جریان آب حوزه آتلانتیک، گرمترین جریان را در طول 2000سال گذشته داشته است. طبق تحقیقی که نتیجه آن در مجله ساینس چاپ شده است، امروزه دمای جریان آب واردشده به اقیانوس قطب شمال که از اقیانوس آتلانتیک میآید، 2درجه سانتیگراد گرمتر از حداقل 2000سال پیش است.
محققان با استفاده از این یافتهها و تصاویر مربوط به ذوبشدن یخهای اقیانوس و آبهای گرم زمین حدس میزنند که افزایش دما با شدت تغییر جوی در قطب شمال ارتباط دارد. رابرت اسپیل هاگن، اقیانوسشناس در مؤسسه علوم دریایی لیبنیز در کیل آلمان، به همراه همکارانش دریای فریم استریت را مورد بررسی قرار دادند. این دریا بین گرینلند و مجمع الجزایر اسؤالبارد نروژ جریان دارد و حامل بزرگترین کانال آب گرم است که به اقیانوس قطب شمال جریان مییابد. جریان آبگرم 50متر زیر سطح دریا قرار دارد و میتواند در تابستان به 6درجه سانتیگراد برسد که در مقایسه با اقیانوس منجمد شمالی که درجه آبهای یخ سطح آن به منهای 2درجه سانتیگراد زیرصفر میرسد، این گرما زیاد است.
اسپیل هاگن و گروهش برای ارزیابی نوسانات دمایی گذشته در مورد این جریان، یک نمونه 46سانتیمتری از کف اقیانوس گرفتند. آنها این نمونه را از نظر بقایای پلانگتونهای سخت پوست مورد بررسی قرار دادند و تعداد گونههای پلانگتونی که بیشتر در آبهای یخزده قطبی زیست داشتند را با تعداد پلانگتونهایی که آب گرم را ترجیح میدهند و زیر سطح قطب هستند، مقایسه کردند. همچنین نسبت منیزیم به کلسیم موجود در پوستههای پلانگتونها را هم مورد سنجش قرار دادند، که در دمای گرم این نسبت متفاوت است. چون هر نیم سانتیمتر از لایه رسوبی، بیانگر یک یا 2دهه از وقایع تاریخی میباشد، محققان توانستهاند تنها روند کلی دما را کشف کنند اما هردو روش نشاندهنده این مورد است که از نخستین روز پس از میلاد تا دهه1850، میانگین دمای آب تابستان در حدود 3/5درجه سانتیگراد بوده که در هر مقطع 2درجه افزایش داشته است.
بینظمیهای قرن گذشته
جاشوآ ویلیس، اقیانوسشناس لابراتوار جت پراپالشن در پاسادنا کالیفرنیا میگوید که هنوز قطعه یخی دیگری وجود دارد؛ منظور او نمودار قطعه یخی اقیانوس است که بیانگر افزایش آشکار دما در دهههای اخیر است. او میافزاید: این یک قطعه باقیمانده نشاندهنده بینظمیهای جوی در100سال گذشته است. اسپیل هاگن میگوید: این مورد شگفتآور نیست، در نظر داشته باشید که ما گرم شدن اقیانوس و عقبنشینی پوشش یخی را طی 100سال گذشته مشاهده کردهایم. افزایش دمای جریان اقیانوسشمالی در سالهای اخیر با افزایش حجم آب گرم همراه شده است.
این امر بیانگر این است که بهطور حتم، میزان زیادی انرژی گرمایی وارد اقیانوس شمالی میشود. اسپیلهاگن میگوید که بهطور حتم گرمای اضافی در ذوب شدن یخهای اقیانوس شمالی نقش دارد. اما رون کواک اقیانوسشناس- که در لابراتوار جت پراپالشن است- میگوید که نمیتوان به آسانی علت این مورد را یافت. از لحاظ تئوری گرمای کافی در لایه زیرین آبهای گرم و شور اقیانوس شمالی وجود دارد که میتواند تمام یخهای دریا را ذوب کند اما این گرما به زمان طولانی نیاز دارد تا بتواند از میان آبهای کم نمک و سردتر لایههای بالای خود عبور کند.
برخی از اقیانوسشناسان حدس میزدند که تسمهنقالهای که موجب چرخش آب دور کره زمین میشود، جریان آب حوزه آتلانتیک را پیش میبرد و موجب میشود بخشهایی از اروپا بهطور غیرعادی گرم شوند، که با ذوبشدن یخهای اقیانوسشمالی این گرم شدگی آهستهتر صورت میگیرد. ویلیز اخیرا در تحقیقی شرکت داشته است که در آن بحث میکند این جریان از یک سال به سال دیگر آنقدر متغیر است که هنوز دادههای کافی برای تشخیص هیچ روندی در دسترس نیست. الگوهای جریان اقیانوس، آنقدر پیچیده هستند که امکان دارد زمانی که جریان تسمه نقالهای کند میشود، جریان ورودی قویتر شود یا بالعکس.
ترجمه :فاطمه السادات میر حبیبی
اخیرا یک سؤال توجه محققان را بهخود جلب کرده است و آن اینکه آیا توفانهای شدید و سیلابها حقیقتا با تغییرات اقلیمی مربوط هستند یا خیر؟
اگر شما سرتیتر خبرها را در سال گذشته میلادی و زمانی که سیل پاکستان را به زیر آب برد، دنبال کرده باشید قطعا شنیدهاید که احتمالا رابطهای میان تغییر اقلیم و سیلابهای رو به گسترش وجود دارد. درحال حاضر مطالعاتی که اخیرا روی توفانهای شدید و سیلابهای خانمانبرانداز انجام شده است، مدارک بیشتری را جهت اثبات این فرضیه که افزایش گازهای گلخانهای عملا منجر به وقوع اتفاقات نامتعارف جوی میشوند، ارائه داده است. تحقیق اخیر نیز جزئی از مطالعات پیشگامانهای است که مدعی هستند مدارک مستدل و غیرقابلانکاری حاکی از نقش انسان در تغییر پدیدههای طبیعی وجود دارد، این در حالی است که از مدتها پیش الگوهای جوی و مشاهدات علمی نیز به چنین رابطهای و تأثیر گرمایش جهانی بر آن اشاره داشتهاند.
فرانسیس زویرز و همکارانش در یک تحقیق جامع دادههای مربوط به بارندگی را در نیمکرهشمالی زمین از سال1951 تا 1999 میلادی (یعنی 50سال آخر قرن20) مورد مطالعه قرار دادند؛ البته شایان ذکر است که محدوده مطالعاتی این گروه متمرکز است بر آسیا، اروپا و آمریکا. نتایج بررسیها حاکی از افزایش سطح گازهای گلخانهای است. حدودا دو سوم ایستگاههای هواشناسی این افزایش را تأیید کردهاند و البته در همین بازه زمانی دادهها نشان میدهند که میزان بارندگی نیز بهشدت افزایش یافته است. زویرز، سرپرست کنسرسیوم اثرات جوی اقیانوس آرام از دانشگاه ویکتوریا، میگوید: مشاهدات ما حاکی از آن است که در نیمکرهشمالی رویدادهایی همچون بارندگیهای 24ساعته یا وزش شدید بادها به شکل توفان در طول یک شبانهروز رو به افزایش هستند؛ در حقیقت با گذشت زمان بر تعداد رویدادهایی از این دست در طول یک سال افزوده میشود. مطالعات این گروه تحقیقاتی در اواخر ماه فوریه سال2011 میلادی (اسفند ماه سال89) در مجله طبیعت (نیچر) چاپ شد.
خشکسالیهای وسیع
ساندرا پوستل مسئول پروژه سیاستگذاری حفاظت ازآبهای جهانی و همکار مجله نشنال جئوگرافی در بخش آبهای شیرین، میگوید: تحقیقاتی از این دست، اطلاعات ارزشمند علمی و مدارکی مستند از الگوهای جوی پیشبینی شده توسط دانشمندان را ارائه میکنند. خانم پوستل اضافه کرد که دانشمندان متخصص در زمینه هواشناسی اعلام کردهاند که رویدادهای جوی شدیدی از این دست باز هم در راه هستند؛ رویدادهایی نظیر سیلابهای شدید در برخی مناطق و خشکسالیهای وسیع در جاهایی دیگر. آنچه سیلاب شدید استرالیا به دانشمندان نشان داد حاکی از آن است که حتی 2 رویداد کاملا متفاوت هم میتواند در یک مکان اتفاق بیفتد. استرالیا پس از یک دهه خشکسالی شاهد سیلابی در مقیاس وسیع بوده که کمتر کسی انتظار آن را به این شدت داشته است.
ممکن است که برخی تصور کنند بارندگیهای شدید میتوانند برای مناطق خشک مفید باشند، خصوصا در زمانی که 80درصد منابع آب جهانی هماکنون در معرض خطر هستند، اما مسلماً چنانچه بشر نتواند راهی برای مهار بارندگیهایی از این دست پیدا کند، چنین امری محقق نخواهد شد. این مسائل معمولا چندبعدی هستند؛ بهعنوان مثال پاکستان تنها پس از گذشت چند ماه از خشکسالیهای شدید، شاهد سیلابی بود که بر بحران موادغذایی جهان هم تأثیر گذاشت.
پوستل همچنین اضافه کرد که آب قطعا برای مصارف آبیاری، تولیدی، صنعتی و شهری مفید و حتی ضروری است اما همه اینها زمانی معنا پیدا میکند که بتوان آب را نگه داشت یا آن را کنترل کرد. اما سیلابهای عظیم نظیر آنچه در پاکستان و استرالیا مشاهده شد، اساسا هم به شهرها آسیب وارد میکند و هم به زمینهای کشاورزی.
افزایش بارندگی بر اثر گرمایش زمین
زویرز دادههای موجود را با الگوهای جوی که اثرات دیاکسیدکربن (Co2) و سایر گازهای گلخانهای را تشریح میکنند، مقایسه کرده؛ نتیجه حاکی از وجود یک رابطه نامشخص اما قطعی در این میان است. زویرز میگوید: این تغییرات شگرف در بارندگیها را نمیتوان با نیروهای طبیعی تشریح کرد. تغییرات طبیعی معمولا از الگوهای متعارفی تبعیت میکنند مثلا النینو یا برخی تغییرات دیگر. زویرز همچنین گفت که گرمایش جهانی سبب میشود تا جو، آب بیشتری را در خود نگه دارد؛ در نهایت این مازاد مجدداً از طریق بارش به زمین برخواهد گشت. مشکل اینجاست زمانی که باران میبارد، آب جاری میشود و کمتر نفوذ میکند.
این امر بهواسطه کاهش سطوح نفوذپذیر نظیر جنگل، مرتع و... در سطح زمین است. الگوهای جوی پیشرفته پیشبینی کردهاند که با توجه به افزایش بارندگی در اثر گرمایش جهانی، در آینده مناطقی که مرطوب هستند مرطوبتر و مناطقی که خشک هستند خشکتر خواهند شد. مشاهدات زویرز و همکارانش تأیید میکنند که از نیمه دوم قرن20 به بعد میزان بارش با افزایش چشمگیری مواجه بوده است. وی میگوید: این احتمال وجود دارد که این تغییرات در آینده حتی از آنچه پیشبینی شده هم بیشتر شوند.
بهعنوان مثال الگوهای جوی کشور کانادا بارش شدید در قرن20 و بالاخص اواخر آن را نشان میدهند، در حالی که میزان بارش در قرن21 و خصوصا 50سال آخر این قرن خیلی بیشتر از آن چیزی خواهد بود که کانادا در قرن 20 بهخود دیده است. اگر شدت توفانهای قرن20 تنها یکدرصد از تغییرات را بهخود اختصاص دهند، در قرن 21 این تغییرات 2 برابر خواهد شد. توجه کنید که با شدیدتر شدن توفانها، سیستمهای زهکشی هم پیشرفت کردهاند اما این پیشرفت متناسب است با وضعیت کنونی و احتمالاً چندین سال بعد. مشکل اینجاست که تمرکز گازهای گلخانهای و گستردگی رویدادهایی از این دست در آینده بسیار بیشتر از آن خواهد شد که قابل تصور باشد و بالطبع بایستی منتظر خساراتی بیشتر (حداقل 2برابر) بود.
در یک تحقیق جداگانه پاردیپ پال و همکارانش سیلابهای خانمانبرانداز تاریخی انگلستان و جزایر ولز را در پاییز سال2000 میلادی مورد مطالعه قرار دادند. پاییز سال2000 میلادی یکی از پربارانترین سالهایی بوده که در گزارشهای هواشناسی که سابقهاش به سال1766میلادی برمیگردد، به ثبت رسیده است. هدف گروه تحقیقاتی پال این بود که مشخص کنند چگونه گازهای گلخانهای و درپی آن گرمایش جهانی میتوانند بر احتمال آسیبرسانی پدیدههای طبیعی جوی اثر بگذارند.
پال که از دانشمندان مؤسسه علوم جوی و اتمسفری زوریخ است، توانسته الگوهای گرمایش متأثر از فعالیتهای انسانی را به سیلابهای نامتعارف اخیر مربوط کند. بیشک جابهجایی تندبادهای اقیانوس اطلس شمالی در وقوع سیلابهای اخیر بیتأثیر نبوده است؛ حوادثی از این دست در وقوع سیلابهای سال2000میلادی نیز نقش داشتهاند. تیم تحقیقاتی پال هزاران مدل شبیهسازی شده جوی را در کامپیوتر طراحی و پیاده کردند. آنها حتی در تحقیقات خود توانستند از مزایای یک شبکه کامپیوتری وسیع نیز بهرهبرداری کنند بهاینشکل که علاقهمندان به مسائل جوی داوطلبانه کامپیوترهای خانگیشان را در ساعتهایی که عملا از آن استفاده نمیکردند، در اختیار پروژه پیشبینی جوی قرار دادند و بدین طریق گروه تحقیقاتی توانست مدلهای خود را در ابعادی وسیعتر شبیهسازی کند.
این گروه در پیشبینیهای خود شرایط حقیقی و کنونی جهان را با آنچه در سال2000 میلادی رخ داده بود مقایسه کرد تا مشخص شود که آیا با گذشت زمان بازهم باید انتظار وقوع رویدادهایی مشابه را داشت یا خیر؟ پال به خبرنگاران گفت: زمانی که ما تمامی الگوهای شبیهسازی شده جوی را به مدل مربوطه سیلاب تحت برنامه راهحلهای مدیریت بحران وارد کردیم، متوجه شدیم که احتمال وقوع سیلابهای خانمانبرانداز بسیار زیاد است. نسبت به پاییز سال2000 میلادی این احتمال را میتوان در حد 2برابر یا حتی بیشتر هم تخمین زد. درحقیقت مدل فوقالذکر با احتمال 90درصد نشان میدهد که گازهایی که بشر در خلال سده گذشته به آسمان فرستاده، بیش از 20درصد خطر بروز سیلاب در انگلستان و جزایر ولز را بالا بردهاند.
nationalgeographic.com/dailynews
هوا بشدت در حال گرمتر شدن است. به گونهای که کمکم زمستانهای پربارش برفی میرود که در بسیاری از کشورهای بخصوص در قاره آسیا و بالاخص در کشور خودمان به فراموشی سپرده شود. از آن اسفبارتر آنکه با گرم شدن هوا بسیاری از یخچالهای ارتفاعات کوهها ناپدید میشوند، تودههای دائمی و زیرزمینی یخ آب میشوند، مرجانهای دریایی از بین میروند، جنگلهای شمالی بیشتر به سمت شمال پیشروی میکنند، حیوانات و گیاهان نابود میشوند و زمین میرود تا همگام با پیشرفت روند خشکسالی به مرگی تدریجی و در نهایت خاموشی همیشگی دچار شود. اما عامل به وجود آمدن این فجایع طبیعی چیست؟ متاسفانه عامل آن خود ما انسانها هستیم.
انسان دیاکسیدکربن را با فعالیتهای مختلف وارد جو میکند. در واقع ما کربنی را که میلیونها سال زیر زمین مدفون بوده است به شکل نفت، گاز و ذغال سنگ به سطح زمین آورده و به عنوان سوخت میسوزانیم، پس از آن هم کربن با اکسیژن هوا ترکیب و مقدار زیادی دیاکسیدکربن وارد جو میکند. هم اکنون آنقدر حجم این دیاکسیدکربن زیاد شده است که باید افزایش آن را متوقف کنیم.
بررسی تمام راههای جلوگیری و کنترل تولید دیاکسیدکربن تولیدی در حوصله این نوشتار نیست ولیکن مروری بر جالبترین آنها از جمله تلاش جدیدی که گروهی از مهندسان ایسلندی با استفاده از شیوهای برای تبدیل دیاکسیدکربن به سنگ جامد آغاز کردهاند، شاید بد نباشد.
کاهش مصرف انرژی روزانه
از آنجا که مشکل اصلی در ورود بیش از حد دیاکسیدکربن به جو، فعالیتهای انسانی است بطبع تلاش اصلی ما هم باید معطوف به کاهش استفاده از سوختهای فسیلی شود.
یکی از بهترین راه حلها استفاده از انرژیهای بازگشت پذیر است.انرژی آب، باد، انرژی خورشیدی، انرژی زمین گرمایی، انرژی هیدروژنی و انرژی تودههای زیستی از جمله این انرژیها هستند. مسلما برای ما که در کشوری آفتاب خیز زندگی میکنیم یکی از بهترین جایگزینها برای سوخت فسیلی، انرژی خورشیدی است. چه اشکالی دارد که هر یک از ما صفحات خورشیدی در کنار خانه اش داشته باشد که برق و نیروی خانه را از آن تامین کند. بعلاوه فعالیتهای روزانه ما تاثیر زیادی بر مقدار مصرف انرژی روزانه ما دارند. حتی دور انداختن هر چیزی ممکن است گازهای گلخانهای آزاد کند. این بار پیش از دور انداختن وسایلتان به استفاده دوباره از آنها فکر کنید و به کاهش گازهای گلخانهای جو کمک کنید. بی شک بازیافت مواد از بهترین راههای کاهش گازهای گلخانهای است. با چند بار مصرف کردن مواد میتوان از تولید دوباره و از بین رفتن آنها که دیاکسیدکربن زیادی وارد جو میکنند جلوگیری کرد. از میان این مواد دورریز، پلاستیکها از تولید کنندگان مهم گازهای گلخانهای هستند. پس بهتر است مصرف مواد پلاستیکی را به حداقل برسانیم.
کنترل آلودگی کربنی با سنگهای آتشفشانی
گویا در تازه ترین تحقیقات دانشمندان در کشور ایسلند قصد دارند با ایجاد شرایطی برای واکنش دیاکسیدکربن و کلسیم، این گاز گلخانهای را به منظور کنترل گرمای جهانی به سنگ تبدیل کنند.
شیوه مورد نظر آنها استفاده از لایههایی از سنگهای آتشفشانی است که میتواند آلودگیهای کربنی را برای میلیونها سال در خود حفظ کند.طی این روش دیاکسیدکربن ناشی از نیروگاه زمینی ایسلند تحت فشار بالا در آب حل شده و سپس به درون لایههای بازالتی که در عمق 400 تا 700 متری از سطح زمین واقع شده است پمپ خواهد شد. نتایج آزمایشگاهی نشان میدهد محلول دیاکسیدکربن با کلسیم موجود در بازالت واکنش داده و کربنات کلسیم جامد به وجود خواهد آورد. البته این فرآیند در آزمایشگاه از چند روز تا چند هفته زمان به خود اختصاص داده است. با این حال یک سال پس از اجرای این تحقیقات، محققان میتوانند شاهد سیر واکنش و تبدیل شدن این گاز گلخانهای به سنگ باشند.
تبدیل دیاکسیدکربن به متان
جالب است بدانید بر اساس پژوهش دیگری دانشمندان توانسته اند با استفاده از نانولولههایی از جنس تیتانیوم و انرژی خورشیدی دیاکسیدکربن و بخار آب را به متان و سایر هیدروکربنها تبدیل کنند.
در واقع تولیدکنندگان میتوانند به جای ایجاد تغییر در اقلیم جهانی برای کاهش تولید دیاکسیدکربن، آن را به گونههای گستردهای از هیدروکربنها تبدیل کنند، اما این کار زمانی قابل انجام به نظر میرسد که از انرژی خورشیدی استفاده شود. بازیافت دیاکسیدکربن با استفاده از تبدیل آن به سوخت با محتوای انرژی بالا که برای استفاده در زیرساختهای انرژی مبتنی بر هیدروکربنها مناسب است، گزینه جالبی است، هر چند این فرآیند زمانی مفید است که یک منبع انرژی تجدیدپذیر چون خورشید برای این منظور قابل استفاده باشد.
ذخیره زیر بستر دریا
از سوی دیگر دانشمندان آمریکایی معتقدند که میتوان دیاکسیدکربن را برای جلوگیری از گرمتر شدن زمین زیر بستر دریاها ذخیره کرد.
براساس این پیشنهاد گاز دیاکسیدکربن چندین کیلومتر زیر زمین پمپ و سپس زیر بستر دریاها تزریق میشود؛ چرا که در زیر دریاها فضای کافی برای ذخیرهکردن میزان نامحدودی دیاکسیدکربن متصاعد شده در جو وجود دارد.
البته در گذشته نیز طرحهایی برای این منظور ارائه شده بود که به علت نگرانی نسبت به نشت احتمالی و ایمنی شیوهها مورد انتقاد قرار گرفته بود؛ اما حامیان طرح تازه میگویند این طرح چنین خطراتی در بر ندارد و میتوان آن را با فناوریهای موجود اجرا کرد. براساس طرح تازه گاز دیاکسیدکربن به عمق 3 هزار متری دریا پمپ شده و سپس زیر بستر اقیانوس تزریق میشود. فشار زیاد و دمای پایین در آن عمق، گاز کربن را به مایعی که فشردهتر از آب اطراف است تبدیل میکند.آزمایشها حاکی است که ترکیبهایی مانند یخ تشکیل خواهد شد که در آن ملکولهای آب مانند قفس عمل کرده و ملکولهای دیاکسیدکربن را در داخل خود به دام میاندازند. به گفته محققان به این ترتیب اطمینان حاصل میشود که گاز در رسوبات به تله میافتد و جای آن به قدری محکم است که حتی شدیدترین زلزلهها نمیتواند آن را آزاد کند.
وزیر راه و شهرسازی با تاکید بر لزوم قابل فهم کردن اطلاعرسانی هواشناسی کشور گفت: سازمان هواشناسی از نظر اطلاعرسانی مظلوم واقع شده است به طوری که افکار عمومی تاثیرات پیشبینی هوا را نمیدانند.
علی نیکزاد در بازدید از سازمان هواشناسی با تبریک ولادت امام رضا (ع) خطاب به سازمان هواشناسی، گفت: باید کارهایی که سازمان هواشناسی انجام میدهد به اطلاع عموم برسد و سازمان هواشناسی باید آن را به دیگران نیز بشناساند، به گونهای که مجموعههای مرتبط با این سازمان مانند سازمان کشتیرانی، کشاورزی، هوانوردی و غیره باید اهمیت هواشناسی را بدانند.
نیکزاد با اشاره به رتبه سوم سازمان هواشناسی ایران در منطقه گفت: باید ژاپن و چین را پشت سر بگذاریم تا به مقام اول نائل شویم. وی با تاکید بر اینکه اطلاعرسانی باید جنبه عمومی داشته باشد، گفت: اطلاعرسانی سازمان هواشناسی باید ریتم اعلام هوا را عوض کند و تامین اعتبار این امر در صورتی که رییس سازمان هواشناسی در این مورد تحقیقاتی انجام بدهد بر عهده من است. برای مثال در سفرهای استانی رییسجمهور به اردبیل علیرغم پیشبینی سازمان هواشناسی برای باران در آنجا شاهد بارندگی نبودیم.
نیکزاد با تاکید بر ارزشمند بودن فعالیت سازمان هواشناسی گفت: در بخش بینالمللی نیز باید هدفمان را کسب رتبه اول انتخاب کنیم. وی همچنین با اشاره به وظیفه پشتیبانی وزارت راه و شهرسازی از سازمان هواشناسی اظهار کرد: استانداران از سازمان هواشناسی خواهان ورود به عرصههای تخصصی هستند که من کمتر شاهد توجه به این حوزه بودند. وی در خصوص لغو برخی پروازها به دلیل بدی آب و هوا توضیح داد: زمانی که سازمان هواپیمایی علت لغو پرواز را مربوط به بدی آب و هوا اعلام میکند الزاما منظور این سازمان بدی آب و هوا در مقصد نیست بلکه وجود یک توده ابر در مسیر میتواند مانع انجام پرواز شود. در این صورت اعلام لغو پرواز به علت بدی آب و هوا در مقصد تنها باعث پیدا کردن دید منفی مسافر به من و سازمان هواشناسی میشود.
وزیر راه و شهرسازی افزود: شهرسازان به ارتباط معماری با هواشناسی توجه نمیکنند و این مساله را مدنظر قرار نمیدهند. وی ادامه داد: سازمان هواشناسی باید سرویس اطلاعرسانی را عامتر کند و حضور جدیتری در عرصههای خدماترسانی پیدا کنند و همچنین بازوی راست دستگاههای اجرایی و استانداریها باشد. وی با اظهار امیدواری نسبت به ارتقای رتبه سازمان هواشناسی ایران از رتبه سوم به رتبه اول در منطقه گفت: در سازمان هواشناسی همه امور به روز است و باید هر چه که در توان داریم در راستای به روز کردن توانمندیهای سازمان هواشناسی به کار بگیریم و همه ما تلاش مضاعفی در عرصه کاری خود داشته باشیم.
نیکزاد با بیان اینکه اقتدار و عظمت نظام جمهوری اسلامی در دنیا به برکت خون شهدا، امام راحل و مقام معظم رهبری ورییسجمهور مکتبی برقرار است، افزود: اینکه بالای سر کشوری پرچم اسلام باشد اما مردم آن فقیر و توسعه نایافته باشند دور از شأن اسلام است. وزیر راه و شهرسازی با اشاره به سال جهاد اقتصادی بیان کرد: انتخاب این نام برای این سال برای ایثار در عرصه کاری خودمان است و اگر این ایثار و همت در دوران دفاع مقدس وجود نداشت، ما اصلا نبودیم. وی افزود: همه ما در یک چرخه زندگی میکنیم که در این چرخه تعهد بدون تخصص هیچ فایدهای ندارد.
به گزارش خبرگزاری مهر، محققان دانشگاه سنگاپور دریافتند که تغییرات آب و هوایی درحال کوچک کردن ارگانیسمهای زنده از گیاهان تا شکارچیان بزرگ زنجیره غذایی است و در آیندهای نزدیک این فرایند میتواند حتی برای تغذیه انسان نیز عواقب وخیمی به دنبال داشته باشد.
مطالعات مختلف نشان دادهاند که بسیاری از گونهها در پاسخ به گرمای جهانی درحال تغییر دادن گستره جغرافیایی خود هستند و به سمت ارتفاعات مهاجرت میکنند.
جنبه دیگر واکنش جانداران به افزایش دما کاهش ابعاد ارگانیسمهای زنده است. این تغییر اندازه اول در میان ارگانیسمهای سادهتری چون فیتوپلانکتونها دیده شد و بعد به مرجانها، لاک پشتها و قورباغهها رسید و سرانجام در بین پستانداران بزرگی چون گوزنها و خرسهای قطبی شایع شد.
دانشمندان با مطالعه بر روی فسیلها و تازهترین تحقیقات درباره تغییرات اندازه حیوانات خونگرم و خونسرد، یک سری اطلاعات را جمع آوری کردند و به این ترتیب کشف کردند که این کوچک شدگی میتواند با تغییرات آب و هوایی و افزایش دی اکسید کربن در اتمسفر ارتباط داشته باشد.
این دانشمندان در این خصوص توضیح دادند: "کاهش ابعاد ارگانیسمها در آینده ادامه خواهد داشت و در مناطقی که افزایش دما موجب کاهش بارندگی میشود محسوستر خواهد بود. گرما، کاهش دسترسی به آب، آتش سوزی جنگلها و فقر خاک منجر به کاهش رشد گیاهان شده و در نتیجه بر روی تمام زنجیره غذایی تاثیر خواهد گذاشت."
مشخصات مدیر وبسایت
عناوین یادداشتهای وبلاگ
بایگانی آرشیو ماهانه وبسایت
کلمات کلیدی وبسایت