برگ |
اطلاعات اولیه
برگ ها اندام های پهن و سبز رنگی هستند که با نظم و ترتیب ویژهای بر روی ساقه گیاهان قرار دارند و دارای دو بخش اصلی پهنک و دمبرگاند. پهنک سطح تماس برگ و محیط را زیاد میکند. پهنک به علت نازک بودن دو نقش فتوسنتز و تعرق را بخوبی انجام میدهد. برگ هر گیاه معمولا ویژگی های ظاهری خود را دارا است. این ویژگی در درجه اول مربوط به خصوصیات ارثی گیاه و در درجه دوم مربوط یه عوامل محیطی مانند نور ، رطوبت و دماست.
قسمتهای مختلف برگ
بخش قعال برگ بوده و غالبا به علت دارا بودن کلروفیل سبز رنگ است. پهنک ممکن است وجود نداشته و یا بسیار کاهش یافته باشد و مثلا به صورت پیچک در میآید. پهنک معمولا به شکل صفحه سطحی است که رگبرگها از آن میگذرند رگبرگها ادامه دمبرگ بوده و در سطح زیرین مشخصترند. چگونگی پراکندگی رگبرگها را در سطح برگ رگبندی (گسترش رگبرگها) مینامند.
میله کوتاهی است که پهنک را در محل گره به ساقه متصل می کند. قسمت عمده دمبرگ را بافتهای چوبی و آبکشی تشکیل میدهند. دمبرگ معمولا به لبه پایه پهنک متصل است ولی در بعضی از گیاهان مانند لادن و کرچک به سطح زیرین برگ اتصال دارد. اینگونه برگها را سپر میگویند. برگها فاقد دمبرگ را که پهنک آنها مستقیما به ساقه متصل است بیدمبرگ یا چسبنده مینامند. قاعده برگ گاهی به صورت نیام (غلاف) گسترش مییابد و ممکن است دارای ضایعاتی به نام گوشوارک و زبانک باشد.
برگ گیاهان دو لپهای ممکن است ساده یا مرکب باشد برگ ساده فقط از یک قطعه تشکیل شده حال آن که برگ مرکب از چند قطعه کوچک به نام برگچه بوجود آمده است. در قاعده برگ گیاهان دو لپهای یک جفت گوشوارک و یک جوانه جانبی قرار دارد. گسترش رگبرگها معمولا شبکهای است.
برگ گیاهان تک لپهای از دو بخش پهنک و نیام تشکیل شده است گسترش رگبرگهای آنها موازی است. در محل اتصال نیام به پهنک زبانک وجود دارد. در بعضی گونههای غلات در محل اتصال پهنک به نیام یک جفت گوشواره وجود دارد.
برگ اکثر بازدانگان سوزنی یا پولک مانند است. برای مثال برگ سوزنی در کاج و پولک مانند در سرو وجود دارد. برگهای سوزنی فقط یک رگبرگ دارند و به نوک تیزی ختم میشوند.
برگهای متقابل: آرایش برگها به صورتی است که در هر گره دو برگ روبروی هم قرار گرفتهاند مانند زبان گنجشک ، یاس بنفش.
برگهای فراهم: در این آرایش برگی در هر گره بیش ار دو برگ وجود دارد مانند خررزهره.
برگهای متناوب: در هر گره شاخه فقط یک برگ دیده میشود مانند گردو.
تمام سطح دمبرگ از بشره ای پوشیده شده که امتداد بشره ساقه است. و در درون آن پاراشیمی وجود دارد که رگبرگها از میان آن میگذرند. آوندهای چوب - آبکش با همان وضعی که در ساقه قرار دارند (آوندهای آبکشی در خارج و آوندهای چوبی در داخل)وارد برگ میشوند.
بشره در دو سطح بالایی و پایینی برگ قرار دارد.
مزوفیل در بین دو لایه بشره واقع شده است.
رگبرگها یا دستههای آوندی مزوفیل از دو نوع پارانشیم نردهای و حفرهای تشکیل شده است که فضای بین بشره زبرین زیرین برگ را پر میکند. رگبرگها ادامه رشتههای آوندی دمبرگاند. آوندهای چوب - آبکش با همان وضعی که در ساقه قرار دارند وارد دمبرگ میشوند. انتهای رگبرگ عموما به یک تراکئید ختم میشود رگبرگها علاوه بر هدایت مواد ، نگاهدارنده بافتهای برگ نیز هستند.
برگهایی که پهنک واحدی دارند و به آنها برگهای ساده میگویند. پهنک برگهای ساده ممکن است کامل بوده ، یا به حاشیه به علت بریدگیها یا فرورفتگیها اشکال مختلف پیدا کند. انواع برگهای ساده را از روی پهنک و کناره آنها که دارای دندانه یا کنگره است و همچنین بر حسب نوع و عمق بریدگی حاشیه که سطحی است و یا کم و بیش به رگبرگ و سطحی میرسد نامگذاری میکنند.
برگهایی که پهنک آنها از برگچههای متعدد تشکیل میشود به برگهای مرکب مرسوماند. برگهای مرکب از برگچههای متعدد تشکیل میشوند، اگر برگچههای برگ مرکب در طرفین یک رگبرگ مشترک که راشی نام دارد قرار گیرند آن را برگ مرکب شانهای یا پرمانند میگویند. دیگر از اشکال مهم برگ مربوط به وضع و اشکال نوک و کنارههای پایینی آن است که در شناسایی انواع گیاهان اهمیت مخصوص دارند.
عده ای از مولفان برگهای مرکب شانهای را ابتداییتر از برگهای کامل یا ساده میدانند و به عبارت دیگر تکامل برگ را از حالت مرکب بودن به طرف سادگی و کامل شدن عنوان میکنند. مورفولوژیستها برای اثبات این نظریه دلایل بیشماری از مقایسه برگ یا فروند گیاهان فسیلی یا گیاهان امروزی ذکر میکنند. در طبیعت فعلی نیز برخی از درختان که برگهای مرکب شانهای دارند مانند کرات یا لیکلی که در جنگلهای اطراف دریای خزر فراوان میروید، دارای برگهای مرکبی هستند که بعضی از برگچههای آنها با برگچههای مجاور خود چسبیده و یکی شدهاند.
تعرق: دفع آب به صورت بخار از سطح برگ را تعرق میگویند. تعرق به صورت روزنهای ، پوستکی و عدسکی صورت میگیرد. ولی به صورت روزنهای بیشتر دیده میشود. اهمیت تعرق به سبب تعرق جریان یافتن آب در گیاهان است.
تعریق: دفع آب به صورت مایع از سطح برگ را تعریق مینامند.
فتوسنتز: فتوسنتز فرآیندی است که در آن گیاهان سبز در برابر نور خورشید و با استفاده از دیاکسید کربن هوا و همچنین آب ، گلوکز میسازند و اکسیژن آزاد میکنند.
تنفس: فرآیند آزاد سازی انرژی شیمیایی مواد غذایی را به کمک اکسیژن تنفس میگویند
مبحث غلات – بخش سوم |
تاریخ کاشت جو "Data of planting in barley" :
جو از گندم زود رس تر است . به همین علت جو را کمی زودتر از گندم می کارند تا کاملا از نظر مصرف آب و عملیات کاشت و برداشت با گندم تلاقی نداشته باشد اما چنانچه جو خیلی زود کاشته شود ،رشد رویشی آن زیاد شده و به خوابیدگی ساقه "Lodging" منجر می شود . به همین خاطر جو را باید در تاریخی کاشت که بلافاصله پس از پایان کاشت جو به کاشت گندم پرداخته شود . (در تاریخ مناسب کاشت گندم ) به این ترتیب توزیع آب آبیاری و عملیات زراعی به نحو مطلوبی انجام خواهد شد . اولین تاریخ کاشت جو در شرایطی مانند اصفهان زمانیست که میانگین شبانه روزی دما به حدود 15 درجه سانتیگراد رسیده باشد .
روش کاشت "Method of planting " :
روش کاشت جو مشابه گندم است .
برای جلوگیری از خوابیدگی ساقه در کشت آبی بهتر است فاصله ی ردیف های کاشت را در جو کمتر از گندم و 10 تا حداکثر 20 سانتیمتر انتخاب کنیم . (تا پنجه ی کمتری تولید کند ) کاشت 250 تا حداکثر 400 بذر در متر مربع (دکتر خواجه پور ) بر اساس درصد سبز شدن بذر ،قدرت پنجه زنی بذر ،تاریخ کاشت و قدرت تولیدی محیط مناسب به نظر می رسد . مقادیر فوق بر اساس وزن هزار دانه حدود 35 گرم حدود 90 تا 145 کیلوگرم در هکتار و بر اساس وزن هزار دانه حدود 45 گرم حدود 100 تا 180 کیلوگرم بذر در هکتار می باشد.
کود شیمیایی : برای تولید هر تن دانه ی جو به حدود 30 کیلوگرم ازت ،5 کیلو گرم فسفر (حدود 11 کیلوگرم اکسید فسفر) و حدود 25 کیلوگرم پتاسیم (حدود 30 کیلوگرم اکسید پتاسیم ) نیاز است . مقدار ازت مصرفی می بایستی با دقت و بر اساس موجودی خاک و پتانسیل عملکرد انتخاب گردد ، زیرا زیادی ازت موجب تحریک رشد رویشی ،بلندی ساقه و خوابیدگی محصول می شود و دانه را به خصوص برای صنعت مالت نامناسب می سازد . مصرف 60 تا حداکثر 90 کیلوگرم ازت در هکتار برای عملکرد 5 تا 6 تن دانه در هکتار مناسب به نظر می رسد در صورتیکه کمبود فسفر در خاک وجود دارد می توان 45 تا حداکثر 60 کیلوگرم اکسید فسفر در یک هکتار مصرف نمود . در خاک های شنی و فقیر مصرف حدود 100 کیلوگرم در هکتار سولفات پتاسیم ممکن است کفایت نماید .
کنترل علف های هرز :
سموم تو فور دی ، دیکلوفوپ متیل ، ترالکوکسیدیم ،بروموکسینیل در مزارع جو استفاده می شود .
موارد استفاده ی جو :
مصرف اصلی دانه ی جو در ایران برای تغذیه ی دام می باشد . مقداری از جو که به صورت پوست کنده جهت تهیه سوپ مصرف می شود در مقایسه با مقدار تولید آن ناچیز است . بخشی از جو نیز برای تولید مالت استفاده می شود . دانه های مورد استفاده در صنعت مالت سازی می بایستی درشت ،به طور یکنواخت و کامل رسیده ،رنگ روشن ،دارای نشاسته ی زیاد ، پروتئین کم و فاقد دانه های شکسته و ناخالصی ها بوده و قدرت جوانه زنی آن زیاد باشد .
" برای تهیه ی مالت دانه ها را در شرایط جوانه زنی قرار می دهند ،هنگامیکه طول ساقه چه به اندازه ی طول دانه رسید و راس ساقه چه از میان پوشش ها پدیدار شد دانه ها را با هوای گرم (حرارت 48 تا 60 درجه سانتیگراد ) خشک می کنند تا رطوبت دانه به 5 تا 7% برسد ، سپس دانه ها را روی الک می غلطانند تا ریشه ها جدا و حذف شود . مالت حاصله را تا زمان عصاره گیری و تهیه ی شربت مالت ذخیره می کنند . "
برنج "Rice" "Oryza sativa " :
سابقه ی اهلی شدن برنج به دوران یخبندان می رسد . در منابع مکتوب قدیمی به کشت برنج در 5 هزار سال پیش اشاره شده است . به نظر می رسد برنج در ناحیه ی جنوب شرقی آسیا (برمه ) و به خصوص هند و هندوچین اهلی شده باشد . احتمالا والد اولیه ی برنج زراعی گونه ای با نام علمی "Oryza pernnis" است.
گونه ها ی دیگری نیز با نام های علمی "O. spontanea" و "O. fatua" وجود دارد که به برنج زراعی نزدیک بوده و به عنوان والد آن نیز شناخته شده است . ظاهرا برنج قبل از آریاییها وارد ایران شده است . در گذشته گیلان ،مازندران ، خوزستان و فارس مهمترین تولید کنندگان برنج محسوب می شدند . در حال حاضر کشت برنج در بسیاری نواحی کشور بدلیل بازده اقتصادی بالا مورد توجه قرار گرفته است . بر اساس آمارهای وزارت کشاورزی و مرکز آمار ایران برنج در بین محصولات زراعی یکساله از نظر سطح زیر کشت بعد از گندم و جو قرار دارد .
خصوصیات گیاهی برنج "Botanical characteristics" :
برنج گیاهی است یکساله با رشد علفی از تیره ی غلات "Graminea , Poacea" که از نظر خصوصیات عمومی رشد مشابه سایر غلات دانه ریز می باشد . ریشه های برنج افشان و قوی بوده که به عمق زیاد خاک نفوذ نکرده و معمولا در لایه ی فوقانی خاک و در عمق 20 تا 35 سانتیمتری قرار می گیرد . سازگاری ریشه ی برنج بیشتر در زمین هایی است که اکسیژن آن به حالت طبیعی کم باشد زیرا ریشه ی این گیاه به اکسیژن هوا نیاز چندانی نداشته بلکه از اکسیژن محلول در آب استفاده می نماید . ریشه ی برنج تا زمان تشکیل پانیکول (خوشه سنبل ) حداکثر رشد را می نماید و سپس رشد آن کم می شود . ساقه ی برنج مانند اغلب غلات توخالی و استوانه ای صاف است . در روی ساقه تعدادی گره که ممکن است بین 10 تا 20 عدد تغییر یابد وجود دارد . ارقام زود رس برنج دارای گره کمتری روی ساقه نسبت به ارقام دیر رس دارند . ارتفاع ساقه از 60 تا 200 سانتیمتر متفاوت است . قطر ساقه بیش از سایر غلات دانه ریز بوده و از 6 تا 12 میلیمتر تغییر می یابد . با این حال ساقه ضعیف بوده و به خوابیدگی حساس می باشد .
نکته : یکی از مشخصه های آناتومیکی برنج وجود فضاهای بین سلولی توسعه یافته و به هم پیوسته از برگ تا ریشه است که امکان انتقال اکسیژن از برگ و بخش های هوایی به ریشه را میسر می سازد . توسعه ی جلبک ها و خزه ها در کرت های برنج ممکن است عامل دیگری در افزایش اکسیژن محلول در آب جهت استفاده ی ریشه باشد .
گل آذین برنج به صورت خوشه مرکب است . هر سنبلچه با پایه ی کوتاهی روی انشعابات خوشه قرار گرفته است . در هر سنبلچه سه گل وجود دارد که گل میانی بارور بوده و تولید شلتوک "Paddy"می نماید . (دانه ی برنج همراه با پوست آن شلتوک نامیده می شود) در هر گل برنج 6 پرچم و یک تخمدان با کلاله ی دو شاخه ای پر مانند وجود دارد (درغلات، برنج تنها گیاهی است که 6 پرچم دارد . ) برنج یک گیاه خود گشن است . "Self fertility"
گل ها از راس گل آذین به سمت پایین خوشه شروع به باز شدن می نمایند . گرده افشانی اکثر گل ها هنگام ظهر اتفاق می افتد و طی چند روز تمامی گل های یک خوشه گرده افشانی "Anthesis " را تکمیل می کنند. این امر یکنواختی رسیدگی دانه های یک خوشه را سبب می شود . رشد جنین تا مرحله ی شیری شدن دانه کامل می گردد . رطوبت هر دانه در مرحله ی رسیدگی فیزیولوژیکی 25 تا 30% است . در این زمان رنگ دانه ها به رنگ قهوه ای متمایل شده است .
دانه ی حقیقی برنج :
دانه ی حقیقی برنج توسط دیواره ی تخمدان و پوشش های گل ( پوسته ) پوشیده شده است . دیواره ی تخمدان نازک است . ولی به شدت نسبت به نفوذ آب و ،اکسیژن و گاز کربنیک مقاوم است . به همین جهت موجب حفاظت دانه در مقابل حمله ی قارچ ها ، کپک ها ،فساد آنزیمی و اکسیداسیون مواد ذخیره ای می شود . نفوذ ناپذیری پوسته به تدریج و در اثر انبارداری از بین می رود . طول دوران خواب بعد از رسیدگی در بعضی از ارقام بین 3 تا 6 هفته می باشد . خواب بعد از رسیدگی برای جلوگیری از جوانه زدن دانه ها روی خوشه و یا طی دوران خشک کردن محصول در آب و هوای مرطوب ضرورت دارد . عامل دیگری در خواب بذر ،وجود مواد بازدارنده از گروه ترکیبات فنولی در پوسته ی شلتوک می باشد . شستشوی طولانی مدت شلتوک موجب حذف این مواد می گردد . خیسانیدن شلتوک در محلول رقیق (05/0% )هیپوکلرید سدیم برای مدت 24 ساعت موجب حذف مواد بازدارنده می شود .
شلتوک به طول 5/3 تا 8 میلیمتر ،عرض 7/1 تا 3 میلیمتر ،قطر 3/1 تا 3/2 میلیمتر می باشد . وزن هزار دانه شلتوک 20 تا 30 گرم است . اتصال ضعیف پایه ی سنبلچه به محور خوشه سبب شده است که گیاه به ریزش حساس باشد . برداشت با محصول با دست تا زمانیکه هنوز رطوبت دانه بالاست (حدود 25%) و یا استفاده از ارقام مقاوم به ریزش برای کاهش ریزش ضرورت دارد و به خصوص برای شرایطی که محصول مستقیما با کمباین برداشت می شود .
نکته : طوقه ی برنج بعد از برداشت محصول به طور طبیعی نمی میرد ، مگر آنکه در اثر سرما و یا خشکی خاک از بین برود و به همین جهت در نواحی گرم و در صورت بکارگیری ارقام زود رس و مدیریت مناسب امکان تولید 2 محصول از یک کاشت برنج وجود دارد. برای این منظور لازم است علف های هرز بطور کامل بعد از برداشت کنترل شوند و بقایای محصول قبل از نزدیکی سطح زمین بریده شوند تا ساقه های جدید نور کافی دریافت نموده و به خوبی رشد رشد نمایند .
سازگاری برنج :
برنج در حد فاصل عرض جغرافیایی 40 درجه جنوبی تا 45 درجه ی شمالی و از ارتفاع 0 تا 3000 متر از سطح دریا رشد می کند . در ایران برنج بیشتر در نیمه ی جنوبی کشور و تا ارتفاع 1700 متر از سطح دریا و درناحیه ی ساحل خزر مورد کاشت قرار می گیرد . طول دوره ی رسیدگی ارقام مختلف از 90 تا 150 روز می باشد .
برنج گیاهی ماهیتا روز کوتاه است اما بسیاری از ارقام مورد کاشت در ایران احتمالا به طول روز بی تفاوت باشند . برنج به نور فراوان احتیاج دارد . فراوانی آفتاب در نواحی جنوبی کشور از دلایل موفقیت تولید برنج در این نواحی می باشد . در نواحی ساحل خزر وجود روزهای ابری و بارانی طی فصل رشد از عوامل محدود کننده ی عملکرد است .
خشکی : برنج به خشکی بسیار حساس است . افت میانگین رطوبت خاک به میزان های کمتر از حد ظرفیت مزرعه موجب کاهش رشد و عملکرد دانه می شود . وجود آب ایستادگی پای بوته ها برای جلوگیری از توسعه ی علف های هرز ،ایجاد شرایط غیر هوازی و احیاءعناصر درخاک جهت سهولت جذب عناصری مثل فسفر و منگنز ، ثبات حرارت خاک ،مرطوب نگه داشتن محیط و عدم وقوع تنش رطوبتی ضرورت دارد . بعضی از ارقام مقاوم به خشکی برنج (نوع آپلند "Upland" )که با استفاده از ذخیره ی رطوبتی خاک ، آب باران و یا سفره ی آب زیر زمینی رشد می کنند به شرایط هوازی در خاک نیز سازگاری دارند .
حرارت و دما : برنج گیاهی است گرما دوست و حساس به سرما ،بسیاری از ارقام به 1500 تا 3000 درجه روز رشد برای تکمیل سیکل حیاتی خود نیاز دارند . حداقل دما برای رشد برنج 15 درجه ی سانتیگراد است و گیاه در حرارت های کمتر از 18 درجه ی سانتیگراد رشد خوبی ندارد . رشد برنج در حرارت 10 درجه ی سانتیگراد کاملا متوقف می شود و این دما را به عنوان صفر فیزیولوژیکی گیاه برنج منظور می دارند . حداقل و حداکثر دما برای رشد متعادل برنج 10 تا 50 درجه ی سانتیگراد می باشد . دمای پایین شب موجب افزایش پوکی دانه می باشد . دمای آب نیز نقش مهمی در رشد برنج دارد . رشد مطلوب برنج در دمای آب بین 25 تا 31 درجه ی سانتیگراد بدست می آید و حرارت بیش از 35 درجه و کمتر از 20 درجه نامناسب می باشد .
باد : برنج به بادهای خشک و شدید حساس است . این بادها از طریق افزایش تعرق و کاهش یا توقف قتوسنتز ،توسعه ی بیماری های باکتریایی ،خوابیدگی ساقه و ریزش دانه موجب خسارت به برنج می شود ،با این حال برنج به هوای مرطوب نیاز ندارد . عملکرد بسیار بالای برنج (نزدیک به 9 تن در هکتار) در اصفهان مؤید این نکته است . به علاوه شالیزار موجب مرطوب سازی اطراف خود می گردد.
شوری "Salinity" : برنج به شوری خاک حساس است . "EC" مؤثر حدود 3 دسی زیمنس بر متر یا کمتر و "EC" آب حدود 2 دسی زیمنس بر متر یا کمتر برای رشد مطلوب برنج مناسب است . "EC" موثر برابر 2/7 دسی زیمنس بر متر و یا "EC" آب برابر 8/4 دسی زیمنس بر متر پتانسیل عملکرد برنج را به میزان 50%کاهش می دهد . مقاومت برنج به سدیم خاک خوب است و بیش از سورگوم ،گندم و ذرت است .
"ESP" (درصد سدیم تبادلی خاک ) : برنج درصد سدیم تبادلی کمتر از 30 را به خوبی تحمل می نماید . در صورتی که شوری خاک کم باشد وجود 500 قسمت در میلیون (PPm "Part per milion") سدیم در آب آبیاری تاثیری بر رشد برنج ندارد .
بافت خاک : برنج از نظر بافت خاک محدودیت زیادی ندارد . خاک های دارای ماده ی آلی زیاد و با بافتی ریز از نظر ظرفیت آبگیری ،مقدار مواد غذایی و محدودیت نفوذ پذیری عمق مناسب است . با این حال اهمیت مدیریت زراعی بیش از بافت خاک است. در جریان تهیه ی بستر ،ساختمان خاک از بین می رود و گل نرم و بدون کلوخه ایجاد می شود . از نظر شیمیایی خاک طی چند روز به شرایط غیر هوازی کامل می رسد و تغییرات شیمیایی لازم برای تغذیه ی برنج بوجود می آید . PH خاک خشک بین 5 تا8 تاثیر چندانی در رشد برنج ندارد زیرا PH با آب ایستادگی و طی زمان و بر اساس مواد تشکیل دهنده ی خاک و مقدار ماده ی آلی تغییر می یابد .
سازگاری برنج :
برنج در حد فاصل عرض جغرافیایی 40 درجه جنوبی تا 45 درجه ی شمالی و از ارتفاع 0 تا 3000 متر از سطح دریا رشد می کند . در ایران برنج بیشتر در نیمه ی جنوبی کشور و تا ارتفاع 1700 متر از سطح دریا و درناحیه ی ساحل خزر مورد کاشت قرار می گیرد . طول دوره ی رسیدگی ارقام مختلف از 90 تا 150 روز می باشد .
برنج گیاهی ماهیتا روز کوتاه است اما بسیاری از ارقام مورد کاشت در ایران احتمالا به طول روز بی تفاوت باشند . برنج به نور فراوان احتیاج دارد . فراوانی آفتاب در نواحی جنوبی کشور از دلایل موفقیت تولید برنج در این نواحی می باشد . در نواحی ساحل خزر وجود روزهای ابری و بارانی طی فصل رشد از عوامل محدود کننده ی عملکرد است .
خشکی : برنج به خشکی بسیار حساس است . افت میانگین رطوبت خاک به میزان های کمتر از حد ظرفیت مزرعه موجب کاهش رشد و عملکرد دانه می شود . وجود آب ایستادگی پای بوته ها برای جلوگیری از توسعه ی علف های هرز ،ایجاد شرایط غیر هوازی و احیاءعناصر درخاک جهت سهولت جذب عناصری مثل فسفر و منگنز ، ثبات حرارت خاک ،مرطوب نگه داشتن محیط و عدم وقوع تنش رطوبتی ضرورت دارد . بعضی از ارقام مقاوم به خشکی برنج (نوع آپلند "Upland" )که با استفاده از ذخیره ی رطوبتی خاک ، آب باران و یا سفره ی آب زیر زمینی رشد می کنند به شرایط هوازی در خاک نیز سازگاری دارند .
حرارت و دما : برنج گیاهی است گرما دوست و حساس به سرما ،بسیاری از ارقام به 1500 تا 3000 درجه روز رشد برای تکمیل سیکل حیاتی خود نیاز دارند . حداقل دما برای رشد برنج 15 درجه ی سانتیگراد است و گیاه در حرارت های کمتر از 18 درجه ی سانتیگراد رشد خوبی ندارد . رشد برنج در حرارت 10 درجه ی سانتیگراد کاملا متوقف می شود و این دما را به عنوان صفر فیزیولوژیکی گیاه برنج منظور می دارند . حداقل و حداکثر دما برای رشد متعادل برنج 10 تا 50 درجه ی سانتیگراد می باشد . دمای پایین شب موجب افزایش پوکی دانه می باشد . دمای آب نیز نقش مهمی در رشد برنج دارد . رشد مطلوب برنج در دمای آب بین 25 تا 31 درجه ی سانتیگراد بدست می آید و حرارت بیش از 35 درجه و کمتر از 20 درجه نامناسب می باشد .
باد : برنج به بادهای خشک و شدید حساس است . این بادها از طریق افزایش تعرق و کاهش یا توقف قتوسنتز ،توسعه ی بیماری های باکتریایی ،خوابیدگی ساقه و ریزش دانه موجب خسارت به برنج می شود ،با این حال برنج به هوای مرطوب نیاز ندارد . عملکرد بسیار بالای برنج (نزدیک به 9 تن در هکتار) در اصفهان مؤید این نکته است . به علاوه شالیزار موجب مرطوب سازی اطراف خود می گردد.
شوری "Salinity" : برنج به شوری خاک حساس است . "EC" مؤثر حدود 3 دسی زیمنس بر متر یا کمتر و "EC" آب حدود 2 دسی زیمنس بر متر یا کمتر برای رشد مطلوب برنج مناسب است . "EC" موثر برابر 2/7 دسی زیمنس بر متر و یا "EC" آب برابر 8/4 دسی زیمنس بر متر پتانسیل عملکرد برنج را به میزان 50%کاهش می دهد . مقاومت برنج به سدیم خاک خوب است و بیش از سورگوم ،گندم و ذرت است .
"ESP" (درصد سدیم تبادلی خاک ) : برنج درصد سدیم تبادلی کمتر از 30 را به خوبی تحمل می نماید . در صورتی که شوری خاک کم باشد وجود 500 قسمت در میلیون (PPm "Part per milion") سدیم در آب آبیاری تاثیری بر رشد برنج ندارد .
بافت خاک : برنج از نظر بافت خاک محدودیت زیادی ندارد . خاک های دارای ماده ی آلی زیاد و با بافتی ریز از نظر ظرفیت آبگیری ،مقدار مواد غذایی و محدودیت نفوذ پذیری عمق مناسب است . با این حال اهمیت مدیریت زراعی بیش از بافت خاک است. در جریان تهیه ی بستر ،ساختمان خاک از بین می رود و گل نرم و بدون کلوخه ایجاد می شود . از نظر شیمیایی خاک طی چند روز به شرایط غیر هوازی کامل می رسد و تغییرات شیمیایی لازم برای تغذیه ی برنج بوجود می آید . PH خاک خشک بین 5 تا8 تاثیر چندانی در رشد برنج ندارد زیرا PH با آب ایستادگی و طی زمان و بر اساس مواد تشکیل دهنده ی خاک و مقدار ماده ی آلی تغییر می یابد .
گروه بندی برنج در ایران "Classification of rice in Iran" :
دانه های برنج را از نظر اندازه و خصوصیات مصرفی به 3 گروه عمده ی صدری ،چمپا و گرده تقسیم می کنند.
گروه صدری دارای دانه هایی با بافت استخوانی ،کشیده و باریک به طول بیش از 7 میلیمتر می باشد . نسبت طول به قطر دانه در آن ها زیاد و بیش از 3 می باشد . این گروه عملکرد پایین داشته و حساس بهآفات ،امراض و خوابیدگی هستند ؛اما از نظر کیفیت طبخ و مصرف عالی می باشند .
گروه چمپا دارای دانه های کوتاهتر و قطورتر از صدری بوده و طول دانه در حدود 7 – 6 میلیمتر است . این گروه مقاومت بیشتری بهآفات ، امراض و کم آبی در مقایسه با گروه صدری داشته و نیز عملکرد بالاتری دارند . کیفیت طبخ و مصرف در انواع چمپا پایینتر از صدری است.
گروه گرده دارای دانه های کوتاهتر از 6 میلیمتر بوده و عملکرد زیاد دارند . به شرایط نامساعد مقاوم ولی از نظر طبخ و کیفیت مصرفی، مطلوب ، محسوب نمی شوند .
توده های محلی مورد کاشت از هر گروه به نام های مختلف مانند :طارم فریدونکنار ،صدری دم سیاه ، چمپای رسمی ، گرده ی زرد کوه ،گرده ی لنجان و گرده ی کلات شیراز نامیده می شوند . ارقام اصلاح شده عمدتا به گروه چمپا تعلق داشته و به نام های آمل 1 ، آمل 2 ،آمل 3 ، گیل 2 ، گیل 3 ،گیل 4 ، اهواز 1 ،زاینده رود و ... نام گذاری شده اند .
تناوب زراعی : زمینی که زیر کشت برنج قرار می گیرد ،دچار تغییرات شیمیایی زیادی می شود . یکی از این تغییرات کاهش نیروی چسبندگی ذرات بعضی از خاک هاست . (مانند خاک های منطقه ی فلاورجان اصفهان ) درنتیجه کاشت برنج طی سال های متوالی در این منطقه، خاک سست و نرم شده ،تهیه ی بستر آسان گردیده و سبز شدن محصولات بعدی تسهیل شده است. در خاک های سنگین با رس های منبسط شونده ، چسبندگی شدید خاک سبب میشود که زمین بعد از برداشت برنج متراکم بوده و هنگام شخم بصورت ورقه ی ضخیم ومحکمی درآید . مشکل دیگری در تناوب زراعی سایر محصولات با برنج وجود مرز بندی های سنگین برای برنج کاری می باشد . به همین جهت کشت متوالی برنج در یک قطعه زمین معمول است . درنواحی با زمستان ملایم ممکن است بذر شبدر را در زمین برنج پاشید ، بدون اینکه عملیات تهیه ی بستر برای شبدر به عمل آید . در اینصورت تناوب به صورت : برنج – شبدر می باشد .
مثال هایی از تناوب زراعی در برنج :
1) گندم ، شبدر ، برنج ، برنج ، آیش
2) برنج ، برنج ، آیش
3) برنج 2 تا 3 سال ، آیش ، پنبه
4) برنج ، آیش ، شبدر ، گندم
در خاک های سست و نفوذ پذیر تناوب زیر را می توان بکار برد :
جو ، برنج ، سیب زمینی یا سبزیجات ،گندم ، آیش .
"جلسه ی دهم 30/9/85 "
تهیه ی بستر برنج :
برنج را در ایران نشاءمی کنند و کشت مستقیم برنج معمول نیست به همین جهت ابتدا به ارائه ی نکاتی در رابطه با تهیه ی زمین خزانه و سپس زمین اصلی پرداخته می شود .
الف )تهیه ی زمین خزانه : برای تهیه ی زمین خزانه زمین را یکبار در پاییز و در وضعیت گاورو شخم می زنند و به همین حال تا بهار رها می کنند . در بهار 15 تا 20 کیلوگرم کود اوره و به همین مقدار فسفات آمونیوم ( برای خزانه ی یک هکتار زمین اصلی ) و کود دهی به میزان 30 تا 50 تن در هکتار یا بقایای گیاهی مانند شیرین بیان و تلخ بیان و یا مقداری بقایای کرک قالی (حاصی از قیچی کردن کرک های اضافی قالی) به خاک اضافه می کنند و در وضعیت گاورو مجددا شخم می زنند . پس از آن زمین را مرزبندی کرده و آب می اندازند تا طی چند روز خاک به خوبی خیس بخورد ،سپس با گاوآهن ایرانی چندین بار خاک را زیر و رو می کنند تا کلوخه ها بطور کامل از هم پاشیده و خاک بصورت گل نرم در آید . در این زمان زمین را ماله می کشند و برای بذر پاشی آماده می کنند . نسبت زمین خزانه به زمین اصلی در مناطق مختلف کشور از 10 :1 تا 50 :1 متغیر است . حدود 400 متر مربع زمین خزانه برای یک هکتار زمین اصلی کفایت می کند . (نسبت 25 :1)
ب)تهیه ی زمین اصلی : فرض کنید در توالی ...،جو ،برنج ، ... بصورت دو محصول در سال بررسی می شود . بعد از برداشت جو که می بایستی هر چه زودتر انجام گیرد ،مزرعه را آبیاری می کنند تا زمین گاورو شود در این زمان حداقل 10 کیلوگرم ازت به ازای هر تن بقایای جو (غالبا مقدار حدود 200 کیلوگرم اوره در هکتار) و نیز مقداری کودهای فسفر و پتاسیم (در صورت لزوم ) جهت کمک به پوسیدگی بقایای جو و حدود 50% کل ازت مورد نیاز محصول به زمین اضافه نموده و شخم با گاوآهن برگردان دار یا قلمی به اضافه ی دیسک انجام می شود . پس از آن زمین را مرزبندی کرده و آب می اندازند تا خاک طی یکی دو روز به خوبی خیس بخورد. پس از آن با استفاده از گاوآهن ایرانی ،کاماتیلر و یا خویش چی ، زمین را چندین بار زیر و رو می کنند تا خاک به خوبی خرد شده و به صورت گل در آید سپس با استفاده از یک چهار بست چوبی زمین را تسطیح می کنند و بعد ماله ی ایرانی زمین را کاملا صاف می کنند ؛ در این زمان زمین برای نشاکاری آماده است .
الف ) آماده سازی بذر : 1- ضدعفونی بر علیه قارچ ها توسط بنومیل 2 در هزار 2- در گونی های کنفی بذر را خیسانده تا جوانه بزنند
ب) به خزانه انتقال می دهند ؛مثال خزانه ی ژاپنی که دارای عرض پشته های دو متری است و روی پشته ها عمل کاشت انجام می شود .
ج) نشاکاری در زمین اصلی : نشاهای 8-4 برگی به ارتفاع 30- 15 سانتیمتری را به زمین اصلی انتقال می دهند.
کود شیمیایی :
تولید یک تن شلتوک موجب خروج حدود 20- 25 کیلوگرم ازت ،30- 35 کیلوگرم پتاس (اکسید پتاسیم )و 10- 12 کیلوگرم اکسید فسفر از خاک می گردد . زیادی ازت خاک موجب افزایش خطر خوابیدگی و درصد پوکی دانه می گردد . مقدار کود ازت مورد نیاز یک هکتار مزرعه برنج از 45- 135 کیلوگرم بسته به موجودی خاک تغییر می کند . مصرف 45- 90 کیلوگرم در هکتار اکسید فسفر و در صورت لزوم 50 – 100 کیلوگرم اکسید پتاسیم در هکتار (بسته به موجودی خاک و عملکرد مورد انتظار ) کافی به نظر می رسد . تمامی کود فسفر و کود پتاسیم را لازم است قبل از کاشت در خاک قرار دهیم بهتر است حدود 50% کود ازت به صورت قبل از نشاکاری و همراه با عملیات تهیه ی بستر در خاک قرارداده شود و بقیه ی ازت در مرحله ی انتقال از فاز رویشی به فاز زایشی یا لمس اولین گره در سطح خاک در مزرعه پاشیده شود . لازم است ارتفاع آب در زمان پاشیدن کود ازت حدود 5 سانتیمتر باشد . از خروج آب کرت ها جلوگیری شود و مجددا هنگامی آب به کرت ها اضافه شود که آب حاوی کود کاملا به داخل خاک نفوذ کرده باشد ، اما سطح خاک هنوز کاملا خیس باشد . برخی مواقع ممکن است آب کرت ها را خارج و سپس کود پاشی کرده پس از آن به ارتفاع 5- 10 سانتیمتر آب اضافه نمود و از ورود و خروج آب تا نفوذ کامل ازت در خاک جلوگیری به عمل آورد .
آبیاری "Irrigation" :
حساسیت برنج به خشکی بسیار زیاد است . بهتر است هیچ گاه طی دوران رشد محصول ، رطوبت خاک از حد ظرفیت زراعی پایینتر نرود به همین جهت غالبا ارتفاع آب را در سطح کرت ها بین 5 تا 10 سانتیمتر حفظ می کنند . همیشه بهتر است ارتفاع بوته ها در حدود دو سوم از آب بیرون باشد و هیچگاه بوته ها غرقاب کامل نشوند . پایین بودن ارتفاع آب طی روز برای گرم شدن سریعآب مطلوب است اما آب در چنین شرایطی طی شب سریعا سرد می شود . بنابراین در نواحی سرد لازم است ارتفاع آب را بین 10 تا 15 سانتیمتر حفظ نمود و شب ها از ورود و خروج آب از کرت ها جلوگیری نمود تا از کاهش حرارت آب طی شب جلوگیری گردد . آب کرت ها را می توان با جریان بسیار ملایمی تعویض نمود و یا آب مزرعه را راکد نگه داشت و به فواصلی برای جلوگیری از شور شدن یا فساد آب ،آب آن را تعویض نمود . شیب 2 در هزار جهت تخلیه ی آب کرت ها مناسب است . طی دو تا سه هفته ی آخر فصل رشد (بسته به بافت خاک و شرایط جوی) می بایستی آب کرت ها را تخلیه نمود . در رابطه با تخلیه ی آب کرت ها در سایر مواقع اتفاق نظر وجود ندارد و تخلیه ی آب کرت ها ممکن است در هنگام اضافه کردن کود ازت سرک به خاک ،به منظور کنترل علف های هرز ، جلبک و خزه ها ،کاهش خطر خوابیدگی در اثر رشد رویشی زیاد ، بهبود تهویه و تسریع تجزیه ی مواد آلی خاک و در نهایت صرفه جویی در آب آبیاری انجام گیرد .
" نکته : از تخلیه ی آب کرت ها بلافاصله پس از نشاکاری ، در مرحله ی انتقال از رویشی به زایشی و در مرحله ی شروع خروج غلاف برگ پرچم تا دو هفته بعد از گرده افشانی بایستی جلوگیری گردد . "
آب مورد نیاز برنج را می توان از طریق تعرق گیاه ،تبخیر از سطح مزرعه ،نفوذ عمقی و تلفات سطحی بررسی و برآورد نمود . تبخیر و تعرق به شرایط جوی و میزان پوشش مزرعه بستگی دارد . در ابتدای دوره ی رشد میزان تبخیر پیش از تعرق است ولی بتدریج تعرق فزونی می گیرد و هنگامی که پوشش مزرعه کامل شد تعرق بیش از تبخیر می شود . تلفات عمق آب را می بایستی با متراکم ساختن خاک عمقی کاهش داد ؛ تلفات سطحی نیز به مدیریت بستگی شدیدی دارد . به همین جهت برآورد مصرف آب در برنج بسیار مشکل است . به طور تقریب آب مورد نیاز یک هکتار جهت تهیه ی بستر و خزانه گیری بین 15000 تا 23000 متر مکعب است .
برداشت "Harvesting" :
برنج را در مرحله ی رسیدگی تکنولوژیک ، به منظور وصول حداکثر بازده آسیاب برداشت می کنند . در این مرحله دو سوم طول فوقانی خوشه زرد شده است در حالی که بوته ها هنوز سبز هستند رطوبت دانه در خوشه ی اصلی ممکن است 15 – 18 % و میانگین رطوبت دانه ی بوته های مزرعه 18 تا 22% باشد . هر چه خطر ریزش بیشتر باشد می بایستی محصول را در رطوبت بیشتری برداشت کرد. تاخیر در برداشت برای رسیدن به رطوبت 14 تا 16% موجب حدود 10% ریزش می شود . برداشت با دست در رطوبت 22% با بیشتر انجام می گیرد ، سپس خرمنکوبی با تراکتور یا کمباین انجام می شود . شلتوک خرمنکوبی شده را بایستی قبل از انبارکردن تا حصول رطوبت 13% خشک نمود . برای خشک کردن ممکن است از دستگاه خشک کن با جریان هوای گرم (دمای 35 تا حداکثر 40 درجه ی سانتیگراد) استفاده نمود . در صورتی که از آفتاب استفاده می شود لازم است هنگام صبح شلتوک را در زیر آفتاب پهن کرد و هنگام غروب با استفاده از بیل های مسطح تخته ای جمع آوری نمود تا شبنم یا باران روی شلتوک نریزد طی این عمل ، زیر و رو کردن نیز اتفاق می افتد .
موارد استفاده ی برنج :
پوسته ی شلتوک به عنوان حجم دهنده ی خاک گلدان جهت گیاهان زینتی مورد استفاده قرار می گیرد . سبوس از نظر چربی و پروتئین قوی است و در تغدیه ی دام مورد استفاده قرار می گیرد . دانه ی سفید شده که حاوی حدود 7% پروتئین و 78% کربوهیدرات (عمدتا نشاسته ) می باشد در تغذیه ی مستقیم انسان بصورت طبخ شده و نیز در صنعت استخراج نشاسته بکار می رود
تریلی های توده ساز
ابداع جدید دیگر در زمینه برداشت علوفه خشک کردنی، تریلی توده ساز مکانیکی است. در واقع، توده های روشی قدیمی است. در سالهای دور، قبل از ورود قدرت مکانیکی به مزرعه، علوفه خشک توسط دست توده می شد. بعدها توده سازهای اسبی برای کاهش دخالت دست در توده سازی بوجود آمدند. شانه های جارویی، هیدرولیکی هستند و تا حدودی شبیه به بارکنهای جلو- سوار بزرگ می باشند. شانه های جارویی توده ساز جلو – سوار ابتدا نوار علوفه خشک را جمع آوری می کنند و سپس علوفه جمع آوری شده را برای ریختن روی توده، در ارتفاع زیاد بالا می برند.
تریلی های توده ساز محصولات داخل مزرعه را جمع آوری و بلند می کنند و بسته توده ای شکل سفتی را بوجود می آورند. توده هایی که توسط تریلی توده ساز بوجود می آیند، فشرده ترند و در مقایسه با توده های دست ساز کمتر فاسد می شوند.
توده های تشکیل دهنده توسط تریلی های توده ساز،به انبار سر پوشیده نیاز ندارند، اما برای کاهش فساد در ته توده، محوطه نگهداری توده ها باید دارای سطحی شیب دار و زهکشی شده باشد. توده ها در محل نگهداری باید حدود 60 تا 90 سانتیمتر از یکدیگر فاصله داشته باشند تا آب بتواند رد شود. توده ها غالباً به صورت ردیفی در محل نگهداری، قرار داده می شوند. وزن یک توده علوفه خشک، به طور نمونه حدود 5/2 تا 1/3 کیلوگرم برای هر 028/0 متر مکعب است. فشردگی علوفه توده شده حدود 50 تا 70 درصد فشردگی یک بسته مکعبی است که با دو رشته نخ یا سیم پیچیده شده باشد. اندازه توده ها بستگی به نوع و مدل تریلی توده ساز دارد. تریلی های توده ساز مکعبی برای ایجاد توده های مکعبی و تریلی های توده ساز استوانه ای برای ایجاد توده های استوانه ای وجود دارند. اکثر توده های مکعبی با عرض 1/2 تا5/4 متر، طول 3 تا 3/7متر و ارتفاع 4/2 تا 4 متر تشکیل می شوند. قطر توده های استوانه ای حدود 3/3 تا 5/5 متر و ارتفاع آنها حدود 3 تا 6/3 متر است. تریلی های توده ساز بر اساس روش فشردن توده به دو نوع مهم توده سازهای مکانیک-فشار و توده سازهای هوا-فشار تقسیم می شوند.
1- تریلی های توده ساز مکانیک-فشار
این نوع تریلی ها توده های مکعبی و استوانه ای شکلی را بوجود می آورند.
در معمولترین نوع تریلی های توده ساز مکعبی، از یک بردارنده چکشی برای بلند کردن مواد و انتقال آن به داخل تریلی مکعبی سر بسته استفاده می شود. بردارنده چکشی از یک محور افقی با تیغه های چکشی تشکیل شده است که با وارد کردن ضربه های چکشی، نوار علوفه را از روی زمین بلند می کند. در بعضی از مدلها برای بلند کردن نوار علوفه یا کاه،از یک بردارنده استوانه ای انگشتی دار استفاده می شود. درا ین طریق، برای پرتاب کردن علوفه به طرف بالای مجرای تخلیه از یک دمنده کمکی استفاده می گردد. بردارنده استوانه ای انگشتی دار برای برداشت یونجه و سایر محصولات برگی به منظور کاهش تلفات برگ توصیه می شود. منحرف کننده ای در دهانه خروجی مجرای تخلیه وجود دارد که مواد را به نواحی مختلف تریلی می رساند. تریلی های توده ساز معمولاً در اندازه های 1 تا 6 تن عرضه می شوند.
در تریلی توده ساز استوانه ای، علوفه یا کاه و کلش محصولات غلات به وسیله بردارنده از زمین بلند می شود و به داخل یک قفس مدور چرخنده ریخته می شود. در حالی که قفس می چرخد، علوفه شل بوسیله غلتکی فشار دهنده که در روی توده می چرخد فشرده می شود. برای وارد آوردن فشار بر روی علوفه شل،غلتک فشار دهنده به طور هیدرولیکی کنترل می شود. پس از تکمیل شدن توده، قفس باز می شود،کفی کج می گردد و توده مدور به طرف بیرون سُر می خورد. وزن توده های تشکیل شده به وسیله این تریلی های توده ساز 6،4،2 یا 8 تن است.
2- تریلی های توده ساز هوا-فشار
اکثر تریلی های توده ساز هوا-فشار، نوار علوفه را بلند می کنند ( یا از یک بردارنده چکشی برای بلند کردن ساقه ها استفاده می کنند)، مواد را خرد می کنند و سپس آنرا به داخل محفظه توده سازی می دمند.فشردگی توده بر اثر ضربات مواد دمیده شده حاصل می شود. خرد کردن علوفه خشک، اندازه ساقه ها را کاهش می دهد و باعث فشردگی بیشتر توده می شود. طول علوفه خرد شده در یک توده شل، در حدود 19 تا 152 میلیمتر می باشد.یک لوله پر کننده نوسانی خودکار یا یک لوله پرکننده نوسانی که با دست کنترل می شود، تریلی را به طور یکنواخت پر می کند. پر کردن نوسانی که با دست کنترل می شود، تریلی را به طور یکنواخت پر می کند. پر کردن و فشردن مواد توسط باد باعث می شود تا راننده نیازی به توقف کردن و فشردن توده ها نداشته باشد.این تریلی ها دارای یک دستگاه خردکن و دمنده دائمی هستند،اما بعضی از تریلی های توده ساز کششی به پشت یک ماشین برداشت علوفه سیلوکردنی متصل می شوند.
توده برها
از روشهای متعددی که برای حمل توده ها از محلی به محل دیگر استفاده می شود . استفاده از توده بر است. توده بر،توده را از زمین برمی دارد و حمل و تخلیه می کند.
کوچکترین نوع توده برها دارای چنگالهای بزرگی هستند که برای جابجایی توده های 1 تا 5/1 تنی مورد استفاده قرار می گیرند. این توده برها از نوع سوار بوده و به اتصال سه نقطه تراکتور متصل می شوند. در اکثر توده برهای سوار از چرخهای راهنما استفاده می شود تا حمل بار آسانتر انجام شود و به وزنه های سنگین در جلو تراکتور نیاز نباشد.
از توده برهای سوار نمی توان برای بلند کردن و حمل نمودن توده های بزرگتر استفاده نمود. برای حمل توده هایی که بیش از 2 تن یا بیشتر وزن دارند، از تریلی های مورب که کفی آنها دارای چند زنجیر نقاله دندانه دار است، استفاده می شود. این تریلی ها (مورب) به پشت تراکتور متصل می شوند. در موقع بارگیری، تریلی به طرف عقب رانده می شود، عقب کفی تریلی به طرف پایین متمایل می گردد تا زمانی که غلتکهای شناور آن با زمین برخورد کنند. سپس در حالی که زنجیرهای نقاله در جهت صحیح ( به طرف جلو) حرکت می کنند، تریلی با سرعتی برابر سرعت زنجیرهای نقاله، به طرف عقب حرکت کرده و به زیر توده می رود.
در حالی که توده به انتهای جلویی کفی نزدیک می شود، حرکت زنجیرهای نقاله و حرکت رو به عقب تراکتور و توده بر متوقف می گردد. سپس جلو کفی به آرامی به طرف پایین برده شده و تریلی تراز می گردد.
ماشین های برداشت علوفه سیلو کردنی ( خردکنهای علوفه یا چاپرهای علوفه)
از خردکنهای علوفه به طور عمده برای خرد کردن علوفه در مزرعه و پرتاب کردن مواد به داخل تریلی یا کامیون جهت حمل به محل نگهداری استفاده می شود.
ماشین های خردکن علوفه مزرعه ای، امکان جابجایی حجم زیادی از علوفه را به وجود می آورند و به این ترتیب جایگزین روشهای دشوار دستی می شوند. اکثر خردکن های علوفه برای برداشت انواع مختلف محصولات مناسبند. از دماغه های بردارنده برای جمع آوری محصولات نوار شده استفاده می شود. دماغه های شانه برش برای قطع کردن مستقیم محصولات سیلویی موجودند.
دو نوع مهم و معمول خردکن های علوفه مزرعه ای عبارتند از :
1- خردکنهای چکشی ( خردکنهای عمودی ): این نوع خردکنها علوفه سرپا را در یک عمل قطع می کنند. از این خردکنه همچنین می توان برای برداشت محصولات نوار شده و ساقه های باقی مانده ذرت استفاده نمود. قسمت اصلی یک خردکن چکشی، گردنده یا روتور آن است. گردنده، یک محور عرضی است که چاقوها یا تیغه های چکشی (چکشها) به آن متصل شده اند. با چرخش گردنده، چاقوهای چکشی ساقه محصول را از طریق ضربه زدن قطع می کنند. با حمل محصول در اطراف و محیط خارجی چکشها، در زیر محفظه فلزی، محصول قطع شده و تا حدودی کوبیده و خرد می شود. چاقوهای چکشی معمولاً در حالت لولایی و قابل انعطاف، بر روی محور گردنده سوار شده اند، اما در موقع کار، نیروی گریز از مرکز باعث می شود تا آنها در وضعیت مستقیم و شعاعی قرار گیرند. اگر جسمی خارجی به چکشها برخورد کند، عمل لولایی باعث می شود تا بدون آسیب رسیدن به ماشین و یا آسیب دیدگی ناچیز ماشین، چکشها در اطراف جسم خارجی منحرف شده یا نوسان کنند.
سه تا چهار ردیف چاقوهای چکشی با سرعتی حدود 1600 دور در دقیقه چرخش می کنند. در بعضی از خردکنهای چکشی که مستقیماً مواد خرد شده را به داخل تریلی پرتاب می کنند، ممکن است یک تیغه برش ثابت به طور سرتاسری در جلو لبه محفظه گردنده سوار شود تا میزان بریده شدن و خردشدن افزایش یابد. در این نوع خردکنها معمولاً از چاقوهای چکشی نوع فنجانی استفاده می شود تا عمل پرتاب کردن فراهم شود.مواد خرد شده مستقیماً توسط چکشها به داخل تریلی پرتاب می شوند.
در بسیاری از خردکنهای چکشی موادی که توسط گردنده خرد شده اند به هلیسی در عقب ماشین رسانده می شود. هلیس،مواد خرد شده را به یک بادبزن کوچک می رساند و بادبزن، مواد را از طریق لوله تخلیه به داخل یک تریلی کشیدنی پرتاب می کند. چاقوهای سوارشده بر روی دستک تیغه های پروانه بادبزن، به خرد شدن بیشتر مواد قبل از خروج از محفظه بادبزن کمک می کنند.
خردکنهای چکشی در پشت تراکتور کشیده می شوند و از نوع محور تواندهی گرد هستند. دو چرخ در عقب و یا در دو طرف خرکن آنرا حمل کرده و باعث تنظیم ارتفاع گردنده خردکن از سطح زمین می شوند. بعضی از خردکنهای چکشی از نوع کناری ( افست ) هستند. عرض برش گردنده در خردکنهای چکشی بین 1 تا 8/1 متر است. محور تواندهی تراکتور،قدرت را از طریق محورها، چرخ دنده های زنجیر خور، زنجیرها و یا تسمه هایV، به گردنده و در بعضی از ماشین ها به هلیس و بادبزن می رساند. سیستم انتقال قدرت معمولاً دارای یک کلاچ سرشی یا پیچ بریده شونده هستند که از قسمت محرک و سایر قسمتها، در صورتی که بار ماشین بیش از حد شود و یا ماشین به موانع بزرگ برخورد کند، محافظت می کنند. ارتفاع برش یا ارتفاع بردارنده به وسیله حرکت دادن گردنده یا محفظه گردنده به طرف بالا و پایین و در نتیجه بلند کردن یا پایین آوردن « قوس» برش بوسیله چکشها کنترل می شود.
تنظیمات خردکنهای چکشی
موقعی که خردکنهای چکشی کار می کنند، برای تضمین حرکت و خردکردن بهتر، بعضی از تنظیمات ممکن است ضروری باشد. گردنده معمولاً به توجه بیشتری نیاز دارد. هر موقع که لرزش بیش از حد به وجود می آید، بلافاصله کلاچ محور تواندهی تراکتور را قطع کنید، سپس تا متوقف شدن گردنده صبر کنید، آنگاه گردنده را برای چکشهای آسیب دیده یا گم شده و یا سایر عوامل مورد بازرسی قرار دهید.در انواعی که محصول خرد شده را مستقیماً پرتاب می کنند، تیغه برش ثابت داخل محفظه گردنده را مطابق دستورات تنظیم کنید تا عمل برش مطلوب و مورد نظر حاصل گردد. چنانچه خرد کن به بادبزن همراه با چاقوهای خردکن مجهز است، فاصله چاقوها را باید طوری تنظیم نمود که برش صحیح فراهم شده و از تلف شدن قدرت جلوگیری به عمل آید. برای بدست آوردن حداکثر ظرفیت،محفظه و پره های بادبزن راتنظیم کنید.
در صورت مسدود شدن و گیرکردن خردکن چکشی، محور تواندهی را از کار انداخته، موتور را خاموش کرده و آنقدر صبر کنید تا قسمتهای در حال حرکت از کار بایستند. سپس برای خارج کردن مواد مسدود کننده، از سوراخ مربوط به تمیز کردن استفاده کنید. همیشه قبل از شروع بکار در زمین ماشین، گردنده را ببندید تا از مجروح شدن احتمالی جلوگیری شود.
2- خردکنهای علوفه تیغه – برشی (خردکنهای علوفه برش-دقیق):این خردکنها ممکن است از نوع کششی تراکتورگرد،سوار تراکتورگرد و خودرو باشند. انواع کششی،معمولترین نوع خردکنها مورد استفاده در مزارع است. این خردکن بر روی چرخهای خود حمل می شود، به مالبند تراکتور متصل می گردد و محور تواندهی گرد است. انواع سوار، به وسیله اتصال سه نقطه تراکتور حمل می شوند و توسط محور تواندهی تراکتور کار می کنند.
انواع سوار معمولاً به به دماغه های یک ردیفه مجهزند. قابلیت مانور خردکنهای سوار بسیار زیاد است. قدرت محور تواندهی مورد نیاز برای به کار انداختن خردکنهای کششی ، در حداکثر ظرفیت حدود 100 قوه اسب است.
خردکنهای علوفه خودرو عمدتاً ماشین های سنگین – کاری هستند که برای استفاده دراز مدت سالیانه طراحی شده اند. قدرت موتور این خردکنها حدود 150 تا 250 قوه اسب است.
حرکت در خردکنهای نوع سوار و کششی، از محور تواندهی تراکتور تأمین می شود. قدرت محور تواندهی تراکتور از طریق محور اتصال تواندهی خردکن به جعبه دنده اصلی خردکن میرسد و از آنجا به دماغه علوفه، غلتکهای تغذیه،دستگاه برش(دستگاه خردکن)، و در انواعی که دارای بادبزن هستند، به سیستم بادبزن، و در صورت داشتن هلیس به هلیس انتقال می یابد. انواع خودرو ممکن است دارای دو یا چهار چرخ محرک بوده و سیستمهای انتقال حرکت آنها از نوع مکانیکی یا هیدروستاتیکی باشد.
قسمتهای اصلی خردکنهای تیغه – برشی به طور معمول عبارتند از :
1- یک واحد جمع آوری برای برش محصول و یا برداشتن ( بلند کردن ) محصول نوار شده از سطح مزرعه
2- یک مکانیسم انتقال دهنده و تغذیه کننده با غلتکهای تحت فشار فنر برای فشردن و نگهداری مواد و انتقال آن به دستگاه خردکن برای خردشدن
3- یک واحد خرد کن یا واحد برش برای خرد کردن مواد
4- یک وسیله انتقال دهنده برای منتقل کردن و ریختن مواد خردشده به داخل وسیله نقلیه منتقل کننده.
واحد های جمع آوری
خردکنهای علوفه معمولاً دارای یکی از منضمات جمع آوری یا دماغه قابل تعویض هستند که خردکنها را برای انجام کارهای متفاوت، قابل استفاده می سازند، این دماغه ها عبارتند از :
1- دماغه محصول ردیفی : برای برداشت انواع مختلف محصولات ردیفی، مانند ذرت و یا ذرت خوشه ای و به منظور تهیه علوفه سیلویی با رطوبت زیاد طراحی شده است. این نوع دماغه دارای یک تا چهار ردیف برداشت کننده با اندازه های مختلف برای عرضهای مختلف ردیفهای کشت می باشد. زنجیرها یا تسمه های لاستیکی جمع آوری و هدایت کننده، ساقه ها را به طرف شانه برش و از آنجا به غلتکهای تغذیه می برند. این دماغه ها معمولاً مجهز به هدایت کننده های جمع آوری هستند که ساقه ها را از سر به طرف جلو فشار می دهند، به طوری که ته ساقه ها ابتدا وارد دستگاه خردکن ماشین گردد.
دماغه شانه برش: برای درو و خرد کردن مستقیم محصولات سرپا که به طور ردیفی کشت نشده اند و همچنین برای محصولاتی چون بقولات و غلفها به منظور تهیه علوفه سیلویی با رطوبت زیاد یا تغذیه مستقیم و برای اکثر خردکنهای علوفه نوع کششی و خودرو طراحی شده است. دماغه شانه برش دارای یک چرخ فلک است که عمل جمع آوری محصول را انجام می دهد و محصول را پس از بریده شدن به وسیله شانه برش، به طرف هلیس هدایت می کند. هلیس، محصول را به طرف غلتکهای تغذیه می برد.
3- دماغه بردارنده نوار : برای برداشتن نوار علفهای پژمرده یا با رطوبت کم، علوفه سیلویی با رطوبت زیاد،علوفه سیلویی با رطوبت متوسط و علوفه خشک طراحی شده است.انگشتیهای عقب رونده و پرده های هلیس، علوفه را به طرف غلتکهای تغذیه هدایت می کنند. از کفشهای لغزنده قابل تنظیم و یا چرخهای تنظیم ارتفاع می توان برای تنظیم ارتفاع کار بردارنده استفاده نمود.
4- دماغه بلال ذرت کن: برای خرد کردن بلال ذرت و تهیه علوفه سیلویی با رطوبت زیاد به کار می رود. دماغه بلال ذرت کن بسیار شبیه به دماغه بلال ذرت کن کمباینها کار می کند. در حالی که خردکن به طرف جلو پیش می رود، غلتکهای کشنده ساقه ها را از میان صفحات کشنده که در زیر زنجیرهای جمع آوری و هدایت کننده قرار گرفته اند، پایین می کشند، وباعث قطع شدن بلالها می شوند. زنجیرهای جمع آوری کننده، بلالها را به طرف هلیس که در عقب قرار گرفته است می برد. هلیس به نوبه خود، بلالها را به دستگاه خردکن ماشین می رساند.
5- دماغه بردارنده چکشی: برای بعضی از خردکنهای علوفه خودرو طراحی شده است. از این دماغه ها برای برداشت ساقه های ذرت یا سایر محصولات خوابیده و در هم پیچیده، به منظور تهیه علوفه سیلویی با رطوبت زیاد استفاده می شود.
6- دماغه ساقه های باقی مانده: برای برداشتن ساقه های باقی مانده، پس از برداشت دانه، و یا برای برداشت محصول سیلویی با رطوبت زیاد طراحی شده است. انگشتیهای جمع آوری کننده خوابیده، ساقه های خوابیده را بلند کرده و آنها را به طرف تسمه های جمع آوری کننده هدایت می کنند. تسمه ها، ساقه ها را نگه می دارند و در همین حال یک چاقوی نوسانی،ساقه ها را کمی بالاتر از سطح زمین قطع می کند.سپس،تسمه های جمع آوری، ساقه ها را به یک هلیس می رسانند. هلیس به نوبه خود،مواد را می کشد و آنها را به طرف غلتکهای تغذیه هدایت می کند.
سه نوع مهم دستگاه برش یا دستگاه خردکن که در خردکنهای علوفه بکار رفته است،عبارتند از:
1- چاقوی چرخی( چاقوی شعاعی ): از یک دیسک فولادی تخت و گرد (چرخ دوار) تشکیل شده است که به کنار آن یک سری چاقو پیچ شده است.علوفه ای که بوسیله دستگاه تغذیه به دستگاه برش می رسد، به وسیله چاقوهای در حال چرخش، در مقابل یک تیغه برش ثابت قطع می شود.مواد خرد شده توسط تیغه های بادبزن و پرتاب کن که به دور چرخ متصل شده اند،به طرف بالای لوله تخلیه و به داخل تریلی کشیدنی پرتاب می شوند.دستگاه های برش چاقوی چرخی معمولاً دارای 4 تا 6 و حداکثر 8 چاقو و 3 تا 4 تیغه پرتاب کن هستند.
2- دستگاه برش چاقوی استوانه ای با بادبزن کمکی : چاقوها به دور یک استوانه دوار پیچ شده اند که سرعت چرخش آن حدود 900 دور در دقیقه است. مواد خرد شده یا به طرف یک بادبزن پرتاب می شوند و یا بوسیله هلیسی به بادبزن می رسند. بادبزن فقط عمل پرتاب کردن مواد خردشده به داخل تریلی را انجام می دهد. در این دستگاه فضای بیشتری برای چاقوهای سوار شده بر روی استوانه های نسبتاً کوچک وجود دارد. اکثر استوانه ها دارای 6 تا 9 چاقو هستند، اما در یکی از مدلها 12 چاقو بر روی یک استوانه پرتاب کن که قطر آن 7/45 سانتیمتر است، وجود دارد. همچنین استوانه های با قطر کمتر، سرعت کاری بیشتری نسبت به چرخهای دوار بزرگتر در دستگاه برش چاقوی چرخی را ممکن می سازند. تعداد چاقوهای بیشتر و دور بیشتر در دقیقه،در طرح استوانه،باعث برش بیشتر در دقیقه و ظرفیت بالقوه بیشتر می شود.دو دلیل دیگر برای عامه پسند بودن دستگاه های برش نوع استوانه ای عبارتند از : 1- امکان تیز شدن چاقوها در محل خود2- امکان استفاده از شبکه های دوباره خردکن در این نوع دستگاه های برش.
3- دستگاه برش چاقوی استوانه ای پرتاب کن : دارای چاقوهایی است که به دور استوانه دوار سوار شده اند. زاویه سوار شدن چاقوها تا حدودی با زاویه چاقوهای سوار شده بر روی استوانه با بادبزن کمکی اختلاف دارد. چاقوها، مواد تغذیه شده به وسیله دستگاه تغذیه را در مقابل تیغه برش ثابت قطع می کنند. پس از انجام عمل قطع کردن، چاقوها مانند پره های یک بادبزن عمل کرده و مواد را از طریق لوله تخلیه کننده به داخل تریلی پرتاب می کنند. چاقوهای استوانه ای پرتاب کن دارای بسیاری از مزایای چاقوهای استوانه ای با بادبزن کمکی،مانند ظرفیت بالقوه زیادتر و امکان تیز شدن چاقوها در محل خود می باشند. اما، در این طرح، از شبکه دوباره خردکن نمی توان استفاده کرد. عمل بادزدن مطلوب در چاقوهای استوانه ای پرتاب کن،به فاصله بسیار کم بین لبه چاقوها و محفظه استوانه بستگی دارد. سنگ زدن و تیزکردن چاقوها، باعث کوتاه شدن آنها و کاهش قطر استوانه می شود. به این ترتیب فاصله بین چاقوها و محفظه زیاد می شود و عمل بادزدن کاهش می یابد.
لوله تخلیه برای هدایت و تخلیه علوفه خرد شده به داخل تریلی کشیدنی در نظر گرفنه شده است. سرلوله های تخلیه کننده را می توان در دو جهت افقی و عمودی تغییر محل داد. تغییر جهت سرلوله تخلیه در بعضی از خردکنه، بوسیله اهرم یا طنابی که در دسترس راننده است، انجام می گیرد. در بعضی از انواع، از توان هیدرولیکی و کنترل از راه دور برای چرخاندن سرلوله تخلیه به طرف بال،پایین،راست و چپ استفاده می شود.
تنظیمات خردکنهای تیغه – برش
ارتفاع بردارنده یا ارتفاع برش بوسیله یک سیلندر هیدرولیکی، چرخهای خردکن و یا موقعیت خردکن نسبت به مالبند تراکتور تنظیم می شود.
لبه های برنده باید تیز نگهداشته شوند و فاصله بین آنها باید به حداقل برسد. هر سه نوع دستگاه برش، دارای تیغه برش ثابت تعویض شونده هستند؛در بعضی مواقع از دو طرف تیغه می توان به عنوان لبه های تیز استفاده نمود. چاقوی چرخی دارای تیغه های تعویض شونده ای است که می توان آنها را برای تیز شدن جدا نمود. چاقوهای استوانه ای دارای یک وسیله تیزکن( سنگ سمباده ) هستند که با آن می توان چاقوها را بدون خارج کردن، تیز نمود.
طول برش ( طول قطعات بریده شده ) به وسیله تغییر سرعت غلتکهای تغذیه ( تنظیم میزان تغذیه نسبت به برش هر چاقو ) و تغییر تعداد چاقوها در چاقوهای چرخی و استوانه ای تغییر می یابد. با افزایش سرعت دستگاه تغذیه،طول برش افزایش می یابد. برای تغییر سرعت غلتکهای تغذیه، معمولاً یک جعبه دنده چند سرعتی در اکثر خردکنها وجود دارد که به آسانی با تغییر دنده می توان طول برش را تنظیم نمود.
برای یکنواخت بودن طول قطعات بریده شده،لبه چاقوها و تیغه برش ثابت باید تیز نگهداری شود. در بعضی خردکنهای علوفه با دستگاه برش چاقوی استوانه ای، از سنگ سمباده های برقی یا هیدرولیکی مخصوص،برای تیز کردن چاقوها استفاده می شود. هر سه نوع دستگاه برش دارای یک تیغه برش ثابت قابل تعویض هستند. تیغه برش ثابت،قسمت ثابت دستگاه برش است و برای حصول برش خوب و با حداقل توان مصرفی،لبه آن باید تیز باشد. در بعضی موارد،از لبه های تیز دو طرف تیغه می توان استفاده نمود. پس از تیز کردن چاقوها، تیغه برش ثابت باید تنظیم شود.
زاویه و جهت لوله تخلیه، را می توان برای انتقال مواد به داخل تریلی ای که در پشت یا کنار ماشین خردکن حرکت می کند،تنظیم نمو. برای کنترل زاویه تخلیه،صفحه منحرف کننده در انتهای خروجی لوله را می توان تنظیم نمود. این تنظیمات ممکن است به صورت هیدرولیکی،الکتریکی یا دستی انجام شود .
معکوس کننده حرکت غلتکهای تغذیه در بعضی از خردکنها وجود دارد. این وسیله راننده را قادر می سازد تا گرفتگی ناشی از بار اضافی را برطرف ساخته و سنگهای وارد شده احتمالی را در قسمت غلتکهای تغذیه متوقف نماید.
تنظیم سرعت پیشروی از وظایف بسیار مهم راننده است. سرعت پیشروی،تعیین کننده ظرفیت کل است. عملکرد و بازده سوختی بالا از طریق بالا نگهداشتن سرعت پیشروی،تا حدی که توان موتور اجازه می دهد،حاصل می شود.
علف بر (mower) :
موورها امروزه بصورت تمام هیدرولیک ساخته می شوند و با شفت تراکتور کار می کنند که در این صورت در قسمت عقب وکنار تراکتور سوار میشوند و یا اینکه بین دو چرخ تراکتور و در کنار قرار می گیرند موورهای معمولی یا کلاسیک که امروزه در ایران بیشتر مورد استفاده دارند شامل انگشتی ها و تیغه برنده که بین انگشتی ها و کادر تیغه حرکت می کنند، می باشند. ولی با تکامل مرتب ماشین آلات موورهای دیسکی نیز ساخته شده که دو دیسک در کنار هم با تیغه های برنده حرکت دورانی موازی با سطح زمین دارند و علوفه را قطع می کنند یک نوع دیگر موورها هم ساخته شده است که دو تیغه روی یکدیگر حرکت رفت و آمد داشته و علوفه را قطع می کند. با یک موور هیدرولیک سوار شده روی تراکتور و با عرض کار 8/1 متر هر ساعت می توان 8/0 تا 9/0 هکتار علوفه را قطع کرد و یا به عبارت دیگر در مدت 10 ساعت کار روزانه می توان 8 تا 9 هکتار علوفه را قطع نمود. با موورهای دو تیغه ای سرعت قطع علوفه بیشتر شده و در ساعت تا دو هکتار علوفه را می توان قطع کرد.
ولوکنهای دوار
ولوکنهای دوار ماشین هایی هستند که برای بلند کردن و شل کردن ردیف، مورد استفاده قرار می گیرند و باعث گردش آزاد هوا در داخل محصول می شوند. امروزه طرحهای مختلفی از ولوکنهای دوار علوفه خشک کردنی،به بازار عرضه شده است. ولوکنها ممکن است از نوع سوار یا کششی باشند. یک ولوکن دوار،دارای یک یا چند گردنده ( روتور ) ستاره ای شکل است که بوسیله محور تواندهی تراکتور به چرخش در می آیند. هر گردنده بر روی یک محور عمودی ( به موازات سطح زمین ) چرخش می کند. به دور هر گردنده تعدادی انگشتی فنری متصل است.عرض کار ولوکنی که دارای یک گردنده است، بین 3 تا 4 متر، و انواعی که دارای 2 تا 6 گردنده هستند،بین 4 تا 7 متر می باشد. در ولوکنهایی که بیش از دو گردنده دارند، بین قسمتهای شاسی انعطاف پذیری وجود دارد، و از چرخهای هادی برای عبور هر قسمت از روی ناهمواریهای زمین استفاده می شود. در موقع کار، انگشتیهای در حال چرخش،در ولوکن یک گردنده ای، ردیف علوفه را بلند کرده و شل می کنند، آن را در عرض حرکت می دهند و در یک طرف ماشین بر روی ماشین بر روی زمین خشک تر به جا می گذارند. انگشتیها در بعضی از ولوکنه همیشه به طرف بیرون و پایین قرار دارند. در بعضی دیگر از ولوکنها، اتگشتیها در موقع حمل و نقل و پارک، به طرف داخل و در وضعیت عمودی،و در موقع کار به طرف بیرون و پایین قرار می گیرند. تغییر طرز کار ولوکنها با تغییر موقعیت منحرف کننده های عقبی ( پوشش های کناری ) و یا تغییر جهت چرخش یک یا چند گردنده انجام می شود. گاهی اوقات، وقتی طرز کار ولوکن از حالت پخش کردن به حالت نوار کردن تغییر می یابد، زاویه انگشتیها با یک تنظیم ساده که بر همه انگشتیهای یک گردنده تأثیر می گذارد،تغییر می کند. تعویض انگشتیهای فولادی با انگشتیهای پلاستیکی مخصوص می تواند باعث شکستگیهای کمتر شود. برای اینکه تلفات محصول ( ناشی از تلفات برگها ) کاهش یابد، سرعت چرخش انگشتیها ترجیحاً باید در حد متوسط باشد.
مشخصات مدیر وبسایت
عناوین یادداشتهای وبلاگ
بایگانی آرشیو ماهانه وبسایت
کلمات کلیدی وبسایت