بوته گنایی غلات Cereal crazy top
بیماری ناشی از Sclerophthora macrospora که نشانهای آن حالت پیسه ای، کوتولگی گیاه، ضخیم شدن و بد شکلی برگها، زردی بوته، پیچیدگی خوشه و عقیم شدن گیاه است.
این قارچ گندم، جو، یولاف، انواع سورگوم را آلوده می کند. زئوسپورهای آبزی مسئول ایجاد آلودگی هستند. قارچ در گیاه سیستمیک می شود
بیماری سفیدک پودری غلات Cereal powdery mildew
سفیدک حقیقی یکی از بیماریهای مهم غلات در مناطق مرطوب است . عامل بیماری قارچ Erysiphe graminis (Blumeria graminis) است که یک انگل اجباری است و روی جو بیشتر از سایرغلات خسارت وارد می کند .
علائم بیماری بصورت لکه های سفید رنگ است که توسط توده میسلیومی سفید مایل به خاکستری در سطح برگ و سنبله ها نیز آلوده شوند . اندامهای باردهی قارچ به رنگ خاکستری مایل به زرد تا تیره در سطح میسلیومهای پیر تشکیل می شود . در سطح زیرین برگ ؛ در محل آلودگی ، نقاط زرد ریز با بافت مرده دیده می شود . در سطح میسلیومهای کنیدی برها به وجود میآیند که کنیدیهای پودری زیادی تولید میکنند .
در اواخر فصل رویش ، اندامهای باردهی جنسی قارچ ( کلیستوتیشیوم ) ، به رنگ تیره در سطح توده میسلیوم ، به صورت پراکنده قابل تشخیص است . میسلیومهای قارچ معمولاً به صورت سطحی توسعه می یابند . و تناه در قسمتهای که هوستوریوم تولید می شود ، میسلیوم به داخل سلولهای اپیدرمی نفوذ می کند . در سطح میسلیوم کنیدی برهای زیادی تشکیل می شود که حامل کنیدی های تخم مرغی ، شفاف و تک سلولی به ابعاد 8- 10* 20-35 میکرون است . اندامهای تولید مثل جنسی (کلیستوتیشیوم ) قارچ کروی ، سیاهرنگ با دیواره سخت و به قطر 150-300 میکرون است . این اندامها برای تولید آسکوسپور رسیده و به شرایط آب و هوایی و یا زمستانگذرانی نیاز دارند و کلیستوتیشیومهایی که روی گیاهان در حال رشد دیده می شود ، معمولاً دارای آسکوسپورهای نارس هستند. قارچ E.graminis از حالت تخصصی بالایی در مقابل میزبان برخوردار است ، به طوری که برای هر یک از میزبانها ، فرمهای اختصاصی مخصوص به آن میزبان وجود دارد. مثلاً ترتیکاله نسبت به فرمهای مربوط به جو و گندم مقاومت بیشتری از خود نشان می دهد . هر یک از فرمهای اختصاصی نیز نژادهای فیزیولوژیک مختلفی را شامل می شود .
عکس العمل ارقام مختلف میزبان متفاوت است وجود لکه های زرد و قهوه ای همراه با رشد توده میسلیوم و اسپور زایی زیاد ، از مختصات ارقام حساس محسوب میشود : در حالیکه در ارقام مقام لکه ها روشن بوده ، توده میسلیومی دیده نمی شود .کلیستوتیشیوم قارچ بوفور در روی بافت آلوده میزبن تشکیل می شود ؛ اما آسکوسپور رسیده در آنها بندرت یافت می شود . ظاهراً آسکوسپورها در ایجاد آلودگی اولیه نقش زیادی ندارند . توسعه قارچ بیشتر توسط میسلیومهایی که در روی بقایای گیاهی آلوده یا سایر گیاهان زنده زمستانگذرانی میکنند صورت میگیرد .
کنترل:
بهترین روش کنترل قارچ انگل ، استفاده از ارقام مقاوم است . هر چند سمپاشی اندامهای هوایی گیاه توسط قارچکشها(آلتو، فولیکور، تیلت) نیز در بعضی از مناطق متداول است
بیماری کچلی (اسکالد) جو Barley scald
کچلی یا اسکالد ، در درجه اول یک بیماری برگی در جو و چاودار است که توسط قارچی موسوم به Rhynchosporium scalis ایجاد می شود . گرچه ممکن است سایر غلات وحشی (گراسها ) نیز آلوده شوند که در این صورت گیاه آلوده به صورت منبع آلودگی ، به توسعه بیماری کمک میکند.
کچلی یکی از بیماریهای مهم جو در نواحی معتدل سرد مرطوب و مرتفع مناطق گرمسیری است . عامل بیماری بیشتر برگهای جو را مورد حمله قرار می دهد ؛ اما در مواقعی که بیماری شدید است ممکن است پوششهای گل و ریشکها نیزآلوده شوند
بیماری را از روی علائم برگی میتوان براحتی تشخیص داد . علائم اولیه به صورت لکه های کوچک بیضوی یا دوکی شکل است . مرکز لکه ها به رنگ خاکستری مایل به سفید است و اطراف آنها توسط یک نوار قهوه ای یا مایل به قرمز احاطه شده است . باگذشت زمان لکه های کوچک توسعه یافته و به یکدیگر میپیوندند و لکه های بزرگتر با ابعاد و اشکال مختلف بوجود میآید . مرکز لکه ها نیز ممکن است از خاکستری مایل به آبی تا قهوه ای تیره تغییر رنگ دهد .
اسپورزایی قارچ در شرایط آب و هوایی خنک و مرطوب به خوبی صورت میگیرد . شرایط گرم و خشک موجود در مرحله رسیدن خوشه های گیاه ، سبب کاهش تعریق یا توقف تولید اسپور می شود . لکه های ایجاد شده در روی گیاه میزبان ، محیط بسیار مناسبی برای نفوذ و رشد سایر عوامل بیماری زا ست . کنیدیهای قارچ توسط میسلیومهای کنیدی زا و به وصورت یک لایه ژلانتینی نازک ، در سطح لکه ها ایجاد می شود . توده کنیدی به صورت یک لایه متراکم و مرطوب از سلولهای مخمری شکل بی رنگ تشکیل می شود . کنیدیهای بی رنگ با یک دیواره عرضی به شکلهای مختلف و معمولاً دارای نوک هستند . اندازه اسپورها به 3-5*16-20 میکرون میرسد . بعضی کنیدی ها در محل نوک دارای خمیدگی هستند . زمستانگذرانی قارچ به صورت میسلیوم روی بقایای گیاهی آلوده صورت می گیرد . تولید اصپور معمولاً در اوایل فصل که هوا خنک و مرطوب است ، صورت می گیرد . کنیدیها مسئول ایجاد آلودگی اولیه و ثانویه هستند .
کنترل:
بهترین روش مبارزه استفاده از ارقام مقاوم و تناوب زراعی با استفاده از سایر نباتات زراعی است
نماتدهای مولد زخم ریشه غلات
نماتدهای Pratylenchus thornei و P. Neglectus و نماتد دیگری به نام Paratylenchoides ritteri در استانهای مازندران، گلستان، آذربایجان شرقی، کرمانشاه، ایلام، لرستان، خوزستان،گیلان انتشار دارد و به ریشه غلات خسارت میزند.
نماتد مولد غده ریشه Meloidogyne naasi
نماتد Meloidogyne naasi دامنه میزبانی وسیعی دارد. آلودگی از طریق گرهها یا گالهای کوچکی که روی ریشه ایجاد میشود،قابل تشخیص است. نوک ریشههای آلوده دچار پیچ خوردگی میشود. در برخی موارد انشعاب شدید ریشهها دیده میشود. نماتداغلب در بهار یا اوایل تابستان گیاه را مورد حمله قرار میدهد. باعث ایجاد غده یا گال روی ریشهها میشود. در داخل هر غده یک یا چند نماتد ماده وجود دارد.
نماتد گالی گندم seed gall nematodeنماتد گالی گندم Anguina tritici، اولین نماتدی است که به عنوان انگل در غلات شناخته شده است. این نماتد علاوه بر گندم،ممکن است چاودار، تریتیکاله و دیگر گونههای مشابه را نیز مورد حمله قرار دهد. نماتد گالی در خاور میانه و خاور دور خسارت زیادی به مزارع گندم میزند.
علائم:
در مراحل اولیه رشد گیاه،علائم به صورت چروکیدگی برگها ظاهر میشود. در مراحل رشد نهایی گیاه ،گالها در داخل اندامهای گل،شکل گرفته، جایگزیندانه میشوند. دانههای آلوده تقریباً شبیه دانههای سالم هستند؛ ولی رنگ آنها کمی تیرهتر واندازه آنها کمی کوچکتراز دانههای سالم است و بسیارسختترند. در هر گال تعداد بسیار زیادی پوره نماتد وجود دارد. وجود گالها به صورت مخلوط با بذر سالم، باعث انتشار نماتد میشود.
مناسبترین روشهای کنترل:
1- تناوب زراعی
2- استفاده از ارقام مقاوم
3- استفاده از بذر سالم و عاری از گال نماتد( بهترین روش پیشگیری )
بیماری آنتراکنوز غلات Graminicola anthracnose
تقریباً تمامی غلات دانه ریز ، ذرت ، سورگم وتعداد زیادی از گراسها به این بیماری حساس هستند. علائم بیماری معمولاً روی قسمتهای پایینی گیاه ظاهر می شود ؛ ولی ممکن است برگهای بالایی وحتی خوشه ها نیز آلوده شود . علی رغم گسترش نسبتاً زیاد بیماری ، میزان خسارت و کاهش محصول شدید نیست .
قارچ عاملColletotrichum graminicola در مراحل اولیه آلودگی ، معمولاً هیچ گونه علامتی روی گیاه مشاهده نمیشود . با پیشرفت بیماری ،گیاه زردرنگ شده ،حالت رنگ پریدگی در گیاه به چشم میخورد و گیاه زودتر از موعد مقرر میرسد (رسیدگی زودرس ) .چنین گیاهانی ممکن است با گیاهانی که توسط سایر عوامل مولد پوسیدگی ریشه و ساقه آلوده شده اند ، اشتباه گرفته شود .
اندام باردهی قارچ ( آسروول) که مصادف با مرحله رسیدن گیاه ظاهر می شود ، وسیله خوبی برای تشخیص بیماری و عامل آن است . در بین تعداد بسیار زیادی از زوائد خار مانند ، تعداد بی شماری آسروولهای کوچک سیاهرنگ و تخم مرغی تا دوکی شکل در روی ساقه یا غلاف برگ تشکیل می شوند ؛ به همین سبب ظاهری برجسته دارند . کنیدیهای تک سلولی ، داسی شکل ، شفاف تا خاکستری روشن در درون آسروول به وجود می آیند . ابعاد کنیدی حدوداً 4-6*20 -30 میکرون است .قارچ معمولاً به صورت کنیدی یا میسلیوم در روی بقایای گیاهی آلوده زمستانگذرانی می کند. آلودگی اولیه توسط ماده تلقیح خاکزاد روی ریشه ها یا قسمتهای پایینی گیاه صورت میگیرد . سایر قسمتهای هوایی گیاه نیز ممکن است توسط کنیدیهای ثانویه آلوده شود . گونه های وحشی غلات اطراف مزارع ممکن است به صورت منابع اولیه وثانویه آلودگی عمل کنند . علی رغم پراکندگی وسیع جغرافیایی ، تاکنون تحقیقات محدودی روی این بیماری صورت گرفته است . علت این قصور احتمالاً عدم مشاهده حالت اپیدمی شدید عامل بیماری بوده است .
کنترل:
بیماری در خاکهایی که از نظر فسفر و پتاس فقیر هستند ، شدید تر است . تناوب زارعی با حبوبات ، در مناطقی که بیماری شایع است ، روش مناسبی برای کنترل عامل بیماری است
سفیدک کرکی غلات Cereal downy mildew
بیماری سفیدک دروغی معمولاً در مناطق مرطوب و مزارع آبی ، بخصوص قسمتهای آبگیر مزرعه دیده می شود . قارچ عامل بیماری درگندمSclerophthora graminicola ودرگیاه جو عامل قارچ Sclerophthora macrosporaاست.
علائم بیماری اغلب در مراحل اولیه رشد گیاه میزبان به صورت زردی برگها ، کوتولوگی شدید، و پنجه زنی زیاد مشاهده می شود . بسیاری از گیاهانی که آلودگی شدید دارند ، طی مرحله پنجه دوانی تا اوایل مرحله رشد طولی ساقه ، از بین می روند . در بوته هایی که آلودگی کمتری دارند نیز برگهای ضخیم و پیچ خورده می شوند و اغلب تولید خوشه نمیکنند .در صورت تشکیل خوشه ، پوشش گل ضخیم ،گوشتی و کشیده و بد شکل(پیچیدگی خوشه) میشود . دانه های حاصل از خوشه های آلوده فاقد قوه نامیه هستند . لکه های کرکی که بواسطه توسعه کنیدی برها و کنیدی های قارچ ، در بسیاری از گیاهان دیگر به وجود می آید ، در غلات مشاهده نمی شود .
اندام باردهی جنسی قارچ اُاسپور است که در بخش مزوفیل بافت برگهای پایینی و غلات برگهای آلوده بوفور تشکیل می شود. اُاسپورها کروی با دیواره صاف و قطر 30-60 میکرون هستند . پایداری اُاسپور در بقایای گیاهی آلوده و در خاکهای خشک بیشتر است . درون آب یا خاک مرطوب ، اُاسپورجوانه زده ، اسپورانجیوم تولید میکند که حاوی تعداد زیادی زئوسپور است . زئوسپورهای آبزی مسئول ایجاد آلودگی هستند . گیاهچه های جوان نسبت به گیاه بالغ حساسیت بیشتری دارند
سیاهک معمولی ذرت Common corn smut
سیاهک معمولی ذرت در شهریور ماه سال1360 در مزرعه کوچکی در سمنان مشاهده گردید و در سال 1362 در گرگان و ورامین نیز از چند مزرعه بوته های آلوده به این بیماری جمعآوری شد. در حال حاضر این بیماری در مزارع ذرت شهر ری، کرج و ورامین خسارت وارد می کند.
علائم: این سیاهک روی کلیه اندامهای هوائی ذرت از قبیل برگها، ساقه، خوشه و ریشکها دیده میشود. نشانههای بیماری به این طریق است که روی اندامهای مختلف نبات میزبان برجستگیهائی با گالهای شفاف و براق در اندازههای مختلف از 0.6 تا 15 سانتیمتر تشکیل میشوند. بزرگترین و بیشترین گالها روی بلال و گل نر تشکیل میگردند. گالها توسط غشاء با پوسته سفید براق (نقرهای) پوشیده شده که در داخل این غشاء و پوسته تودههای اسپور قارچ به رنگ قهوهای تیره و به صورت پودری شکل قرار دارند. این گالها بندرت روی برگها نیز تشکیل میشوند. گالهای روی برگ سفت و خشک هستند و حاوی تعداد کمی اسپور میباشند. گال ابتدا نرم و سبز است و سرانجام سخت شده و در آن بافت لیفی تشکیل میشود که در آن مناطق سیاه دیده میشود که آغاز تشکیل اسپورها را نشان میدهد. قارچ عامل بیماری با فعالیت و رشد و نمو خود بخش درونی گالها را از بین برده و در نتیجه گالها با غشاء نازک و شفافی پوشانده میشوند که با پاره شدن آنها اسپورها آزاد میگردند. بافتهای جوان نسبت به این سیاهک حساسیت بیشتری دارند و به همین علت در بعضی موارد این سیاهک باعث مرگ گیاهان جوان میشود ولی این حالت عمومیت ندارد
عامل بیماری قارچی است به نامDC) Ustilago maydis )که از خانواده Ustilagaceae و راسته Ustilaginales میباشد.
تودههای اسپور پودری شکل و به رنگ قهوهای تیره یا سیاه هستند. کلامیدوسپورها قهوهای روشن و کم و بیش کروی تا بیضی شکل هستند.
زیستشناسی
انتقال این بیماری اغلب از طریق خاک و گاهی هم به مقدار کمی از طریق بذر صورت میگیرد. زمستانگذرانی قارچ توسط تلیوسپور در خاک و روی بقایای گیاهی ذرت صورت میگیرد.
کنترل سیاهک ذرت:
1. بهترین و مطمئنترین راه کنترل این بیماری کشت ارقام مقاوم است.
2. از بین بردن و نابود ساختن خوشهها و بوتههای آلوده قبل از پاره شدن پوسته گالها و پخش اسپورها
3. همچنین جلوگیری از زخمی شدن گیاه میزبان توسط ماشین آلات کشاورزی در مزرعه در زمان داشت میتواند در جلوگیری از گسترش آلودگیها و اشاعه بیماری مؤثر باشد.
4. مصرف کودهای شیمیایی به میزان متناسب در مزرعه نیز تا حدی از توسعه بیماری جلوگیری مینماید.
سیاهک پاکوتاه dwarf bunt (سیاهک بدبو stinking smut)
سیاهک پنهان(common bunt) که توسط گونههای مختلف جنسTilletia ایجاد می شوند، از بیماریهای مخرب گندم هستند که علاوه بر گندم، به جو و تعداد معدودی از گونههای غلات نیز آسیب میرسانند. اغلب گونههای دیگر بندرت آلوده میشوند.
چرخه زندگی قارچهای مولد سیاهک پنهان، شباهت زیادی به سیاهک سخت جو دارد. بوتههای آلوده معمولاً کوتاهتر از حد طبیعی شده، تعداد پنجه در آنها افزایش مییابد. میزان کاهش ارتفاع بوته های آلوده، به نژاد قارچ و رقم گیاه بستگی دارد. علائم بارز بیماری غالباً بعد از مرحله خوشهدهی گیاه آشکار می شود. سنبلههای آلوده دارای رنگ سبز مایل به آبی هستند و گلومهای آنها نسبت به سنبله های سالم بازتر میشود. پس از رسیدن محصول، سنبلههای آلوده با رنگ تیرهتر و سنبلچههای بازتر که نوک دانههای آلوده در آنها قابل رؤیت است، براحتی از سنبلههای سالم قابل تفکیک است.
اختلاف در ارتفاع، شکل و اندازه غیرطبیعی سنبله های آلوده نیز به تشخیص آنها کمک می کند. سنبلههای آلوده معمولاً بلندتر و تراکم سنبلچههای آنها کمتر از سنبلههای سالم است.
دانههای آلوده به جای رنگ زرد طلایی، دارای رنگ خاکستری مایل به قهوهای هستند. شکل دانه آلوده شبیه دانههای سالم، اما معمولاً کمی گردتر و کوچکتر است. با فشار دادن دانه، پودر سیاه (تلیوسپورهای قارچ) از آن خارج می شود که دارای بوی ماهی گندیده است. اسپورها در زمان خرمنکوبی پخش شده و دانه های سالم و خاک را آلوده میکنند. تلیوسپورها تا زمانی که رطوبت و شرایط مناسب برای جوانهزنی فراهم نشده، زنده باقی می مانند. در شرایط مساعد، تلیوسپورها جوانهزده، میسلیوم اولیه از آن خارج می شود و روی آن 8-16 عدد اسپریدی اولیه یا بازدیدیوسپور سوزنی شکل بوجود میآید که دو به دو با هم تلاقی کرده، ساختمان H شکل را به وجود میآورند. در نهایت اسپوریدیهای ثانویه و هیف بیماریزا به وجود میآید. هیف آلوده کننده گیاهچه جوان و یا نقاط رویشی پنجهها را قبل از خروج از خاک مورد حمله قرار میدهد و پس از ورود، خود را به بافت مریستم میرساند و به صورت درون بافتی، همراه با گیاه رشد می کند و در مرحله خوشهدهی محتویات تخمدان را مورد حمله قرار میدهد. عامل بیماری در شرایط آب و هوایی معتدل روی گندمهای پاییزه بخوبی رشد میکند.
سه گونه مختلف قارچ از جنس تیلشیا که دارای خصوصیات مشابهی هستند، به عنوان مهمترین عوامل ایجاد بیماری سیاهک پنهان در گندم شناخته شدهاند که عبارتند از: گونههای Tilletia Foetida و T.caries وT.laevisکه سیاهک معمولی را ایجاد می کنند؛ گونه T.controversa که سیاهک پا کوتاه را به وجود میآورد.
گونههای T.caries و Tilletia Foetida از نظر مرفولوژی، چرخه زندگی، مراحل رشد و پیدایش نژادیهای فیزلوژیک کاملاً مشابهند، به طوری که میتوانند واریانتهای یک گونه محسوب شوند. البته این دوگونه از نظر شکل تلیوسپور و بافت دیواره اسپور با هم تفاوت دارند. در T.caries دانههای آلوده تقریباً کروی و دارای رنگ قهوهای مات هستند، در صورتی که در Tilletia Foetida دانههای آلوده کشیدهتر هستند. تلیوسپورهای T.caries تقریباً گرد و کروی با قطر 15-22 میکرون و سطح دیواره مشبک هستند. توده اسپور نیز به رنگ سیاه متمایل به قهوهای است. تلیوسپورها در Tilletia Foetida کروی تا بیضوی با دیواره صاف و قطر 17-22 میکرون است.
تفکیک گونه T. Controversa (عامل سیاهک پا کوتاه) از گونه T. caries از روی خصوصیات ظاهری بسیار مشکل است اما خصوصیات دیگری وجود دارد که این دو گونه را کاملاً از هم جدا می کند. در سیاهک پا کوتاه ، توقف رشد در گیاه میزبان بمراتب بیشتر از T . caries (سیاهک معمولی) است. قارچ T. Controversa به مناطقی که دارای پوشش برف زمستانی هستند ، محدود می شود. اسپورهای T. Controversa برای جوانه زنی به مدت زمان بیشتری نیاز دارند و در نتیجه این تأخیر ، آلودگی توسط این قارچ بیشتر در مرحله 2-3 برگی شدن گیاه صورت می گیرد.
کنترل:
موثرترین روش مبارزه با سیاهک پنهان گندم ، استفاده توأم از قارچکشها ( برای ضد عفونی بذر ) و ارقام مقاوم است . از جمله قارچکشهایی که در کنترل اسپورهای خاکزاد و بذر زاد موثرهستند ، میتوان هگزا کلرو بنزن ( HCB)، پنتاکلرو نیترو بنزن (PCNB ) کربوکسین و تیابندازول را نام برد.
دیفنوکونازول(دیویدند) DS 3% دو در هزار ضد عفونی بذر
تیابندازول(تکتو) WP 52.5% یک و بیست و پنج صدم در هزار ضد عفونی بذر
آشنایی با برخی بیماری غلات
..........................................
بیماری زنگ برگی (قهوهای) گندم wheat leaf rust
زنگ برگ یک بیماری جدی گندم، چاودار، تریتیکاله وبسیاری از گندمیان است که توسط قارچ Puccinia recondita ایجاد میشود. پاتوژن روی جو، قدرت پارازیتی ضعیفی دارد، اما یولاف را آلوده نمیکند. گونه دیگری از قارچ به نام P.hordei وجود دارد که اغلب به جو حمله میکند. علائم بیماری به صورت جوشهای بیضی شکل کوچک و پراکنده با رنگ سیاه متمایل به قرمز ، در سطح پهنک و روی غلاف برگ ظاهر میشود. بر خلاف زنگ ساقه گندم، توده یوریدیوسپور بیشتر در بافت میزبان فرو میرود و باعث از هم پاشیدن اپیدرم نمی شود. یوریدیوسپورهای Puccinia recondita قرمز پرتقالی تا سیاه مایل به قرمز، خاردار ، کروی و معمولاً به قطر 20- 28 میکرون هستند.
تلیوسپورها سیاه مایل به قهوهای، دو سلولی با دیواره ضخیم هستند. قسمت انتهایی اسپور ممکن است گرد یا پهن باشد. تلیا در طول مراحل نهایی رشد گیاه به صورت جوشهایی روی غلاف برگها و یا در سطح پهنک برگ به وجود میآیند. تلیوسپورها در بافت برگ باقی میمانند و به وسیله اپیدرم پوشیده میشوند. گونههای جنسهای تالیکتروم و آنچوسا Thalictrum وAnchusa ، به عنوان میزبانهای واسط پوکسینیا رکوندیتا معرفی شدهاند و وجود آنها در بعضی از مناطق اروپا گزارش شدهاست، اما در ایجاد نژاد جدید این قارچ نقشی ندارند. در مناطق معتدل، پاتوژن از سالی به سال دیگر به صورت میسلیوم یا مناطق گرم نیز تابستان گذرانی قارچ در ارتفاعات بلند و در مناطق خنکتر انجام میشود. زنگ برگ با استفاده از ارقام مقاوم غلات یا کشت مولتی لاین بخوبی کنترل میشود.
کنترل زنگ قهوه ای گندم:
قارچکشهایی مثل تریادیمفون (بایلتون) وبوتریزول( ایندار) در کنترل زنگ قهوهای مؤثر هستند و در صورت وجود اپیدمی، مصرف آنها اقتصادی است.
سایپروکونازول(آلتو) SL 10% نیم لیتر در هکتار
تبوکونازول(فولیکور) EW 25% یک لیتر درهکتار
فلوتریافول(ایمپکت) SC 12.5% یک لیتر در هکتار
پروپیکونازول(تیلت) EC 25% نیم لیتر درهکتار.
زنگ سیاه ساقه گندم wheat black stem rust
زنگ سیاه ساقه یکی از بیماریهای شناخته شده غلات است. تقریباً در تمامی مناطقی که این محصول کشت میشوند وجود دارد. Puccinia graminis tritici گندم، پوکسینیا P. g. avenae یولاف، و گونه پوکسینیا P.g.secalis چاودار را آلوده میکند. علائم بیماری بیشتر روی ساقه وغلاف برگها ظاهر میشود پهنک برگ و خوشهها نیز ممکن است آلوده شوند. اسپور روی میزبانهای مختلف غلات تولید میشود. یوریدیوسپورها در داخل تاولها یوریدیا توسعه یافته پس از مدتی اپیدرم را پاره کرده، تودهای از اسپورهای قهوهای مایل به قرمز آشکار میشوند. تاولهای زنگ نواری بزرگتر است.
یوریدیا بیضی شکل یا کشیده وبافت اپیدرم در اطراف آنها پاره شده است. تاولها ممکن است در هر دو سطح زیرین و رویی برگ ظاهر شوند. یوریدیوسپورهای P.graminis قهوهای مایل به قرمز، تخم مرغی شکل، با زواید خار مانند هستند. تولید اسپور تا زمانی که گیاه به مرحله رسیدن نزدیک میشوند ادامه مییابد. با شروع مرحله رسیدن گیاه تولید یوریدیوسپور کاهش مییابد. در این زمان تلیوسپورها درون تلیا که در محل یوریدیها در سایر قسمتها تشکیل میشود، به وجود میآیند. تلیوسپورها دو سلولی، تقریباً سه گوش وبه رنگ قهوهای تیره هستند. تلیوسپور قسمتی از پایه خود را همراه داشته، دارای دیواره ضخیم است. سلول انتهایی گرد یا نسبتاً نوک دار است. تلیوسپورها اغلب اپیدرم را پاره کرده از آن خارج میشوند. در طول زمستان تلیوسپورها در بافت گیاهی باقی مانده یا ممکن است با تولید بازیدیوسپور، به صورت اولین مرحله تولید مثل جنسی به سربرند. زرشک معمولی Berberis vulgaris گونههای جنس ماهونیا Mahonia میزبانهای واسط برای Puccinia graminis هستند.
باد یوریدیوسپورهای زنگ سیاه غلات را به مناطق دور دست منتقل میکند. در طی دوره رشد گیاهان میزبان ، چرخههای تولید یوریدیا هر 14-21 روز تکرار شده، موجب پخش سریع بیماری در مناطق وسیع میگردد. این بیماری به همراه زنگ قهوهای شدیداً مورد توجه متخصصان بیماری شناسی گیاهی، اصلاح نباتات وسایر دانشمندان است. در گذشته پیدایش نژادهای فیزیولوژیک جدید از طریق تولید مثل جنسی، روی میزبان واسط، زرشک، باعث کاهش شدید محصول میشد و کارایی ارقام مقاوم را کاهش میداد . جود اپیدمی در مرحله سنبله مبارزه انجام شود.
کنترل زنگ سیاه ساقه:
ریشه کنی زرشک و کار حساب شده روی ارقام مقاوم ، از جمله عوامل مهم در افزایش پایداری مقاومت به زنگ ساقه و کاهش اپیدمی زنگهاست.
سایپروکونازول(آلتو) SL 10% نیم لیتر در هکتار
تبوکونازول(فولیکور) EW 25% یک لیتر درهکتار
فلوتریافول(ایمپکت) SC 12.5% یک لیتر در هکتار
پروپیکونازول(تیلت) EC 25% نیم لیتر درهکتار.
کنترل شیمیایی به محض مشاهده اولین علائم کانون کوبی شود. درصورت وجود اپیدمی در مرحله سنبله مبارزه انجام شود.
بیماری زنگ برگی( قهوهای )جو Barley leaf rust
وجود این بیماری به طور وسیع در بسیاری از مناطق دنیا که جو کاشته میشود، گزارش شدهاست. قدرت بیماری زایی قارچ به جو و خویشاوندان نزدیک آن محدود میشود. بعضی از نژادهای P.recondita نیز قادرند تا حدودی جو را آلوده کنند.
یوریدیهای P.hordei کوچک بیضوی متمایل به گرد و زرد پرتقالی است. یوریدیها منحصراً روی پهنک و غلاف برگها تشکیل میشوند. یوریدیوسپورها تخم مرغی مایل به کروی، زرد نسبتاً بزرگ با ابعاد 24-28*28-36 میکرون هستند. پس از رسیدن گیاه، تلیا به رنگ قهوهای تیره در بافت برگ تشکیل میشود که در ابتدا توسط اپیدرم پوشیده شده است. میزبان واسط زنگ گیاهی، اورنیتوگالوم آمبلاتوم Ornithogalum umbellatum در مناطق اروپا به عنوان یک منبع آلودگی مطرح است، اما در مناطق شمال آمریکا که آلودگی وجود دارد، مشاهده نمیشود؛ بنابراین به نظر نمیرسد که این گیاه نقش اساسی در بقای قارچ و تولید نژادهای فیزیولوژیک جدید داشته باشد.
شرایط گرم و مرطوب برای رشد، توسعه و انتشار بیماری زنگ قهوهای جو بسیار مناسب است . در مناطق معتدل یوریدیهای قارچ روی جوهایی که در پاییز کاشته شدهاند، زمستانگذرانی میکنند.
در حال حاضر استفاده از ارقام مقاوم، اقتصادیترین شیوه کنترل بیماری است
بیماری زنگ نواری یا زنگ زرد گندم Wheat strip rust
زنگ زرد یا زنگ نواری(سرخو)Puccinia striiformis یکی از بیماریهای مهم گندم و جو است و تا حدودی تریتیکاله و چاودار و بعضی از گرامینههای دیگر را تحت تاثیر قرار میدهد. به نظر میرسد یولاف نسبت به این بیماری مصون باشد. تا کنون میزبان واسطی برای آن شناخته نشده است. این بیماری در درجه حرارت پایینتر از درجه حرارت مناسب برای توسعه زنگ ساقه و برگ صورت میگیرد. یوریدیها به صورت نوارها یا خطوط زرد باریک عمدتاً روی برگها و سنبلچهها تشکیل میشوند. زمانی که خوشهها آلوده میشوند تاولها در سطح داخلی پوشینهها و پوشینکها ظاهر شده، در بعضی مواقع دانههای درحال تشکیل را مورد حمله قرار میدهند. یوریدیوسپورهای دو سلولی ، به رنگ قهوهای تیره و از نظر شکل و اندازه شبیه به P.recondita است. تلیوسپورها نقش چندانی در چرخه زندگی قارچ ندارند. تلیاها بر روی سطح غلاف وبرگ به صورت نوارهای قهوهآی تیره که به وسیله اپیدرم پوشیده شدهاند، به وجود میآیند. در مناطقی که درجه حرارت خیلی پایین نیست ، قارچ به صورت یوریدیوسپور ومیسلیوم روی غلاتی که در پاییز کشت شدهاند، زمستانگذرانی میکند. شیوع وتهاجم ثانوی در شرایط خنک بهار آغاز میشود هستند.
کنترل زنگ زرد:
استفاده از ارقام مقاوم و یا متحمل در اولویت قرار دارد.
سایپروکونازول(آلتو) SL 10% نیم لیتر در هکتار
تبوکونازول(فولیکور) EW 25% یک لیتر درهکتار
فلوتریافول(ایمپکت) SC 12.5% یک لیتر در هکتار
پروپیکونازول(تیلت) EC 25% نیم لیتر درهکتار.
کنترل شیمیایی به محض مشاهده اولین علائم کانون کوبی شود. درصورت وجود اپیدمی در مرحله سنبله مبارزه انجام شود.
زنگ تاجی یولاف Crown rust
زنگ تاجی یک بیماری یولاف است که توسط قارچی موسوم به Puccinia coronata ایجاد میشود. صرف نظر از تعداد بسیار معدودی از گرامینهها، سایر غلات زراعی را مورد حمله قرار نمیدهد. این بیماری در هر جا که یولاف کشت میشود، شایع است. تنوع در نژادهای فیزیولوژیک قارچ؛ بویژه مناطقی که میزبان واسط یعنی سنجد تلخ Rhamnus cathartica و گونههای مشابه آن وجود دارد، خیلی زیاد است.
جوشهای یوریدیها غالباً در سطوح برگ توسعه مییابند؛ اما ممکن است در غلافهای برگ وسنبلهها نیز دیده شوند. یوریدیها به صورت تاولهای کوچک و پراکنده و تخم مرغی شکل با یوریدیوسپورهای نارنجی رنگ ظاهر میشوند. اپیدرم در نواحی اطراف تاولها مختصراً برآورده میشود. یوریدیوسپور کروی یا تخم مرغی، خاردار، به رنگ زرد نارنجی است. زمانی که رسیدن گیاهان نزدیک میشوند، تلیاها در برگها آلوده توسعه مییابند. جوشهای تلیا ممکن است به صورت خطوط سیاه روشن در اطراف یوریدیها رشد کنند، اما به وسیله اپیدرم پوشیده شوند. تلیوسپورها از نظر شکل، از تلیوسپورهای گونههای دیگر کاملاً مشخص هستند. نوک سلولهای انتهایی تلیوسپورها پهن و چندین برآمدگی روی آن وجود دارد که به اسپور شکل تاج میدهد. وجه تسمیه قارچ نیز اسپورآن است.
قارچ در آب وهوای گرم با تولید مداوم یوریدسپور از فصلی به فصل دیگر منتقل میشود. در مناطق خنکتر، بیماری به وسیله اسپورهایی که توسط اسپورهایی که توسط جریان باد از مناطق گرم حمل میشوند. یا ایسیوسپورهایی که روی سنجد تلخ تشکیل میشوند، آغاز میشود.
در بسیاری از مناطق تولید یولاف مثل آفریقا، آمریکای جنوبی و مکزیک، به تناسب پیدایش نژادهای فیزیولوژیک جدید پاتوژن، اقدامات لازم جهت اصلاح ارقام مقالوم صورت نگرفته است؛ بنابراین تولید یولاف در این مناطق به دلیل خسارت زنگ تاجی، زنگ ساقه و ویروس کوتولگی زرد جو کاهش یافته است
هیپرپارازیت زنگ Rust hyperparasite
Darluca filum یک پارازیت اجباری قارچهای مولد زنگ است که غالباً در آب و هوای گرم دیده میشود. قارچ اندامهای باردهی سیاهرنگ خود ( پیکنیدها) را در داخل جوشهای زنگ تشکیل میدهد.
اندامهای باردهی قارچ به صورت گروههای متعدد، شامل پیکنید کروی سیاه در داخل جوشهای زنگ ظاهر میشود. کنیدیها به صورت توده ژلهای به رنگ سفید تا خاکستری روشن، از طریق منفذ پیکنیدم آزاد میشوند. کنیدیها، بی رنگ ، دو سلولی ، بیضی شکل وکشیده هستند. اندازهکنیدیها3-4*14-16 میکرون است. در دو انتهای اسپور چند سیخک کوتاه دیده میشود. رشد آهسته قارچ D.filum مانع از آن شده است که این قارچ به عنوان یک عامل مؤثر در کنترل بیولوژیکی زنگها مطرح شود
کوتولگی زبر ذرت Maize Rough Dwarf virus
اولین بار در سال 1362 توسط دکتر ایزدپناه از فارس گزارش گردید. در سالهای اخیر بیماری در شهرستان مرودشت مشکل ساز شده است.
علائم بیماری در مزرعه عبارت است از کوتاه ماندن فاصله میان گره ها وکوتولگی شدید بوته ها، راست ایستادن برگها، وجود برجستگیها یا گالهای ریزی روی دمبرگ و در پشت برگ وهمچنین روی غلاف میوه، این برجستگیها به پشت برگ حالت زبری می دهد. گاهی برای تشخیص گالها نیاز به ذره بین می باشد. در برگهای جوان انتهائی ممکن است حالت رنگ پریدگی دیده شود.
عامل بیماری(MRDV) ویروسی از گروه Reoviridae که دارای دو لایه کاپسید می باشد. در طبیعت فقط زنجره Laodelphax striatellus به عنوان ناقل شناخته شده است.
کنترل:
1. تناوب زراعی که در این تناوب غلات باید حذف شود.
2. استفاده از علف کشها برای نابودی علفهای هرزی که ویروس در روی آنها زمستانگذرانی می کنند.
3. مبارزه با ناقل بوسیله حشره کشهای دیازینون و فوزالن
4. کاشت لاینهای متحمل اینبرید، هیبرید و واریته های مقاوم
سیاهک آشکار جو و یولاف Crown & barley loose smut
یولاف و جو نسبت به فرم گونههای مختلف قارچ U.nigra حساسند. این گونه نیز دارای دو نوع است که یک نوع آن تنها به جو حمله میکند و نوع دیگر آن تنها به یولاف. علائم بیماری کاملاً شبیه علائم سیاهک آشکار U.nuda است. ریشکها و گلومهای گیاه آلوده در بعضی موارد بویژه در جو رشد میکند؛ اما این خصوصیت با توجه به شرایط محیطی و رقم گیاه ممکن است تغییر کند. توده اسپور به رنگ قهوهای شکلاتی تیره تا کاملاً سیاه است. غشایی که تودههای اسپور را احاطه کرده است، معمولاً سختتر از غشایی است که در U.nuda دیده می شود. زمان پخش اسپورها نیز بسته به میزان دوام غشای پوششی به تأخیر میافتد.
تلیوسپورها پس از آزاد شدن پخش میشوند و در سطح خاک و پوسته بذرهای گیاهان مجاور قرار گرفته، به صورت غیرفعال تا زمان کاشت مجدد بذر باقی میمانند. پس از کاشت بذر، تلیوسپورهای موجود در سطح بذر یا خاک اطراف آن، جوانه زده، پس از تولید اسپوریدی، هیف مستقیماً وارد بافت گیاهچه میشود.
تلیوسپورها قهوهای تیره تا سیاه، کم و بیش با قطر 6-5/7 میکرون هستند. تعداد خار موجود در سطح اسپورها متفاوت است. این تلیوسپورها قبل از جوانه زنی عملاً از تلیوسپورهای قارچ یوستیلاگونودا قابل تشخیص نیستند. پس از جوانه زنی، تلیوسپور تولید یک میسلیوم اولیه و اسپوریدیهای کشیده میکند. اسپوریدیهای ثانویه نیز ممکن از طریق جوانهزنی (شبیه مخمر) ایجاد شود. تشکیل اسپوریدیها وسیله تشخیص مناسبی است.
ضدعفونی بذرها با قارچکش مناسب میتواند از آلودهشدن گیاهچه جلوگیری کند. استفاده از ارقام مقاوم با ضدعفونی بذر معمولاً بیماری را تحت کنترل قرار میدهد.
1. دیفنوکونازول(دیویدند) DS3% 2در هزار
2. تبوکونازول(راکسیل) DS2% 5/1 درهزار
3. کاربوکسین تیرام FL40% 5/2 درهزار
4. دی نیکونازول(سومی ایت) WP 2% 2در هزار : سیستیمیک دو منظوره
ازسموم فوق برای ضد عفونی بذر قبل از کشت استفاده می کنیم
سیاهک سخت جو Barley covered smut
بیماری سیاهک سخت (پوشیده) Ustilago hordei، تنها در جو و یولاف باعث کاهش شدید محصول میشود. قارچهای مولد بیماری سیاهک سخت در جو و یولاف، از نظر خصوصیات مرفولوژیک مشابهند؛ اما از نظر ایجاد بیماری در یولاف و جو با یکدیگر تفاوت دارند؛ یعنی یک نوع تنها جو را و نوع دیگر تنها یولاف را آلوده می کند.
کاربوکسین تیرام wp 75% یک تادو در هزار ضد عفونی بذر
مانکوزب wp 80% یک تا دو در هزار ضد عفونی بذر قبل از کشت
سیاهک نیشکر Sugarcane smut
این بیماری به قسمتهای هوایی گیاه بخصوص برگ حمله میکند برگ پاره پاره (رشته رشته) شده و آویزان می شود، همچنین بجای گل آذین هاگینه دراز وشلاق مانندی بوجود می آید. تلیوسپور Ustilago scitaminea جوانه زده و بازیدیوسپور تولید می کند. بازیدیوسپورروی گیاه می افتد و جوانه نیشکر (در غلاف) (جوانه جانبی) را آلوده میکند. سال بعد که قلمه کاشته میشود گیاهچه آلوده تولید میکند و سیاهک در اواخر فروردین دیده میشود. جایی که هوا خشک است اسپورها سریع پخش میشوند و در جاهای مرطوب اسپورها به هم می چسبند و کمتر(دیرتر) پخش میشوند. بازیدیواسپورها با تشکیل پل لقاح تولید ریسه دیکاریون میکنند. در ایران سه رقم تجارتی نیشکر به نامهای 310- Nco ، 48-Cp و7- Cps کاشته میشود. 310- Nco خیلی به این بیماری حساس است ولی دو رقم دیگر مقاوم هستند. البته این رقم مناسب ترین رقم است. چون نیشکر را باید به محض برداشت به کارخانه برد و پروسه کرد، ارقام زودرس را زودتر و ارقام دیررس را دیرتر برداشت میکنند. بنابراین با توجه به کمبود کارخانه رقم دیررس لازم داریم که 310- Nco دیررس است، پر محصول است و به گرمای حدود 50 درجه سانتیگراد و نیز به سرما مقاوم است.به بیماریهای مهم و بعضی آفات مثل سزامیا (کرم ساقه خوار) نیز مقاوم است. فعلاً این رقم را حذف کرده اند ولی مزارع مخلوط شده (ارقام گوناگون) و این باعث شده مزارع آلوده و سالم و را مخلوط در هم ببینیم.
این سیاهک بسیار گرمادوست است. تلیوسپورها در دمای 25 درجه سانتیگراد به خوبی جوانه نمی زنند. بهترین دما برای جوانه زنی یک تلیوسپور 35 درجه سانتیگراد است. در تلیوسپورزیاد دوام ندارد بخصوص وقتی خاک مرطوب باشد. بقای قارچ در قلمه هاست. بنابراین اگر قلمه سالم داشته باشیم ،سیاهک را نخواهیم داشت. ورود قلمه بسیار مشکل است چون گران است و ورود دو قلمه خوب حدود15-10 دلار است بنابراین رقم را نمیتوان تغییر داد. اصلاح نژاد هم در ایران صورت نمی گیرد.
سیستمهای سالم سازی قلمه :
1-استفاده از آب گرم. حرارت حدود 52 درجه سانتیگراد برای مدت کوتاه(حدود 10تا20 دقیقه) و دمای 50 درجه سانتیگراد برای مدت طولانی(حدود2ساعت). متأسفانه دمای50درجه سانتیگراد موزاییک را از بین نمی برد. این روش با امکانات کشور ما ممکن نیست.
2- استفاده از قارچ کش ها (تیلت): متأسفانه قارچ کشها فقط برای سال اول خیلی موثرهستند. سال دوم بیماری ظاهر میشود و سال سوم کاملاً زیاد میشود. مشخص نیست که سیاهک از کجا می آید و گیاه از طریق ریشه آلوده میشود و یا نه بلکه قارچ کش Fungistatic است و از بین می رود و بنا براین قارچ ظاهرمی گردد. گیاه سال اول را Plant و سالهای بعد به تر تیبRatoon I، II Ratoon، ........وRatoon IV می نامند. درخوزستان تا Ratoon IV پیش میروند. در جاهای سیاهک دار بخا طر سیاهک و در جاهای دیگر بخاطر متراکم شدن خاک. روش دیگر مبارزه کندن بوته های سیاهک زده است . این راهی است که رقم را خالص می کند.
کنترل:
1. ضد عفونی قلمه با پروپیکنازول EC25% دو در هزار
2. ارقام مقاوم
3. عدم استفاده از راتون بالا
4. سوزاندن قلمه های آلوده
ویروس موزائیک نیشکر sugarcane mosaic virus
مزارع نیشکرخوزستان آلودگی شدیدی دارد. بسته به رقم بین100-0 درصد آلودگی دیده می شود . بیشتر رقم310-Nco کشت می شود که آلودگی دراین رقم %50 -40است. عامل بیماری
Sugarcane mosaic Virus(ScMv)ازجنس Potyvirusاست که در حدود750nmطول دارد وتوسط گونه های Ropalosiphum انتقال می یابد. یکی از راههای انتقال وپایداری ویروس در قلمه ها است. در شمال ایران مقدارکمی نیشکر کشت می شود که احتمالاً نیشکر از جنوب به شمال برده شده است. در شمال شکر قهوای تولیدمی کنند. در ساری بوته سالم وعاری از ویروس دیده نشده است،شاید به این دلیل است که شرایط برای شته ها مناسب است. آلودگی در ذرت خیلی کم است.
پایداری ویروس در خود بوته های نیشکر می باشد.
کنترل:
1- قلمه سالم (سالم گزینی قلمه): باروشELISA می توان تا حدود زیادی بیماری را در قلمه ها تشخیص داد. برای این کار جوانه های واقع در بند قلمه راگرفته وتست سرولوژیکی انجام می دهند. برادشتن این جوانه ها صدمه ای به قلمه نمی زند
پوسیدگی باکتریائی ساقه maize bacterial stalk rot
این بیماری در سال 1365 از منطقه دشت ناز مازندران توسط بناپور و امانی گزارش گردید. در سال 1367 توسط معصومی و ایزدپناه در فارس مشاهده شد.
علائم بارز بیماری لهیدگی و قهوهای شدن ساقه، قاعده برگها و میوه (بلال) میباشد. پژمردگی یا خشک شدن قسمتهای انتهائی یا تمام بوته، پیچخوردگی و تیره شدن قسمتهائی از ساقه و شکسته شدن و افتادن بوتهها در بسیاری از موراد مشاهده شده است.
عامل بیماری یک باکتری به نام Pectobacterium chrysanthemi pv.zeae میباشد که همنام آن Pectobacterium carotovora var.zeae sabet میباشد(در بعضی منابع عامل بیماری راErwinia chrysanthemi pv. Zeae ذکر کرده اند). این باکتری در محیط کشت Nutrient Agar در 28 درجه سانتیگراد کلنیهای گرد و صاف، به رنگ سفید مایل به خاکستری یا کرم تشکیل میدهد و روی محیط YDC (یک درصد عصاره مخمر، 2درصد کربنات کلسیم و 2درصد دکستروز) بعد از 5 روز تولید رنگ آبی خاکستری تا آبی تیره مینماید. باکتری مزبور گرم منفی، متحرک و دارای بیش از 4 تاژک غیر طبیعی (Peritrichus) میباشد.
حساسیت باکتری جدا شده به اریترومایسین، تولید گلوکز، ذوب ژلاتین، تولید رنگ آبی در محیط YDC، رشد در دمای 36 درجه سانتیگراد و عدم توانائی تولید اسید از لاکتوز با خصوصیات Pectobacterium chrysanthemi تطبیق داشته و آن را از بقیه گونههای مولد پوسیدگی از جنس Pectobacterium نظیر Pectobacterium carotovora متمایز میسازد.
کنترل:
کاشت ارقام مقاوم و کشت صحیح ذرت و عدم غرقاب زمین در کاهش بیماری مؤثر است
فتوسنتز ، تنفس و تعرق
.....................................
یکی از اختلافات عمده بین گیاهان و حیوانات در کره زمین، توانایی گیاهان برای ساخت داخلی غذای خودشان می باشد. یک گیاه برای تولید غذای مورد نیاز خود به انرژی حاصل از تابش آفتاب، دی اکسید کربن موجود در هوا و آب موجود در خاک نیازمند است. اگر هر یک از این اجزاء دچار کمبود شود، فتوسنتز یا همان تولید غذا متوقف خواهد شد. در واقع اگر هر یک از این عوامل برای مدت زیادی قطع شود، گیاه از بین خواهد رفت.
سه عامل عمده در رشد و نمو گیاهان عبارتند از : فتوسنتز، تنفس و تعرق
فتوسنتز :
یکی از اختلافات عمده بین گیاهان و حیوانات در کره زمین، توانایی گیاهان برای ساخت داخلی غذای خودشان می باشد. یک گیاه برای تولید غذای مورد نیاز خود به انرژی حاصل از تابش آفتاب، دی اکسید کربن موجود در هوا و آب موجود در خاک نیازمند است. اگر هر یک از این اجزاء دچار کمبود شود، فتوسنتز یا همان تولید غذا متوقف خواهد شد. در واقع اگر هر یک از این عوامل برای مدت زیادی قطع شود، گیاه از بین خواهد رفت.
هر گونه بافت گیاه سبز، توانایی انجام فرآیند فتوسنتز را داراست. کلروپلاست ه در سلولهای گیاه سبز، حاوی رنگدانه های سبزی هستند که کلروفیل نامیده می شوند و انرژی نور را به تله می اندازند. با این وجود برگها (با توجه به ساختار بخصوصشان) عمده ترین قسمت برای تولید غذا می باشند. بافتهای داخلی حاوی سلولهایی با مقادیر فراوان کلروپلاست می باشند؛ که در یک نظم و ترتیب خاص، به راحتی به آب و هوا اجازه جابجایی می دهند. لایه های اپیدرمی محافظ بالایی و پایینی برگها، حاوی تعداد زیادی دهانه می باشند که؛ از دو سلول نگهبان بخصوص در هر سمت تشکیل شده اند. سلولهای نگهبان، جابجایی (ورود دی اکسیدکربن و خروج اکسیژن و بخار آب از برگها) گازهای درگیر در فتوسنتز را کنترل می کنند. اپیدرمی های پایینی برگها به طور طبیعی، حاوی بیشترین تعداد دهانه می باشند.
تنفس :
کربوهیدرات های ساخته شده در طول فرآیند فتوسنتز، تنها وقتی برای گیاه با ارزش هستند؛ که به انرژی تبدیل شده باشند. این انرژی در فرآیند ساخت بافتهای جدید مورد استفاده قرار می گیرد. فرآیند شیمیایی که طی آن قند و نشاستة تولید شده در فرآیند فتوسنتز، به انرژی تبدیل می شود؛ تنفس نامیده می شود. این فرآیند مشابه سوزاندن چوب یا زغال سنگ برای تولید حرارت یا انرژی می باشد.
اگر اکسیژن محدود شود یا در دسترس گیاه قرار نگیرد، تنفس یا متابولیسم ناهوازی رخ خواهد داد. تولیدات حاصل از این واکنش، اتیل الکل یا اسید لاتیک و دی اکسید کربن می باشد. این فرآیند به عنوان فرآیند تخمیر یا اثر پاستور شناخته می شود*. این فرآیند در صنایع لبنیات کاربرد فراوان دارد. هم اکنون باید واضح باشد که تنفس عکس فرآیند فتوسنتز می باشد. بر خلاف فتوسنتز، فرآیند تنفس در طول شب نیز به خوبی روز صورت می گیرد. تنفس در کلیة اشکال زندگی و در همة سلولها صورت می گیرد. آزاد شدن دی اکسید کربن اندوخته شده و گرفتن اکسیژن همواره در سطح سلول اتفاق می افتد. در ادامه مقایسه ای بین فتوسنتز و تنفس آمده است.
فتوسنتز:
تولید غذا می نماید
انرژی را ذخیره می کند
در سلول هایی که حاوی کلروپلاست هستند رخ می دهد
اکسیژن آزاد می کند
آب مصرف می نماید
دی اکسید کربن مصرف می نماید
در روشنایی صورت می پذیرد
تنفس :
غذا رابرای تولید انرژی گیاه به مصرف می رساند
انرژی آزاد می کند
در همة سلولها صورت می گیرد
اکسیژن را مورد استفاده قرار می دهد
آب تولید می نماید
دی اکسید کربن تولید می نماید
در تاریکی هم به خوبی صورت می پذیرد
تعرق:
تعرق فرآیندی است که در طی آن گیاه آب از دست می دهد. عمدتاً این کار از طریق دهانة برگها صورت می گیرد. تعرق فرآیندی ضروری است که حدود 90% از آب وارد شده به گیاه از طریق ریشه ها را مورد استفاده قرار می دهد.10% باقیماندة آب در واکنشهای شیمیایی و در بافتهای مختلف گیاه به مصرف می رسد. فرآیند تعرق برای حمل مواد معدنی ازخاک به گیاه، خنک نمودن گیاه در فرآیند تبخیر و نیز برای جابجایی قند و مواد شیمیایی گیاه کاملاً ضروری است. مقدار آب ازدست رفتة گیاه به چندین فاکتور محیطی از جمله دما، رطوبت، وزش باد یا جابجایی هوا وابسته است. با افزایش دما و یا جابجایی هوا، رطوبت نسبی کاهش یافته و این باعث می شود که سلولهای نگهبان در برگها، دریچه های استومتا را باز کنند؛ به این ترتیب نرخ تعرق افزایش می یابد.
دی اکسید کربن در گلخانه
سالهای زیادی است که به منافع غنی سازی دی اکسید کربن در گلخانه ها، برای افزایش رشد و تولید گیاهان پی برده شده است. دی اکسید کربن یکی از ضروری ترین اجزاء فتوسنتز می باشد. همانطور که در بخش قبل اشاره شد، فتوسنتز یک فرآیند شیمیایی است که انرژی نور خورشید را برای تبدیل دی اکسید کربن و آب به مواد قندی در گیاهان سبز مورد استفاده قرار می دهد؛ سپس این مواد قندی در خلال تنفس گیاه برای رشد آن مورد استفاده قرار می گیرند. اختلاف بین نرخ فتوسنتز و تنفس، مبنایی برای میزان انباشتگی ماده خشک در گیاهان می باشد. در تولید گلخانه ای، هدف همة پرورش دهندگان، افزایش ماده خشک و بهینه سازی اقتصادی محصولات می باشد. دی اکسید کربن با توجه به بهبود رشد گیاهان، باروری محصولات راافزایش می دهد. بعضی از مواردی که باروری محصولات به وسیلة غنی سازی دی اکسید کربن افزایش داده می شود عبارتند از :
گلدهی قبل از موعد
بازده میوه دهی بالاتر
کاهش جوانه های ناقص در گلها
بهبود استحکام ساقة گیاه و اندازة گل
بنابراین پرورش دهندگان گل و گیاه باید دی اکسید کربن را به عنوان یک مادة مغذی در نظر بگیرند.
برای اکثر محصولات گلخانه ای، میزان خالص فتوسنتز به واسطة بالا بردن میزان دی اکسید کربن از ppm 340 تا ppm1000 افزایش می یابد. آزمایش های صورت گرفته بر روی بیشتر گیاهان نشان داده است که با افزایش میزان دی اکسید کربن تا ppm1000 فتوسنتز به اندازة 50% افزایش خواهد یافت. البته برای بعضی از گیاهان اضافه کردن دی اکسید کربن تا ppm 1000 در نورکم، از لحاظ اقتصادی، توصیه نمی شود. برای بعضی دیگر از گیاهان مانند گل لاله ، هیچ پاسخی نسبت به اضافه کردن دی اکسید کربن مشاهده نشده است. دی اکسیدکربن در خلال باز شدن دهانه ای، توسط فرآیند پخش به گیاه وارد می شود. استومتاها سلولهای اختصاصی هستند که به طور عمده در قسمت زیرین برگها و در لایة بیرونی قرار گرفته اند. باز و بسته شدن این سلولها اجازه می دهد که معاوضة گازها صورت گیرد. تغلیظ 2CO دراطراف برگها، بالا گیری دی اکسید کربن در گیاهان را قویاً تحت تأثیر قرار می دهد. تغلیظ بیشتر 2CO، منجر به بالا گیری بیشتر 2CO در گیاهان می شود. سطح نور، دمای برگها و دمای هوای محیط، رطوبت نسبی، تنش آبی، غنی سازی دی اکسید کربن و میزان اکسیژن موجود در هوا و برگها از جمله فاکتورهای محیطی هستند که باز و بسته شدن استومتا را کنترل می نمایند.
غلظت دی اکسید کربن موجود در هوای محیط چیزی در حدود ppm340 (از لحاظ حجمی) می باشد. همة گیاهان در این شرایط به خوبی رشد می نمایند؛ اما بواسطة بالا رفتن غلظت 2CO تا1000 ppm، نرخ فتوسنتز نیز افزایش خواهد یافت؛ که در نهایت منجر به افزایش مواد قندی و کربو هیدراتهای قابل دسترس برای رشد گیاهان می شود. هر گونه گیاه سبز در حال رشد در یک گلخانه کاملاً بسته (که اصلاً تهویه نمی شود و یا اینکه تهویة کمی دارد) غلظت دی اکسید کربن را در طول روز به کمتر از ppm200 کاهش می دهد. کاهش در نرخ فتوسنتز، هنگامی که غلظت 2CO از ppm 340 به ppm 200 می رسد، برابر است با افزایش آن هنگامی که غلظت 2CO از ppm 340 به ppm 1300 می رسد. با یک حساب سرانگشتی در می یابیم که افت سطح دی اکسید کربن به پایینتر از سطح محیط تأثیرات بسیار بیشتری نسبت به افزایش آن به بالاتر از سطح محیط خواهد داشت.
در گلخانه های جدید و به بخصوص در سازه های دو جداره که نفوذ هوای بیرون کاهش یافته است؛ غلظت دی اکسید کربن در زمانهای بخصوصی از سال به راحتی می تواند به پایینتر از ppm 340 افت نماید. این موضوع تأثیرات منفی قابل توجهی برروی رشد گیاهان خواهد داشت. تهویة مناسب در طول روز می تواند میزان دی اکسید کربن را تا نزدیکی سطح محیطی آن بالا ببرد؛ اما میزان آن هرگز به سطح محیطی ppm340 باز نخواهد گشت. تأمین دی اکسید کربن تنها روش غلبه بر این اختلاف سطح و افزایش غلظت 2CO به بالاتر از ppm 340 است؛ که برای اکثر محصولات گلخانه ای پر منفعت می باشد. میزان غنی سازی دی اکسید کربن به نوع محصول، شدت نور، دما، تهویه، مرحلة رشد گیاه و ملاحظات اقتصادی بستگی دارد. نقطة اشباع دی اکسید کربن در غلظتی حدود 1000 تا ppm 1300 حاصل می شود. غلظت کمتری (800 تا ppm1000) برای محصولاتی مانند گوجه فرنگی، خیار، فلفل و کاهو توصیه می شود. افزایش غلظت دی اکسید کربن دورة رشد گیاه را کوتاه می نماید (5 تا10 درصد)، کیفیت و بازده محصول را بهبود می بخشد و همچنین اندازه و ضخامت برگها را افزایش می دهد.
منابع دی اکسید کربن: دی اکسید کربن را می توان از سوزاندن سوختهای پایة کربن مانند گاز طبیعی، پروپان، نفت سفید و یا اینکه مستقیماً از تانکهای مخصوص نگهداری دی اکسید کربن خالص تهیه نمود. البته هر یک از منابع فوق الذکر دارای مزایا و معایب بالقوه ای می باشند. وقتی که گاز طبیعی، پروپان یا نفت سفید سوزانده می شود، تنها دی اکسید کربن تولید نمی شود؛ بلکه همراه با آن حرارت نیز تولید می شود، که به طور طبیعی موجب گرم شدن سیستم می شود. باید توجه داشت که احتراق ناقص یا سرایت مواد سوختی به داخل گلخانه، می تواند منجر به از بین رفتن گیاهان شود. اکثر منابع گاز طبیعی و پروپان دارای مقدار کمی (به اندازة کافی پایین) آلودگی می باشند. باید توجه داشت، در سوختی که برای تأمین دی اکسید کربن مورد استفاده قرار می گیرد، مقدار سولفور بیشتر از 0.02% (از لحاظ وزنی) نباشد. احتراق سوختها همچنین منجر به تولید رطوبت می شود. برای گاز طبیعی به ازای هر متر مکعب گاز سوخته شده، kg 1.4 بخار آّب تولید می شود. در مورد پروپان، مقدار رطوبت تولید شده به ازاء هر کیلوگرم دی اکسید کربن، کمی پایین تر از گاز طبیعی است.
گاز طبیعی، پروپان و سوختهای مایع در ژنراتورهای مخصوص دی اکسیدکربن سوزانده می شوند. اندازة دستگاهها (Btu تولید شده) و اندازة جریان هوای افقی در گلخانه، تعداد و موقعیت این دستگاهها را تعیین می نماید. مهمترین مشخصة این مشعلها این است که؛ سوخت باید به طور کامل سوزانده شود. بعضی از کارخانجات مشعلهایی ساخته اند که می تواند هم گازطبیعی و هم پروپان را مورد استفاده قرار دهد. به علاوه این واحدهای تولید 2CO دارای خروجی قابل تنظیم هستند. اشکال بالقوه این سیستم این است که حرارت و بخار آب تولید شده ممکن است موجب تأثیر موضعی بر دما و شیوع بیماریها در گلخانه شود.
به عنوان یک پیشنهاد، می توان قسمتی از گاز دودکش بویلر گاز طبیعی، مربوط به سیستم حرارتی آب داغ، را به عنوان وسیله ای جهت تأمین دی اکسید کربن به داخل گلخانه هدایت نمود. البته این سیستم باید به چگالنده گاز دودکش، که برای تأمین این هدف طراحی شده است، مجهز باشد.
نکتة قابل توجه این است که همة بویلرها (بخصوص بویلرهای قدیمی) برای این کار طراحی نشده اند. بویلرهای گاز طبیعی باید احتراق تمیزی داشته باشند؛ اکسیدهای نیتروژن (NOx) و اتیلن تولید نکنند و یا حداقل، مقدار آنها در محصولات احتراق کم باشد.
در این سیستم، لوله های گاز در جایی که بویلر به لولة دودکش متصل شده است، بیرون کشیده می شوند. واحد های چگالنده برای کاهش دما و رطوبت گاز ورودی به گلخانه طراحی می شوند. یک سیستم کنترل مانیتوری، پیوسته محافظت ایمنی لولة گاز را برای کنترل سطح مونو اکسید کربن انجام می دهد. سطح مجاز مونو اکسیدکربن (CO) در لولة گاز چیزی بین 6 تا ppm 10 است. یک هواکش ظرفیت پایین که دارای مکش کلی کمی است، حجم ثابتی از گاز را مکش می نماید. یک هواکش دیگر برای اختلاط گازهای دودکش با هوای گلخانه مورداستفاده قرار می گیرد؛ و در پایان این مخلوط به داخل گلخانه هدایت می شود. این سیستم شرایطی را فراهم می نماید که دی اکسید کربن از پایین به میان محصولات هدایت شده و قبل از خروج از منافذ و دریچه ها، در میان گیاهان به سمت بالا حرکت نماید. سیستم تحویل باید به گونه ای طراحی شده باشد که توزیع یکسانی را در سراسر گلخانه در بر داشته باشد.
می توان یک سیستم حرارتی آب داغ را برای افزایش بازده و نیز تأمین دی اکسید کربن در طول روز (هنگامی که نیازی به حرارت وجود ندارد) به یک تانکر عایق جهت ذخیرة آب داغ مجهز نمود. حرارت تولید شده در طول روز به وسیلة تانکر آب داغ ذخیره شده و در هنگام شب بر حسب نیاز مورد استفاده قرار می گیرد.
تأمین دی اکسید کربن با استفاده از گاز دودکش در تابستان، حرارت ذخیرة بسیار بیشتری از آنچه که به هنگام شب مورد نیاز است، حاصل می نماید. در طول ماههایی از تابستان، از آنجا که دمای محیط بیرون به هنگام شب اغلب بالاتر از 22 درجة سانتیگراد می باشد، حرارت ذخیره شده مورد نیاز نیست؛ در این موقعیت باید کاربرد دی اکسید کربن را محدود نمود.
دی اکسید کربن مایع (حتی با وجود اینکه معمولاً گرانتر است) مورد پسند بسیاری از پرورش دهندگان گل و گیاه قرار گرفته است. مزایای عمدة استفاده از دی اکسید کربن مایع عبارتند از :
خلوص فراورده
عدم تولید حرارت و رطوبت
عدم نگرانی از زیان رساندن به محصولات
کنترل بهتر غلظت دی اکسید کربن در گلخانه
انعطاف در وارد کردن دی اکسید کربن به گلخانه در هر زمان
دی اکسید کربن خالص در مخازنی که توسط تریلر حمل می شود، به گلخانه منتقل می گردد. تانکرهای نگهداری مخصوص (که معمولاً از فروشنده اجاره می شود)، برای هر واحد گلخانه مورد نیاز است. دی اکسید کربن متراکم به صورت مایع می باشد و باید توسط یک واحد تبخیرکن، تبخیر شود.
سیستم توزیع دی اکسید کربن مایع در محیط گلخانه، از لحاظ طراحی و نصب ساده تر می باشد. اکثر استفاده کنندگان از این سیستم، لوله های پلی وینیل کلراید (pvc) انعطاف پذیر18 میلیمتری را مورد استفاده قرار می دهند. این لوله ها باید در فواصل مناسب سوراخ شده باشند. برای یک بهره برداری کوچک ممکن است دی اکسید کربن توسط کپسول فراهم گردد.
هنگامی که فرد گلخانه دار برای پرورش گیاهان از کود حیوانی یا دیگر مواد ارگانیک استفاده می کند، غلظت دی اکسید کربن در گلخانه بواسطة فرآیند تفکیک افزایش خواهد یافت. مقدار تولید شده به پایداری کود حیوانی و فعالیت میکروارگانیسم ه، که مواد ارگانیک را به دی اکسید کربن تبدیل می کنند، وابسته است. البته تولید 2CO از کود حیوانی تنها برای حدود یک ماه قابل توجه می باشد. در بعضی از موارد رشد ارگانیک پوشش میانی گیاه مانند الیاف نارگیل، غلظت دی اکسید کربن را در طول شب به حدود ppm 1200 افزایش خواهد داد. این موضوع معمولاً مشکلی ایجاد نمی کند؛ چراکه غلظت دی اکسید کربن در روشنایی روز به طور کاملاً سریع افت می نماید.
تراز های تکمیلی برای دی اکسید کربن :
امروزه اکثر پرورش دهندگان شرایط محیطی گلخانه را به وسیلة حسگرهای متصل به یک کامپیوتر مرکزی، برای یکپارچه سازی فاکتورهای محیطی مختلف، کنترل می نمایند. یک کنترل کنندة دی اکسید کربن، که معمولاً یک آنالیزگر گازی مادون قرمز ( IRGA ) می باشد، برای نمایش و کنترل حداقل و حداکثر غلظت دی اکسید کربن در گلخانه مورد استفاده قرار می گیرد. واحد IRGA را می توان به تنهایی یا مثل اکثر موارد در اتصال با یک کامپیوتر کنترل کنندة محیط بکار برد. در مورد اخیر، کامپیوتر کنترل کنندة محیط برای کنترل میزان دی اکسید کربن در اجماع با سطح نور، مرحلة تجدید هوا، و سرعت جریان هوا مورد استفاده قرار می گیرد؛ البته واحد IRGA به یک کالیبراسیون روزمره برای اطمینان از دقت اندازه گیری نیازمند است.
نرخ تأمین دی اکسیدکربن وابسته به پاسخ محصولات و ملاحظات اقتصادی می باشد. در حالت کلی تأمین دی اکسیدکربن به اندازة ppm 1000 در طول روز، هنگامی که دریچه ها بسته است، توصیه می شود. هنگامی که دریچه ها به اندازة 10% باز می شوند، می توان تأمین دی اکسیدکربن را قطع یا به مقدار 400 تا ppm 600 کاهش داد. برای به دست آوردن بازده اقتصادی بالاتر می توان غلظت دی اکسیدکربن را با توجه به میزان نور تنظیم نمود. موارد زیر تدابیر توصیه شده برای پروش دهندگان سبزیجات می باشد :
در روزهای آفتابی در حالیکه دریچه هابسته هستند، میزان دی اکسیدکربن را به اندازة 1000 ppm تأمین نمایید.
در روزهای ابری، هنگامی که میزان نور پایینتر از 2watt/m 40 می باشد، تأمین دی اکسیدکربن را تنها به اندازة ppm 400 در نظر بگیرید.
با این وجود اکثر پرورش دهندگان گل بدون توجه به میزان نور، غلظت دی اکسیدکربن را به طور ثابت در ppm 1000 در نظر می گیرند. کامپیوتر کنترل کنندة محیط را می توان با توجه به میزان نور، برای تنظیم غلظت دی اکسیدکربن برنامه ریزی کرد؛ اما هنگامی که دریچه ها بیش از 10% باز می شوند و یا با فرارسیدن مرحلة دوم از عملیات فن های خروجی، میزان دی اکسیدکربن را باید در مقدار ppm 400 ثابت نمود.
از آنجا که به هنگام شب هیچ فتوسنتزی رخ نمی دهد، طبیعتاً احتیاجی به تأمین دی اکسید کربن نمی باشد. در واقع تغلیظ دی اکسید کربن در نتیجة تنفس گیاه صورت خواهد گرفت. بنابراین مشاهدة غلظت دی اکسیدکربن در حدود 500 تا ppm 600 در اوایل صبح نباید غیر عادی به نظر برسد.
دی اکسیدکربن در یک گلخانه به وسیلة مبادلة طبیعی هوا و فتوسنتز کاهش می یابد.
مبادلة طبیعی هوا :
دزرها و منافذ در گلخانه اجازه می دهند هوای بیرون، که تنها دارای ppm 340 دی اکسید کربن می باشد، به داخل گلخانه نفوذ کند. یک مقدار میانگین برای نفوذ هوا در یک گلخانه می تواند به اندازة تعویض هوای کامل در یک ساعت باشد. برای جبران این رقیق سازی و تثبیت میزان دی اکسید کربن در ppm 1300 ، باید 2m100/2 kg CO0.37 در هر ساعت به محیط گلخانه اضافه شود.
باید توجه داشت که برای ارتفاع و عرض بیشتر گلخانه، باید مقدار مزبور را تصحیح نمود. یک گلخانه که دارای پهنای بیشتری نسبت به گلخانة دیگر با همان ارتفاع باشد، حجم هوای نفوذی بیشتری خواهد داشت. برای گلخانه هایی که دارای پوشش دو جداره (دو جدارة پلی اتیلن یا اکریلیک) هستند، مقدار نفوذ هوا به اندازة 4/1 تا 3/1 حجم هوای گلخانه در یک ساعت را می توان انتظار داشت. برای گلخانه هایی که دارای تهویة اجباری هستند، اگر فن ها در حال کار باشند، غلظت دی اکسید کربن در مقدار کمتری تثبیت خواهد شد.
فتوسنتز :
گیاهان در طول فرآیند فتوسنتز دی اکسید کربن را مورد استفاده قرار می دهند. نرخ مصرف باتوجه به نوع محصولات، شدت نور، دما، مرحلة رشد گیاه و میزان مواد مغذی متفاوت خواهد بود. یک مقدار میانگین مصرف به اندازة 2m100/hr/kg 0.24-0.12 محاسبه شده است. نرخ بالاتری از مصرف در صورتی که روز کاملاً آفتابی باشد وگیاهان کاملاً سبز باشند صورت خواهد گرفت.
وقتی که این دو عامل با هم جمع شوند، با توجه به محاسبات صورت گرفته، می باید برای تثبیت غلظت دی اکسید کربن در ppm 1300 (در یک گلخانه استاندارد) حدود 2m100/hr/kg 0.60-0.50 به محیط آن اضافه نمود. برای یک گلخانه با پوشش دوجدارة پلی اتیلن این مقدار برابر با 2m100/hr/kg 0.35-0.25 خواهد بود. در یک گلخانة شیشه ای تأمین دی اکسید کربن عمدتاً برای جبران رقیق سازی مربوط به نفوذ طبیعی هوا صورت می گیرد؛ در حالیکه برای گلخانه ای با پوشش دوجدارة پلی اتیلن مقدار دی اکسید کربن مورد نیاز برای جبران نفوذ هوا و فتوسنتز به یک اندازه خواهد بود.
ظرفیت مشعل مورد نیاز :
جهت محاسبة ظرفیت مشعلها فقط گاز طبیعی و پروپان در نظر گرفته شده است. این موضوع از آنجا نشأت می گیرد که این سوختها عمومی ترین سوختهای مورد استفاده در صنعت می باشند. پرورش دهندگانی که دارای آنالیزگر گاز دی اکسید کربن یا کامپیوتر کنترل کنندة محیط نمی باشند، می بایست اندازة مشعلها را به صورت کاملاً دقیق تعیین کنند. این دقت مخصوصاً در مورد گلخانه های ساده با پوشش معمولی کاملاً ضروری است. در جدول1-2 ظرفیت مشعل های مورد نیاز برای تثبیت ppm 1300 دی اکسید کربن در گلخانه درج شده است. این مقادیر بر اساس نرخهای جبران، که قبلاً اشاره شد، لیست شده اند. با توجه به مقادیر توصیه شده در این جدول، می توان محاسبه کرد که وقتی از گاز طبیعی به عنوان سوخت استفاده می شود، رطوبت نسبی به اندازة 3 تا 6 درصد افزایش خواهد یافت. البته این افزایش از حرارت تولید شده توسط مشعلهای 2CO متأثر نخواهد شد؛ به خصوص هنگامی که درجه حرارت به اندازة یک درجه سانتیگراد افزایش یابد، هیچ تأثیری بر روی رطوبت نسبی نخواهد داشت.
در چه زمان هایی تأمین دی اکسید کربن صورت می گیرد؟
از آنجا که به طور طبیعی فرآیند فتوسنتز در روشنایی روز صورت می گیرد، تأمین دی اکسید کربن در هنگام شب لازم نیست. با این وجود، در روزهای ابری برای جبران نرخ کمتری از فتوستز، تأمین دی اکسید کربن برای گلخانه توصیه می شود. البته در این صورت به دلیل کاهش نرخ فتوسنتز، تغلیظ دی اکسید کربن به مقدار بیشتری صورت خواهد گرفت. تأمین دی اکسید کربن را باید یک ساعت قبل از طلوع آفتاب آغاز و یک ساعت قبل از غروب متوقف نمود. تأمین دی اکسید کربن هنگامی که از روشنایی high pressure sedium (HPS) در شب استفاده می شود، به صورت کاملاً جدی توصیه می شود.
اگرچه سطح بهینة دی اکسید کربن با افزایش شدت نور افزایش می یابد، اما این کار با توجه به سرعت باد و برای تثبیت غلظت ppm 1000 وقتی که دریچه ها بیش از 10 تا 15 درصد باز می باشند (یا اینکه فن های خروجی در حال کار هستند)، اغلب کار بیهوده ای می باشد. مطلب مهم این است که پرورش دهندگان، دی اکسید کربن را در سراسر گلخانه به صورت یکنواخت توزیع نمایند. گردش هوای اضافی در گلخانه می تواند نرخ توزیع دی اکسید کربن را به وسیلة کاهش لایة مرزی در اطراف سطح برگها افزایش دهد.
جدول ظرفیت مشعل مورد نیاز برای تثبیت ppm 1300 دی اکسید کربن در گلخانه
پروپان
گاز طبیعی
2m1000/kw
hr/2m1000/3m
2m1000/kw
hr/2m1000 L/
گلخانة شیشه ای
36-30
3.4-2.8
24-20
3.4-2.8
گلخانة پلاستیکی
18-15
1.7-1.4
12-10
1.7-1.4
مشخصات مدیر وبسایت
عناوین یادداشتهای وبلاگ
بایگانی آرشیو ماهانه وبسایت
کلمات کلیدی وبسایت