه ای پوست ، عامل تبادل اکسیژن مورد نیاز برای سایر بافتها نیست . فقط در ماهی بول هد سیاه فاقد فلس (ایکتاروس ملاس )، پوست به عنوان یک اندام کوچک تنفسی عمل می کند و در حدود 5% نیاز به اکسیژن را فراهم می سازد. همچنین در ماهی پهن دریایی(پلورونکتس پلاتسا)، انتشار اکسیژن از طریق پوست ، با مصرف اکسیژن توسط این اندام مطابقت دارد.
? نتیجه گیری:
آن چه گفته شد مختصر و ناچیزی از مکانیزم تنفسی ماهی می باشد . هنوز مسائل متعددی در مورد چگونگی ارتباط جریان آب و خون در طول برانش ها و چگونگی استخراج اکسیژن از آب وجود دارند که بایستی بررسی شوند ، بویژه در روی گونه های مختلف ماهیان و بایستی تحت شرایط متفاوت گونه های مختلفی را مورد بررسی قرار داد همچون مسائل متعددی که بوسیله جانورشناسان تحت بررسی است .
و ناشناخته های فیزیکی و فیزیولوژیک هر روز روشنتر می گردد. دانش تاریخ و ساختار طبیعی حیوانات هر روز گسترده تر می شود . به امید روزی که بشر بتواند از این شاهکارهای خلقت خداوند کپی صنعتی تهیه نموده و برای مثال با تهیه دستگاهی برای غواصان که همچون برانش ماهیان بتواند اکسیژن را از آب استخراج نماید محیط ناسازگار زیر دریا را با طبیعت انسان سازگاری دهد و انسان بتواند بهتر از آن بهره برداری نماید
مشخصات مدیر وبسایت
عناوین یادداشتهای وبلاگ
بایگانی آرشیو ماهانه وبسایت
کلمات کلیدی وبسایت